• ۱۴۰۳ جمعه ۱۵ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5679 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ دي

گفتاري درباره جشنواره موسيقي نواحي

جاي خالي جريان‌سازي

پيمان بزرگ‌نيا

در ابتدا لازم مي‌دانم كه از روزنامه اعتماد تشكر كنم، چون تنها روزنامه‌اي هستيد كه به‌صورت متناوب صداي هنرمندان موسيقي نواحي هستيد و مشكلات اين حوزه را مورد بررسي و مداقه قرار مي‌دهيد تا شايد به گوش آنان كه بايد، برسد. اما در مورد جشنواره موسيقي نواحي؛ چندين سال است كه ما نقد مي‌كنيم ولي متاسفانه گوش شنوايي نيست. بنده در ابتدا اگر بخواهم منصفانه به موضوع نگاه كنم بايد از انجمن و دفتر موسيقي تشكر مي‌كنم به دليل اينكه براي اولين‌بار، شرايط و امكاناتي فراهم كردند كه طرح چندين سال پيشِ استاد محمدرضا درويشي در اين جشنواره اجرايي و اين جشنواره در چند منطقه از ايران برگزار شود. 
طرح استاد درويشي بر اين مبنا بود كه با دستاويز قرار دادن اينكه موسيقي نواحي بسيار گسترده است در چند منطقه برگزار، البته براي انجام اين امر نياز بود زيرساخت‌ها فراهم شود. دبير اين جشنواره، طرح آقاي درويشي را پيش كشيد بدون اينكه به اين سويه يعني گستردگي موسيقي نواحي توجه كند و از همين روي انتقادها از جشنواره امسال بيش از هر سال ديگري بود كه همه آنها در پايگاه‌هاي خبري موجود هستند.
سال ‌به‌ سال جشنواره‌اي برگزار مي‌شود كه متاسفانه مي‌بينيم بخش زيادي از آن تكرار مكررات است و چندان جدي گرفته نمي‌شود. حوزه موسيقي نواحي حوزه بسيار گسترده‌اي است، بخشي از جشنواره موسيقي نواحي پرداختن به مسائل پژوهشي است و بخش ديگر آن، اجرا براي عموم است و اين گستردگي طبيعتا كار گروهي مي‌طلبد و به ‌ هيچ ‌عنوان كار  يك  نفر نيست.
اين انتقاد تنها از سوي من نشده، خيلي‌ها اين انتقاد را مطرح كرده‌اند، منتقدان و كارشناسان سوال‌شان اين است كه چرا هيچ‌يك از پژوهشگران مطرح در كنار اين جشنواره حضور ندارند؟ هنگامي كه شعار يك دبير اين است كه دبير علمي و اجرايي و... من هستم و متاسفانه مديران به او فضاي اين «منم منم‌ها» را مي‌دهند جايي براي ديگران باقي نمي‌ماند. كافي است كه در همين جشنواره، فهرست نشست پژوهشي را ببينيد تا بدانيد يك دبير چه اندازه براي خودش نشست گذاشته. از اين سويه كه يك دبير براي خودش اين همه نشست بگذارد جشنواره امسال ركورددار است و اين ركورد آن اندازه بالاست كه بعيد است ديگري بتواند آن را بشكند! در همين جشنواره كه اخيرا مرحله به ‌اصطلاح ملي آن برگزار شد، از من و برخي دوستان به‌ عنوان عضوي از هيات انتخاب به جشنواره دعوت كردند. در ابتداي امر، خوشحال شدم و گفتم خوب است كه صداي ما را هم مي‌شنوند و با ما مشورت مي‌كنند به ما گفته شد كه شما از اعضاي هيات انتخاب هستيد و بايد در اين مورد به گروه اجرايي مشورت بدهيد. ما نيز بر اين اساس نكاتي را مطرح كرديم و نظراتي را ارائه داديم. در آن جلسه، آقاي هوشنگ جاويد، آقاي احمد صدري كه چندين دوره دبير جشنواره نواحي بودند، آقاي دامون شش بلوكي، آقاي ايرج نعيمايي كه در يك دوره رييس انجمن موسيقي بودند و در دوره‌هايي هم در جشنواره‌هاي موسيقي نواحي همراه بودند و يك دوره را هم خودشان برگزار كردند و همين‌طور آقاي فواد توحيدي حضور داشتند. بعد از اينكه ما نظرات خود را داديم، براي‌مان جدولي فرستادند كه برنامه اين است، من واقعا ناراحت شدم، اصلا چرا ما آمديم؟! چرا بايد باشيم؟! شما از ما نظر خواستيد ما هم در مقابل، وقت و انرژي گذاشتيم و همفكري كرديم. خيلي از دوستان ديگر هم از اين مساله ناراحت شدند چون اصلا هيچ‌چيز سر جاي خودش نبود، حضور ما بدون ترديد تزييني بود. هنگامي كه از دبير پيجو شدم او همه تصميم‌گيري‌ها را به انجمن و دفتر موسيقي نسبت داد و گفت كوتاهي از آنها بوده. درباره مرحله ملي شانزدهمين جشنواره موسيقي نواحي ايران بايد بگويم كه اين جشنواره بايد بتواند در موسيقي نواحي كشور، جريان‌سازي كند خصوصا با توجه به اتفاقاتي كه در موسيقي‌ نواحي ايران مي‌افتد. در برگزاري جشنواره دو بخش داريم؛ يكي بخش دولتي است و يكي هم بخش اجرايي فني كه به دبير و گروه فني اجرا برمي‌شود و مسووليت اصلي هم بر عهده دبير جشنواره است چون تصميم‌گيرنده ايشان است در حالي كه هرگاه ما يا موزيسين‌ها به نقاط ضعف آشكار اين جشنواره اشاره كرديم او آشكارا تقصيرها را متوجه گروه اجرايي و بخش دولتي مي‌كند و آنها را مسبب كاستي‌هاي بيش‌ازحد اين دوره از جشنواره مي‌داند و مي‌شناساند. مساله اين است كه اگر دبير كاره‌اي نيست و اينقدر دستش بسته است، چرا بايد باشد؟  