آنتوني بلينكن، وزير خارجه امريكا روز چهارشنبه هفته گذشته گفت كه توافق با عربستان سعودي كه ميتواند راه را براي عاديسازي روابط رياض با رژيم اسراييل نيز هموار كند، ممكن است «هفتههاي ديگر» محقق شود. بلينكن در سخناني در كميته فرعي تخصيص بودجه مجلس نمايندگان، تلاشها براي پيشبرد اين اقدام را تشريح كرد و مدعي شد كه عاديسازي روابط بين رياض و تلآويو عامل اصلي تغييردهنده بازي در منطقه خواهد بود. بلينكن گفت كه ايالات متحده كار را براي دستيابي به اين توافق دنبال كرده است. او افزود كه اين امر مستلزم دو چيز است: اول، برخي تفاهمها و توافقات بين ايالات متحده و عربستان سعودي در زمينه امنيت، انرژي هستهاي و همكاريهاي دفاعي است كه بايد حل و فصل شود. به گفته بلينكن توافق در باب اين گزارهها به زودي ممكن است منعقد شده و توسط كنگره تاييد شود.بلينكن با اشاره به اهميت عربستان سعودي در جهان عرب و منطقه گفت: عاديسازي روابط عربستان سعودي با رژيم اسراييل شكل منطقه و حتي فراتر از آن را تغيير خواهد داد.
در همين رابطه جيك ساليوان، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد نيز روز يكشنبه هفته گذشته به عربستان سعودي سفر و با محمد بن سلمان، وليعهد اين كشور ديدار كرد. دولت جو بايدن مدتهاست كه به دنبال توسعه پيمان ابراهيم، ميراث خاورميانهاي دونالد ترامپ بوده است. در اين پيمان، امارات و بحرين با اسراييل روابط برقرار كردند و پس از آن سودان و مراكش نيز به اين جمع پيوستند. اما توفانالاقصي 7 اكتبر حماس عليه اسراييل و يورش همهجانبه اسراييل به غزه چشمانداز عاديسازي روابط رياض و تلآويو را پيچيده كرده است.
پلن واشنگتن و رياض براي اسراييل!
طي چند سال گذشته، دولت بايدن با وليعهد عربستان سعودي بر توافقي گسترده جهت تقويت روابط بين ايالات متحده و عربستان سعودي در قالب بخشي از توافقي گستردهتر كار كرده است. طي اين توافق قرار بر آن است كه عربستان سعودي روابط خود را با اسراييل عادي كند. عربستان سعودي خواستار روابط دفاعي نزديكتر با ايالات متحده و دسترسي به پيشرفتهترين سامانههاي تسليحاتي واشنگتن است. اما خواستههاي رياض بسيار فراتر از اين است. اين كشور از ايالات متحده ميخواهد كه به توسعه برنامه انرژي هستهاي غيرنظامي رياض كمك كند، نظارت بر انتقال فناوريهاي حساس را كاهش داده و بررسي سرمايهگذاريهاي عربستان در شركتهاي فناوري و زيرساختهاي حياتي امريكا را تسريع بخشد.
اندرو اگزوم، تحليلگر در نشريه آتلانتيك معتقد است كه حتي اگر توافق بسيار مورد انتظار بين ايالات متحده و عربستان سعودي هرگز به نتيجه نرسد، به نظر ميرسد دستكم خبر آن اسراييل را در جامعه بينالمللي منزوي كند. بر اساس گفتوگو با مقامات ارشد سعودي و امريكايي در چند هفته گذشته، با در نظر گرفتن اينكه هنوز جزييات توافق آينده به بيرون درز نكرده است، نميتوان گفت كه با توجه به تعميق روابط تجاري بين دو بازيگر توافق به نفع امريكا باشد يا حتي براي اين بازيگر ضروري باشد. همچنين به نظر متقاعدكننده نيست كه هيچ يك از تصميمگيرندگان ارشد سعودي، به ويژه وليعهد مقتدر رياض باور داشته باشد كه انعقاد معامله امكانپذير است. سعوديها به صراحت گفتهاند كه اسراييل را تنها در صورتي به رسميت ميشناسند كه اسراييل به ايجاد مسير برگشتناپذير براي ايجاد كشوري فلسطين رضايت دهد.
