ائتلاف راهبردي ايثارگران با حدادعادل؛ وحدت بر پايه مصلحت يا منفعت؟
مختصات جديد رقابت انتخاباتي اصولگرايان با حضور زاكاني در كنار حدادعادل و شانا
خبرگزاري فارس پنجشنبه شب خبري را منتشر كرد كه تصوير دقيقي از يكي از ائتلافهاي بين اصولگرايان در شرايط فعلي ميدهد. خبري كه در ظاهر پوشش يك همايش حزبي است، اما در باطن نشان ميدهد كه پياده نظام حزبي مبنا -همان شوراي ائتلاف- در حال حاضر چه تقسيمبنديهايي دارد. فارس در اين باره نوشته است: «پنجشنبه (25 آبان ماه) روز پر كاري براي نيروهاي سياسي جبهه انقلاب بود، صبح امروز نشست دبيران استاني احزاب جبهه تحولخواهان با حضور دويست نفر از اعضاي جبهه تحولخواهان در سالن همايشهاي مسجد جامع بقيهالله تهران برگزار شد. اين نشست در بخش صبح و بعدازظهر ميزبان دبيران استاني سه حزب جانبازان، ايثارگران و رهپويان بود و در بخش اول مباحث درون تشكيلاتي اين سه حزب مطرح شد و اعضاي شوراي مركزي جبهه تحولخواهان انتخاب شدند.»
اصليترين بخش وحدت و تصويري راهبردي براي انتخابات پيش روي مجلس تحكيم ائتلاف هميشگي ايثارگران با تشكل اصلي انتخابات اصولگرايان تحتنظر غلامعلي حدادعادل است. عليرضا زاكاني كه در دور قبل از وحدت با شوراي ائتلاف كم خير نديده و بر صندلي شهرداري تهران بعد از ورود به مجلس تكيه زد. چهرههاي ديگر ايثارگران همچون مجتبي توانگر هم اين سالها براي قاليباف مفيد بودهاند و گذاشتن نامشان در ليست براي هيچ كدام از دو طرف پشيماني به بار نياورده است.
زاكاني اما در هوشمندي مطلق تنها در كنار حداد ايستاده و از ورود به صحنه درگيري قاليباف و پايداريها حذر ميكند. او كه اخيرا گفته: «مجلس بعدي بايد انقلابيتر و كارآمدتر باشد و نبايد به سمتي برويم كه جهتگيري مجلس تغيير كند.» در عمل يكي به نعل زده و يكي به ميخ تا هم ساكت نباشد هم در اين زمانه حساس دشمنتراشي بيمنفعت براي خود انجام ندهد.
اگر سابقه روابط اخير قاليباف و زاكاني را مرور كنيم البته اختلافات كم نيستند، در بدو ورود به مجلس يازدهم زاكاني مدعي رياست بود و بعدها از صدقه سر حدادعادل و رياستجمهوري ابراهيم رييسي صندلي بهشت به او رسيد. تا قبل از آن هم به نمايندگي معمول راضي نبود و رياست مركز پژوهشها را به او دادند و مديريت اين مجموعه بزرگ را برعهده گرفت، مديريتي كه ريشه پژوهشي اين مركز را نابود كرد و آن را به ستاد سياسي زاكاني تبديل كرده بود. بعد از ورود او به شهرداري گاه و بيگاه قاليباف و زاكاني متلكهايي درباره مديريت شهري براي هم روانه ميكردند. نمونه روشن آن آبان ماه سال گذشته بود. ماجراي انتقاد تلويحي عليرضا زاكاني از محمدباقر قاليباف از اين قرار بود كه زاكاني دو روز قبل در جمع گروهي از فرماندهان نظامي و انتظامي كه بابت انعقاد تفاهمنامه ساخت مسكن با تسهيلگري مديريت شهري گردهم آمده بودند، به عنوان شهردار تهران از دغدغه خود براي شهركسازي براساس الگوي معماري ايراني- اسلامي گفت و اضافه كرد: شهرداري تهران ساخت شهرك الگو را در قالب پروژههاي قرارگاه مسكن دنبال ميكند؛ شهركي كه درون خود همه سرانههايش ديده شود. ما در تهران شهركهايي داريم كه سالهاي قبل ساخته شده اما شهروندان ساكن آن رضايت دارند اما در همين تهران شهركهايي وجود دارد كه چنين نيست و مصداق بارز آن در منطقه ۲۲ مشهود است. ما در منطقه ۲۲ سرانهها را نديديم و اكنون ساكنان آن با مشكلات متعددي روبهرو هستند.
واقعيت امر اين است كه در طول عمر مجلس يازدهم تنشهاي زاكاني و قاليباف برجسته و سرنوشتساز نبوده است. البته زاكاني حتي در دوران رياست بر مركز پژوهشها هم خود را درگير دوگانه قاليباف و پايداري نميكرد. حالا هم زاكاني انگيزه خاصي براي عدم وحدت با حدادعادل و شوراي تحت راهبردي او ندارد. خودش و ايثاگران زير سايه حداد سهمهاي خوبي گرفتند و وحدت هميشه براي آنها پربركت بوده است. مختصات جديد رقابت انتخاباتي اصولگرايان با حضور عليرضا زاكاني در كنار حدادعادل و شانا شبيه مثال نه خاني آمده و نه خاني رفته، است. مرداني كه شوراي شهر و شهرداري را در دست دارند، قرار نيست در ائتلافهاي مجلس تاثيرگذار باشند، اما بودنشان بهتر از نبودنشان است و حدادعادل ميداند چگونه بايد تشكلي مثل ايثارگران و چهرهاي مثل زاكاني را آرام نگه دارد.