• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5666 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۰ دي

به‌روزرساني ماجراي گم شدن ايمان ولدبيگي در پاييز 1401

گروه سياسي| چهارشنبه 24 اسفندماه 1401 بود كه روزنامه اعتماد در جريان گفت‌وگويي با مجتبي ولدبيگي پدر ايمان از گم شدن فرزندش در جريان رخدادهاي اعتراضي سال 1401 خبر داد. در آن زمان پدر ايمان اعلام كرد كه 100 روز از گم شدن فرزندش مي‌گذرد، اما نشانه‌اي از ايمان 42ساله مشاهده نشده است. با گذشت بيش از يك‌سال از گم شدن پسر بزرگ خانواده ولدبيگي، مجتبي پدر خانواده، يك‌بار ديگر به تحريريه روزنامه مي‌آيد تا با پيگيري گزارش قبلي از مردم، مسوولان و متوليان طلب مساعدت و ياري كند. هر چند كمتر از يك‌سال از ديدار قبلي ما با اين پدر پير مي‌گذرد، اما گرد پيري و شكستگي، چهره اين پدر را چنان در هم شكسته كه انگار دهه‌ها از آخرين ديدار ما مي‌گذرد. ماجراي گم شدن فرزند يك پدر و مادر نگران كه ماه‌هاست ردپاي فرزندشان را در زندان‌ها، اورژانس‌ها، بازداشتگاه‌ها و... جست‌وجو مي‌كنند، اما نشانه‌اي پيدا نمي‌شود. «اعتماد» در راستاي پيگيري گزارش قبلي، يك‌بار ديگر روايت اين پدر پير و مادر منتظر را به‌روزرساني مي‌كند تا شايد مسوولان نشانه‌اي از ايمان به خانواده‌اش برسانند.
از 9 آذر ماه 1401 كه «ايمان ولدبيگي فرزند مجتبي» ساكن تهران براي حضور در محل كارش از خانه خارج شده است تا به امروز كه بيش از يك‌سال از آن تاريخ گذشته، به خانه بازنگشته است. پدر پير ايمان در گفت‌وگو با «اعتماد» در پاسخ به اين پرسش كه در اين مراجعات به نهادهاي مسوول پاسخي دريافت كرده‌ايد؟ مي‌گويد: «طي ماه‌هاي گذشته يك پايم در دادگاه‌ها و دادسراها بوده و يك پايم پزشكي قانوني و زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها، اما نشانه‌اي از ايمان پيدا نكرده‌ام. ديگر رويم نمي‌شود در چشم مادر ايمان نگاه كنم.»
او در ادامه مي‌گويد: «پرسنل دادسرا به من مي‌گفتند، افرادی هستند كه مانند ايمان، يك ماه و دو ماه و گاهي اوقات چند ماه مفقود شده بودند، اما ناگهان پيدا شدند. خود پرسنل دادسراها به من مي‌گفتند، نمونه‌هايي مانند ايمان من بسيار زياد هستند.» 
آقا مجتبي كه در نگاهش اضطراب و نگراني موج مي‌زند و در عين حال هنوز اميدش را كامل از دست نداده است، مي‌گويد: «نمي‌شود ناگهان يك پسر42 ساله گم شود و هيچ نشانه‌اي از او باقي نباشد.» از آقا مجتبي مي‌پرسم چرا اينقدر مطمئنيد كه ايمان در تجمعات اعتراضي حاضر بوده؟ آيا عكس و تصويري از حضور او در تجمعات داريد؟ مي‌گويد: «نه والله، اما ايمان هر شب روبه‌روي من مي‌نشست و درباره مطالباتش صحبت مي‌كرد. مي‌گفت در فلان خيابان به صورت مسالمت‌آميز حضور داشته است. ايمان حتي جزييات حضورش در تجمعات را براي من تعريف مي‌كرد.» اين پدر پير همچنان همان عبارات و اظهاراتي را مطرح مي‌كند كه در گفت‌وگوي قبلي آنها را بيان كرده بود. جست‌وجويي پايان‌ناپذير، انتظار و انتظار و انتظاری غيرقابل بيان است. عدم آگاهي از اينكه آيا فرزندشان زنده است يا زنداني و...؟ دچار آدم‌ربايي شده؟ و... باعث مي‌شود تا اين دست از خانواده‌ها در يك بيم و اضطراب پايان‌ناپذير قرار بگيرند. روايت مجتبي ولدبيگي پدر پير ايمان، روايت شماري از خانواده‌هاست كه اين روزها به دنبال خبر و نشانه‌اي از عزيزان‌شان، نهادها، دادگاه‌ها، مراكز پزشكي قانوني، اورژانس‌ها و... را گز مي‌كنند، بدون اينكه نشانه‌اي از پاره‌هاي جگر خود بيابند. شايد زمان آن رسيده باشد كه پرونده اين خانواده‌ها به صورت ويژه در دستور كار مسوولان قضايي و امنيتي قرار بگيرد تا شايد پاسخي براي پرسش‌هاي بي‌شمار خانواده‌ها پيدا شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون