«اعتماد» دو روز نخست ثبتنامهاي انتخاباتي و صفآرايي نامزدهاي بالقوه طيفهاي مختلف را بررسي ميكند
شطرنج انتخاباتي
علي لاريجاني و سعيد جليلي با حضور در وزارت كشور در انتخابات ثبتنام كردند
مهدي بيكاوغلي| در پايان دومين روز ثبتنامهاي انتخاباتي پازل نامزدهاي انتخاباتي هر دو جناح اصلي كشور شامل اصلاحطلبان، اصولگرايان و نيروهاي ميانه در حال تكميل شدن است. حساسيت در انتخابات تيرماه 1403 به اندازهاي بالاست كه شطرنجي در پشت صحنه ميان راهبران هر كدام از جناحها آغاز شده است. كوچكترين اشتباهي در اين ميان ممكن است، تبعات جبرانناپذيري براي طيفهاي سياسي راست، چپ و ميانه به دنبال داشته باشد.
«اعتماد» طي سلسله گزارشهاي تحليلي در روزهاي گذشته از چهرههايي چون محمد شريعتمداري، مسعود پزشكيان، اسحاق جهانگيري، سيد محمد صدر و محمدرضا عارف به عنوان مهمترين چهرههاي اصلاحطلب و افرادي چون علي لاريجاني از بخش ميانه و نامهايي چون سعيد جليلي، علي زاكاني و...به عنوان نامزدهاي نامآورتر ذيل طيفهاي اصولگرا نام برد. آخرين اخبار نشان ميدهد اغلب اين چهرهها يا در انتخابات رياستجمهوري ثبتنام كردهاند يا در شرف ثبتنام كردن قرار دارند. تا عصر روز جمعه و طي 2روز نخست ثبتنامهاي انتخاباتي از ميان افراد شناخته شده اصولگرا، سعيد جليلي و از طيف ميانه هم علي لاريجاني براي ثبتنام راهي وزارت كشور شدند. در كنار اين افراد برخي ديگر از چهرههاي سياسي مانند مصطفي كواكبيان و عبدالناصر همتي (اصلاحطلب)، محمدرضا صباغيان (مستقل)، قدرتعلي حشمتيان (مستقل) و عباس مقتدايي (اصولگرا) در روز نخست و نامهايي چون محمود احمديبيغش (نزديك به احمدينژاد) و محمد خوشچهره (مستقل) ذيل افراد ثبتنامكننده قرار گرفتند. يكي از حاشيههاي ثبتنام سعيد جليلي مرتبط با حضور اميرحسين ثابتي، نماينده مجلس دوازدهم در معيت او بود. حضوري كه اين پرسش را در ميان خبرنگاران ايجاد كرد كه آيا باز هم قرار است از ظرفيتهاي مجلس براي تبليغات سوءاستفاده شود؟!
اصلاحطلبان و دوري از تجربه سال84
هر اندازه كه نزديك شدن به حماسه دوم خرداد 76، طيفهاي اصلاحطلب را سر شوق ميآورد و به آنان يادآور ميسازد از چه ظرفيت قابل توجهي براي بسيج افكار عمومي بهرهمند هستند، نزديك شدن به رخدادهاي تيرماه 84 نيز براي آنان حاوي خاطرات تلخ و دردآور است. انتخابات دوره نهم رياستجمهوري كه اصلاحطلبان نه به دليل قدرت حريف، بلكه از راهبردهاي اشتباه خود دچار آسيب شده و سكان هدايت ساختار اجرايي كشور را از كف دادند. در روزهاي پاياني هفته حسين مرعشي نسبت به تكرار حوادث سال84 در طيف اصلاحطلب هشدار داد و خواستار توجه همه جريانات به اين مهم شد. حدفاصل سالهاي84 تا 92 است كه ايران از سوي سازمان ملل با تحريمهاي گسترده و همهجانبه مواجه شده و ذيل فصل هفتم شوراي امنيت سازمان قرار گرفت. در حوزههاي اقتصادي هم تصميمات غيركارشناسي مانند طرح مسكن مهر، طرح بنگاههاي زودبازده و هدفمندسازي يارانهها باعث اتلاف 700ميليارد دلار از دارايي ايران ميشود. مبتني بر چنين پيشينهاي است كه چهرههاي اصلاحطلب، نسبت به عدم تكرار تجربه انتخاباتي سال 84 هشدار داده و از همه طيفهاي اصلاحطلب ميخواهند كه واقعگرايي را سرلوحه تصميمات خود قرار دهند.