ما در دهه ۸۰ جشنواره بزرگي داشتيم. آقاي استاد درويشي كه آهنگساز و محقق بزرگي هستند، بيشتر به جريان‌سازي و به آينده موسيقي نواحي ايران فكر مي‌كردند نه به خودخواهي‌هاي خودشان و منم منم زدن‌ها. تلاش مي‌كردند كه بتوانند از دل اين جشنواره افرادي جايگزين افراد گذشته شوند. جالب است در آن دوره‌ها از سه نسل مي‌آمدند و اجراي برنامه داشتند و كوچك‌ترها از بزرگ‌تر ياد مي‌گرفتند و اتفاقات مهمي مي‌افتاد. خيلي از هنرمنداني كه امروز به ‌عنوان پيشكسوت مطرح هستند، در آن دوره در بخش مسابقه و در بخش جوانان شركت مي‌كردند. در آن دوره، جشنواره به فرهنگ‌سازي و ارايه بخش‌هايي از موسيقي نواحي كه در حال منسوخ شدن است، هم بها مي‌داد. حالا بايد پرسيد، جايگاه توشمال‌هاي بختياري يا بخشي‌هاي خراسان، خاندان‌هاي موسيقي و به‌ ويژه پژوهشگران ميداني كجاست؟ آيا اينكه صرفا افرادي از دانشگاه‌هاي خارجي دكتراي موسيقي دريافت كنند، مي‌توانند همه تصميمات را بگيرند؟ دكترهايي كه سال‌ها خارج از كشور بودند كوچك‌ترين مقاله و كتابي در كارنامه ندارند و هيچ پژوهش ميداني در موسيقي نواحي  انجام  نداده‌اند.
شخص من به تحصيلات دانشگاهي در موسيقي اهميت مي‌دهم مانند خيلي‌هاي ديگر اما در دانشگاه كه موسيقي نواحي ياد نمي‌دهند، موسيقي نواحي را بايد در آن منطقه جست، افرادي كه در ميدان كار مي‌كنند بايد در كنار آنها كه تحصيلات دانشگاهي دارند، قرار بگيرند. كار بايد تيمي باشد تا موثر بيفتد نه اينكه بخش بزرگي ناديده گرفته شوند. منهاي حضور چند تن معدود پيشكسوت در اين جشنواره، جايگاه بزرگان و پيشكسوتان اين حوزه كجاست؟ جوانان اثرگذار منطقه چه؟ موسيقي نواحي سينه‌به‌سينه منتقل مي‌شود، به ‌عنوان چكيده كار، از پدر به پسر رسيده مثل مهترها، توشمال‌ها، چنگي‌ها، بخشي‌ها يا  عاشيق‌ها.
در بخش پژوهشي بايد به آسيب‌شناسي موسيقي نواحي ايران پرداخته شود در حالي كه در اين جشنواره به آن پرداخته نشده است. نوازندگان بسيار جواني در جاي‌جاي ايران داريم كه در زمره خاندان‌ها يا توشمال و لوتي‌ها نيستند ولي اين سازها را ياد گرفته‌اند و علاوه‌بر اجراي موسيقي‌هاي به‌روز شده كه مدنظر ما نيست، رپرتوار اصلي را هم ياد گرفته‌اند. جشنواره بايد در كل منطقه جريان‌سازي كند  و افراد  تاثيرگذار  را  بشناساند. 
متاسفانه جشنواره امسال به گونه‌اي بود كه فقط به دنبال اين بودند كه اجرايي صورت بگيرد و تمام بشود، صرف وظيفه‌اي كه از سر بگذرد‌. البته با معرفي دوستان عزيزم برخي از چهره‌ها به اين جشنواره راه يافتند، اما مساله اين است كه واقعا اين كافي نيست، ما نيازمند اين هستيم كه پيشكسوتان اين حوزه را بيشتر ارج بنهيم و جشنواره بهانه‌اي براي گراميداشت آنها باشد، ما نياز داريم كه حضور جوانان تاثيرگذار را در جشنواره داشته باشيم نه اينكه دائم تكرار را شاهد باشيم. ما نياز داريم پژوهشگران و هنرمنداني كه در ميدان هستند و در مناطق حضور دارند، در كنار گروه اجرايي مشورت‌هاي تاثيرگذار بدهند و مشورت‌هاي آنها شنيده شود نه اينكه دبير با لابي‌گري همه مشورت‌ها را كنار بگذارد و هنگام بالا گرفتن انتقادها، همه كاستي‌ها را بيندازد به زمين انجمن و دفتر موسيقي و دخالت‌هاي‌شان. جشنواره بايد جريان‌سازي كند و بايد اين موضوع درك شود كه كساني كه انتقاد مي‌كنند، دشمن نيستند بلكه دلسوزند  و زندگي خود را پاي  موسيقي نواحي گذاشتند.
* پژوهشگر  موسيقي  نواحي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون