از 1آوريل تا 14 آوريل چه گذشت؟
عوامل نيابتي تهران از جمله حماس، حزبالله، انصارالله يمن و حتي جهاد اسلامي فراهم شده است. با ادامه اين منازعه در سطح وسيع و در جبهههاي گوناگون در نخستين روز ماه آوريل و پس از حمله به كنسولگري ايران در دمشق يك دعوتنامه مستقيم به دوئلي رو در رو بين تهران و تلآويو ارسال شد. از 1آوريل تا 14آوريل كه ايران به حمله اسراييل واكنش نشان داد، 13روز فشار رواني مستمر بر دو طرف وارد آمد. اين فشار نهايتا با توجه به كدگذاري #انتقام-سخت از زمان ترور سردار سليماني تا موعد حمله به كنسولگري ايران در دمشق، هجمه وسيع ايران از داخل خاك كشور و ساير سرزمينهاي مرتبط با محور مقاومت عليه منافع اسراييل شكل گرفت. اين روند منجر به ايجاد فضايي شد كه فرضيه ايجاد جنگ معلق با ويژگي ايجاد تعارض وسيع در جهت تقابل غير مستقيم و شدت گرفتن آن براي يك جنگ مستقيم شتاب گرفت تا جایي كه از امروز به بعد توپ در زمين اسراييليها خواهد بود. اسراييليها اصولا 48 تا 72 ساعت، براي اقدام متقابل زمان نياز دارند. از اين جهت 2الي 3روز آينده در تحولات آتي واجد اهميت ويژهاي خواهد بود. نميتوان گفت كه اسراييل قطعا كدامين راهبردها را تدارك خواهد ديد. تنها از طريق حدس و گمان ميتوان پيشبيني كرد كه اسراييلِ مدل نتانياهو از اين فرصت، استفاده ميكند. بهرهبرداري از اين فرصت به گونهاي است كه مثلا وزير دفاع اسراييل در پاسخ به اين پرسش كه پس از حمله ايران اسراييل چه اقدامي عليه ايران انجام خواهد داد؟ ميگويد: «ما حرف نميزنيم، عمل ميكنيم.» در ضمن امريكا در عين نمايش عامهپسند تلاش براي كنترل اسراييل در عدم اقدام متقابل بر اين نكته تاكيد ميكند با اراده آهنين از منافع اسراييل حفاظت ميكند! با اين دادهها ميتوان تحليل كرد كه احتمال دست زدن اسراييل به ماجراجوييهاي تازه در منطقه محتمل است، اما ابعاد اين اقدام احتمالي چندان مشخص نخواهد بود. اين روند ميتواند در يك اقدام تركيبي و هيبريدي عينيت پيدا كند. لذا مبتني بر اين منطق ميتوان گفت هم اكنون منطقه در يك وضعيت مخاطرهآميز قرار دارد كه ضد واقعه آن در 7اكتبر و پرده پاياني آن در 14آوريل به نمايش درآمده است.
استاد دانشگاه و رييس انديشكده آينده انديشي سيمرغ