محمدحسن نجمي
يك انتقاد در صدا و سيما از يك برنامه صدا و سيما كافي بود تا عوامل برنامه عوض شوند. اما منتقد در ظاهر فردي داراي نفوذ نبود كه چنين تاثيري بتواند بگذارد؛ بلكه آنچه تاثيرگذار است طيفي بود كه منصوره معصومياصل آن را نمايندگي ميكند؛ طيفي تندرو كه اتفاقا تاثيرات قابل توجهي بر سياست، اقتصاد و... دارد.
حالا خبر رسيده برنامهاي كه از شبكه افق پيرامون جنگ غزه با نام «به افق فلسطين» پخش ميشده، همچنان ادامه مييابد اما با يك تيم ديگر؛ برخي دليل از ريشه كندن اين برنامه را نارضايتي و خشم همان طيف تاثيرگذار مخالف حضور چهرههايي با تفكراتي كمي متفاتتر از تفكرات حاكميت ميدانند؛ به خصوص كه شنيده شده از محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه پيشين براي حضور در اين برنامه دعوت شده و بنا بوده چهارشنبه شب مهمان «به افق فلسطين» شود.
بنا بر روايت ديگري كه برخي رسانههاي ديگر منتشر كردهاند پس از دعوت از محمدجواد ظريف، وزير سابق امور خارجه قرار شد تا در برنامه شنبه شب، ظريف مهمان برنامه باشد اما روز جمعه برنامه لغو شد و شنبه شب نيز عوامل برنامه تغيير كردند؛ دعوتي كه منجر شد تا «به افق فلسطين» در افق محو شود و با عوامل جديد آغاز شود.
طيف سختسر قدرت چنان مخالف چنين اقداماتي است كه برنامهاي كه ايدهاش را «سازمان اوج» داده نيز تحمل نميكند و ريشه آن را از جا در ميآورد. اين برنامه «با ايدهپردازي سازمان فرهنگي رسانهاي اوج و با حضور عواملي مانند «محمدرضا شهيديفر»، «مهدي عرفاتي»، «علي صدرينيا»، «الميرا شريفيمقدم» و... روي آنتن ميرفت.»
ماجرا از اين قرار است كه شنبه شب برخي رسانههاي محافظهكاران از تعطيلي برنامه «به افق فلسطين» در شبكه افق خبر دادند. اين خبر باعث شد واكنشهاي زيادي را در فضاي مجازي برانگيزد. اما همزمان با اين واكنشها در فضاي مجازي، مجري اين برنامه زنده، چنين اخباري را رد كرد و گفت كه برنامه همچنان ادامه دارد. او گفت كه «سياست دعوت از همه صاحبنظران در طيفهاي مختلف سياسي و نظري در اين برنامه، همچنان پابرجاست و تغيير نميكند. نكته مهمتر اينكه برنامه همچنان ميزبان اين عزيزان خواهد بود كه در شبهاي آينده ملاحظه خواهيد فرمود.» اما اين خوشبيني و اميدواري مجري چنان تداوم نياورد.
خبرگزاري تسنيم نزديك به یکی از نهادهای انقلابی، در خبري نوشت كه «مسوولان شبكه افق با عوامل اين برنامه خداحافظي كرده و اعلام كردهاند كه خودشان اين مساله را با تيم ديگري پيگيري ميكنند!»
خشم سختسرهاي حاضر در قدرت
برنامه «به افق فلسطين» چند روز پس از حمله 7 اكتبر حماس به اسراييل و حملات ادامهدار اسراييل به نوار غزه كار خود را از شبكه افق آغاز كرد. اين برنامه در كنار دعوت از چهرههاي هميشگي و پاي ثابت چنين برنامههايي، از افرادي دعوت كرد كه به مذاق آن طيف سختسر حاضر در قدرت خوش نيامد؛ چهرههايي نظير علي لاريجاني رييس سه دوره مجلس شوراي اسلامي، جواد آذري جهرمي وزير پيشين ارتباطات و محمدعلي ابطحي رييس دفتر و معاون پارلماني محمد خاتمي در دولت اصلاحات.
طيف سختسر قدرت چنان از اين ماجرا خشمگين شده كه خشم آن در يك برنامه تلويزيوني كه از شبكه قرآن سيما پخش ميشد فوران كرد؛ در اين برنامه شخصي به نام «منصوره معصومياصل» كه سعي دارد معادل مونث رائفيپور باشد، در برنامه حاضر شد و در سكوت مجري انواع و اقسام اتهامات را نثار شخصيتهاي كشور كرد.
او كه سابقه سخن گفتن از هر دري را دارد، در اين برنامه زنده همان سخنان جنجالبرانگيزش را به زبان راند و گفت كه «ما خيلي به صدا و سيما اميدي نداريم؛ مثلا ديشب در صدا و سيما آقاي رائفيپور دعوت ميشود و پريشب ابطحي و جهرمي. من ماندم اين تضادها را چطوري بايد هضم كنيم؟»
به گفته معصومياصل وقتي به چنين رويكردي اعتراض ميشود، مسوولان سازمان صدا و سيما پاسخ ميدهند كه همواره از آنها انتقاد شده كه «صدا و سيما براي حزباللهيها شده است.» او در ادامه پاسخ اين انتقادها را در چند كلمه گفت: «بگويند؛ اين مملكت مال حزباللهياست. اين مملكت، مملكت امام حسين است.»
او افزود كه «شما ميخواهيد آنها را همراه كنيد حتما بايد فضا را مسموم كنيد؟ اينجا صدا و سيما برده يا ابطحي و جهرمي كه صحبتهايشان را كردند؟ خيلي ظريف و مرموز آمدند دانهاي را كه كاشته بودند، آبياري كردند. ميدانيد اينجا برداشت صدا و سيما چه بود؟ واقعا طيف آنها را همراهي كرديد؟ من بعيد ميدانم.» او در ادامه به ابطحي حمله ميكند و ميگويد: «صدا و سيما يك مهمان دعوت ميكند كه لباس رسول خدا تنش است و ميگويد ما ايراني هستیم و عرب نيستيم؛ تو لباس رسولالله تنت است.»
«مملكت مال حزباللهياست» به شدت واكنشبرانگيز شد اما بخشهاي ديگر سخنان اين چهره كه ميتوان گفت معادل مونث رائفيپور است، مثمر ثمر شد و برنامه به افق فلسطين را از ريشه درآوردند تا معلوم شود «كت، تن كيست!»
سردبير برنامه: تصميم افق بود
افق: تصميم عوامل بود!
اما واكنشهاي افرادي كه مستقيما درگير اين ماجرا بودند، خبر از يك تشتت سخت و احتمالا درگيري پيرامون اين موضوع است. مهدي عرفاتي سردبير برنامه، شنبه شب در يك پس توييتري نوشت: «مديريت شبكه افق تصميم گرفت برنامه «به افق فلسطين» از شنبه ۲۰ آبان ماه با گروه ديگري ادامه پيدا كند. تيم طراح و تهيه برنامه در سازمان اوج به اين تصميم احترام ميگذارد.»
اما توضيحات شبكه افق پيرامون اين ماجرا، سخناني دقيقا بر عكس اظهارات عرفاتي بود. در بيانيه شبكه افق تصميم به توقف توليد را منتسب به «تصميم تيم توليد اين برنامه» دانسته است.
در توضيحات شبكه افق آمده «حال كه پس از چهار هفته تلاش شبانهروزي و سخت و قابل تحسين، تيم محترم توليد اين برنامه خود تصميم به توقف توليد گرفتهاند، شبكه افق با هدف حفظ اين ارزش افزوده رسانهاي در موضوع فلسطين و براي ادامه توليد اين برنامه از تيمي جديد و حرفهاي بهره خواهد برد.»
شبكه افق تغيير تيم توليد را «تغيير ناخواسته» و «برخلاف ميل و اراده و خواست سازمان و شبكه افق» دانسته است كه به زعم اين بيانيه، «در عين حال به آن احترام ميگذارد و از همه عوامل اين تيم تشكر و قدرداني مينمايد.»
شبكه افق در بخش ديگري از اين بيانيه در توضيحات عجيب از تيم توليد گلايه كرده است: «اگر چه حق گلايه دوستانه به اين عزيزان را نيز براي خود محفوظ ميداند كه در شرايط سختي كه بر مردم مظلوم غزه ميگذرد و حماسهآفريني جانانه جوانان مقاومت عرصه را بر رژيم غاصب و كودككش صهيونيستي تنگ كرده توقف توليد اين برنامه اقدام مناسبي نبود و لازم است همواره مصالح كلان و راهبردي بر تصميمات و مصالح خرد غالب باشد.»
اقدامي كه هيچكس گردن نميگيرد!
شبكه افق در ادامه «تحليلها و استنتاجهاي غلط درباره اين برنامه» را كه بر اساس آنچه «اطلاعات غلط و تحريف شده يا در نتيجه كينهتوزي و بياخلاقي برخي جريانات فكري و جناحي به فضاي افكار عمومي تزريق شده» خوانده، «مردود» دانسته و تاكيد كرده «بيش از پيش به راهبرد تحولي همكاري و همافزايي با موسسات و نهادها و عناصر فرهنگي و انقلابي پايبند است و اين راهبرد را كه بارها توسط رياست سازمان مورد تاكيد قرار گرفته مسير درستي براي ارتقاي كيفي و كمي محتواي رسانه ميداند.»
در پايان تاكيد شده «شبكه افق كه بناي تاسيس آن بر اصول و مباني اصيل انقلاب اسلامي و اهداف مقدس جبهه گسترده مقاومت بوده هرگونه جدل در خصوص اين برنامه را كه با موضوع مقدس فلسطين و مقاومت زينت گرفته به صلاح نميداند و وارد اين گونه جدلها نخواهد شد.»
به عبارت ديگر در اين ماجرا، دو طرف تقصير را بر گردن طرف مقابل مياندازند و هيچ كس آن را گردن نميگيرد؛ از يك سو مهدي عرفاتي ميگويد تصميم شبكه بوده، از سوي ديگر شبكه افق يكجا تغيير را «ناخواسته» توصيف ميكند و جاي ديگر، «تصميم عوامل» ميداند و حتي گلايه هم ميكند.
بیخبری رییس سازمان
در شرايطي كه از شنبه شب حواشي برنامه «به افق فلسطين» در فضاي مجازي ايجاد شده، پيمان جبلي رييس سازمان صدا و سيما روز يكشنبه پس از بازگشت از بيروت، پيرامون اين موضوع گفت كه «درباره «برنامه به افق فلسطين» و حواشي كه ايجاد شده بايد بگويم ديشب از بيروت حركت كردم و امروز صبح رسيدم. دوستان در حال بررسياند توضيحات بيشتري بدهند. اما ما استقبال ميكنيم از هرگونه خلاقيت، نوآوري و برنامههايي كه با هدف تبيين دقيق، روشن و بهروزشده آرمانهاي انقلاب اسلامي و در راس آنها يكي از مهمترينهاي آن كه فلسطين باشد روي آنتن بيايد.»
او تلويحا به همكاري موسسه اوج با صدا و سيما اشاره كرده و گفته «در مورد همكاري با عناصر، افراد و موسسات فعال در حوزه رسانه هم از روز اول گفتم و باز هم تكرار ميكنم و اين يك شعار نيست بلكه يك نياز است. بار فرهنگ در كشور به قدري گسترده و سنگين است كه صدا و سيما با همه افراد و عناصرش به تنهايي نميتواند به دوش بكشد. ما حتما از همكاري موسسات رسانهاي، فرهنگي، افراد و عناصر رسانهاي فعال استقبال ميكنيم و آن را هم انشاءالله گسترش خواهيم داد.»
به عبارت ديگر، در شرايطي كه روايتهاي متناقضي پيرامون اتفاقات رخ داده در سازمان متبوع جبلي در حال دست به دست شدن است، رييس اين سازمان ظاهرا بيخبر است و به اظهارنظري كلي و كليشهاي ميپردازد.
با اين وجود مشخص نيست كدام يك از طرفين ماجرا، حقيقت را بازگو ميكنند، اما با توجه به انتقاد چهرهاي ناشناخته اما تندرو مانند همين معصومياصل كه حرف دل طيف سختسر قدرت را بيان كرد، تصور ميشود كه اين طيف نقش اصلي را بازي كرده است.
حملات سلسلهوار رسايي
در لابهلاي مواضع حميد رسايي نيز موارد جالب توجهي ديده ميشود. پس از حضور جنجالي جواد آذري جهرمي در برنامه «به افق فلسطين» رسايي در توييتي با حمله به سردار عزيز جعفري، فرمانده «قرارگاه فرهنگي بقيهالله سپاه پاسداران» او را مسوول دعوت از چهرههايي مانند جهرمي دانست: «در چرخش شبكه افق و تريبون دادن به كساني كه از هر فرصتي براي لگد زدن به جمهوري اسلامي استفاده ميكنند فلش را به جاي پيمان جبلي (رييس صدا و سيما) به سمت عزيز جعفري بگيريد. اوست كه بايد پاسخگو باشد».
چند روز قبل از آن هم، در توييتي به ابطحي حمله كرده و نوشته بود «معلوم نيست مديران سازمان چه فكري با خود ميكنند؟ دعوت از چهرههاي اصلاحطلب حامي شعار نه غزه، نه لبنان و بياعتقاد به جبهه مقاومت براي سخن گفتن از فلسطين، آن هم در ايامي كه سنگ هم به صدا درآمده، فقط سفيد كردن كساني است كه در آينده مجددا شمشيرهايشان عليه فكر مقاومت خواهد بود.» باز يكي، دو روز قبلش نيز در واكنش به حضور مجيد انصاري، عضو مجمع تشحيص مصلحت نظام نوشته بود «آقاي مجيد انصاري توي برنامه به افق فلسطين سيما گفت كه سال 88 شعار «نه غزه نه لبنان/ جانم فداي ايران» از طرف اصلاحات نبوده! اينو كه همه ميدونستيم. اين شعار از طرف رسانههاي صهيونيستي بود ولي يه عده از اصلاحطلبا توي تجمعاتشان تكرار كردن، يه عده از اصلاحطلبا هم خفهخون گرفتن و هيچي نگفتن».
دفاع گوينده «كشور مال حزباللهياست»: اين عين جمله آقاست
اما معصومياصل در واكنش به انتقادات گسترده نه تنها از موضع «كشور مال حزباللهياست» عقبنشيني نكرد، بلكه باز هم بر آن تاكيد كرد. او در حسابهاي شبكههاي اجتماعي خود، ويديويي از يك سخنرانياش به تاريخ 14 آبان ماه منتشر كرده كه در آن به منتقدان حمله ميكند. او ميگويد «طبق آموزههاي ديني عموم مردم وطن دوست و حتي اقليتهاي ديني عزيز هم به خاطر شهدايي به واسطه وطن و خاكشان تقديم كردهاند از پيروان حزباللهي به شمار ميآيند. حبالوطن من الايمان».
او در واكنش به انتقادات از سخنانش در شبكه قرآن مدعي شد كه اظهاراتش «نخبگاني» بوده و همان هميشگي يعني «دشمن» از آن سوءاستفاده كرده است: «گفتوگوي نخبگاني در سيماي قرآن را به قدري دشمن عوامانه كرد كه همه در آن بازي كردند. دشمن سطح گفتوگو را آنقدر تنزل داد. حزبالله خلاصه شد در محاسن و تيپ و لباس و ظواهر و حجاب. حزبالله تمام مردم ميهني هستند كه با عشق به وطن، مملكتشان را در نزديكي قله بردهاند.» او در بخش ديگري از اين سخنراني با نشان دادن اسكرينشات از وبسايت آيتالله خامنهاي گفت كه «اين عين جمله حضرت آقاست؛ اين مملكت، مملكت حزباللهياست.»
اعضاي حزب شيطان ؟
در ادامه اظهاراتش باز هم با حمله به ابطحي و خاتمي اصلاحطلبان را دستمايه سخنانش كرده است: «مگر ابطحي نيامد در تلويزيون؛ وقتي محاكمه شد گفت كه دو سال قبل از انتخابات 88 در جلسات به اين نتيجه رسيديم كه چه كروبي و موسوي راي بياورد مقصد حذف ولي فقيه باشد. ما محكوميم؟ قرآن بيشتر از همه دوگانه كرده؛ حزبالله و حزب شيطان». معصومياصل در ادامه اتهامزنيهايش گفته «حزب شيطان آنهايي هستند كه سال 88 امريكا گفت از جنبش سبز حمايت ميكنند. حزب شيطان مشاور خاتمي است كه گفت مهدويت توهمي بيش نيست. حزب شيطان سردمدار اصلاحاتي است كه گفت قرآن براي زندگي بشر امروز نيست». در اين كليپ او صدا و سيما را مخاطب قرار داده و گفته «اگر قرار است تضارب آرا انجام و نظرات مختلف شنيده شود آيا بايد با اين مدل جلو برويد يا مدل اوايل انقلاب كه مناظره و كارشناسي دوطرفه صورت بگيرد؟» اين ادعا در حالي مطرح ميشود كه در مناظرههاي اول انقلاب چهرههايي با تفكرات زاويهدار نه تنها نسبت به جمهوري اسلامي كه شخصيتهاي ماركسيست در آن حاضر ميشدند؛ چهرههايي امثال نورالدين كيانوري و احسان طبري كه با توجه به رويكردهاي چند دهه اخير صدا و سيما به نظر نميرسد حتي نام بردن از اين افراد و امثال آنها در حال حاضر مجاز باشد.
«شبكه نهاد انقلابي، محصول سازمان همان نهاد انقلابي را قبول ندارد»
در اين ميان جواد آذريجهرمي در واكنش به اين تغيير، طي توييتي نوشت: «به سهم خودم از آقايان احسان محمد حسني، مهدي عرفاتي و محمدرضا شهيديفر در برنامه «به افق فلسطين» تشكر و قدرداني ميكنم. نيت پاك و صادقانه، غيرت ديني و عزم راسخ براي حمايت از مردم فلسطين، در تك تك اعضاي اين برنامه موج ميزد. ظاهرا موج خالصسازي به ساحلِ خالصترين شبكه صداوسيما هم رسيد!»
منظور آذري جهرمي از «خالصترين شبكه صداوسيما»، همان شبكه افق است كه گفته ميشود نزديكي فكري و حمايتي به یکی از نهادهای انقلابی دارد.
محمود رضوي، مشاور محمدباقر قاليباف رييس مجلس در واكنش به اين موضوع در توييتي نوشت «يكبار به عزيزي عرض كردم؛ آن طرف در حداقل اشتراكات با هم اتحاد و كار ميكنند اما اين طرف اينقدر درگير خالصسازي ميشوند كه در اشتراك حداكثري يكديگر را تحمل نميكنند!» با جمله پاياني او، ميتوان ديگر مطمئن بود كه شبكه افق، رسما متعلق به یکی از نهادهای انقلابی است؛ او در ادامه توييتش نوشته «اين غم بزرگي است كه بگويند شبكه وابسته به يك نهاد انقلابي، سازمان برنامه ساز همان نهاد را تحمل نكرد!»
احتمالا منظور رضوي از «يكبار به عزيزي عرض كردم» كنايه از «عزيز جعفري» فرمانده قرارگاه فرهنگي اجتماعي بقيهالله باشد؛ مانند رسايي كه در توييت خود مستقيما شبكه افق را متوجه عزيز جعفري دانسته بود.
محمدعلي (عزيز) جعفري فرمانده كل وقت سپاه پاسداران، سال 1398 با حكم فرمانده كل قوا، به فرماندهي قرارگاه فرهنگي - اجتماعي بقيهالله منصوب شده است.
