ساليان پيش، وقتي كه تهران از شهري كه امروز ميبينيم كوچكتر بود، دروازههاي متعددي اطرافش بود كه محل ورود مسافران به شهر شناخته ميشد. يكي از اين مناطق كه دروازههايي براي ورود به شهر داشت، منطقه 15 تهران بود؛ منطقهاي كه در جنوب شرق تهران واقع شده كه از شمال به پادگان قصر فيروزه، 45 متري آهنگ، خيابان خاوران و شوش شرقي و از غرب به خيابان فداييان اسلام و از جنوب به خيابان دولتآباد، كوه بيبي شهربانو و كارخانه سيمان و از شرق به كوههاي شرقي تهران و حد شرقي اراضي افسريه منتهي ميشود. در توضيح قدمت اين منطقه، بايد به يادگاري دوره ناصري در آن اشاره كرد؛ خيابان هاشمآباد در محله محمدامين هاشمآبادي؛ در دوره ناصرالدين شاه، اين محل كه يكي از قديميترين محلههاي تهران و حتي ايران بوده به هاشم اميرالدوله سميرجاني واگذار شده و او هم، قصد آباداني اين محله را كرده و پس از آن، به هاشمآباد معروف شده است. همچنين پس از انقلاب اسلامي، بالاترين شتاب را در گسترش و توسعه جمعيت ساكن در منطقه داشت؛ در زمان كوتاهي پس از سال 1358، ساختوساز در تقريبا تمام سطح خالي اين منطقه آغاز شد و اين محله قديمي، به بافتي پرتراكم تبديل شد و حالا امروز، وقتي در خيابانهاي اين محله قدم بزنيم، با آشفتگي بسياري روبهرو ميشويم؛ از خيابانهاي باريك و شلوغ گرفته كه هر آن يك خودرو يا موتور، از كوچهاي بيرون ميپيچد و راه عبور عابران را ميبندد تا دستفروشي و سد معبر مغازهداران و بدتر از همه، حضور فروشندگان و مصرفكنندگان مواد مخدر در ملأعام. وقتي به اين موارد تاريكي خيابانها و پراكنده شدن زبالهها در سطح محل و تردد موشها و... را اضافه كنيم، متوجه شدت مشكلات ساكنان اين منطقه ميشويم. در ميان خبرها، با يك جستوجوي ساده، متوجه خواهيم شد كه بسياري از مشكلات امروز منطقه 15، سالهاست دغدغه اهالي بوده و بارها از طريق مراجع مرتبط، پيگيري شده اما همچنان به قوت خود
باقي مانده است.
شهروندانِ سرگردان بين پلهاي عابر
بسته شده و خيابانهاي پرخطر
يكي از ساكنان خيابان عباس كاشي در محله هاشمآباد، زني 38 ساله و شاغل است كه روزانه در رفتوآمد از خانه تا محل كار، مشكلات متعددي را تجربه ميكند. او درباره مشكل پلهاي عابر كه از اصليترين دردسرهاي روزانه آنهاست، به «اعتماد» ميگويد: «اكثر پلههاي برقي در اين منطقه، يا خاموش هستند يا جلوي آنها بسته شده، از طرفي اگر هم قابل استفاده باشند، در تاريكي شب، به خاطر روشنايي نداشتن، بسيار ترسناك و ناامن هستند. مهمترين پل عابر پياده در اين منطقه، پل ميان هاشمآباد-خاوران و بلوار ابوذر است. براي رسيدن به آن سمت بلوار، وقتي كه امكان استفاده از پل عابر نيست، ناچار هستيم از خيابان عبور كنيم كه به خاطر نبودن سرعتگير و سرعت بالاي ماشينها و همچنين نبود روشنايي كافي در خيابان، خطرات بيشتري عابرين را تهديد ميكند. اين مشكلات گريبانگير دانشآموزاني هم هست كه در مدارس اطراف خيابان خاوران تحصيل ميكنند؛ مثلا در خيابان قرباني مطلق كه از محلههاي هاشمآباد و اتابك عبور ميكند و به خيابان خاوران ميرسد، مدارس بسياري قرار دارد و خيابانهاي بدون سرعتگير و تردد خودروها با سرعت بالا، خطرات فراواني براي دانشآموزان ايجاد ميكند.»
تحريم و فرسودگي تجهيزات برقي پلهاي عابرپياده
محمد شيري، شهردار منطقه 15 تهران، در گفتوگو با «اعتماد» در توضيح مشكل هميشگي ساكنان اين محله درمورد پلهاي عابر، ميگويد: «پلهاي عابر پياده ترمينال خاوران، خيابان بجستاني (مسلم سابق) و فرهنگسراي خاوران به صورت مكانيزه بوده كه مسووليت نگهداشت كلي آنها مربوط به سازمان زيباسازي شهرداري تهران است كه از يكسو به علت فرسودگي تجهيزات برقي و مكانيكي و مشكلات تامين قطعات در اثر تحريم و از سوي ديگر خطرات جاني ناشي از نقص عملكرد پله برقي، شاهد خاموشي پلهاي عابر مكانيزه در برخي مقاطع زماني هستيم. البته به صورت مستمر از سازمان مربوطه جهت رفع نواقص در راستاي سهولت استفاده شهروندان پيگيري ميشود. ضمن اينكه با توجه به مشكلات پلهاي عابر مكانيزه طي سالهاي گذشته، منطقه 15 پيشنهاد احداث آسانسور به عنوان جايگزين پل مكانيزه را ارايه كرده كه اين طرح از سوي شهرداري تهران تاييد شده و قرار است در برنامه اجراي سال آينده در بزرگراه شهيد رستگار قرار گرفته شود. اگر اين طرح موفقيتآميز اجرا شود، در سطح شهر تهران قابلتوسعه خواهد بود.»
بارها در اخبار منتشر شده از اين منطقه، از جمعآوري مصرفكنندگان و فروشندگان مواد مخدر گفته شده كه به نام طرحهاي ضربتي و با هدف تامين رضايت و امنيت شهروندان، انجام شده است. شهردار منطقه 15 هم، با بيان اقدامات انجام شده در اين منطقه، از جمعآوري معتادان و بهبود روشنايي خيابانها ميگويد: «بحث تجمع معتادين در برخي نقاط منطقه مشكلاتي براي شهروندان ايجاد كرده و در حوزه معاونت خدمات شهري است كه در اين حوزه، اجراي طرح جمعآوري معتادين در سال جاري به صورت مستمر و به منظور جلوگيري از ناهنجاريهاي اجتماعي و فرهنگي انجام شد كه درنتيجه اجراي اين طرح، 7 هزار و 883 مصرفكننده، شامل 164 زن و 7 هزار و 719 نفر مرد در سال جاري جمعآوري و ساماندهي شدند. درمورد اقداماتي كه در راستاي روشنايي خيابانها هم انجام شده، بايد بگويم كه هر چند وظيفه روشنايي معابر و نگهداشت چراغهاي برق برعهده اداره برق است ولي با اين وجود مكاتبات و پيگيريهاي مكرر از سوي منطقه براي جانمايي چراغهاي جديد و بهسازي و نوسازي چراغهاي موجود با اداره برق انجام شده است.»
اخبار مستمر پيرامون طرحهاي ضربتي و توضيحات شهردار منطقه 15 درخصوص حضور فروش و مصرف مخدر در خيابانها و در ملأعام و همچنين رفع تاريكي خيابانها و ايجاد امنيت در سطح محله، در حالي مطرح شده كه همچنان، اهالي اين منطقه با مشكلات متعددي به واسطه حضور مصرفكنندگان و فروشندگان مواد مخدر مواجه هستند. يكي ديگر از شهروندان منطقه 15 دختر دانشجويي است كه موقع بازگشت از دانشگاه، چالشهاي بسياري با تاريكي خيابانهاي محل سكونتش دارد. او درباره حضور اراذل و اوباش و فروشندگان و مصرفكنندگان مواد مخدر ميگويد: «بسياري از خيابانهاي اين منطقه، روشنايي مناسبي ندارد و لامپهاي تير چراغبرق سوخته يا شكسته است و همين تاريكي خيابان، محلي براي پنهان شدن مصرفكنندهها و فروشندگان مواد مخدر شده است. در بسياري از خيابانها به طور واضح شاهد مصرف مواد مخدر در خيابانها هستيم و حتي در پيادهروها، پلهاي عابر و در ساير معابر هم حضور دارند و گاهي در ملأعام، موادفروشان مشغول خريد و فروش هستند. در واقع من به عنوان يك زن كه وقتي از دانشگاه برميگردم، هوا تاريك شده، هيچ امنيتي در خيابانهاي اين منطقه ندارم؛ بعضي از كوچهها ظلمات مطلق است. گاهي بعضي لامپهاي شكسته تيرهاي چراغ برق را تعويض ميكنند يا چراغهاي خراب تعمير ميشود، اما به جرات ميتوانم بگويم كه اكثر شبها با تاريكي خيابانها مواجه هستيم. بسياري از اهالي محل هم بارها پيگير مشكلات از هر سازمان و نهاد مرتبطي بودند، اما به هيچ نتيجهاي نرسيدند. به طور كلي براي من تردد در هيچ جاي تهران به اندازه خيابان خاوران تا خيابان شهيد ياسيني و گذر از عباس كاشي خطرناك نيست، اين موضوعات مطرح شده را ميتوانيد به تمام خيابانهاي محله هاشمآباد تعميم بدهيد.»
كاركرد گمشده زمينهاي خالي
موضوع ديگري كه در اخبار منطقه 15 تهران مطرح است، بحث فضاي سبز و بوستانها در اين منطقه است، آنهم در شرايطي كه تفرجگاه مسگرآباد، كوههاي بيبي شهربانو، كوشك امير سليماني، امامزاده سيده ملكخاتون و... از فرصتهاي مناسب براي توسعه فضاي سبز و تفريحي در اين منطقه هستند. يكي ديگر از ساكنان منطقه 15 كه در حوالي محله اتابك زندگي ميكند، در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «فضاهاي خالي بسياري در اين منطقه وجود دارد كه سالهاست بدون استفاده مانده است؛ مانند فضاي خالياي كه مقابل مسجد اصحابالحسين در محله هاشمآباد و در خيابان كاشي قرار دارد و از ساليان پيش، قرار بوده به يك بوستان تبديل شود و دريغ از اينكه حتي گوشهاي از اين زمين را چمنكاري كنند.»
شهردار منطقه 15، در اين مورد، با اشاره به مالكيت شخصي بعضي از اين زمينهاي خالي، توضيح ميدهد: «زمين آدرس مذكور داراي مالكيت شخصي بوده كه با توجه به پيشنهاد شهرداري به مالك در چندين مرحله جهت تملك زمين و تبديل آن به فضاي سبز، تاكنون مالك حاضر به واگذاري ملك به شهرداري نشده كه درحالحاضر نيز جهت ساماندهي و جلوگيري از تجمع معتادين در آن محل، كانكس بازيافت از سوي شهرداري جانمايي شده است. اما به طور كلي شهرداري اقداماتي در مورد ساماندهي بوستانها انجام داده كه ميتوان به موارد زير اشاره كرد: با اخذ اعتبار مرتبط، در حال انعقاد قرارداد مطالعه، شناسايي و ايمنسازي دهانه ميله قنوات سطح بوستانها در سال جاري است، همچنين ميتوان به ساماندهي سرويسهاي بهداشتي بوستانها جهت استفاده شهروندان و بررسي بوستانهاي منطقه از منظر مساحت بوستان، ماهيت بوستان، متوسط مراجعه شهروندان و...، نواقص سرويسهاي بهداشتي موجود اشاره كرد. به علاوه باتوجه به چالشهاي آبي پيش رو و ضرورت تامين و بهينهسازي آب فضاي سبز از منابع آبهاي سطحي، ضمن برنامهريزي احداث مخازن نگهداري آب در بوستانها، مطالعات احداث تصفيهخانه آب كانال سرخهحصار براي تامين آب خام مجموعه 300 هكتاري بوستان آزادگان، پرديس بانوان و... صورت پذيرفته كه به زودي عمليات اجرايي احداث آن نيز آغاز خواهد شد. همچنين باتوجه به ضرورت ايمنسازي بوستانها نسبت به نصب پايه چراغهاي روشنايي در سطح بوستانهاي منطقه اقدام شده و باتوجه به نظارت مستمر، موارد احصاشده نيز در دست بررسي و رفع است.»
