سال 1402 سينماي ايران درگير حواشي عجيب و غريب بود، اتفاقاتي كه حتي تصورش هم به ذهن خطور نميكرد، سالي سخت با اخبار تلخ و ناگوار . گاهي اوقات سرعت وقايع ناراحتكننده و اندوهبار آنقدر زياد بود كه از تعجب ميمانديم، سالي كه يكي از مهمترين كارگردانان شاخص سينما با حمله وحشيانه به قتل رسيد و ديگري خودش را حلقآويز كرد. سالي كه روزهاي تلخ آن بسيار زياد بود و اصلا اين حجم از اتفاق تلخ در سينماي ايران عجيب و بعيد به نظر ميرسيد. در اين نوشتار تلاش كرديم، مهمترين سرفصل خبرها در سال 1402 را مرور كنيم .
1- نوروز 1402 با قاچاق فيلم «برادران ليلا» شروع شد، فيلمي با مضمون اجتماعي كه در ابعاد وسيعي در فضاي مجازي و اينترنت منتشر شد از آنجايي كه قصه و داستان فيلم حساسيتبرانگيز بود حواشي گستردهاي براي سازندگان به وجود آورد، بهطوري كه تا همين چند روز گذشته بحث را جع به اين فيلم جريان داشت و تهيهكننده و مديركل نظارت سازمان سينمايي درباره حواشي اين فيلم صحبتهايي داشتند.
چه دوست داشته باشيم و چه دوست نداشته باشيم «برادران ليلا» يكي از مهمترين فيلمهاي اجتماعي چند سال اخير با ساختار مناسب است كه اگر در سينما اكران ميشد، اتفاقات مهمي را در جذب مخاطب رقم ميزد. جواد نوروزبيگي هم در اين زمينه به «اعتماد» گفت: بيش از 80 درصد مردم ايران از مردم ايران تا مسوولان اين فيلم را ديدند .
2- سر سوزني به ذهن خطور نميكرد كه سرنوشت كيومرث پوراحمد به شكلي دردناك و به صورت خودكشي رقم بخورد، خالق قصههاي مجيد آنقدر مملو از زندگي و احساس بود كه كمترين قرابتي به مرگ نداشت و از دست دادن او شوك بزرگي به سينماگران وارد كرد. انتشار تصاويري از لحظه مرگ اين سينماگر تلخي ماجرا را دوچندان كرد و تا مدتها از ذهن پاك نميشد.
3- بيشك يكي از مهمترين اتفاقات سال 1402 تشكيل پرونده قضايي و به تبع آن ممنوعالكاري بسياري از سينماگران بود، شش ماه ابتداي سال هفتهاي نبود كه خبر ممنوعالفعاليت هنرمندان روي خروجي خبرگزاريها قرار نگيرد. از ترانه عليدوستي و باران كوثري تا كتايون رياحي و پانتهآ بهرام تا منيژه حكمت و اصغر فرهادي و سازندگان برادران ليلا ... منع از فعاليت به همراه ممنوعالخروجي و ممنوعيت از معامله، به همراه احكام عجيب و غربيي كه براي بازيگران كشف حجاب كرده منتشر ميشد، فضاي سينماي ايران را پرتنش و سينماگران را عصبي ميكرد. فضاي پرتنش تا جايي پيش رفت كه محمدمهدي عسگرپور در گفتوگو با سينما اعتماد گفت: «اين مسوولان سينما هستند كه بايد ممنوعالفعاليت شوند نه سينماگران، ما تنها كشوري در دنيا هستيم كه جلوي فعاليت هنرمندان را ميگيرد.»
4- سينماي ايران در سال 1402 مملو از فيلمهاي قاچاق بود، آن هم فيلمهاي مهم با موضوعات اجتماعي، از برادران ليلا تا جنگ جهاني سوم، تفريق، ارادتمند بهاره نازنين تينا، شب داخلي ديوار و ....حتي فيلم فسيل .... -اگرچه اين روزها معناي «ركورد» در سينماي ايران دچار تغيير شده و هر فيلمي به محض جذب مخاطب، در تاريخ سينماي ايران ركورد ثبت ميكند (شما باور ميكنيد؟) -اما به شكل واقعي سينماي ايران در سال 1402 ركورددار انتشار نسخه قاچاق و غيرقانوني فيلمها بود، آثاري كه بيشك اكران آنها در سينما مخاطبان زيادي را به سالنها دعوت ميكرد. حتي اين ذهنيت هم به وجود آمده بود كه سازندگان بعضي آثار خودشان در انتشار فيلمشان در فضاي مجازي سهم داشتند.
5- تماشاي سيماي تكيده آتيلا پسياني در اينترنت و فضاي مجازي هم براي كاربران و هم براي همكاران او بسيار تلخ و ناراحتكننده بود، آن هيبت عظيم با خندههاي مهربان، تغيير جدي و تلخي كرده بود، وقتي هم خبر مريضي او منتشر شد، فضاي غمانگيزي ميان هنرمندان به وجود آورد، يكي از مهمترين نكته درباره آتيلا پسياني اين بود كه عجيب مهرش در دلها جا داشت و همه همكارانش او را دوست داشتند، خبر فوت اين هنرمند جامعه هنري را عزادار كرد.
6- سختگيري در صدور پروانه ساخت فيلمها يكي از مهمترين اتفاق سال 1402 بود و صداي بسياري از سينماگران را بلند كرده بود، تغيير و تحولات جامعه و به تبع آن حساسيت مديران در نشان دادن وقايع اجتماعي كار را بر سينماگران اجتماعي سخت كرد تا جايي كه يكي از بازيگران (عباس جمشيديفر) گفته بود: ديگر خيابانها را نميتوانيم نشان دهيم و بايد دوربين را به آسمان ببريم. بعضي از فيلمسازان معتقد بودند با سياستي كه سازمان سينمايي در قبال فيلمهاي اجتماعي- انتقادي در پيش گرفته اين نوع سينما تا يكي، دو سال ديگر از بين ميرود .
7- در سال 1402 سينماي ايران با موج فيلمهاي كمدي همراه بود، توليد همزمان بيش از ده فيلم كمدي و حتي بيشتر، شمايل سينماي ايران را به سمت كمدي شدن پيش ميبرد، بسياري از كارشناسان اذعان داشتند كه ژانر غالب در سينما در سال 1402 چه در توليد و چه در اكران و پخش، فيلمهاي كمدي است، موضوعي كه با انتقاد گستردهاي از سوي اهالي رسانه و سينماگران همراه بود، انتقاد از اين موضوع تا جايي پيش رفت كه معاون نظارت و ارزشيابي اعلام كرد ساخت فيلم كمدي كافي است و فعلا نيازي نداريم.
8- فوت ناباورانه بيتا فرهي، براي اهالي سينما و دوستداران او ناراحتي كمي نبود، هنرمند زيبا و در عين حال بيحاشيه و محترم سينماي ايران كه همكارانش جز خوبي و نيكي از او ياد نداشتند. او از بازيگراني بود كه به اذعان كارشناسان سينمايي فصل جديدي از حضور زن در سينماي ايران را رقم زد. ضمن اينكه درگذشت فخري خوروش، فريماه فرجامي، فردوس كاوياني، پروانه معصومي يا حسام محمودي بسيار غمانگيز بود.
9- آن شب وحشتناك را به ياد داريد كه از شدت ترس تا صبح نخوابيديم؟ خبر آنقدر هولناك بود كه تا ساعتها بلكه روزها در شوك به سر ميبرديم، هنوز بعد از گذشت ماهها اين پرسش وجود دارد كه چرا و به چه جرمي يكي از برجستهترين سينماگران ايران مورد هجوم وحشيانه قرار گرفته؟ عمق فاجعه تا جايي بود كه سه روز عزاي عمومي براي اين كارگردان روشنفكر و همسرش در سينماي ايران اعلام شد و حتي يك روز پروژههاي سينمايي دست از كار كشيدند و تعطيل كردند. قتل بيرحمانه داريوش مهرجويي و همسرش نه تنها از اتفاقات مهم سال 1402 بود كه تاريخ سينماي ايران اين وحشيگري در قبال برجستهترين هنرمند خود را به هيچ عنوان فراموش نخواهد كرد.
10- در اين سال شاهد خداحافظي بعضي از بازيگران زن از حرفه بازيگري بعد از سالها فعاليت بوديم، بعضي از بازيگران زن، به صورت رسمي اعلام كردند كه در اين حرفه حضور نخواهند داشت، بعضي در سكوت حاضر به همكاري با پروژههاي سينمايي نبودند، به عنوان نمونه هنگامه قاضياني و افسانه بايگان از جمله بازيگراني بودند كه با انتشار پستي در صفحه شخصي خود كنارهگيري از دنياي بازيگري را به صورت رسمي اعلام كردند.
11- به همان اندازه كه انتخاب مرضيه برومند به عنوان مديرعامل خانه سينما سروصدا به پا كرد، استعفاي او از اين سمت آن هم بعد از شش ماه تعجببرانگيز بود و با حواشي زيادي همراه شد، او در توضيح چرايي استعفايش نوشت: اين سمت را قبول كردم تا به مسوولان و مديران فرهنگي درباره نوع رفتارشان با هنرمندان هشدار بدهم و بگويم راهي كه پيش گرفتهاند جز عميقتر شدن شكافها و نابودي سينما حاصلي ندارد.اما متاسفانه گوش شنوايي نبود يا بود و تصميمگيرندگان اصلي كسان ديگري بودند.
12- «همين جا ميگويم كه هر كسي به هر دليل با فيلمهاي قاچاق و بدون پروانه ساخت در ايران و خارج از ايران و آثار عليه ايران كار كند، با اين دوستان وارد قطع ارتباط ميشويم و خانه سينما هم احتمالا خودشان اين موضوع را اعلام ميكنند. تمام عوامل از بازيگر و تهيهكننده تا عوامل فني دچار مشكل خواهند شد، چون در غير اين صورت سينمايي نخواهيم داشت كه بخواهيم امنيت آن را حفظ كنيم.» اين صحبتها متعلق به محمد خزاعي بود. قطع همكاري با سينماگران را ميتوانيم يكي از صحبتهاي جنجالي رييس سازمان سينمايي بدانيم كه در مراسم تقدير از سينماگران انقلاب و دفاع مقدس مطرح كرد كه بيپاسخ هم نماند، مرضيه برومند مديرعامل وقت خانه سينما بلافاصه در جواب اين صحبتها گفت: من خيلي تعجب كردم و فكر ميكنم آقاي خزاعي نميخواسته اين را بگويد كه احتمالا زبانش اينطور چرخيده و اين صحبت را مطرح كرده است. خانه سينما چنين موضعي را قبول ندارد. عسگرپور هم گفت: تعجب كردم كه چرا اين صحبتها در چنين جلسهاي كه براي سينماي دفاع مقدس بود و اصلا جاي آن نبود، مطرح شد.
13- رشد سينماي زيرزميني يكي ديگر از اتفاقات تلخ سينماي ايران بود، به همان ميزان كه مجوز ساخت براي فيلمهاي اجتماعي صادر نشد و عرصه براي ساخت فيلمهاي با انديشه مستقل تنگ بود سينماي زيرزميني رشد زيادي پيدا كرد، فيلمهايي كه به دليل ساختار نامتعارف از سوي جشنوارههاي خارجي با استقبال فراواني مواجه ميشدند.
14- عيب مي جمله چو گفتي هنرش نيز بگو، در كنار تمام تلخيها، يك اتفاق خوب در سال 1402 براي سينماي ايران رقم خورد و آن گيشه بيش از هزار ميليارد توماني بود، البته اين فروش متعلق به همه فيلمهاي سينماي ايران نبود ولي به هر حال رقم خوب و قابل توجهي براي سينماي بحرانزده به شمار ميآيد .بعد از اتفاقات مهر سال 1401 تصور اين بود كه سينماي ايران از جانب مخاطبان مورد استقبال قرار نميگيرد و تعطيل ميشود. ولي خب اين فروش ثابت كرد كه سينماي ايران زنده خواهد ماند.