«آگاه باشيد او فرزندانم را كشت، پيكر زنم را تكه تكه كرد و هر آنچه را كه داشتم برآتش كشيد.»
سي.اي.اي لوشنيگ در فصلي از كتاب خود تحت عنوان «نواده خورشيد» به نقل از نوال سعداوي مينويسد: «هيچ زني نميتواند مجرم باشد. براي مجرم بودن تنها بايد يك مرد بود.»
لوشنيگ با ارجاع به سعداوي به طرح اين سوال ميپردازد كه چرا ايده «مده آ» در قالب يك زن كامل براي مرد آتني زمانه اوريپيد ايجاد مزاحمت ميكند.
مده آ در جغرافيايي به سر ميبرد كه در آن خدايان حضور دارند. خداياني كه با انسانها تعامل داشته و با درخواست فداكاري، محافظت از كشتيبانان و عمل در سطح انساني نظم را برقرار ميكنند. در چنين جغرافيايي خدايان جاودان همچون: آتنا، آپولو و زئوس، فرهنگ قهرماني را براي يونانيان مقرر ساخته، مردان در زيست خود دركي مردانه از زمان و اخلاق ارايه داده و زنان هرگز نبايد از شوهران خود جدا بمانند. در فرهنگ يونان قرن ۴ و ۵ قبل از ميلاد، هرآنكه قوانين سنتي خدايان را ميشكست، مورد موأخذه يونانيان قرار ميگرفت. مده آ به عنوان مادر و همسر به نقش سنتي زنانه خود وفادار نبوده و با كشتن فرزندان خود ياسون را مجازات كرده و از او انتقام ميگيرد. مده آ اگرچه برادر و پدر خود را براي عشق ميكشد، اما در پس كشتن فرزندانش انگيزهاي به غير از عشق و حتي بيشتر از انتقام وجود دارد و آن چيزي به جز دفاع از كرامت انساني و زنانهاش نيست. او خود را در موقعيتي مييابد كه عشقش ناديده گرفته شده، به او خيانت شده و حال با دستور به تبعيدش قرار است حق مادري نيز از او گرفته شود. از آنجا كه قدرت در دست خدايان و مردان يونان است، مده آ يا بايد اين تقدير را بپذيرد و يا با آن مقابله كند. او با ناديده گرفتن نقش خود به عنوان يك زن مطيع، ارتكاب شر بر شر و زير پاگذاشتن آداب و رسوم مقرر خدايان، نظم و قوانين جامعه يونان را به چالش ميكشد. بنابراين از منظر خدايان و مردان يونان او يك مجرم است. اما آنچه مده آ را به يك مجرم و يا به زعم مردان و خدايان به ساحرهاي شرور تبديل كرده، قرارگرفتن او در يك بازي متداول مردانه و واكنش به آن است. ياسون براي رسيدن به مقاصد خود از مده آ نهايت استفاده را كرده و حال براي رسيدن به قدرت بيشتر تصميم به ازدواج با گلاوكه دختر كرئون پادشاه كورنت كه جوان و زيباتر از مده آ است، دارد. اين در حالي است كه كرئون دستور تبعيد مده آ را صادر كرده و او بايد كشور را ترك كند. اينجا همان نقطه آغاز روايت اوريپيد است.
نمايش «مده آ» نوشته محمد امين سعدي و به كارگرداني باران شادپوري كه در عمارت نوفل لوشاتو اجرا ميشود، برداشتي آزاد از اثر اوريپيد است. اگرچه انتخاب اين متن، از منظر اجتماعي- سياسي براي زمانه ما انتخابي درست و بجا است، اما سعدي با حذف و اضافات كلاژوار خود و برهم زدن ساختار و روايت اوريپيد نتوانسته اقتباسي مناسب و درخور با هويت سياسي، اجتماعي و اقليمي ما ارايه دهد.
سعدي در اقتباس خود «هادس»، فرمانرواي مردگان و جهان زيرزميني در اساطير يونان باستان، را وارد روايت كرده، اما دايه و همسرايان را كه تاكيدي بر حضور زنانه در اثر اوريپيد هستند، حذف نموده است. در روايت سعدي مخاطب با دو نوع زن مواجه است؛ يكي مده آ كه انتخاب ميكند، پس كنشگر است اما هراس آميز كه به نقل از كرئون آنچه او را هراس آميز ميكند خشم و مردانگي موجود در او است. ديگري گلاوكه كه حضور و حركات عروسك وارش الگو و تجسد زنانگي در اين روايت است.
اقتباس سعدي به واسطه حضور هادس و پيوند مرگ با دو مقوله «بودن» و «زمان» در هستي كه نگاهي به فلسفه هايدگر دارد، روايتي كاملاً مردانه است. هادس از جهان مردگان امكان تولدي دوباره براي فرزندان كشته شده و فرصت انتخابي ديگر براي مده آ را فراهم ميكند.
سعدي با تكرار اين چرخه بر اين امر تاكيد دارد كه مده آ نميخواهد انتخاب ديگري داشته باشد و اين را از زبان هادس اينگونه روايت ميكند:
«چرا نميتوان براي اين زن كاري كرد؟ چرا نميتوان زمان را براي او متوقف كرد؟»
آنچه كه خدايان و مردان روايت سعدي يعني هادس، ياسون و كرئون همواره از مده آ مطالبه ميكنند، گرايش او به عقلانيت است. دعوت به عقلانيت براي مده آ، اما به منزله پذيرفتن عهدشكني و خيانت ياسون از يك سو و تسليم دستور كرئون شدن از سوي ديگر و در حقيقت مطيع بودن در برابر قوانين خدايان و مردان است. و از آنجا كه عهدشكني و خيانت مردان در جهان آنها و خدايانشان قابل چشمپوشي است، خود براي مجازات ياسون دست به كار ميشود.
«مده آ» سعدي علاوه بر ضعفهايش در ساختار متن، در كارگرداني و بازيگري نيز دچار نقصان است. عناصر و تمهيدات صحنهاي همچون نور، موسيقي و بازيگران هيچ نسبتي با يكديگر ندارند و شادپوري در مقام كارگردان نتوانسته اين نسبت را ميان عناصر اجرا برقرار كند. اين امر به ويژه در هدايت بازيگران بيشترين ضربه را به اثر زده است. چرا كه از يك سو متن روايتي سياه و سفيد در اختيار بازيگران گذاشته و از طرفي ديگر كاملاً مشهود است كه شادپوري ايده چنداني در هدايت بازيگرانش نداشته است. آنجا هم كه موسيقي امكان خلاقيت و ارايه تواناييهاي بدني و اجرايي را در اختيار بازيگران اثر، به ويژه ندا مقصودي در نقش مده آ، ميگذارد، او در استفاده از چنين فرصتهايي ناتوان است. براي نمونه ميتوان به صحنه رقص فلامنكو اشاره كرد.
مقصودي از آغاز تا پايان اجرا، غالباً مشغول گريستن و فرياد زدن است و با بازي سطحي و يكنواخت خود نتوانسته رنگي به روايت سعدي بيفزايد.
نمايش «مده آ» از ۳۰ مهر در عمارت نوفل لوشاتو روي صحنه رفته و اجراي آن تا 3 آذر ادامه خواهد داشت.