• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5679 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ دي

سالروز شهادت امام هادي(ع)

دوران امامت امام هادي عليه‌السلام بيش از ۳۳ سال به طول انجاميد كه حدود سيزده سال آن را در مدينه سپری كردند. در اين مدت، گروه‌های بسياری از شهرهای شيعه‌نشين ايران، عراق و مصر برای بهره‌گيری از محضر امام به سوی مدينه آمدند. امام در اين شهر چنان موقعيت و محبوبيتی بين مردم يافت كه دولتمردان عباسی، به ‌شدت از اين وضع احساس خطر می‌كردند. برای نمونه، بُريحه عباسی در نامه‌ای به متوكل نوشت: «اگر تسلط بر حرمين شريفين را می‌خواهی، «علی بن محمد» را از اين شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوی خود فراخوانده و عده بسياری نيز دعوتش را پذيرفته‌اند.
عباسيان كه هراس بسياری از رهبری شيعه و خطر حركت شيعيان ضد خود داشتند، به اين نتيجه رسيدند كه با دور كردن امام به عنوان قطب و محور تشيع از مدينه كه كانون تجمع شيعيان شده بود، به اين هدف دست يابند. بدين‌ترتيب، تبعيد و مراقبت نظامی را كه تجربه پيشين و موفق عباسيان به شمار می‌رفت، دوباره در دستور كار قرار دادند.
امام از مضمون نامه مذكور آگاهی يافته و در نامه‌ای به متوكل، وی را از دشمنی‌ها و كينه‌توزی و دروغ‌پردازی نويسنده آگاه ساخته بود. متوكل سياستی مزوّرانه و دو پهلو در پيش گرفت. او نخست نويسنده نامه را كه از امام سعايت كرده بود، از كار بركنار كرد تا خود را دوستدار امام جلوه دهد. سپس به كاتب دربار دستور داد تا نامه‌ای به امام بنويسد كه در ظاهر، علاقه متوكل را نسبت به امام بيان می كرد، ولی در واقع، دستور جلب امام از مدينه به سامرا بود. همچنان‌كه يزداد، پزشك مسيحی دربار با آگاهی از احضار امام، انگيزه متوكل را دريافته و گفته بود: «بنابر آنچه شنيده‌ام، هدف خليفه از احضار محمد بن علی عليه‌السلام به سامرا اين بوده كه مبادا مردم 
به ويژه چهره‌های سرشناس به وی گرايش پيدا كنند و در نتيجه، حكومت از دست آنها خارج شود...» 
هنگامی كه امام را به سامرا تبعيد كردند، بنا به دستور متوكل و برای تحقير امام، ايشان را در محلی كه «خان صعاليك» نام داشت و محل تجمع گدايان و بينوايان بود، جای دادند. «صالح بن سعيد»، با ديدن اقامتگاه حضرت، به ايشان عرض كرد: «ای فرزند رسول خدا! اين ستمكاران در همه امور سعی در خاموش ساختن نور شما دارند كه شما را در چنين محلی كه مكان نشستن گدايان و مستمندان است، جای داده‌اند.» امام در پاسخ به او فرمود: «ای پسر سعيد! آيا درك و معرفت تو در اين جايگاه است و گمان می‌كنی كه اين امر سبب پايين آمدن شأن من می‌شود؟» 
امام را پس از يك روز اقامت در خان صعاليك، به خانه‌ای كه در يك اردوگاه نظامی قرار داشت، بردند. 
امام هادی عليه‌السلام در دوران خلافت متوكل، روزگار بسيار سختی را پشت سر گذاشت. هراسی كه متوكل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بی‌گاه بدون اجازه از ديوار وارد خانه امام شوند و آنجا را بازرسی كنند. آنها گاه پا را از اين نيز فراتر می‌گذاشتند و به هتاكی به ساحت مقدس امام می‌پرداختند.  متوكل در كمتر از دو دهه خلافت خود، چيزی جز بدرفتاری با شيعيان و قتل و خونريزی آنان بر جای نگذاشت و سرانجام بغض و كينه‌ای كه به خاندان پيامبر صلی‌الله عليه و‌الله و پيروان آنان داشت، گريبان خود او را گرفت.
در شبی كه او به قتل رسيد، «عباده مخنث»، دلقك دربار، مثل هميشه در بزم شراب او مشغول مسخره كردن امامان شيعه بود. او سرش را كه مو نداشت، برهنه كرده و متكايی هم روی شكم خود بسته بود و امام علی عليه‌السلام را مسخره می‌كرد و می‌گفت: «اين مرد طاس و شكم برآمده می‌خواهد خليفه مسلمانان شود.» متوكل شراب می‌نوشيد و قهقهه سر می‌داد.
«منتصر»، فرزند او كه به امامان شيعه علاقه‌مند بود، از اين حركت عباده خشمگين شد و او را پنهانی تهديد كرد. عباده از ادامه كار منصرف شد، متوكل متوجه او شد و از او علت را جويا شد. عباده دليل ادامه ندادن كار خويش را بازگفت. در اين هنگام، منتصر برخاست و گفت: «ای اميرالمومنين! آن كسی كه اين سگ، تقليد او را می‌كند و اين مردم می‌خندند، پسر عموی تو و بزرگ خاندان توست و مايه افتخار تو. اگر تو می‌خواهی گوشت او را بخوری (غيبت و بدگويی او كنی)، بخور، ولی اجازه نده كه اين سگ و مانند او از آن بخورند.» 
متوكل برای تمسخر فرزندش، به سبب علاقه‌مندی به امام علی عليه‌السلام دستور داد تا آوازه‌خوانان درباره او و مادرش، شعر زننده‌ای بخوانند. اين بی‌حيايی و بی‌شرمی متوكل سبب شد تا پسرش همان شب تصميم به قتل متوكل بگيرد. از اين رو، به همراهی تركان، نقشه قتل او را كشيد و وزيرش، «فتح بن خاقان»، او را به قتل رساند.
امام هادی عليه‌السلام پس از قتل متوكل، هفت سال در دوران خلفای بعدی زندگی كرد. اگرچه فشارهای دستگاه در مقايسه با دوران متوكل كاهش يافت، ولی سياست‌های كلی دستگاه، به جز دوران مستنصر، 
در راستای اسلام‌زدايی، تغييری محسوس نداشت و امام همچنان در سامرا تحت مراقبت شديد نظامی، روزگار می‌گذراند. سرانجام توطئه دشمنان امام هادی عليه‌السلام برای ايشان به ثمر رسيد و وی به دستور «معتز» و سم «معتمد» كه در آب يا انار ريخته شده بود، مسموم شد و در سوم رجب سال ۲۵۴ ه.ق، به شهادت رسيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون