واقعيت انتخابات تهران
كسي كه دور اول ۳۰۰ هزار رأي آورده در دور دوم ۲۲۷ هزار رأي آورده، يعني در اين فاصله ۶۳ هزار رأي هم از او كم شده است!! اين وضعيت نشان ميدهد كه دور اول مشاركت انتخاباتي نيز واجد معناي روشن سياسي و پايدار نبوده است. شايد فقط براي انجام يك تكليف صوري بوده كه انتخابات واجب را در دور اول انجام دادهاند و از خير انجام انتخابات مستحبي! دور دوم گذشتند. نكته مهمتر وجود ۳۳۷۲ نفر نامزد نمايندگي تاييد شده است كه اساسا انتخابات را بيمعنا كرده است. اگر از نفر ۱۷۰ به بعد را حضورهاي صوري و خانوادگي و رفاقتي و غير سياسي بدانيم، حدود ۳۲۰۰ نفر نامزد غير سياسي بوده كه مردم معمولا به آنان تك رأي دادهاند، كه از ۳۵۰۰ رأي تا ۳۳ رأي به نفر هر يك از آنان تعلق گرفته است. روشن است كه رايدهندگان به اين نامزدها منطقا در مرحله دوم پاي صندوق نخواهند آمد، چون هدف آنان از ابتدا هم حضور انتخاباتي به معناي متعارف نبوده. مگر ممكن است كسي وارد انتخابات جدي در تهران شود و فقط ۳۵۰۰ (يك دو هزارم واجدين حق رأي) يا حتي ۳۳ رأي بياورد؟ معلوم است كه اينجا اهداف ديگري در ميان بوده است. در نتيجه بايد نسبت به واقعي بودن معناي سياسي آن مشاركت پايين در دور اول نيز شك كرد، و مشاركت واقعي را معادل همين مرحله دوم دانست.
البته در مرحله دوم نكته مهم ديگري نيز وجود دارد، زيرا نوعي شلختگي در كنش سياسي ديده ميشود. جابهجاييها و شكست و رأي آوردنها نشان ميدهد كه اختلافات ميان اقليت اصولگرايان، بيش از آنكه شفاف باشد، ناشي از زد و بندهاي پشت پرده است. هنگامي كه آراي افراد منتخب به ۳ تا ۴ درصد كل واجدين حق رأي ميرسد، ديگر شاهد رقابت شفاف نخواهيم بود، بلكه با توافقات غير شفاف و زد و بندهاي سياسي ميتوان تعدادي از مردم را مجاب به رأي دادن يا راي ندادن به افراد مورد نظر كرد و نتيجه را در پشت صحنه سياست تعيين نمود. بنابراين انتخابات تهران كه ركن اصلي انتخابات كشور است، نه واجد معناي رقابت شفاف بود و نه واجد برنامه سياسي بود، و از همه مهمتر واجد مشاركت معنادار و مثبت نيز نبود. مشاركت ۷درصدي در حوزه انتخابيه و كمتر از ۵درصد در شهر تهران و راه يافتن به مجلس با آراي كمتر از ۳درصد، زنگ خطري جدي است كه برخي از اصولگرايان آن را شنيدند، ولي كافي نيست و بايد در سياستهاي جاري نيز تجديد نظر شود، و الا آثار و تبعات اين وضع را در نااميدي از اصلاح امور خواهيم ديد و اين خسارت سنگيني براي كشور است.