در عين حال سعوديها در حال حاضر به طرز چشمگيري به سياست اسراييل نگاه ميكنند. آنها ميدانند كه تعداد كمي از اسراييليها تمايل دارند كه تشكيل يك كشور فلسطيني را در نظر بگيرند و كتمان نميكنند كه سياستهاي كابينه رژيم اسراييل در سه دهه گذشته تشكيل كشور فلسطيني را در كرانه باختري غيرممكن كرده است. بنابراين از يك سو، سعوديها براي انجام كاري كه يك دهه پيش غيرقابل تصور بود، خود را محق ميدانند؛ گزارهاي كه براي اعتبارشان در جامعه عرب هم با اهميت، از همين رو پادشاهي بر تشكيل كشوري فلسطيني در روند عاديسازي روابط با اسراييل پافشاري كند.
به نظر هدف رياض اين است كه با اين كار هم فشار بر اسراييل را در روند مذاكرات حفظ كند و هم به جايگاه رهبري جهان عرب كه سوداي بن سلمان است، دست يابد. به علاوه در صورت عدم پذيرش رژيم اسراييل با اين خواسته عربستان، رياض چيز زيادي از دست نميدهد و حتي دست در دست واشنگتن، توافقي دوجانبه را رقم خواهد زد كه ميتواند اسراييل را بيش از پيش در منطقه منزوي كند. در واقع به نظر ميرسد كه هم بايدن و هم بن سلمان به اين نتيجه رسيدهاند كه چه با اسراييل و چه بدون آن توافق بين خود را پيش برند. واضح است كه دولت بايدن كابينه نتانياهو را سدي در برابر سياستهاي منطقهاي خود ميداند و به دنبال آن است تا هر چه سريعتر اين كابينه را با كابينهاي دلخواه خود جايگزين كند. در اين صورت تا جاي ممكن تلاش دارد كابينه نتانياهو را هم در داخل و هم خارج منزوي كند. پس به نظر ميرسد ايالات متحده و عربستان سعودي توافقي بالقوه و دگرگونكننده را دستكم روي كاغذ اعلام كنند. اين توافق قطعا با پاسخ منفي اسراييل مواجه خواهد شد.
از سوي ديگر گزينه ديگري هم براي اسراييل و هم عربستان سعودي نيز در پيش است. انتخابات سراسري نوامبر امريكا ميتواند ريلگذاري سياست خارجي واشنگتن را با روي كار آمدن دونالد ترامپ به كلي تغيير دهد. بنابراين چند گزينه براي نتانياهو و بن سلمان وجود دارد. به ابتكار دولت ترامپ بود كه پيمان ابراهيم ميان برخي كشورهاي عرب با رژيم اسراييل منعقد شد. از سوي ديگر، رابطه بن سلمان و دولت بايدن نيز به هيچ روي نزديك نبوده است تا جايي كه رياض روي خود را به اتحادهاي منطقهاي و شرق به رهبري چين و روسيه برگرداند. حمايت ضمني بن سلمان از روسيه در جنگ اوكراين و مخالفتش با افزايش توليد نفت، نشان از آن داشته كه پادشاهي به دولت بايدن بياعتماد است. پس شايد توافق با بايدن تنها پيش زمينهاي براي توافق اصلي و بزرگتر با دونالد ترامپ باشد.
نتانياهو نيز كه ميداند دولت بايدن در تلاش است او را سرنگون كند، با بيم و اميد به انتخابات نوامبر در امريكا مينگرد. در صورت روي كار آمدن ترامپ كه در نظرسنجيها نيز پيشتاز است، نتانياهو ميتواند بر حمايت او دل ببندد. البته بايد گفت كه ممكن است سياست منطقهاي ترامپ نيز تغيير كرده باشد، اما دستكم نتانياهو ممكن است مطمئن باشد كه تلاشي براي سرنگونياش صورت نخواهد گرفت.
