• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5766 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

بازيگر «مجنون آن ليلي» از اين نمايش به «اعتماد» مي‌گويد

منظومه نظامي را عاشقانه‌اي نافرجام نبينيم

ستاره نجف‌آبادي

زهره فيروزي اين ‌روزها با موسيقي - نمايش «مجنون آن ليلي» روي صحنه است. او پيش از اين نيز در موسيقي - نمايش «كافه عاشقي» نقش ليلي را ايفا كرده بود و حالا در «مجنون آن ليلي» نيز دوباره نقش ليلي را بازي مي‌كند. موسيقي - نمايش «مجنون آن ليلي» نويسندگي محمود توسليان به طراحي، كارگرداني و آهنگسازي پيمان خازني و تهيه‌كنندگي ساسان سالور و حميدرضا علي‌نژاد، تا هفتم خرداد ۱۴۰۳، روزهاي چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه در تالار حافظ روي صحنه مي‌رود. اين نمايش نخستين تجربه كارگرداني پيمان خازني است كه با بهره‌گيري صحيح از اجزايي چون ادبيات، موسيقي، حركت و عناصر نمايشي قصه‌اي كهن از نظامي را روايت مي‌كند. در اين نمايش عمار تفتي نقش مجنون و زهره فيروزي نقش ليلي را در آن ايفا مي‌كنند. همچنين راوي بخش‌هاي مختلف اين پروژه موسيقي - نمايش رشيد كاكاوند است. گفت‌وگو با زهره فيروزي را در ادامه بخوانيد.

 

شما در چندين پروژه‌ موزيكال با پيمان خازني همكاري داشته‌ايد؛ ارزيابي‌تان شما از دورنماي اين گونه اجراها چيست؟

پروژه «مجنون آن ليلي» سومين نمايش موزيكالي است كه من در آن با پيمان خازني همكاري دارم. پيش از اين در «كافه عاشقي» دو، سه و چهار و همين طور تئاتر موزيكال «ناكجاآباد» به آهنگسازي پيمان خازني حضور داشتم. با اينكه ميزان موانع در راه به ثمر رسيدن اين سبك كارها بسيار بيشتر از پروژه‌هاي سخيف و بي‌هدف فرهنگي است، اما به نظر من اگر اهالي هنر و انديشه حقيقي، در به نتيجه رسيدن هدف‌شان ثابت قدم بمانند، به مرور زمان اين سبك كارها جاي خود را ميان عامه مردم باز مي‌كند و سليقه عموم جامعه را تغيير مي‌دهد.

آيا در اين رشته همكاري‌ها با كارگردان – آهنگساز «مجنون آن ليلي» اتفاق يا اختلاف‌نظرهايي داشتيد؟

از آغاز تمرينات پروژه «مجنون آن ليلي» تفاوت نظر خاصي با پيمان خازني نداشتم؛ اساسا سليقه موسيقايي‌ام خيلي به او نزديك است و در ضمن او بسيار پذيراي پيشنهادهای اعضا گروه است.

شما و طراحان «مجنون آن ليلي» روي خط اصالت گام بر مي‌داريد؛ چرا؟

من فكر مي‌كنم در راه به نتيجه رسيدن هر پروژه هنري، اينقدر مشكلات و پيچيدگي‌هاي دور از تصور وجود دارد كه رسيدن به شهرت يا نفع مالي در انتهاي اجراها، در مقابل سختي‌هايي كه از سر مي‌گذرانيد، دست آورد بسيار ناچيز و كوچكي است و فقط قدم برداشتن در راه رسيدن به يك هدف مقدس و باارزش مي‌تواند در پايان، همه خستگي‌ها را از تن به در كند. براي من و دوستانم آن هدف، كار كردن روي ادبيات كهن و غني فارسي و موسيقي بي‌مثال ايراني است.

شما اولين رويارويي شما با كاراكتر ليلي نيست. اين دو صحنه ليلي و مجنون را چقدر به هم شبيه مي‌بينيد؟

اين نمايش دومين باري است كه نقش ليلي را ايفا مي‌كنم؛ حس عجيب و قريبي از كودكي به اسم ليلي و شخصيت او داشتم و دارم و البته براي خودم هم جذاب است كه ۲ بار اين اتفاق افتاده است. در نمايش قبل ميثم اكبري كه خواننده است، نقش مقابلم را بازي مي‌كرد و اين بار نقش مجنون را عمار تفتي بازي مي‌كند. بازي در اين نمايش برايم لذت‌بخش است و از عمار تفتي ياد مي‌گيرم و بار مسووليتش برايم سنگين است. كاراكتر كلي «ليلي» كه طبيعتا نمي‌تواند خيلي متفاوت شود و برگرفته از اشعار حكيم نظامي ا‌ست. اما در مورد تفاوت كلي اين دو صحنه ليلي و مجنون بايد بگويم، زاويه نگاه نويسنده در اين دو پروژه كاملا متفاوت است. نويسنده در اين كار، به تاثير افكار و عكس‌العمل‌هاي مردم قبيله و دوستان ليلي و مجنون، روي سرنوشت اين دو عاشق دلباخته پرداخته است. در پروژه قبلي، نويسنده اثر به‌ طور موازي دو داستان را در قصه پيش مي‌برد؛ يكي «ليلي و مجنون» و ديگري يك داستان عاشقانه معاصر كه از جهاتي اين دو داستان به هم مرتبط بودند. از نظر من حال و هواي كلي اين دو اجرا خيلي باهم متفاوت است با اينكه در هر دو اثر روي يك قصه واحد كار شده. در اين نمايش روزهاي خوش و خرم و حال خوب و ذوق‌زدگي و خندان بودن ليلي در روزهاي اول عاشقي را داريم؛ آن زمان كه در مكتبخانه هنوز از يكديگر جدا نشده‌اند و پنهاني با هم در ارتباط هستند. در كار قبل اين را نداشتيم يعني از ابتداي نمايش حال ليلي بد بود و فراق و دوري را تجربه مي‌كرد. در مجنون آن ليلي تا يك جايي حال ليلي خوب است و از يك جايي كم‌كم پژمرده و افسرده مي‌شود. اين كار و نقش را دوست دارم و از حضورم در اين نمايش لذت مي‌برم.

كاركرد پروژه‌هاي مبتني بر فرهنگ در جامعه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در ارتباط با نتيجه و كاركرد اين گونه آثار در جامعه، نظر من اين است كه به دلايل مختلف، زمان مي‌برد تا به نتيجه مطلوبي كه دل‌مان مي‌خواهد برسيم. طي سال‌هاي متمادي، سليقه كلي جامعه، تغيير كرده و سوق دادن سليقه عامه مردم به سمت و سوي اين گونه كارها و تغيير ذائقه هنري‌شان كار بسيار سخت و زمانبري است كه به يك برنامه‌ريزي درازمدت و حمايت فرهنگي از طرف كساني كه امكانش را دارند و در راس امور فرهنگي كشور هستند، نياز دارد.

چون اين گونه پروژه‌ها بازدهي مالي زيادي ندارند، امكان تبليغات گسترده براي صاحبان اثر وجود ندارد و خيلي مواقع، مردم به دليل بي‌اطلاع بودن از اجراهاي اين‌چنيني، امكان تماشا را از دست مي‌دهند و اين در حالي است كه در سطح شهر بيلبوردهاي زيادي را براي تبليغ اجراي يك خواننده تازه كار و كنسرت‌هاي بي‌كيفيت مي‌بينيم و اين تاسف‌برانگيز است.

چه پيوندي ميان موسيقي و ادبيات و نمايش مي‌بينيد؟

از نظر من ادبيات ما، خصوصا اشعار كلاسيك، موسيقي ايراني و هنر تئاتر، هر كدام به ‌طور مجزا مسحور كننده هستند و جايي كه اين سه، درست و فكر شده و با هم تلفيق شوند، آنجاست كه آن اتفاق جذاب و بي‌نظير مي‌افتد و تاثيرگذاري هر كدام را چند برابر مي‌كند. هر كدام از اين سه، با همراهي درستِ ديگري، مي‌تواند كمك كند به مخاطب كه درك بهتر و عميق‌تري از مفهوم داشته باشد.

منظومه ليلي و مجنون چقدر ظرفيت موسيقيايي دارد؟ نظرتان در مورد انتخاب اشعار چيست؟

من حدودا سه بار اين منظومه را مطالعه كردم و هر بار توجهم به معاني متفاوتي در اين اثر فاخر، جلب شد. فكر مي‌كنم خيلي جا دارد تا بتوانيم از زواياي مختلف نگاه حكيم نظامي، به اين منظومه بپردازيم و آن را صرفا يك داستان نافرجام عاشقانه نبينيم. در ارتباط با انتخاب اشعار در «مجنون آن ليلي» چون زمان زيادي از اجراي پروژه قبلي نمي‌گذرد، يكي از دغدغه‌ها اين بود كه اشعارِ مشابه انتخاب نشود و اين، كار را براي نويسنده و كارگردان - آهنگساز كمي مشكل كرد. ولي به نظرم در نهايت اشعار انتخاب شده، بسيار مرتبط و مفهوم‌رسان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون