نگرانم؛ پس نامزدم
يا اختيارات آنان را براي رفع خطر كافي نميدانند والا هيچ دليل ديگري براي عدم حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي وجود ندارد. چون مردم بيش از همه و بهويژه بيش از مديران رسمي نگران آينده كشور و فرزندان خود هستند.
بنابراين فارغ از اينكه نگراني مزبور تا چه اندازه واقعيت داشته باشد وظيفه حكومت است كه به اين نگراني كه بازتابي از نگراني مردم است، توجه كند و در مقام رفع آن برآيد، زيرا مردم بر اساس همين نگاه خود عمل ميكنند، حتي اگر اين نگاه درست نباشد - كه البته به نظر من نيز درست است - زيرا به جز شواهد عيني، بخشهاي گستردهاي از جامعه با اين گزاره همسو و همنظر هستند. بنابراين براي روشن شدن ماجرا همه نامزدهاي انتخاباتي بايد به اين پرسش پاسخ بدهند كه آيا با ادامه وضع موجود، نگران ايران و آينده آن هستند يا خير؟ اگر پاسخ خير است، يعني با ادامه سياستهاي كنوني هيچ نگراني ويژهاي از آينده كشور ندارند؟ اين را مردم بايد متوجه شوند كه نسبت هر نامزدي با سياستهاي جاري در سه سال گذشته چيست؟ ولي اگر براي آينده ايران نگران هستند، آنگاه بايد توضيح بدهند كه چه چيز آنان را نگران كرده است؟ چرا اين مساله نگرانكننده است؟ سياستها و برنامههاي او براي رفع اين نگراني چيست؟ همچنين در ميان انواع مسائل و موضوعات نگرانكننده، اولويت را به كدامها ميدهد؟ بايد در اين باره فراتر از وعده دادن، برنامه روشن دهد و مشخص كند كه آيا اين وعده در چارچوب اختيارات و امكانات رياستجمهوري هست يا خير؟ با كدام نيروي سياسي و اجتماعي ميخواهد اين مسائل را حل كند؟ يكي از علل مهم عدم مشاركت مردم در انتخابات همين وعدههاي غيرشفاف و فراتر از امكانات و تواناييهاي قانوني رييسجمهور است كه در عمل نيز اجرايي نميشود. به همين علت است كه بسياري از مردم معتقدند، فرق نميكند كه چه كسي رييسجمهور شود؛ چون اصلاح روندهاي جاري در كشور فراتر از اختيارات رييسجمهور است. اميدواريم كه اين انتخابات شرايطي را فراهم كند كه حداقل بخشي از نگرانيهاي مردم نسبت به آينده ايران برطرف شود.