• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5684 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱ بهمن

محمد صادق جوادي حصار درباره روند انتخابات مجلس می‌گوید

دوگانگي نگاه اصولگرایان به حجاب در انتخابات

مهدي بيك اوغلي

بحث‌هاي غير متعارفي كه اخيرا در خصوص حضور افراد بي‌حجاب در انتخابات شكل گرفته، ابهامات بسياري را در افكار عمومي شكل داده است. به عنوان نمونه سخنگوي شوراي نگهبان رسما اعلام مي‌كند، افراد بي‌حجاب هم مي‌توانند پاي صندوق‌هاي راي حاضر شده و از حق خود در انتخاب نمايندگان استفاده كنند و هيچ فرد و مقامي نمي‌تواند شهروندان را از اين حق محروم كند. اما تناقضات، زماني رنگ جدي‌تري به خود مي‌گيرند كه اگر همين شهروند قصد حضور در فرودگاه، اداره يا بانك و... را براي بهره‌مندي از حقوق شهروندي متعارف خود داشته باشد از حضور او در اين ادارات جلوگيري مي‌شود. اين تناقضات انتخاباتي اما به اين گزاره محدود نمي‌شود و همچنان ادامه دارد. برخي تصميمات سلبي پيراموني شوراي نگهبان طي روزهاي اخير بازخوردهاي وسيعي شكل داده است. در يكي از اين نمونه‌ها، عنوان شده افراد تاييد صلاحيت شده، چنانچه قصد داشته باشند، حوزه انتخابيه خود را تغيير دهند، صلاحيت آنها دوباره بايد در شوراي نگهبان مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد! محمد صادق جوادي‌حصار، فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اين تناقضات تلاش مي‌كند راهكارهايي براي رونق بيشتر در انتخابات ارايه كند. او با اشاره به ردصلاحيت گسترده اصلاح‌طلبان مي‌گويد: «در هر شهرستاني كه اصلاح‌طلبان چهره راي‌آوري داشته‌اند، رد صلاحيت شده‌اند. مگر برخي موارد استثنايي و منحصربه فرد. مثلا مسعود پزشكيان تاييد صلاحيت شده، چون رهبري اشاره كردند. علي مطهري تاييد شد، چون احساس كردند كه حضور او مشكلي براي سيطره يك جناح خاص ايجاد نمي‌كند.»

 

با مشخص شدن فرآيند احراز صلاحيت‌ها توسط شوراي نگهبان و هيات‌هاي نظارت، فضاي خاصي در اتمسفر سياسي كشور حاكم شده است. شما اين فضا را چطور تحليل مي‌كنيد؟

متاسفانه به‌رغم خواسته قلبي‌ام، شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه شرايط گرمي بر فضاي انتخاباتي حاكم نيست. چهره‌هاي دولتي و حكومتي هم اين موضوع را تاييد كرده‌اند. رهبري همواره مردم را به حضور در انتخابات دعوت كرده و از همه سلايق مي‌خواستند كه در اين آوردگاه حضور پيدا كنند. همواره اشاره داشتند كه انتخابات براي مردم تنها تكليف نيست، بلكه يك حق عمومي است و مردم بايد از اين حق به نفع نيك استفاده كنند. از اين دست صحبت‌ها به كرات از جانب ايشان شنيده شده است. به گمان بنده، امروز با توجه به قانون جديد انتخابات و شيوه‌هاي جديد انتخاب شده به ويژه از طرف دستگاه‌هاي حاكميتي مانند صدا و سيما كه قرار است امكانات و فرصتي را در اختيار نامزدهاي كسب كرسي نمايندگي قرار دهد (براي نمايندگان مجلس براي نخستين بار است كه چنين امكاناتي توزيع مي‌شود) از سوي ديگر حرف‌هاي پارادوكسيكالي كه از سوي مسوولان شنيده مي‌شود، افراد دچار ابهام و سردرگمي شده‌اند. ضمن اينكه برخي اوقات اين تناقضات به اندازه‌اي عجيب است كه باعث خنده مخاطب مي‌شود.

