نگاهي به حذف بزرگترين دشمن كشتي ايران در چند سال گذشته
فلاح: ما از حق فقط حرف ميزنيم اما امريكاييها عمل ميكنند
كشتيگيران ما عكس با تفنگ را مُد كردند!
روزبه دلاور
ديويد تيلور در مسابقات انتخابي تيم ملي كشتي امريكا با دو شكست برابر آرون بروكس از راهيابي به المپيك 2024 پاريس بازماند و جهان كشتي را با شوك مواجه كرد. تيلور دارنده چهار مدال طلاي جهان و المپيك رقيب سرسخت حسن يزداني در وزن ۸۶ كيلوگرم بود كه مبارزات اين دو روي تشك از جذابترين رقابتهاي كشتي در جهان محسوب ميشد. حالا با جا ماندن كشتيگير امريكايي از حضور در المپيك، كاپيتان جويباري ما بايد با ديگر رقيبان اين وزن سرشاخ شود. البته در خصوص حضور يزداني در المپيك هم حرف و حديث زياد است كه به نظر ميرسد به زودي در اين باره تصميمگيري ميشود. به بهانه شكست غيرقابل پيشبيني تيلور با اكبر فلاح، يكي از قهرمانان و مربيان اسبق تيم ملي كشتي كشورمان گپ و گفتي ترتيب داديم كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
درباره شكست تاريخي تيلور چه نظري داريد؟
اين آدم قهرمانجهان و المپيك است و ۳۱ يا ۳۲ سال سن دارد . او آخرهاي دورانش است و اين طور نيست كه فكر كنيد در اوج بوده، اين آدم در يكي، دو سال گذشته رو به پايين بوده منتها در جهان شرايط طوري شده بود كه كسي خودش را باور نداشت كه بتواند تيلور را ببرد اما ديديم كه كشتيگير امريكايي توانست. به كشتيگير امريكايي فرصت دادند. شايد اگر در كشور ما يكي مثل تيلور را داشتيم و خيالمان از كسب مدال در المپيك راحت بود برايش كشتي انتخابي نميگذاشتيم. يعني در هيچ جاي دنيا تا اين حد فرصت نميدادند كه يكي ديگر به حقش برسد، اما اين اتفاق براي كشتي ما خوب است، چرا كه از لحاظ روحي از تيلور عقب بودند و اين ميتواند براي حسن يزداني كه ۹ مدال دارد هم خوب باشد كه با يك مدال طلاي المپيك و با كسب 10 مدال كشتي خودش را پايان بدهد.
فكر ميكنيد حسن يزداني ميتواند در المپيك شركت كند و حالا بدون استرس قهرمان شود؟
اگر يزداني كتفش خوب باشد و با توجه به شكست تيلور ميتواند مثل زارع يكي از اميدهاي ما براي كسب مدال طلا باشد.
درباره حذف سه كشتيگير امريكايي در مسابقات انتخابي چه نظري داريد؟
خب سه تا قهرمان جهان و المپيك آنها در انتخابي شكست خوردند و اين يك درسي براي كشتي ما ميشود كه از حق فقط حرف ميزنيم و در اين شرايط حقي نميدهيم. از امريكاييها ياد بگيريم كه ميگويند حق روي تشك و انتخابي است. حق اين است كه تماشاگر به سالن بيايد و از كشتيهاي حسن يزداني و زارع و بقيه قهرمانان لذت ببرد. اين حق نيست كه دو تا كشتيگير را به خارج ببريم و در خارج از كشور تكليفشان را مشخص كنيم. نميتوانيم در سالن ۱۲ هزار نفره آزادي انتخابي بگذاريم و با اين كار حق را نابود ميكنيم. حق اين است كه همه در انتخابي شركت كنند و سالن 12 هزار نفري بشود ۱۵ هزار نفري و مثل سالهاي گذشته پر از جمعيت شود و هركسي كه برنده شد مثل آن كشتيگير امريكايي به مسابقات اعزام شود. اين حق است كاش روزي برسد كه ما اين را ياد بگيريم و گلخانهاي كار نكنيم.
انتخابي تيم ملي امريكا با آن همه ستارگان هم صحنههاي جذابي داشت.
بله، ديديد كه بعد از مسابقات همه رفتند بچههايشان را در آغوش گرفتند يعني همه زندگي سالم دارند اما كدام كشتيگير ما اصلا زن و بچهدار است؟ همه آنها سالم زندگي دارند با ۴ تا ۵ بچه. هركسي هم باخت حريفش را ماچ كرد و كنار رفت.
يك صحنه آموزنده هم رقيب تيلور رقم زد كه بعد از برد تاريخي برابر او در كنارش نشست و به او دلداری داد.
كشتيگيرهاي ما مد كردند تفنگ دست ميگيرند و عكس ميگيرند يا ادا در ميآورند. الگوي جوانان ما شدند تا ادا دربياورند و آن پهلواني و سنگين بودن ورزشكار را نميبينيم. از همين امريكاييها اخلاق و نحوه انتخابي را ياد بگيرند. همه ما ياد بگيريم و انجام بدهيم. انتخابي قشنگي بود و الگويي براي تمام دنيا هستند، شايد آن كشتيگير در مسابقات شركت كند و اوت هم شود اما در وجدان خودشان ميگويند انتخابي گذاشتيم و هركي كه حقش بوده آمده. الان خيلي از كشتيگيران ما شايد در دلشان باشد و بگويند من در آن انتخابي اول شدم، اما يكي ديگر به المپيك رفت اين براي همه هست اما در امريكا اين طور نيست. در آنجا ديگر مثلا تيلور نميگويد حق من را خوردند چون خودش هم همين جوري انتخاب شده، جردن و بقيه هم همين طور. حالا شايد خيري هم براي ما باشد كه اين كشتيگيران جواني كه انتخاب شدند بچههاي ما بيايند و اين حريفان جوان امريكايي را شكست بدهند.
در كشتي امريكا چه كاري انجام ميشود كه تا اين حد پيشرفت كردند؟
من اوايل سال ۹۶ ميلادي به فرانسه رفتم تا با كشتيگيران فرانسوي تمرين كنم يك كشتيگير امريكايي هم در آنجا بود و من را شناخت به من گفت حريف من قهرمان جهان است و دست زير كتف ميبرد تو به من دست زيركتف را ياد ميدهي كه چه كار كنم؟ من ديدم يك كشتيگير جوان اين درخواست را دارد و من هم با او كه در وزن ۵۷ بود كار كردم اما فكرش را نميكردم بعد بتواند حريفش را شكست بدهد. در المپيك همديگر را ديديم در صف وزنكشي به من گفت حريفم را بردم و در المپيك هم از بس انگيزه داشت كه ستاره مسابقات شد. براي ما هم بايد به همين شكل باشد ما وقتي يك جوان ميآيد قهرماني را ميبرد به او اعتماد نميكنيم و فرصت كمتري به او ميدهيم. احترام قهرمانان بزرگ سر جاي خودش اما بايد همه در انتخابيها شركت كنند. بعد ميبينيد تا چه حد كشتي ما سطحش بالا ميرود و بعد ميتوانيم در المپيك با خيال راحت برويم چون با انتخابي تيم تشكيل داديم و ميتوانيم اميدوار به موفقيت در بازيها باشيم.