• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5635 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱ آذر

جنايي

بخشش مردي كه خواهرش را  به خاطر ارثيه آتش زد

مردي كه خواهرش را به خاطر ارثيه پدري به آتش كشيده و كشته است، به زودي در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه مي‌شود.
متهم كه با بنزين و چاقو به خواهرش حمله كرده و او را كشته با رضايت فرزند مقتول از قصاص نجات پيدا كرده است.
اين قتل هولناك يك سال قبل اتفاق افتاد و ابتدا پليس باخبر شد خواهر و برادري كه در آتش‌سوزي آسيب ديده‌اند در بيمارستان بستري هستند. ساعاتي بعد زن جوان به نام فروغ جان باخت.
مرد مجروح به نام فرشاد گفت: «مدتي قبل مادرمان به خاطر سرطان فوت كرد و پدرمان هم سال‌ها قبل فوت كرده بود. ما تصميم گرفتيم ارثيه پدري را تقسيم كنيم. براي انجام كارهايش به پول نياز داشتيم؛ براي همين من وسايل خانه مادرم را فروختم. روزي كه قرار بود وسايل را از خانه ببرند، فروغ مقابل در خانه آمد و داد و فرياد كرد. درگيري بين ما بالا گرفت. فروغ ثروتمند بود و من مي‌دانستم به اين پول نياز ندارد اما يك دستگاه كارت‌خوان سيار آورد و به من گفت كارت بكش و پول را منتقل كن. قبول نكردم. او از ماشينش بنزين آورد تا من را آتش بزند بنزين روي خودش و من ريخت بعد هم من چاقو از ماشينش برداشتم چند ضربه چاقو زدم اما نمي‌دانم چطور جرقه زده شد و ما آتش گرفتيم.»
متهم گفت: «خواهرم در ماشينش شوكر داشت احتمالا جرقه شوكر باعث شد ما آتش بگيريم. نگهبان ساختمان آتش خاموش‌كن آورد و  آتش را خاموش و بعد هر دو را به بيمارستان منتقل كرد. من قصد كشتن خواهرم را نداشتم.» بعد از گفته‌هاي متهم، شوهر فروغ در دادسرا حاضر شد و گفت: «از طرف خودش و دخترش اعلام مي‌كند كه شكايتي ندارد و گذشت مي‌كند. بعد از گفته‌هاي او كيفرخواست عليه متهم صادر و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و متهم به زودي پاي ميز محاكمه مي‌رود.»


عشق قديمي، انگيزه‌اي براي قتل

مردي كه متهم است دوستش را به خاطر گرفتن انتقام يك دختر به قتل رسانده است اگرچه منكر اين اتهام شد اما از سوي قضات دادگاه كيفري استان تهران حكم قصاص دريافت كرد.
يك سال قبل زني جوان با پليس تماس گرفت و گفت شوهرش به نام پرهام با تلفن همراه او تماس گرفته و گفته زخمي‌ شده است. پليس بعد از دريافت اين گزارش تحقيقات خود را آغاز و يك روز بعد جسم بي‌جان پرهام را پيدا كرد.
همسر پرهام در اين مرحله به پليس گفت: «من و پرهام تازه ازدواج كرده بوديم. پرهام به من گفت با دوستش داريوش بيرون مي‌رود. بعد از چند ساعت زنگ زد و گفت چاقو خورده و كمك مي‌خواهد. ديگر خبري از او نداشتم؛ اما مي‌دانم داريوش از او خبر دارد.»
داريوش چند روز بعد بازداشت شد و گفت: «ما به اطراف تهران رفته بوديم كه دو مرد افغان به ما حمله كردند. من فرار كردم و خودم را به رودخانه انداختم و چند كيلومتر شنا كردم تا توانستم خودم را نجات دهم. از سرنوشت پرهام خبر نداشتم تا اينكه شنيدم او كشته شده است.»
نوعروس در ادامه تحقيقات جزييات بيشتري را بيان كرد و گفت: «چند وقت پيش دختري به نام ژيلا با من تماس گرفت و گفت سال‌ها معشوقه شوهرم بود. او گفت آنها مدت‌ها با هم رابطه داشتند و هنوز هم همديگر را دوست دارند. من با ژيلا دعوا كردم و گفتم پايش را از زندگي ما بيرون بكشد. ژيلا از اينكه پرهام با او ازدواج نكرده، ناراحت بود و بعد از اينكه ما با هم دعوا كرديم من گوشي را قطع كردم. فكر مي‌كنم داريوش شوهرم را كشته است. چون او رابطه دوستانه بسيار نزديكي با برادران ژيلا دارد و آنها هم تهديد كرده بودند كه شوهرم را از كرده‌اش پشيمان مي‌كنند.» اين گفته‌ها باعث شد پليس دوباره از داريوش بازجويي كند. در اين مرحله مشخص شد اين جوان درباره انتقام از پرهام با برادران ژيلا صحبت كرده است.
 داريوش گفت: «اتهام قتل را قبول ندارم. من و پرهام براي خريد ضايعات رفته بوديم. شغل ما خريد و فروش ضايعات است. مي‌دانستم پرهام با ژيلا رابطه دارد اما دوستي من با برادران اين دختر ربطي به پرهام نداشت و من او را نكشتم. من براي نجات جان خودم ساعت‌ها در آب شنا كردم و اگر نمي‌توانستم فرار كنم خودم هم كشته مي‌شدم.»
هرچند داريوش به‌طور مداوم قتل را انكار مي‌كرد اما در نهايت پرونده با صدور كيفرخواست براي رسيدگي به شعبه 5 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسيدگي بعد از اينكه كيفرخواست خوانده شد، اولياي دم درخواست قصاص كردند. آنها گفتند: «ما اطمينان داريم داريوش قاتل است. او در حمايت از دوستانش دست به قتل زده و پسر تازه داماد ما را كشته است.» خانواده مقتول گفتند از رابطه ژيلا با پسرشان در چند سال گذشته خبر نداشتند.
در ادامه داريوش در جايگاه قرار گرفت. او گفت: «من پرهام را نكشتم و خودم قرباني كينه‌جويي شدم. كساني كه از پرهام كينه داشتند با چاقو به ما حمله كردند. آنها پرهام را زدند و من براي اينكه خودم را نجات دهم، به آب زدم.» متهم درباره اينكه چرا با خانواده ژيلا درباره رابطه پرهام و ژيلا و انتقام صحبت كرده است نتوانست جوابي بدهد. با پايان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محكوم كردند. در صورت اعتراض متهم پرونده به ديوان عالي كشور خواهد رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون