• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5626 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۱ آبان

متهم فراري اسرار دو جنايت را فاش كرد

«با من كل‌كل نكن. من قبلا آدم كشته‌ام و كشتن تو برايم كاري ندارد.»

قاتل فراري ۲مرد، وقتي در يك بزم شبانه و در عالم مستي اين جملات را به ‌‌زبان آورد، تصورش را هم نمي‌كرد كه همين، باعث دستگيري او و افشاي اسرار جناياتش شود.

بامداد دوازدهم آبان سال‌1401 پسري جوان در جريان يك درگيري در شرق تهران به قتل رسيد و از همان زمان تحقيقات پليس زيرنظر قاضي محمد‌مهدي براعه، بازپرس جنايي پايتخت براي شناسايي و دستگيري عامل اين جنايت شروع شد. آن‌طور كه شاهدان مي‌گفتند، مقتول و دوستش بر سر متلك‌پراني با سرنشينان خودرويي درگير شده بودند كه در اين درگيري يكي از سرنشينان خودرو با چاقو او را به قتل رسانده و همراه همدستانش از محل گريخته بود. شاهدان، قاتل را نمي‌شناختند و در اين شرايط تحقيقات براي شناسايي قاتل ادامه يافت.

 

يك قاتل در جمع ما بود

هنوز ردي از عامل جنايت به دست نيامده بود تا اينكه چندي قبل فردي با پليس تماس گرفت و سرنخي از قاتل فراري داد. او گفت: با دوستانم در يك دورهمي بوديم و درحالي كه مشروبات الكلي مصرف كرده بوديم، با جواني به نام محسن بر سر مساله‌اي شروع به كل‌كل‌ كرديم. او ناگهان عصباني شد و گفت قبلا آدم كشته و اگر به كل‌كل با او ادامه بدهم، جان مرا هم مي‌گيرد. من از ترسم سكوت كردم و تصميم گرفتم او را به پليس لو بدهم.

 

راز ۲ جنايت

ماموران محسن را دستگير كردند و مشخص شد او همان فردي است كه در شرق تهران در جريان متلك‌پراني، جان مردي جوان را گرفته بود. او در ادامه بازجويي‌ها به قتل ديگري كه دي‌ماه1400 مرتكب شده بود نيز اعتراف كرد و گفت به ‌شدت عذاب وجدان دارد. متهم به قتل پس از اعتراف به
2 جنايت، روانه زندان شد.

 

زورگيري‌‌هاي قاتل فراري در استانبول

متهم جواني 21 ساله است كه سابقه سرقت دارد. او پس از قتل اول به تركيه گريخت، اما در آنجا به اتهام زورگيري تحت تعقيب قرار گرفت و به ايران برگشت و قتل دوم را رقم زد.

 

پرونده‌ات نسبت به سن كمي كه داري، خيلي سنگين است، چرا؟

اعتياد به مشروبات الكلي زندگي‌ام را تباه كرد و هميشه در عالم مستي دست به اشتباهات جبران‌ناپذيري زده‌ام. فكر مي‌كنم دهم دي سال‌1400 بود كه به همراه دختر مورد علاقه‌ام به پارك رفته بوديم. من مشروب مصرف كرده بودم. ناگهان چشمم به 2پسر جوان افتاد. يكي از آنها به دختر مورد علاقه‌ام نگاه بدي كرد و متلك انداخت. همين، آغاز دعوا بود و من در عالم مستي مرتكب جنايت شدم.

بعد از قتل چه كردي؟

قاچاقي از ايران فرار كردم و به تركيه رفتم. در آنجا ناچار بودم با زورگيري و خفت‌گيري از توريست‌ها، خرج زندگي‌ام را تامين ‌كنم تا اينكه يكي از دوستانم گفت پليس دنبالت است. من هم ترسيدم پليس تركيه دستگير و ديپورتم كند و راز قتلي كه مرتكب شده بودم، فاش شود. به همين دليل تصميم گرفتم قاچاقي به ايران برگردم، اما چند وقت بعد مرتكب جنايت دوم شدم.

قتل دوم چطور اتفاق افتاد؟

با اولي تفاوتي نداشت. شب حادثه با دوستم، همسرش و دختر مورد علاقه‌ام به خياباني در شرق پايتخت رفته بوديم. آن شب هم به ‌شدت مست بودم كه دوست مقتول به همسر رفيقم نگاه بد كرد و متلك انداخت. سپس دعوا شكل گرفت و مقتول لپ مرا كشيد و مسخره‌ام كرد. عصباني شدم و مي‌خواستم با چاقو به دستانش بزنم، اما به پهلويش اصابت كرد و جانش را گرفت. حالا هم به ‌شدت پشيمانم و عذاب وجدان رهايم نمي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون