گفتوگوي «سينما اعتماد» با سپيده آرمان، بازيگر فيلم «آهو» به كارگرداني هوشنگ گلمكاني
دوست دارم با بزرگان سينما كار كنم
مدتي است فيلم «آهو» به كارگرداني هوشنگ گلمكاني در سينماها اكران شده، ملودرامي عاشقانه درباره دختري كه آرزوهايش را بر باد رفته ميبيند، اما هنوز اميدش را از دست نداده است. قصه تنهايي آدمها كه بر اساس كتابي به نام «پروانهها در برف ميرقصند» توسط نازنين جودت نوشته شده است.
سپيده آرمان، بازيگر نقش دختر (پروانه) و يكي از نويسندگان فيلم در همين رابطه به «سينما اعتماد» ميگويد: قهرمان قصه ما، دختري هنرمند است، با روحيهاي خاص، پس از ناپديد شدن عشقش او ديگر نميتواند در تهران و ميان آشنايان و آدمهايي كه پيش از اين ميشناخته بماند، تهران را ترك ميكند و عزلتنشين روستايي در جوار جنگل ميشود تا در تنهاييهايش با ياد و خاطره عشق گمشده خلوت كند. اما اطرافيان او نميگذارند و هر كسي از مسيري ميخواهد به دختر قصه ابراز علاقه كند.
دختر اما دست رد به سينه همه مشتاقان خود زده و كماكان به آن تنهايي دوستداشتنياش وفادار ميماند. او حتي پس از اينكه اما و اگري درخصوص زنده ماندن عشق گمشدهاش ميشنود، رابطهاش با سعيد را (كه به دليل شباهت به فرهاد همان عشق گمشده آغاز كرده بود) پايان ميدهد. انگار كه بعد از رفتن فرهاد نميتواند هيچ كسي را به جاي او بگذارد و اين تنهايي بسيار خواستنيتر از آغاز يك رابطه است.
او ادامه ميدهد: مردهاي قصه فيلم «آهو »هم همه مردهاي تنهايي هستند؛ سعيد، مازيار، آقاي كياني، چوپان و بنفشه خانمي كه انگار آينده دختر را زندگي ميكند. انگار كه تنهايي آينده محتوم آدمهاي معاصر است. مدرنيسم در جوامع با افزايش فردگرايي تنهايي را با حجم گستردهاي به زندگي آدمهاي اين دوره تزريق كرده است.
آرمان درباره اسم فيلم توضيح ميدهد: «آهو» اسمي بود كه پرويز دوايي انتخاب كرد. كارگردان فيلم آقاي هوشنگ گلمكاني همانطور كه در تيتراژ پاياني فيلم ديده ميشود، فيلم را به پرويز دوايي دوست قديمياش و نويسنده و منتقد پيشكسوت سينماي ايران تقديم كرده است. من پيش از نگارش فيلمنامه آهو، علاوه بر كتاب پروانهها در برف ميرقصند به نويسندگي نازنين جودت تمام كتابهاي پرويز دوايي را هم خواندم و بخشهاي مناسب آن را كه به تم و قصه فيلم آهو مربوط ميشود در جريان نگارش فيلمنامه استخراج و به فيلمنامه اضافه كردم. روح پرويز دوايي در سطر به سطر فيلمنامه و در لحظه به لحظه فيلم آهو جاري است.
اين بازيگر در ادامه درباره معيارهاي كارگردان براي ايفاي نقش آهو گفت: كارگردان اين فيلم به دنبال چهرهاي جديد با صدايي خاص بود. به دليل اينكه دختر قصه كتاب صوتي توليد ميكرد و بايد صداي خوبي هم ميداشت. از همان زمان نگارش فيلمنامه قرار بود كه من براي نقش اصلي در فيلم «آهو» حضور پيدا كنم.
آرمان در ادامه ميگويد: معمولا زنان در قامتي زينتي و به عنوان نقشهاي مكمل در قصهها حضور پيدا ميكنند، نگارنده فيلمنامههاي سينماي ايران غالبا مردها هستند كه قهرمانهاي مرد را ميسازند و تاسف بارتر از آن؛ اين است كه حتي فيلمنامهنويسان و كارگردانان زن نيز در برخي موارد قصههاي مردمحوري را نوشته و به تصوير در ميآورند. اين حجم مردسالاري باعث ميشود كه نقش زنان در سينما تزييني باقي بماند و زنانِ محوري و تاثيرگذار چنداني در فيلمهاي سينماييمان نبينيم. بهرغم تغيير جايگاه زنان در يكي، دو دهه اخير اما ما اين جايگاه را در فيلمها و فيلمنامههايمان نميبينيم. ما نيازمند تغييري در اين نگرش مردسالارانه هستيم تا زنان مستقل و آزاده ما هم توان تنفس و زيست در فيلمنامهها و فيلمها سينماي ما داشته باشند.
بازيگر نقش پروانه درباره حضور نويد محمدزاده نيز ميگويد: در ابتدا قرار بود كه نويد محمدزاده يكي از نقشهاي فيلم ما را بازي كند، اما به دليل همزماني فيلمبرداري ما با فيلم آقاي جليلوند او نتوانست به فيلم برسد، اما با حضور صدايش به عنوان صداي فرهاد عشق گمشده با بازي حامد كميلي (حامد كميلي دو نقش هم فرهاد و هم سعيد را با هم در اين فيلم ايفا ميكرد) در فيلم آهو كنار ما بود.
او افزود: دوست دارم فرصت حضور در نقشهاي تاثيرگذار و ماندگار آثار كارگردانان برجسته و كاربلد سينماي ايران را داشته باشم و بتوانم اين زيست دلنشين را استمرار بخشم.