چرا اصلاحطلبان نگران تكرار حوادث سال 84 هستند؟
اما مگر در سال 84 چه اتفاقي رخ داد كه اصلاحطلبان در هر انتخاباتي از آن ياد كرده و كنشگران سياسي طيف خود را از تكرار آن برحذر ميدارند؟ بررسي نحوه كنشگري جناح چپ در انتخابات نشان ميدهد هر زمان كه جريان اصلاحطلب از تشتت و چندگانگي دوري كرده و ذيل يك هدف، هماهنگ عمل كردهاند، با اقبال عمومي جامعه مواجه شده و فاتح آوردگاههاي انتخاباتي شدهاند. در سال 84 اما اينگونه نبود، اصلاحطلبان كه طي حدودا 8سال منتهي به سال84 اكثر كرسيهاي انتخاباتي را فتح كرده بودند، گرفتار نوعي ايدهآليسم و راديكاليسم در عرصه سياسي شدند. اين تصور در برخي جريانات اصلاحطلب وجود داشت چنانچه هر فردي را معرفي كنند مردم به او راي ميدهند. در چنين فضايي، جبهه مشاركت مصطفي معين را به عنوان نامزد نهايي خود معرفي كرد و از سوي ديگر مهدي كروبي به عنوان يكي از ليدرهاي اصلي جناح چپ وارد ميدان شد. در كنار اين دو چهره، آيتالله هاشميرفسنجاني هم احساس تكليف كرد و راهي وزارت كشور شد. اين اما همه ماجرا نبود، محسن مهرعليزاده كه در زمان دولت دوم خاتمي، در شمايل رييس سازمان تربيت بدني فعاليت ميكرد دچار اين تصور شد كه حضورش در حوزه ورزشي چنان محبوبيتي را براي او شكل داده كه ميتواند فاتح آوردگاه نهم رياستجمهوري شود!
تنها يك مسير براي برد اصولگرايان
با اين انشقاق و تشتت بود كه اصلاحطلبان ماراتن انتخابات را در برابر حريفي كه ضعفهاي جديد در برابر آنان داشت، آغاز كردند. اصولگرايان در آن برهه با نامهايي چون محمدباقر قاليباف، علي لاريجاني و البته محمود احمدينژاد وارد ميدان شدند. اتاق فكر اصولگرايي به خوبي ميدانست كه اگر امكاني براي توفيق وجود داشته باشد، از دل انشقاق جريان رقيب ميگذرد. بر اساس چنين رويكردي بود كه جناح راست در خفا از تاييد صلاحيت مصطفي معين با حكم حكومتي استقبال كرده و آن را باعث ريزش آراي نامزدهاي بالقوه رقيب دانستند. پايان انتخابات اما به نفع جناح راست رقم خورد. در نهايت مشخص شد اگر 4ميليون راي معين و بيش از يك ميليون راي مهرعلیزاده به سبد چهرههايي چون كروبي يا هاشمي سرازير شده بود، اصلاحطلبان در همان دوره نخست انتخابات، سند ساختار اجرايي را به نام كروبي يا هاشمي زده بودند. اما اين تصميمات معقول به دليل تصورات ايدهآليستي يا رويكردهاي راديكاليستي برخي جريانات در اين طيف رخ ندادند تا اصولگرايان از شكاف ايجاد شده در جناح چپ بيشترين بهرهبرداري را كرده و در وهله نخست احمدينژاد را به دور دوم و نهايتا به راس قله اجرايي برسانند. بر اين اساس است كه در اين برهه از انتخابات به همان اندازه كه معرفي و ثبتنام نامزدهاي كاريزماتيك در جريان اصلاحطلب واجد اهميت است، به همان اندازه نيز عدم ثبتنام و ورود چهرههاي فاقد پايگاه راي داراي اهميت است.
ميانهروها با تاكسي اينترنتي ميرسند
«علي لاريجاني در انتخابات ثبتنام كرد.» اين خبري است كه روز گذشته روي خروجي بسياري از خبرگزاريها قرار گرفت. لاريجاني اما قبل از ثبتنام در روز پنجشنبه توييتي منتشر كرد و در آن نوشت: «بدون شما به مقصد نميرسيم.» او روي نقشه يك مبدا و دو مقصد را مشخص كرده كه با مردم ميتواند به آن دو برسد.به نظر ميرسيد مقصود لاريجاني از مبدا اول، وزارت كشور جهت ثبتنام در انتخابات و بعدي پاستور، كاخ رياستجمهوري بود! يك روز علي لاريجاني راهي وزارت كشور شد و زماني كه با پرسش خبرنگاران در وزارت كشور درباره مفهوم اين توييت مواجه شد، گفت: «چيزهاي مهمتري در آن توييت بود!» انتشار توييت لاريجاني اما واكنش اميرحسين ثابتي، نماينده مجلس دوازدهم را در پي داشت. ثابتي توييت لاريجاني را بازنشر كرد و نوشت: «هيچ رانندهاي سفر شما را قبول نكرد.» اين پايان ماجرا نبود، محمدجواد آذريجهرمي، وزير سابق ارتباطات، واكنش ثابتي به كانديداتوري لاريجاني را با طعنهاي معنادار پاسخ داد.آذريجهرمي در توييتي نوشت: «كاسب افزايش هزينه سفر نباشيد...» واكنش چهرههاي اصولگرا به نامزدي لاريجاني، زمزمههايي را ميان فعالان سياسي و كاربران ايجاد كرد كه اصولگرايان در غياب نامزدي كاريزما نگران تحركات ميانهروها و اصلاحطلبان هستند.
اصولگرايان فاقد نامزد اثرگذار
كافي است به نامهاي بالقوه موجود در طيف اصولگرا نگاهي شود تا مشخص شود اين طيف تا چه اندازه از رييسي و فقدان چهره كاريزماتيك رنج ميبرد. آخرين اخبار حاكي از آن است كه قاليباف در سنگر پارلمان باقي ميماند و راهي انتخابات نميشود. ديگر نامزد بالقوه اصولگرايان هم احمدينژاد است كه بعيد است از ديوار بلند ردصلاحيتها عبور كند. تنها چهرههاي باقيمانده براي اين جريان، جليلي و فتاح خواهد بود. سعيد جليلي بارها در شمايل نامزد جبهه پايداري و جناح راست وارد ميدان انتخابات شده است، اما هربار يا با راي اندك مردم مواجه شده يا در ميانه راه به نفع ساير نامزدهاي اين طيف از چرخه رقابت خارج شده است. اين سومين تجربه انتخاباتي جليلي است، اما تغييري در ميزان اقبال عمومي به او ايجاد نشده است. برخي تحليلها حاكي از آن است كه احمدينژاد هم خود شخصا قصد ثبتنام دارد و هم 2نامزد پوششي را براي ثبتنام به ميدان فاطمي گسيل ميكند تا در صورت تاييد صلاحيت نامزدهاي پوششي از آنها دفاع كرده و در دولت احتمالي آنها سمت معاون اولي را داشته باشد! در اين كشاكش به نظر ميرسد، تنها شانسي كه اصولگرايان براي توفيق در انتخابات در برابر دارند، ردصلاحيت گسترده همه طيفهاي رقيب اعم از چهرههاي اصلاحطلب و ميانهرو است. در اين صورت هم انتخابات با مشكل عدم مشاركت مردم مواجه شده و تبعات خسارتباري براي نظام حكمراني ايجاد ميكند. در پايان دومين روز ثبتنامهاي انتخاباتي و در شرايطي كه طيفهاي اصلاحطلب، اصولگرا و ميانهروها هر كدام يك نامزد ثبتنامي داشتهاند، فعالان سياسي مهياي روز سوم ثبتنامها ميشوند. آوردگاهي كه پيچيدگيهاي خاصي داشته و مانند شطرنج ميان طيفهاي مختلف در حال انجام است.