ممكن است كمي مصداقي به اين گزاره‌هاي متناقض و پارادوكسيكال اشاره كنيد؟

مثلا مسوولان مرتبط با موضوع حجاب و كساني كه قانون حجاب و عفاف را پيگيري مي‌كنند، سخت به دنبال آن هستند كه اين خواسته را از طريق قانون مصوب و تقويت كنند. هرچند ممكن است برخي افراد در بعضي رفتارها ايراداتي هم داشته باشند. در ادامه هم تاكيد مي‌كنند: مگر ما (نقص) نداريم، هر كسي نقصي دارد. از شواهد و قرائن پيداست كه منظور ايشان موضوع حجاب است. نهايتا هم مي‌گويند، همه جوانان ما و همه مردم ما مومنند. اظهارات رهبري در راستاي حمايت از مردم است، اما برخي جريانات و گروه‌ها به‌گونه‌اي متناقض رفتار مي‌كنند. اين صحبت‌هاي رهبري را بگذاريد كنار اظهارات سخنگوي شوراي نگهبان كه اعلام مي‌كند انتخابات حق عمومي است و به هيچ بهانه‌اي (از جمله بي‌حجابي) نمي‌توان مردم را از اين حق محروم كرد. دقيقا اين اظهارات پيرامون موضوع حجاب مطرح مي‌شود، يعني اگر افرادي كه حجاب آنها از سوي حاكميت داراي مساله است، سر صندوق‌هاي راي بيايند، نمي‌توان آنها را از حق طبيعي خود محروم كرد. اينها حق دارند با هر سطح از حجاب در انتخابات حاضر شده و راي بدهند! از سوي ديگر، آمران به معروف و ناهيان از منكر دولتي وظيفه خود مي‌دانند افراد را هدايت و ارشاد كنند و موضوع حجاب را جدي بگيرند. وقتي به اين افراد اعتراض مي‌شود كه چرا اين نوع برخوردهاي سلبي را صورت مي‌دهيد و اين حق مردم است كه مطابق قانون اساسي پوشش خود را انتخاب كنند، صراحتا مي‌گويند: «ما با اعتقادات شما كاري نداريم؛ قانون است و بايد اجرايي شود»!!!به من بگوييد اين تناقضات را چطور مي‌توان حل كرد؟ وقتي فردي مي‌خواهد راي دهد، شما به حجاب او كاري نداريد و مي‌تواند راي دهد . اما زماني كه همان شخص مي‌خواهد به يك اداره دولتي برود يا به بانك و فرودگاه و...مراجعه كرده و حقوق اجتماعي خود را پيگيري كند با صراحت مي‌گويند ما به افراد كم حجاب و بي‌حجاب خدمات نمي‌دهيم!اين تناقضات را چطور مي‌توان براي مردم آگاه امروز حل كرد.

وقتي مردم با چنين تناقضاتي مواجه مي‌شوند به چه فكر مي‌كنند و چه گزاره‌هايي در ذهن آنها شكل مي‌گيرد؟

مردم مي‌گويند اينها چون به راي نياز دارند، حاضرند همه‌ کاری بکنند تا مردم راي دهند. اما وقتي خرشان از پل انتخابات گذشت، باز‌ آش، همان‌ آش است و كاسه، همان كاسه. باز سخت‌گيري‌ها شروع مي‌شود. فرد اگر حجاب نداشته باشد، جريمه مي‌شود، ماشينش خوابانده مي‌شود. از حقوق طبيعي‌اش محروم مي‌شود و...من دقيقا به خاطر دارم كه سال‌ها قبل در خصوص حجاب عنوان شد كه خودروي شخصي، حريم شخصي افراد است و كسي نبايد متعرض مردم شود. اما امروز اتومبيل افراد را مي‌خوابانند، بعد از 1تا 3ماه جريمه مي‌كنند، چون يك خانومي احيانا در ماشين شالش از سرش افتاده است.اين تعارضات و تناقضات براي مردم بسيار جدي است. ممكن است مسوولان به اندازه‌اي گرفتار روزمرگي شده باشند كه به اين موارد كمتر توجه كنند، اما براي مردم بسيار مهم است.

گروه‌هاي خالص‌ساز و جبهه پايداري در مجلس به دنبال تصويب قانون حجاب و عفاف هستند. اين نوع قوانين ضمانت اجرايي دارند؟

اصل 9قانون اساسي با صراحت مي‌گويد: «هيچ فرد يا گروه يا مقامي حق ندارد به نام استفاده از آزادي به استقلال سياسي‏، فرهنگي‏، اقتصادي، نظامي و تماميت ارضي ايران كمترين خدشه‌اي وارد كند و هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور آزادي‌هاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات‏ سلب كند.»حالا مجلس برود قانون حجاب وضع كند، طبق اصول قانون اساسي وضع چنين قانوني خلاف قانون اساسي است و شوراي نگهبان بايد آن را رد كند. مجلس برود قانون نظارت استصوابي را وضع كند. قانون نظارت استصوابي به استناد همين اصل قانون اساسي (كه مردم را از حق عمومي‌شان يعني انتخاب شدن و انتخاب كردن، محروم مي‌كند) نمي‌تواند لباس قانون به تن كند. ولو اينكه در مجلس تصويب شود و حتي شوراي نگهبان آن را تاييد كند. اما اين قانون تصويب شده و كار را به جايي رسانده‌اند كه مسوولان براي آوردن مردم به پاي صندوق‌هاي راي ناچارند از وجاهت رهبري استفاده كرده و مردم را پاي صندوق‌هاي راي بياورند. يعني بار سنگين اقناع افكار عمومي و كشاندن آنها پاي صندوق‌هاي راي، يك تنه به دوش رهبري افتاده است. اين موضوع از نظر عمومي جالب نيست و از منظر حاكميتي هم بايد براي مسوولان قباحت داشته باشد كه رفتار آنها به گونه‌اي باشد كه كاستي‌هاي قانونگذاري آنها، همواره توسط رهبري و از موضع رهبري حل و فصل شود. اميدوارم صحبت‌هاي رهبري اثر كرده و مردم پاي صندوق‌هاي راي حاضر شوند.اميدوارم در آينده محول الحول و الاحوال، حال مردم را عوض كرده و به سمت شركت موثر و تعيين سرنوشت سوق دهد.

برخي ارزيابي‌هاي آماري حاكي است كه اصلاح‌طلبان در سراسر كشور به زحمت 20 الي 30چهره شناخته شده در انتخابات دارند. اما برخي چهره‌هاي حاكميتي در جناح راست اعلام مي‌كنند بيش از هزار چهره اصلاح‌طلب تاييد صلاحيت شده‌اند! ادعايي كه با واكنش تند چهره‌هاي اصلاح‌طلب مواجه شده. شما اين ابهامات را چطور تحليل مي‌كنيد؟

من يك كنشگر سياسي و حزبي و طرفدار يك جناح سياسي هستم . از ابتدايي‌ترين تجربه‌هاي انتخاباتي جمهوري اسلامي كه راي به قانون اساسي و بعد رفراندوم جمهوري اسلامي و...حضور داشتم. در بسياري از انتخابات‌ها هم مسووليت‌هاي اجرايي داشتم. يعني مسوول انتخاباتي اصلاح‌طلبان و قبل‌تر گروه‌هاي خط امامي بودم. تا دوره اخير كه مسوول جبهه اصلاحات در استان خراسان بودم و به انتخابات در سراسر كشور احاطه داشتم . من حرف دوستاني كه اعلام مي‌كنند فلان تعداد چهره اصلاح‌طلب را تاييد كرده‌اند را رد نمي‌كنم. اما بايد از اين آقايان پرسيد چرا آقاي اسماعيل گرامي‌مقدم را ردصلاحيت كرده‌اند. اين موضوع داراي اهميت است. براي شما مشكل اصلاح‌طلب بودن فرد نيست، مساله، راي‌آوري فرد است. بايد پرسيد چرا افراد راي‌آور را تاييد نمي‌كنيد؟

يعني شما معتقديد تيغه تيز ردصلاحيت‌ها متوجه افرادي در طيف اصلاحات بوده كه شانس پيروزي و كسب آراي حداكثري را داشته؟

بله، در هر شهرستاني كه اصلاح‌طلبان چهره راي‌آوري داشته‌اند، ردصلاحيت شده‌اند. مگر برخي موارد استثنايي و منحصربه‌فرد. مثلا مسعود پزشكيان تاييد صلاحيت شده، چون رهبري اشاره كردند. علي مطهري تاييد شد، چون احساس كردند كه حضور او مشكلي براي سيطره يك جناح خاص ايجاد نمي‌كند و حضور معدود ايشان اثرگذاري آنها را از بين مي‌برد.فراوانند چهره‌هاي اصلاح‌طلبي كه 3دوره، 4دوره و حتي 5دوره نماينده بوده‌اند و ردصلاحيت شده‌اند. فقط به اين دليل كه كانديداي مطلوب يك جناح خاص در فلان حوزه انتخابيه رقيبي نداشته باشد و راحت راهي مجلس شود. اينها رفتارهايي است كه مردم را عصبي مي‌كند و اعلام مي‌كنند كه برخي دوست ندارند مشاركت در انتخابات بالا رود. من در شهر مشهد، تقريبا تمام افراد راي‌آور و برجسته را مي‌شناسم.حتي يكي از آنها تاييد صلاحيت نشده است. ممكن است يك فرد جواني سال‌ها قبل از اصلاح‌طلبان طرفداري خاصي كرده باشد، بعد به عنوان چهره مستقل ثبت‌نام كرده باشد، آقايان چون مي‌دانند شانسي براي راي‌آوري ندارد، او را تاييد كرده‌اند. موضوع بررسي صلاحيت‌ها بايد كيفي ديده شود. بايد مشخص شود چه تعداد چهره راي‌آور اصلاح‌طلب تاييد صلاحيت شده‌اند. ثانيا به چه دليلي اين افراد ردصلاحيت شده‌اند.ردصلاحيت افراد يك بحث است اينكه چه افرادي با چه ظرفيت و پتانسلي رد شده‌اند، بحث ديگري است. بايد پرسيد دليل ردصلاحيت دكتر خباز و گرامي‌مقدم و...چيست؟افرادي كه ريسك كرده و در انتخابات ثبت‌نام كرده‌اند چرا بايد ردصلاحيت شوند.معتقدم افراد ناظر، كارشان از رد و تاييد و تشويق و تنبيه به تهديد كشيده است. خودشان هم به روشني مي‌دانند كه تاثير تبليغات تجربه شده‌شان به ته ديگ خورده و مردم ديگر به اين نوع صحبت‌ها توجه نمي‌كنند.

اگر مسوولان از شما مي‌خواستند تا راهبردي براي بهبود وضعيت ارايه كنيد، چه مواردي را پيشنهاد مي‌كرديد؟

هيچ راهي وجود ندارد جز اينكه از مسير رفته باز گردند و اعتماد عمومي را به مردم با عمل شفاف، صادقانه، منصفانه و قانوني بازگردانند. 


    بار سنگين اقناع افكار عمومي و كشاندن مردم پاي صندوق‌هاي راي، يك تنه به دوش رهبري افتاده است. 
    وقتی فردی می خواهد رای دهد، به حجاب او کاری ندارند . اما زمانی که همان شخص می‌خواهد به یک اداره دولتی برود یا به بانک و فرودگاه و...مراجعه کرده و حقوق اجتماعی خود را پیگیری کند، می‌گویند ما به افراد بی‌حجاب، خدمات نمی دهیم!
  مردم می گویند اینها چون به رای نیاز دارند، حاضرند همه‌ کاری بکنند تا مردم رای دهند. اما وقتی خرشان از پل انتخابات گذشت، باز آش، همان آش است و کاسه ، همان کاسه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون