سالروز آغاز جنگ جمل
دهم جماديالاول سالروز آغاز جنگ جمل است. جنگ جمل، اولين جنگ داخلي بين مسلمانان، در زمان حكومت امام علي (عليهالسلام) بود. اين جنگ سال ۳۶ هجري قمري بين سپاهيان امام علي (عليهالسلام) و گروهي كه پيمانشكن (ناكثين) خوانده ميشدند، به رهبري عايشه همسر پيامبر خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) و طلحه و زبير در نزديكي شهر بصره رخ داد. در نهايت جنگ با پيروزي سپاه امام علي (عليهالسلام) به پايان رسيد. پيمانشكني عدهاي از صحابه از جمله طلحه، زبير و عايشه و مخالفت با حكومت امام علي (عليهالسلام) به بهانه خونخواهي قتل عثمان را، از عوامل به وجود آمدن اين جنگ شمردهاند. امام علي (عليهالسلام) در ذيحجه سال ۳۵ هجري قمري، در پي اصرار و اتفاقنظر مردم مدينه از مهاجران و انصار و بهرغم ميل باطني خود، زمام خلافت را به دست گرفت. همه، جز عده اندكي كه گرايش عثماني داشتند، با حضرت بيعت كردند. عدهاي از مخالفان به شام و مكه گريختند. طلحه بن عُبيداللّه و زُبير بن عوّام، دو تن از سرشناسان صحابه، كه خود از نامزدهاي تصدي حكومت بودند، به حضرت علي (عليهالسلام) دست بيعت دادند. گفته شده است كه طلحه نخستين بيعتكننده بود و چون دستش شل بود، كسي آن را به فال بد گرفت و گفت كه اين كار به انجام نخواهد رسيد. طلحه و زبير كه نخست چشم به خلافت دوخته بودند وقتي موفق نشدند و خلافت به امام علي (عليهالسلام) رسيد، انتظار داشتند كه با حضرت در خلافت شريك شوند يا دستكم به فرمانروايي ولايات برسند. آن دو از علي (عليهالسلام) خواستند كه امارت و حكومت بصره و كوفه (يا عراق و يمن) را به آنان دهد، ولي امام آنان را شايسته اين كار ندانست. چهار ماه پس از بهخلافت رسيدن علي (عليهالسلام)، طلحه و زبير كه دريافتند با خلافت امام علي، مردم از ايشان رويگردان شدهاند و ديگر جايي در مدينه ندارند، از امام اجازه خواستند كه براي انجام عمره به مكه روند. امام گفت شايد قصد شام يا عراق داريد و آنان پاسخ دادند كه فقط قصد عمره دارند و سوگند خوردند كه فساد و فتنهاي بر نخواهند انگيخت و بيعت خود را نخواهند شكست. امام اجازه داد و آنان با شتاب به مكه رفتند، با اين حال، امام فرمود كه آنان به عمره نميروند، بلكه قصد نيرنگ دارند.
طلحه و زبير، براي پيشبرد مقاصد خود، از عايشه، كه پيش از قتل عثمان براي عمره به مكه رفته بود، درخواست كردند كه به خونخواهي عثمان و انتقام از كشندگان وي، كه اكنون از ياران نزديك علي (عليهالسلام) و سرداران او شدهاند، با آنان همراه شود. پس از مدتي، سرانجام، عايشه خواست آنان را پذيرفت. اگرچه طلحه و زبير، به ادعاي خونخواهي عثمان از اطاعت امام سر باز زدند و از جمع مسلمانان بيرون رفتند، اما به گفته علي (عليهالسلام) آنان خود قاتلان عثمان بودند. آنان ادعا ميكردند كه توبه كردهاند و براي جبران گناه خويش، ميخواهند انتقام خون عثمان را، كه به ستم كشته شده است، بگيرند و كار خلافت مسلمانان را به شورايي مانند شوراي عمر، واگذارند و بين آنان صلح ايجاد كنند. آن دو از عايشه نيز خواستند كه اين مطالب را به مردم اعلام كند. عايشه كه در زمان قتل عثمان در مكه بود، گمان ميكرد يا چنين خبر يافته بود، كه پس از قتل عثمان طلحه به خلافت رسيده است؛ روانه مدينه شد اما هنگامي كه در ميان راه شنيد كه مردم با علي (عليهالسلام) بيعت كردهاند، به مكه بازگشت و از اينكه مردم را بر ضد عثمان شورانده بود، اظهار پشيماني كرد و ندا داد كه عثمان به ستم كشته شده است و مردم را به خونخواهي او و مخالفت با اميرمومنان و مبارزه با آشوبگران مدينه دعوت كرد و در پاسخ اين اعتراض كه تو مردم را به كشتن عثمان (در تعبير عايشه: نعْثل) تشويق ميكردي، گفت كه عثمان توبه كرد و سپس او را كشتند. طلحه و زبير، براي توجيه پيمانشكني خويش، مدعي شدند كه از ترس و با اكراه بيعت كردهاند و لذا تعهدي در فرمانبرداري از اميرمومنان ندارند. امام فرمود كه زبير ميپندارد با دستش بيعت كرده است، نه با دلش، پس به بيعت اقرار و به خروج از آن ادعا ميكند و بايد براي ادعاي خود دليلي درست بياورد. طلحه، كه از بنيتيم و هم طايفه ابوبكر بود، همچون زبير، آرزوي خلافت داشت و هر يك ديگري را به حساب نميآورد. نهايتا طلحه و زبير با همراهي عايشه همسر پيامبر جنگي را عليه امام علي در روز دهم جماديالاول سال 36 هجري قمري - درحالي كه تنها چهار ماه از آغاز خلافت امام علي(ع) گذشته بود- در منطقه بصره عراق آغاز كردند.