خسته از اين سوهان روح كه فوتبال صدايش ميزنيد
خدا را شكر به پايان ليگ نزديك شديم
خدا را شكر ليگ ايران در حال تمام شدن است! اين سوهان روح! اين مجموعه خشونتهاي فيزيكي و كلامي آغشته به فساد! اين چيزي كه قرار است سرگرممان كند، اما تبديل شده به عذاب اليم!
خدا را شكر چند وقت از شر مصاحبههاي برخي مربيان و بازيكنان در امان هستيم. خدا را شكر تا چند روز حملات به خانواده داوران را در صفحات مجازي نميبينيم. خدا را شكر ميرويم درگير يورو 2024 و بعد هم المپيك ميشويم تا همه آنچه بابت ليگ داخلي روي دلمان مانده است را بشورد ببرد پايين.
جملات تكراري است، چون اتفاقات فوتبال ايران تكراري است. نتيجهگيريها ثابت است، چون مقدمه همان است كه هميشه بوده. همه چيز در حالتي چسبناك و تكرارشونده مدام از نو رقم ميخورد. مثلا كسي هست كه تصور كند جواد نكونام و دستيارانش بعد از تساوي مقابل نساجي و شنيدن خبر صدرنشيني رقيب امكان داشت جور ديگري حرف بزنند؟ اظهر من الشمس بود كه الان نكونام و تيم همراهش به صورت هماهنگ ميآيند جلوي دوربين و ميگويند سر ما بريده شده و ميخواهند رقيب قهرمان شود يا كسي در ميان شما پيدا ميشود كه نميدانست بعد از اعلام نام موعود بنياديفر به عنوان داور ديدار پرسپوليس و شمسآذر صفحات هواداري با هماهنگي بالادستيهاشان ميريزند سر اين بنده خدا؟ همه چيز واضح است. همانطور كه قبل از اعلام رسمي پرونده فساد همه به صورت شهودي ميدانستند زير پوست فوتبال چه خبر است. همه ميدانستند خبري هست و فقط نميدانستند چطور ثابت كنند تا اينكه بالاخره يك نهاد نظارتي-امنيتي كار را در آورد.
بدبختي اينجاست كه همين افراد، همين بازيكنان و مربيان و مديران قطار قطار ادعا دارند. يكي لاليگايي است و يكي توانسته رقيب را جوري بسوزاند كه هرگز فراموش نشود. يكي از دورتموند پيشنهاد داشته و نرفته و ديگري با اينفانتينو رفيق صميمي است. بعد كه به دستاوردهاشان نگاه ميكني همه هيچ است و پوچ! يكي نيست به اين دوستان بگويد كلاهتان را بالاتر بگذاريد، چون ليگ ايران بين كشورهاي آسيايي ششم است! پايينتر از عربستان و كره و ژاپن و امارات و قطر! تيمهاي ملي هم كه هيچ! نتايجش را در جام ملتها و انتخابي المپيك و مسابقات قهرماني جوانان آسيا ديديم.
اگر ليگ تمام شود با شروع ليگ در سال آينده شرايط بهتر ميشود؟ قطعا نه! تا وقتي شكل مديريت فوتبال در همه وجوه عوض نشود و همان آدمهاي تكراري در راس كار باشند، اين داستان تكرار و تكرار ميشود. شايد هم هر سال بدتر از سال گذشته. اين را تجربه ثابت كرده است.
از همين امروز كه هفته بيستونهم رقابتهاي ليگ شروع ميشود تا روز شنبه كه قرار است هفته پاياني مسابقات برگزار شود، به شما قول ميدهيم شاهد انواع و اقسام جنجالها، خشونتها، اتهامات و فرافكنيها خواهيم بود. اصلا هم تفاوتي نميكند كدام تيم صدر باشد و كدام تيم ذيل. فرقي ندارد كدام تيم قهرمان ميشود و كدام تيم سقوط ميكند. همانطور كه گفته شد اينها روندهاي تكراري فوتبال ايران است كه در يك جامعه تحت فشار، شرايط را هر روز سخت و سختتر ميكند. هواداران را به جان هم مياندازد تا جايي كه يك نفر ميآيد و مينويسد آقاي فلاني! حواست باشد كه فردا اگر يك سوت اشتباه بزني خودت و زن و بچهات در دسترس هستيد! و هزاران نفر هوادار هم لايك ميكنند.
فقط اميدواريم اين چند روز باقيمانده هم هر چه سريعتر تمام شود. البته ضمن خوشحالي براي اينكه دو تيم استقلال و پرسپوليس از جام حذفي كنار رفتهاند و در بازيهاي باقيمانده اين جام سطح تنش حتما بسيار پايينتر خواهد بود.
براي فصل بعد هم واقعا مشخص نيست چه ميشود كرد. آن پيشنهادي كه بالاتر نوشتيم يعني تغيير شكل مديريت فوتبال در همه وجوه كه قطعا ممكن نيست. اما شايد بشود كارهايي كرد. اگر ارادهاي باشد...