افول «اوج»؟
پيش از اين با توجه به دستاندركاران و ايدهپردازان آنكه سازمان اوج است و روي آنتن شبكه افق ميرود، تغيير عوامل در دورترين نقطه ذهني مخاطبان آشنا با سياست ايران خطور نميكرد. درگيري طيفهاي سختسر حاضر در قدرت بيش از پيش اوج گرفته و ديگر برنامهاي با چنين شناسنامهاي نيز تحمل نميشود. سازمان اوج همان سازماني است كه خروجي آن همواره عليه طيف اصلاحطلبان بوده است. آنها حتي در هنگامه مذاكرات ايران و شش قدرت جهاني بر سر برنامه هستهاي نيز اهميتي به اين ماجرا ندادند و با پوسترهايي عليه تيم مذاكرهكننده در داخل كشور نيز براي ديپلماتها دردسر ايجاد كردند.
«اوج» همچنين باني توليد فصل پنج سريال پايتخت نيز بود؛ به غير از اين، فيلمهاي سينمايي مانند «منصور» و «خروج» و سريال حاشيهساز «آقازاده» هم از خروجيهاي اين سازمان هستند.
پيش از اين «تسنيم» درباره سازمان «اوج» به گفتههاي «احسان محمدحسني» مديرعامل اين موسسه اشاره كرده بود كه تاكيد داشت «اين سازمان يك تشكل مردم نهاد است و هزينه و اعتبارات توليدات آن با حمايت همه دستگاههاي دولتي و غيردولتي تامين ميشود و مسووليتي براي پشتيباني شدن از هيچ نهادي ندارد.»
با اين وجود، 9 سال پيش سردار رمضان شريف، سخنگوي سپاه پيرامون رابطه «اوج» و «سپاه» تاكيد كرده بود كه «با توجه به رويكرد حمايتي سپاه از مجموعه، اوج توليدات اين مركز را نميتوان الزاما خروجي و محصول رسمي مجموعه سپاه دانست.»
پس از 7 سال، يعني دو سال پيش، رييس اين سازمان اوج سرانجام دريافت بودجه را تاييد كرد و گفت «اوج در سال ۹۰، با ۵۰۰ ميليون تومان بودجه راهاندازي شد. اولين كمك كه با افتخار از سپاه گرفتيم، كار را شروع كرديم. سال گذشته (۱۳۹۹) حدود ۱۸ ميليارد كمك دريافت كرده و بيش از ۹۰ ميليارد تومان درآمد داشتيم.» اين در حالي است كه چند سالي ميشود، سازمان «اوج» ذيل قرارگاه «فرهنگي - اجتماعي بقيهالله سپاه» داراي رديف بودجه است. پيش از آن هم، بودجه اين سازمان در «رديفهاي كمك» قيد ميشد. در دو سال اخير، لوايح دولت براي اين سازمان بودجهاي نزديك به 100 ميليارد تومان پيشبيني ميكرده است.
نه رسايي مهم است و نه معصومياصل
حالا محصول توليد شده و عوامل آن از سوي سازماني با اين مختصات، صداي يك طيف ديگري را بالا برده و جالبتر اينكه احتمالا اين طيف جديد توانسته عوامل چنين برنامهاي را حذف كند. قاعدتا در اين بين، نه سخنان رسايي مهم است و نه سخنان معصومياصل، اما آنها در واقع مواضع آن طيف سختسر قدرت را بيان كردهاند كه قائل به شنيدن حتي صدايي واحد از سوي چهرههايي متفاوت با تفكرات خودشان نيستند. اگر بنا باشد سر نخ سازماني اين دو پي گرفته شود، مخرج مشترك حميد رسايي و منصوره معصومياصل، به جرياني موسوم به «شريان» ميرسد؛ جرياني نوپا و برخاسته از تندروترين نحله محافظهكاران.با اين وجود مشخص نيست جريان تندروي ناشناختهاي كه به «خوديها» نيز رحم ندارند و قائل به شنيدن هيچ صدايي جز صداي خود و دوستانشان نيستند، از چندين طيف و جريان تشكيل شده يا يك جريان است اما هر چه كه هست، اين روزها در صدا و سيما و... قوت گرفتهاند و احتمالا بايد شاهد اقدامات و اظهارات تندروانه آنها در آينده بود.