بیانیه حزب همبستگی به مناسبت چهل وپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب
حزب همبستگی ایران در بیانیه ای در خصوص رخدادهای جاری کشور واکنش نشان داد.
چهل و پنج سال پيش در چنين روزهايي انقلاب مردم ايران به ثمر نشست. انقلاب ايران يك دگرگوني بزرگ سياسي و اجتماعي بود كه با مشاركت طيفها و طبقات مختلف مردم و نخبگان انجام پذيرفت و نظام پهلوي را سرنگون و زمينه روي كار آمدن نظام جمهوري اسلامي ايران را فراهم كرد، انقلابي كه بزرگترين انقلاب قرن بيستم لقب گرفت كه كليدواژههاي رهبر انقلابش در مصاحبهها و سخنرانيها عبارت بود از:
- آزادي بيان، عقيده و مطبوعات
- دموكراسي و عدالت
- موافق با پيشرفت و مظاهر تمدن
-عدم سيطره روحانيون در حكومت
-عدم دخالت نظاميها در سياست
- برابري شخص اول مملكت با ديگر آحاد ملت
- احترام به حقوق بشر و حق آزادي مردم
- نفي استبداد و استعمار
- آزادي اديان و مذاهب
- آزادي زنان در فعاليت و انتخاب سر نوشت
- و... اينها و خيلي بيشتر از اين، براي مردم ايران مسرتبخش بود و حس خوب آزادي و دموكراسي را پس از سرنگوني رژيم استبدادي در روح و جانشان ميدميد.
با گذشت ۴۵ سال از آن روزهاي اميد و نشاط و با مرور آنچه بر ملت و مملكت گذشته و ميگذرد، تعارضات و انحرافاتي بنيادين براي آحاد جامعه
به ويژه نسل جديد آشكار شده كه موجب بياثر ساختن گفتمان انقلاب گرديده است.
اينك در ميانه دهه پنجم انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي، نه تنها بسياري از آرمانهاي اصيل انقلاب و وعدههاي داده شده به مردم تحقق نيافته، بلكه ناكارآمدي ساختار مديريت كشور در حل مشكلات و بيتوجهي به امر توسعه همهجانبه و پايدار، كاهش مقبوليت نظام و شكاف عميق ميان مردم و حاكميت و همچنين نهادينه شدن باور اصلاحناپذيري هسته سخت قدرت در افكار عمومي به همراه آسيبپذير شدن كشور در برابر فشارهاي خارجي، سببساز بحرانهاي فزايندهاي شده است. البته كه اين همه به مفهوم نفي دستاوردهاي ارزشمندي كه در ساحتها و حوزههاي مختلف كشور اتفاق افتاده، نيست.
حزب همبستگي ايران اسلامي در آستانه ورود به چهل و ششمين سال انقلاب اسلامي ضمن گراميداشت آرمانهاي اوليه انقلاب و امام(ره) و پاسداشت ياد شهداي اين سرزمين، لازم ميداند همزبان و همگام با مردم شريف ايران و با اعتقاد به مشي اصلاحطلبانه و از باب نصيحت و انذار و بلكه هشدار نكاتي را خطاب به حكمرانان و اولياي امور در ميان بگذارد:
1- گفتمان اصلي انقلاب اسلامي ايران مبتني بر احترام به آزاديهاي فردي، پذيرش حق انتخاب و قبول راي اكثريت مردم در تعيين سرنوشت و سپردن امور به منتخبان آنان است. اين گفتمان ارزشمند هرچه از عمر انقلاب گذشته در حلقه فكري متحجرين گرفتار آمده و نه تنها جمهوريت نظام را هدف قرار داده بلكه با نگاه تقليلگرايانه و ابزاري به اصل اسلاميت نظام، وضعيت دينداري ايرانيان را نيز به چالش كشيده است.
2- ايران متعلق به همه ايرانيان است و وظيفه حكومت استفاده از ظرفيت همه نيروها به خصوص نيروهاي شايسته، متخصص و صاحبنظر در امور كشور است، تفكيك مردم به اقليت خودي و اكثريت غيرخودي و محروم ساختن كشور از توان و تجربه بسياري از دلسوزاني كه دل در گرو آباداني ايران عزيز دارند خلاف منشور انقلاب بوده و انحراف خطرناكي است كه بايد هر چه سريعتر به آن خاتمه داده شود.
3- براساس نظريه بنيانگذار انقلاب و مستندات موجود، نقش نظاميان و نيروهاي امنيتي و روحانيت «كما هو شأنهما» به ترتيب دفاع از تماميت ارضي و برقراري امنيت براي كشور و هدايت و ارشاد جامعه و قاعدتا حضور در مناصبي است كه همانند آحاد جامعه صلاحيت آن جايگاهها را دارند، اما آنچه اكنون شاهديم دخالت و سيطره مستقيم و معنادار اين طبقات در بسياري از امور كشور است. اين وضعيت بايد مورد تجديدنظر قرار گرفته و براي آن تدبير جدي انديشيده شود.
4- در زمينه آزاديهاي فردي و سبك زندگي نيز جريان حاكم با عبور از اصول قانون اساسي و تعيين حدود و مقررات فراقانوني باعث ايجاد نگرانيهاي جدي در بين افراد جامعه به خصوص زنان اين سرزمين شده است.
5- آنچه خطر انحراف از نظام جمهوري اسلامي را هر روز برجستهتر ميسازد و در عرصههاي مختلف پررنگتر ميشود، غلبه و تسلط تفكر تئوريزه شده حكومت اسلامي بر جمهوري اسلامي است كه در مقابله آشكار با اصل جمهوريت خودنمايي ميكند و بيمحابا در حال اجراي منويات خود ميباشد كه نقض آشكار اصل اول قانون اساسي است.
6- براي نجات ايران از وضع كنوني و متوقف كردن مسير خودبراندازي كه محصول رويكردي غيردموكراتيك، ناكارآمد و مردم گريز است نظام بايد هر چه سريعتر خود را از سياستهاي غلط خلاصي دهد و به خواست اكثريت جامعه تمكين نمايد.