دفاع ايالات متحده از اسراييل راهبردي ارزيابي ميشود. ايالات متحده تقريبا يكچهارم بودجه دفاعي اسراييل را تامين ميكند و برنامههاي اضطراري دقيق و تمرين شدهاي براي حفاظت از اين رژيم در مواقع اضطراري دارد. اينكه روزي نيروهاي امريكايي براي دفاع از اسراييل در يك جنگ منطقهاي فراخوانده ميشوند، اجتنابناپذير به نظر ميرسد. اما بايدن نميخواهد در شرايط كنوني در جنگي كه نتانياهو احتمالا ميخواهد در منطقه راه بيندازد، شراكتي داشته باشد. رويارويي مستقيم ايران در برههاي كوتاه با رژيم اسراييل شايد سختترين لحظات دولت بايدن در چند ماه گذشته بوده است. اين رويارويي ميتوانست پاي امريكا را نيز به معركه باز كند، امري كه به هيچوجه در سياست خاورميانهاي بايدن جاي ندارد و به شدت از آن در هراس است.
موانع پيش روي پيمان امنيتي
جيك ساليوان، مشاور امنيت ملي ايالات متحده ايده دولت بايدن در باب توافق دفاعي با عربستان سعودي بدون عاديسازي روابط ديپلماتيك رياض با اسراييل را رد كرد. ساليوان تاكيد كرد كه چشمانداز يكپارچه تفاهم دوجانبه بين ايالات متحده و عربستان سعودي در كنار دو گزاره عاديسازي روابط بين اسراييل و عربستان سعودي و گامهاي معنادار از طرف مردم فلسطين ترسيم شده است. او گفت كه كليت آنچه او ميانديشد، اين است كه «همه اينها بايد با هم جمع شوند و شما نميتوانيد يك قطعه را از بقيه جدا كنيد.» به نظر ميرسد اين ايده جيك ساليوان در حالي مطرح ميشود كه دولت بايدن در عين اينكه نسبت به كابينه نتانياهو بدبين است، نسبت به سنگاندازي اسراييل در مسير هر گونه توافق واشنگتن با رياض نيز آگاهي دارد. در واقع تيم امنيتي بايدن به رهبري ساليوان به خوبي ميداند كه اگر اسراييل از معادله حذف شود، اين امر خود ميتواند مناقشات در منطقه را بيش از پيش به مرحله خطرناكي ببرد. در صورتي كه سرنوشت جنگ در غزه و آينده اين منطقه در هالهاي از ابهام است، واشنگتن هراس دارد كه توافقي بدون تلآويو، رژيم اسراييل را تحريك كند كه معادلات منطقه را پيچيدهتر كند و حتي روابط نزديك اين رژيم با كشورهاي مثل اردن و مصر را نيز تحتالشعاع قرار دهد.
به باور جورجيو كافايرو، مديرعامل شركت آمار و ارقام خليج فارس، به نظر ميرسد اظهارات ساليوان به موافقت ايالات متحده با «گزينه جايگزين» پيشنهادي عربستان سعودي يعني توافق كم اثرتر بين واشنگتن و رياض بستگي دارد. كافايرو معتقد است كه احتمالا كاخ سفيد در تكميل توافقي سه جانبه كه در قابش عاديسازي روابط رياض و تلآويو تعريف شده موفق نخواهد شد. اين تحليلگر ميافزايد كه توافق دوجانبه ميان واشنگتن و رياض نيز آنقدر كم اثر و متزلزل خواهد بود كه نميتواند دوام بياورد و رقباي منطقهاي و فرامنطقهاي واشنگتن همچون ايران، روسيه و چين نسبت به آن واكنش نشان خواهند داد. از سوي ديگر، رژيم اسراييل نيز به توافق بين ايالات متحده و عربستان بدبين است و چون منافع امنيتي خود را با آن در تضاد ميبيند، نسبت به آن واكنش موثر نشان خواهد داد. اين امر ميتواند قمار دولت بايدن لقب گيرد و حتي ضربه مهمي به كاخ سفيد وارد كند. با موفقيت كمي كه در چشمانداز خود دارد، ميتواند عمر سياسي بايدن را به همين دور ختم كند، چراكه اين توافق انرژي ديپلماتيك زيادي ميطلبد و احتمالا با شكست مواجه شود.
به علاوه، رياض در بحبوحه جنگ غزه كه رهبري پادشاهي از آن به عنوان «نسل كشي» ياد ميكند، قرار نبود وارد توافق عاديسازي با اسراييل شود. با توجه به جايگاه افكار عمومي در عربستان و احساسات جريحهدار شده جهان عرب به واسطه نسلكشي در غزه، پيوستن به پيمان ابراهيم براي پادشاهي سعودي بسيار خطرناك و سمي خواهد بود.
ديو ديروش، استاديار دانشگاه دفاع ملي در دانشگاه واشنگتن ديسي معتقد است كه عربستان سعودي يك پادشاهي مطلقه است، اما افكار عمومي در آن به شدت مهم است. رهبري فلسطين و تشكيلات خودگردان فلسطين در ميان سعوديها احترام زيادي ندارند، اما تحقير پيرمردان فاسدي كه بر تشكيلات خودگردان حكومت ميكنند، به معناي چشمپوشي از اقدامات اسراييل در غزه نيست. در حال حاضر افكار عمومي در خليجفارس به شدت از آرمان فلسطين حمايت ميكند. او افزود: با توجه به اتفاقاتي كه در چند ماه گذشته رخ داده است، من نميتوانم منفعتي از به رسميت شناختن اسراييل از سوي عربستان سعودي ببينم كه براي مردم عربستان قابل قبول باشد. در حالي كه نسلكشي در غزه در حال وقوع است، هيچ راهي وجود ندارد كه توافق اسراييل و عربستان رخ دهد.
رويكرد نادرست بايدن
با گذشت بيش از هفت ماه از جنگ غزه، سياست خارجي دولت بايدن در خاورميانه همچنان به شدت بر گسترش دامنه پيمان ابراهيم، حمايت قاطعانه از اسراييل بدون در نظر گرفتن هزينههاي اخلاقي و راهبردي آن و تلاش براي مقابله با نفوذ چين و روسيه در منطقه متمركز است. كاخ سفيد براي متقاعد كردن عربستان سعودي جهت پيوستن به توافق عاديسازي با اسراييل هزينه صرف كرده، بهرغم اينكه چنين توافق ديپلماتيكي در ميان مردم عربستان تا چه حد نامحبوب خواهد بود، اما نشاندهنده اولويتهاي دولت بايدن است.
آنا جيكوبز، تحليلگر ارشد خليجفارس در گروه بحران بينالمللي بر آن است كه تمركز دولت بايدن بر عاديسازي روابط عربستان و اسراييل و حمايت بيقيد و شرط آن از اسراييل، دلايلي حياتي است كه چرا منطقه در حال حاضر در مارپيچي رو به افول و درگيري گرفتار شده است. به باور او، دليل اينكه دولت بايدن در وضعيت دايمي كنترل مناقشات بيشتر است، اين است كه او به جاي پرداختن به منبع اصلي درگيري اسراييل و فلسطين، يعني اشغالگري اسراييل، به گزاره ديگري فكر ميكند. جيكوبز ميافزايد كه روايت دولت بايدن اين است كه چنين توافقي راه را براي راهحل دو كشوري هموار ميكند. اما با توجه به اينكه اكثر سياستگذاران ارشد اسراييلي كاملا با هرگونه حركت به سمت تشكيل كشور فلسطين مخالف هستند، سياست دولت بايدن مسخره است. در نهايت آنگونه كه طرفداران توافق ابراهيم مدام ادعا ميكنند، وارد كردن عربستان سعودي و اسراييل به توافقي ديپلماتيك، صلح پايدار براي خاورميانه به ارمغان نخواهد آورد. امنيت بلندمدت در منطقه زماني قابل تحقق خواهد بود كه مساله فلسطين به شيوهاي عادلانه حل شود كه حقوق بشر، تعيين سرنوشت و كرامت اساسي مردم فلسطين در نظر گرفته شود.
اين تحليلگر مسائل خاورميانه ميافزايد: «اين واقعيت كه عاديسازي روابط عربستان و اسراييل ستون اصلي سياست خاورميانهاي بايدن است، نشان ميدهد كه آنها هيچ علاقه جدي به پرداختن به علل اصلي جنگ كنوني غزه و بيثباتي ناشي از آن ندارند.» جيكوبز گفت: عاديسازي روابط عربستان و اسراييل به مقابله با اشغالگري اسراييل يا حمايت جدي از تشكيل كشور فلسطين كمكي نخواهد كرد.
اولين مساله اين است كه پيمان دفاعي امريكا و عربستان به چه شكل خواهد بود. بهطور رسمي، در مورد اينكه اين توافق به چه شكلي ميتواند باشد، جزيياتي منتشر نشده است. يكي از مقامات وزارت خارجه ايالات متحده در پاسخ به پرسشي درباره ظرفيت چنين پيماني، به نشريه بريكينگ ديفنس گفت كه هدف بلندمدت منطقهاي صلحآميز، باثبات، مرفه و يكپارچه خاورميانه همچنان در كانون توجه سياست خارجي ايالات متحده است. او گفت كه ايالات متحده به بحث در مورد اين موضوعات، از جمله نياز به صلح پايدار بين اسراييليها و فلسطينيها ادامه ميدهد. تمركز فوري واشنگتن بر تضمين آزادي اسراي اسراييلي و آتشبس فوري در غزه باقي خواهد ماند.
علي باكر، استاد دانشگاه قطر و عضو ارشد غيرمقيم در ابتكار امنيت خاورميانه اسكوكرافت شوراي آتلانتيك، توافق بالقوه ايالات متحده با عربستان سعودي را «مبهم و كلي» توصيف كرد. او معتقد است كه بر اساس اطلاعات در دسترس عموم، به نظر ميرسد اين توافق شامل پيشنهاد پيماني دفاعي به رياض شبيه به توافقي است كه ايالات متحده با كره جنوبي منعقد كرده است. در اين پيمان، واشنگتن متعهد به دفاع از حاكميت ارضي عربستان در برابر تهديدات خارجي خواهد بود. با اين حال، باكر گفت كه ايالات متحده از ضمانت دفاعي متقابل مندرج در ماده 5 ناتو كوتاه ميآيد. او افزود كه چنين پيشنهاد دفاعي محدودي با خواستههاي عربستان سعودي مطابقت ندارد و ممكن است براي محيط پيچيده امنيتي خاورميانه مناسب نباشد. دليل اين امر اين است كه در منطقه بازيگران مسلح غيردولتي نقش بسزايي دارند و محاسبات بازدارندگي سنتي چندان موثر نيستند.
كريستين الكساندر، رييس برنامه امنيت بينالمللي و تروريسم در انديشكده ترندز ريسرچاند ادوايزوري، مستقر در امارات گفت كه بر اساس چنين پيمان دفاعي، ايالات متحده تضمينهاي امنيتي را به عربستان سعودي ارايه خواهد كرد كه ممكن است شامل تعهداتي براي دفاع از پادشاهي سعودي در صورت تهديدهاي خارجي باشد. اين توافق همچنين ميتواند به عربستان سعودي امكان دسترسي به فناوري پيشرفته نظامي امريكا را بدهد كه قبلا محدود شده بود. اين امر ميتواند قابليتهاي دفاعي پادشاهي سعودي را به ميزان قابل توجهي افزايش دهد.
از طرف ايالات متحده، آلترمن به بريكينگ ديفنس گفت كه واشنگتن به عنوان بخشي از توافق، «محدوديتهايي در تعامل با چين» درخواست خواهد كرد. به گفته بلومبرگ، محمد بن سلمان، فناوري چين را از حساسترين شبكههاي كشورش در ازاي سرمايهگذاريهاي عمده ايالات متحده در هوش مصنوعي و محاسبات كوانتومي محدود ميكند و از امريكا براي ايجاد برنامه هستهاي غيرنظامي خود كمك ميگيرد.
موضوع ديگري كه تحليلگران مطرح ميكنند، موارد لجستيكي است. ايالات متحده به راحتي توافقنامههاي دفاعي رسمي ايجاد نميكند و سعوديها ميخواهند چيزي محكم و مكتوب با تضمينهاي موثق به دست آورند. ايالات متحده با بسياري از كشورها پيمان دفاعي ندارد. اين كشور با كشورهاي عضو ناتو پيمان دفاعي متقابل دارد. آلترمن گفت: اما ايده پيمان دفاعي مكتوب چيزي نيست كه ايالات متحده بهطور معمول بدان تن دهد. او افزود كه سعوديها ميخواهند تا آنجا كه ميتوانند به توافق مكتوب امريكا براي دفاع از پادشاهي تحت شرايط مختلف نزديك شوند. بنابراين هر گونه پيمان دفاعي با عربستان سعودي به احتمال زياد باعث ايجاد نگراني در ميان برخي قانونگذاران امريكايي خواهد شد كه دولت عربستان سعودي را شريكي غيرقابل اعتماد ميدانند و از سوابق حقوق بشري و دخالت آن در درگيري يمن انتقاد ميكنند.