هرچند شهرداري و ساير نهادهاي مرتبط با فضاي سبز شهري در منطقه 15، گزارشهايي از اقدامات انجامشده در اين منطقه ارايه ميدهند، اما به نظر ميرسد كه هنوز شهروندان نتيجهاي از اين اقدامات نديدهاند و همچنان با معضلات قديمي محل خود، دست و پنجه نرم ميكنند. به گفته يكي از ساكنان سالمند محله هاشمآباد در منطقه 15 شهرداري، نهايت كاري كه در اين سالها شهرداري براي اين زمين خالي انجام داده، نصب يكي، دو دستگاه ورزشي است كه در بسياري از پاركها ديده ميشود. او ميگويد: «شبيه اين وضعيت در زمينهاي خاكي ديگري در محله هاشمآباد هم ديده ميشود كه يكطرف آن، به محله اتابك ميرسد. اين زمينهاي خاكي، معمولا مركز استقرار مصرفكنندگان مواد مخدر شده كه در اكثر شبها شاهد دود و غبار آتشي هستيم كه آنها در اين زمينها روشن ميكنند. در بهترين حالت به پاركينگ ماشينها تبديل ميشود. حتي به پارك و بوستانهايي هم كه ساخته شده، رسيدگي نميشود، براي مثال، پاركي كه نبش خيابان قرباني است، به محلي براي استقرار كاسبان و مصرفكنندگان مواد مخدر است و به نوعي، آنجا محلي براي زندگي آنها شده و هيچ خانوادهاي، جرات ورود به آن پارك را ندارد.»
پيادهروهاي ناهمسطح و سدمعبر دستفروشان؛ كابوس پيادهروي شهروندان
يكي ديگر از معضلاتي كه اين سالمند ساكن منطقه 15 مطرح ميكند، مربوط به پيادهروها از هاشمآباد تا اتابك است و ميگويد: «پيادهروها در اين محل بسيار باريك و البته ناهمسطح هستند كه معمولا سالمندان يا حتي افراد ديگر را دچار آسيبهايي مانند زمين خوردن يا پيچ خوردن پا و شكستگي دستوپا ميكند. از طرف ديگر، در همين پيادهروهاي باريك و ناهمسطح، شاهد سدمعبر كسبه و حضور دستفروشان هستيم كه به كلي خيابان را بستهاند. وقتي هم به آنها بابت سدمعبر اعتراض ميكنيم، ادعا ميكنند كه با شهرداري هماهنگ هستند.»
شيري در پاسخ به اين معضل، توضيح ميدهد: «درخصوص پيادهروسازي معابر، تاكنون ۱۰ هزار متر مربع اجرا شده و تا پايان سال نيز به ۲۰ هزار متر مربع خواهد رسيد. پيادهروسازي همين محدوده مطرح شده كه شامل خيابان منصور (حدفاصل هاشمآباد و اتابك) ميشود، به مساحت هزار و 400 متر مربع و با عرض 2 و 2 و نيم متر مربع طي سال جاري، به طور كامل بهسازي و نوسازي خواهد شد. با توجه به نارضايتي عمومي از مزاحمتهاي سد معبر بعضي خيابانها، بهخصوص خيابان شهرزاد، شهرداري منطقه اقدام به پاكسازي و ساماندهي سد معبر كرده كه موجب رضايتمندي شهروندان و كسبه شده و به صورت مستمر نظارت و كنترل ميشود. همچنين باتوجه به آسيبهاي متعدد مزاحمتهاي ناشي از سدمعبر اصناف، وانتي و دستفروشان از قبيل ايجاد ترافيك، ناهنجاري بصري و اجتماعي، تضييع حقوق شهروندي و...، اين موضوع پيوسته از سوي شهرداري منطقه در دستوركار قرار گرفته و پيگيري ميشود. در واقع بايد بگويم شهرداري در كوتاهمدت از طريق اكيپهاي معبربان در سطح نواحي به ويژه در معابر ويژه، به دنبال جمعآوري، رفع و برخورد با افراد و اصناف ايجادكننده سدمعبر بوده و در درازمدت هم در پي ساماندهي وضعيت سد معبر وانتي و دستفروشان است كه از آنجا كه باتوجه به بافت فرهنگي و اقتصادي، جلوگيري از فعاليت اين افراد تبعات اجتماعي و اقتصادي خواهد داشت، شهرداري تصميم گرفته با جانمايي مكاني مناسب در قالب روزبازار در راستاي استقرار اين صنف اقدام كند. ضمنا برخورد با موارد سد معبر نياز به همكاري همه دستگاههاي متولي مانند كلانتريها و پليس راهور است.»
پسماندهاي سرگردان؛ پاتوقي براي موشها
يكي ديگر از اقدامات گزارش شده از طرف شهرداري منطقه 15، مبارزه با جانوران موذي و اصلاح زيرساختهاي فاصلاب است. شيري، درباره اين اقدامات ميگويد:
«در راستاي كنترل مزاحمتهاي ناشي از ازدياد موش، باتوجه به ملاحظات چندگانه مانند اصلاح زيرساختهاي شهري از قبيل انهار، شبكه فاضلاب، پاكسازي معابر و انهار از ضايعات صنوف، اقدامات مبارزه با جانوران موذي و...، ضمن طرحريزي اصلاح و نوسازي شبكه انهار محلات و طي برنامهريزيهاي دورهاي در قالب طرحهاي مستمر مانند توسعه محلاتي و «من شهردارم»، به آموزش اصناف سطح محلات درخصوص عدم دپوي پسماند ميوه و سبزي و... در حاشيه معابر و نهرها پرداخته شده است. همچنين به منظور اثربخشي سمگذاري در طرح مبارزه با جانوران موذي از قبيل سمگذاري به ميزان 133 كيلوگرم، انسداد منافذ با مصالح مقاوم به ميزان 1210 مورد، نصب دريچه يكطرفه به ميزان 2845 مورد نيز صورت گرفته و در ادامه استمرار خواهد داشت. درخصوص تخليه مخازن هم باتوجه به حجم زباله ناشي از بافت محله، تراكم جمعيتي، عرض معابر و نيز اصناف مستقر در آن معبر، طبق بررسيهاي به عمل آمده، در فاز نخست به اجراي طرح تحول نگهداشت پرداخته شده كه در اين طرح، تا پايان سال به بازنگري در جانمايي مخازن جديد و مناسبسازي آن با حجم زباله، پرداخته خواهد شد و مابقي فعاليتها نيز طي فاز دوم در سال آينده صورت خواهد گرفت. ضمن اينكه در حالحاضر نيز باتوجه به آناليز فعلي پيمانكار مربوطه، در ساعات مختلف روز نيز نسبت به تخليه مخازن اقدام لازم صورت ميگيرد و در حال حاضر نيز مشكل خاصي وجود ندارد.»
به گفته شهردار منطقه 15، در حال حاضر مشكل خاصي درخصوص جمعآوري زبالهها نيست اما براساس مشاهدات ساكنان اين محل كه به تازگي با «اعتماد» مطرح كردند، زبالهها در خيابانها پخش هستند و روزي چند بار، سطلهاي زباله توسط زبالهگردها، به طور كامل در خيابان تخليه شده و به حال خود رها ميشوند. در واقع يكي از اصليترين مشكلات منطقه 15، پخش زبالهها در اطراف سطلهاي زباله و مهمتر از آن، موشهايي هستند كه به راحتي در خيابانها تردد ميكنند؛ به گفته شهروندان اين منطقه، خيابانها به طور كاملا واضحي پاتوق موشها شده و به دليل حضور زبالهگردها و پراكنده شدن زبالهها روي زمين، علاوه بر زشت شدن چهره شهر، آلودگيهاي بسياري براي شهروندان ايجاد شده و سلامت آنها را به خطر مياندازد.
فرهنگ بوميان منطقه 15 در سيطره غربت مهاجران
پنجم دي 1402، به گزارش خبرگزاري تسنيم، در جريان دويست و دومين جلسه شوراي شهر تهران گزارش محلهگردي (محله هاشمآباد) توسط ناصر اماني؛ عضو كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران ارايه شد. آنطور كه در اين گزارش گفته شده، شهردار منطقه ۱۵ با بيان اينكه ۱۰ هزار نفر از جمعيت دانشآموزي منطقه از اتباع هستند، گفت: تعداد اتباع در محلات شوش، اتابك، مظاهري و نادري بيشتر از محلات ديگر است. از طرفي، بعد از انقلاب اسلامي، موج مهاجرت روستاييان به تهران افزايش يافت و در اطراف جاده خاوران و شهركها و روستاهاي آن، توسعه يافت. همچنين، به دليل وجود كارخانهها در شهرك صنعتي خاوران، اين موج مهاجرت از مناطق كمتر برخوردار و در ميان افراد در جستوجوي كار به منطقه 15، هنوز هم ادامه دارد.
يكي ديگر از شهروندان منطقه 15 كه با «اعتماد» گفتوگو كرده، زني 40 ساله است كه در محله طيب، در همسايگي خيابان خاوران، ميدان خراسان، خيابان هفده شهريور، متولد شده و پدر و پدربزرگ او هم در همين محلهها ساكن بودند. او درباره ساختوساز بيرويه در خيابانهاي كوچك و قديمي ميگويد: «بهدليل بافت قديمي اين محل، كوچهها باريك و بنبست هستند و در همين كوچهها، به منازل مسكوني كوچك، اجازه ساخت چند طبقه داده شده كه همين موضوع هرج و مرج بسياري را براي ساكنان ايجاد كرده است. همچنين به جز شلوغي كوچهها، نگرانيهايي درمورد ايمنسازي و امنيت محلهها در مواقع بحران مطرح شده است. در همين كوچههاي باريك و بنبست، به منازل يك طبقه و كوچك، اجازه ساخت چند طبقه داده شد كه همين موضوع، هرج و مرج بسياري را براي ساكنان ايجاد كرده است؛ از نبود پاركينگ گرفته تا افزايش جمعيت افراد ساكن در اين آپارتمانهايي كه در كوچههاي باريك چند متري ساخته شده است.»
به گفته اين شهروند بومي منطقه 15، اين تراكم جمعيت، مشكلات فرهنگي هم به دنبال دارد. او درباره بافت فرهنگي منطقه 15 و تغييراتي كه به واسطه مهاجرتها ايجاد شده، توضيح ميدهد: «به دليل مهاجرتهاي گسترده به اين منطقه، چه اتباع خارجي و چه افراد كمبرخورداري كه از حاشيههاي تهران به اين منطقه مهاجرت كردند، بافت بومي و فرهنگ قديمي اين منطقه دستخوش تغيير شده است. از طرفي، متاسفانه برخي از اين ساكنان تازهوارد، به كارهاي خلاف مشغول هستند و باعث ايجاد ناامنيهايي در اين منطقه شدهاند و چون مستاجر هستند و گاهي چند نفري در يك واحد آپارتمان يا در يك خانه ويلايي زندگي ميكنند، پيگيري قضايي فعاليت خلاف قانون آنها، با مشكل روبهرو ميشود. اين افراد، در ميان ساكنان قديمي و بومي اين منطقه زندگي ميكنند و چه بخواهيم و چه نخواهيم، بر فرهنگ و رفتار اهالي اين منطقه، به خصوص جوانترها تاثيرگذارند. بسياري از خانوادههاي قديمي، وقتي فرزندانشان به سنين نوجواني و جواني رسيدهاند، ناچار شدند خانه خود را ترك كرده و در محله بهتري مستاجر شوند تا فرزندشان درگير مشكلات رفتاري اين تازهواردان بهاصطلاح خلافكار نشود.»
شيري در اين مورد توضيح ميدهد: «كمترين عرض معبر در طرح تفصيلي جديد شهر تهران 6 مترمربع است. سطح اشغال و تراكم طبقات به صورت هوشمند در سامانه شهرسازي براساس ضوابط و مقررات طرح تفصيلي و مبحث 12 مقررات ملي ساختمان انجام ميپذيرد. در صورت اقدام شهروندان محترم به تخريب و نوسازي، اصلاح عرض معبر اجرايي شده و به موازات ساخت و سازهاي جديد عرض معبر اصلاح ميشود. يعني عرض وضع موجود ملاك عمل جهت تخصيص سطح اشغال و تراكم طبقات نيست.»
با اين توضيحات اما همانطور كه در بالاتر اشاره شد، يكي از دلايل ورود مهاجران و افزايش سكونت در مناطق مختلف، انبوهسازي بيرويه و تراكمفروشي است. به گفته كارشناسان و پژوهشگران، پيش از اين بارها باتوجه به طرح جامع شهر تهران، توصيههايي در اين مورد شده بود كه بسياري از آنها همچنان مغفول مانده است.
تعمق تله توسعه با بيتوجهي به طرح جامع شهر تهران
كمال اطهاري، اقتصاددان و پژوهشگر توسعه به «اعتماد» ميگويد: «اين افزايش بيرويه جمعيت غيربومي در شهر تهران، همان فرآيندي است كه بخش مهم آن با تراكمفروشي آغاز شده است؛ تراكمفروشياي كه ارزش مصرفي مسكن را از بين ميبرد و آن را به ارزش دارايي تبديل ميكند. اين فرآيند تراكمفروشي كه تمامي مناطق حاشيهاي تا شمال شهر را شامل ميشود، خلاف طرح جامع بوده و حتي در طرح تفصيلي كه در واقع نمونه تغييريافته و دستكاري شده طرح جامع بود هم جايي ندارد. به اين ترتيب، مناطقي كه مسكن ارزش مصرفي دارد، نزول پيدا ميكند و درنهايت منجر به بورژوازي مستغلات رانتي و تسخير تدريجي دولت ميشود. اين چالش، از دولت نهم و دهم (محمود احمدينژاد) آغاز شد؛ به اين شكل كه طرح جامع تهران را با حكمي كه در ظاهر ايراد قانوني ندارد -اما عملا غيرقانوني است- تغيير داد. با اين توضيح كه ميخواهد با رونق بخشيدن به بخش مسكن، به جمعيت شهر تهران 20درصد اضافه كند؛ 20درصد بر آنچه در طرح جامع مشخص شده بود. پس از اين، دولت تسخير بورژوازي مستغلات شد. چنين حكمي، غيرقانوني است. يعني از لحاظ قانوني، شايد افزودن به جمعيت شهر بيشتر از طرح ارايه شده، بهمثابه اختيارات رييسجمهور باشد اما ماهيتا تمام مبانياي را كه قانون اساسي و حقوق مدني بر آن استوار است، نقض ميكند.»
اين پژوهشگر توسعه، درباره معضلات تراكمفروشي توضيح ميدهد: «مشابه موضوع تغيير طرح جامع تهران را، در بحث تراكمفروشي شهرداري هم ميبينيم كه شهردار كنوني، اعلام ميكند كه هيچ اقدام غيرقانوني انجام نداده اما كميسيون ماده 5 (كميسيوني كه موظف به بررسي و تصويب طرحهاي تفصيلي و شهري و تغييرات آنهاست)، اجازه ندارد جمعيت شهر را بيشتر از آنچه طرح جامع ميگويد، افزايش دهد.» اين اقتصاددان، با اشاره به ضرورت توسعه دانشبنيان و اهميت آن در طرح توسعه، ميگويد: «يكي ديگر از معضلاتي كه گريبانگير شهر شد، كنار گذاشتن برنامه چهارم توسعه، مصوب سال 1384 و طرح جامع تهران، مصوب 1386 بود. در اين دو، توسعه دانشبنيان بنا نهاده شد و پس از برنامهريزي، نقشه راه براي آن ارايه شد كه براساس آن، 8.5 ميليون نفر ظرفيت زيستمحيطي براي تهران تعريف شده بود و قرار بود به شهر دانشبنيان تبديل شود، بر اين اساس كه هم از لحاظ زيستپذيري و هم فعاليتپذيري، شهري بشود كه توسعه را براي كشور به ارمغان بياورد كه به طور كامل در دوره رياستجمهوري احمدينژاد، كنار گذاشته شد و ظرفيت شهر تهران با 20درصد افزايش، 10.5 ميليون نفر اعلام شد و پس از آن، با ارايه طرح تفصيلي، اين عدد در سال آخر رياستجمهوري محمود احمدينژاد، به 13 ميليون نفر رسيد. در واقع با نقض طرح جامع، اقداماتي كه براي ساماندهي به زيستپذيري شهر و فعاليتپذيري دانشبنيان شهر لازم بود هم كنار گذاشته شد.»
اطهاري، با توضيح آسيبهاي ناشي از ناتواني در ساماندهي فعاليتپذيري دانشبنيان شهر، ميگويد: «وقتي فرآيند دانشبنيانشدن شهر، مورد توجه قرار نگيرد، كارخانهها و صنايع ورشكسته ميشوند. در اين شرايط به توليداتي رو ميآورند كه به لحاظ قيمت قابلفروش باشند. در اين صورت، نيروي كاري كه جذب اين كارگاهها ميشوند، در همان اطراف ساكن ميشوند و با اين شيوه زندگي و كار، در جهت دوامآوري خود تلاش ميكنند. به اين ترتيب، پديده تله فضاي فقر شكل ميگيرد. اين موضوع را به طور كامل در پژوهشي در سال 1395 بررسي كرديم.»
حذف طرح توسعه دانشبنيان
به نفع رونق مسكن
اين اقتصاددان، درباره تله فضايي فقر، توضيح ميدهد: «اين تله فقر (Spatial poverty trap)، بر اثر تراكم فقر در يك منطقه به وجود ميآيد و فقر را بازتوليد ميكند. خود اين تله فقر، بر اثر تله توسعه ايجاد ميشود؛ عاملي كه موجب افزايش قيمت ارز، افزايش بيكاري و... ميشود. وقتي يك برنامه مبتني بر توسعه دانشبنيان را كنار ميگذاريم، در تله توسعه ميافتيم. در واقع ما در سالهاي گذشته شاهد بوديم كه طرح توسعه دانشبنيان، به نفع توسعه مسكن، كنار گذاشته شد، يعني تمام حقوق توسعهاي، براي رونق مسكن حذف شد و البته در دولت يازدهم و دوازدهم هم ادامه پيدا كرد و طرح جامع مسكن و بعد از آن طرح توانمندسازي و ساماندهي به سكونتگاههاي غيررسمي هم رسما كنار گذاشته شد. پس از طي تمام اين بيتوجهيها، كشور در تله توسعه بسيار عميقي گرفتار شد و در نتيجه، نه تنها تهران كه كل كشور درگير تلههاي فضايي فقر شد؛ دليل آن هم تعميق پيوسته تلههاي توسعه است. همچنين، افزايش جمعيت تهران با بيتوجهي به طرح جامع تهران، باعث از بين رفتن حدود 300 هزار شغل در سالهاي 85 تا 90 در تهران شد و در مقابل مشاغل غيررسمي ايجاد شد كه پايدار نبودند. من بهطور مفصلي به اين موضوع در كتاب «درآمدي بر سرمشق توسعه اقتصاد و جامعه دانش در ايران» پرداختهام. همچنين در سال 95 هم به تمام اين موارد پرداخته و برنامه ارايه شده بود. اين بررسيها متوقف شد و جاي تعجب است كه امروز، مسوولان بر اين باورند كه اصلا چرا ضرورت دارد ظرفيت جمعيتي براي شهر تعيين كنيم. فاجعه اين تفكر هم به راحتي به لحاظ زيستپذيري، زيرساختي، تكنولوژي و... قابل تشخيص است.»
به گفته اين اقتصاددان، اين ميزان فشردگي فقر و قرار گرفتن در تله فضايي فقر، آسيبهاي اجتماعي فراواني به دنبال خواهد داشت. براساس آمار منتشر شده، تا سال ۱۴۰۰، در 21 محله منطقه 15، جمعيتي معادل 659 هزار و 468 نفر ساكن بودند كه به تفكيك شامل 325 هزار و 313 مرد و 313 هزار و 427 زن ميشد. باتوجه به جمعيت سرشماري شده، از اين منطقه به عنوان پرجمعيتترين منطقه تهران ياد ميشود. امروز، ساكنين اين پرجمعيتترين منطقه تهران، با مشكلات بيشماري مواجه هستند و به باور آنها، شهرداري و ساير نهادهاي مرتبط به ساماندهي شهر، اين منطقه از تهران را به دست فراموشي سپرده است كه امروز و در تاريخ نشر اين گزارش، شهرداري منطقه 15 تهران، از بررسي و اقدام براي حل بسياري از اين مشكلات گفته است؛ هر چند كه پيش از اين هم همواره خبرهايي مبني بر حل مسائل شهري -نهتنها در اين منطقه كه در ساير مناطق تهران- منتشر ميشده است كه گاهي با تغيير دوره و مديريتها، حل آنها از اولويت خارج يا به دست فراموشي سپرده شده است.