دربارهی کتاب چند گفتار دربارهی نسخههای نهج البلاغه
اميرحسين خداپرست
شكي نيست كه مرجع عمده مسلمانان در طول تاريخ قرآن بوده است. با اين حال براي شيعيان - كه امامت را رسالتي در امتداد نبوت تلقي ميكنند- كلام امامان نيز همچون سنت نبوي و آيات قرآني حجيت دارد. به همين دليل، مجموعههاي روايي ائمه شيعه مورد ارجاع فقها و متكلمان اين مذهب بوده است. در اين ميان «نهجالبلاغه» وضعيتي خاص دارد. اين كتاب، كه مجموعهاي از خطبهها و نامهها و گزينگويههاي امام اول شيعيان است اين كتاب براي قرنها چندان مورد توجه نبوده است، به گونهاي كه برخي متفكران معاصر، كساني مانند سيدمحمود طالقاني و مرتضي مطهري، به اين بيتوجهي اعتراض كردهاند، براي احياي آن كوشيدهاند و بر آن بودهاند كه قدر و قيمت اين كتاب و مضامين آن را نبايد با ميزان توجه حوزههاي علميه يا فقها به آن سنجيد.
گرچه اعتراضها به اين بيتوجهي به نهجالبلاغه در چند دهه گذشته همچنان نتوانسته است آن را چنانكه بايد كانون توجه قرار بدهد، دستكم موجب شده است پژوهشها درباره آن رونقي بيشتر بيابند؛ پژوهشهايي كه گاه به انتشار ترجمههاي جديدي از آن انجاميدهاند (مانند ترجمه ادبي و پرآوازه سيدجعفر شهيدي يا ترجمه عبدالمحمد آيتي) گاه در محتواي اين كتاب كاويدهاند و مضاميني مانند نسبت انسان و آفريدگار، وظايف اخلاقي انسان، كرامت انسان، حقوق و تكاليف مدني او و مانند اينها را در پرتو آن بررسي كردهاند (مانند آثار و گفتارهاي برخي نوانديشان ديني) و گاه نيز به نسخههاي گوناگون اين كتاب و استنادها و مأخذ تاريخي آن پرداختهاند.
كتاب «چند گفتار درباره نسخههاي نهجالبلاغه» نوشته محمدكاظم رحمتي، پژوهشگر شناخته شده تاريخ و فرهنگ اسلامي و عضو هيات علمي بنياد دایرهالمعارف اسلامي، كتابي از سنخ اخير است. اين كتاب پيشتر با عنوان درآمدي بر شناخت نسخههاي نهجالبلاغه از سوي انتشارات دانشگاه بينالمللي مذاهب اسلامي منتشر شده بود. اينك رحمتي با ويرايش دوباره و افزودن نكاتي جديد به متن، كتاب را با عنواني تازه از طريق همين انتشارات به چاپ رسانده است.
چند گفتار درباره نسخههاي نهجالبلاغه، چنانكه از نام آن پيد است، حاوي نكات توضيحي كوتاهي درباره مستندات نهجالبلاغه است. كتاب با درآمد نويسنده به موضوع آغاز ميشود و در آن توضيح ميدهد كه «كتاب نهجالبلاغه يكي از آثاري است كه نسخههاي خطي بيشماري از آن باقي مانده است كه بحث از خود نسخهها و دستهبندي آنها ميتواند موضوع مطالعات مستقلي باشد.» او ميگويد برخي از نسخههاي كنوني از روي نسخههايي كتابت شدهاند كه اكنون ديگر موجود نيستند؛ برخي ديگر در دو جزو نوشته شدهاند و برخي ديگر اساسا موضوع كار هنري و تذهيب و خوشنويسي بودهاند. همچنين برخي نسخهها به نوعي بيانگر نحوه توجه عالمان شيعه به نهجالبلاغه بودهاند؛ برخي ديگر حاوي ترجمه بودهاند و برخي هم به محل كتابت اشاره داشتهاند. اين همه موجب ميشود كه بتوان اين نسخهها را به شيوههاي متفاوت دستهبندي كرد. كاري كه رحمتي در نكات متعدد و به نسبت كوتاه خود در چند گفتار درباره نسخههاي نهجالبلاغه كرده است: «تلاشي است در جهت معرفي معيارهاي شناخت نسخههاي مادر در روند كتابت و استنساخ نسخههاي نهجالبلاغه در طول تاريخ.» او به سابقه اين كار نيز اشاره ميكند. براي نمونه به تلاشهاي آقابزرگ تهراني ارجاع ميدهد كه در «الذريعه الي تصانيف الشيعه و طبقات اعلام الشيع» به معرفي نسخههايي از نهجالبلاغه پرداخته كه خود آنها را ديده است. همچنين، به مقالاتي از عبدالعزيز طباطبايي و كاظم شانهچي اشاره ميكند كه در آنها بخش مهمي از نسخههاي نهجالبلاغه معرفي شدهاند. نتيجه اين تلاشها و نيز تأملات خود رحمتي دست يافتن به چند نسخه مادر است كه با كمك آنها ميتوان تصحيحهايي جديد از نهجالبلاغه به دست داد.
بنا بر آنچه گفته شد، چند گفتار درباره نسخههاي نهجالبلاغه عمدتا به معرفي و ارزيابي نسخههاي دستيافته از نهجالبلاغه اختصاص دارد. با اين حال، كتاب از طرح نكاتي مستقل از نسخهشناسي درباره نهجالبلاغه خالي نيست. براي نمونه، درباره شرح حال سيدرضي، گردآورنده نهجالبلاغه شاگردان سيدرضي و نقششان در روايت آثار او، شرح حال برخي راويان و شارحان قديمي نهجالبلاغه مانند مرتضي بن سراهنگ مرعشي رازي، صدرالدين علي بن ناصر حسيني، كمالالدين حيدر حسيني، يحيي بن سعيد حلي هذلي، قاضي نعمان، ابن اخوه، ابن نازويه قمي ميتوان نكاتي را در كتاب مطالعه كرد.
با اين توضيح مختصر، روشن است كه چند گفتار درباره نسخههاي نهجالبلاغه احتمالا چندان به كار مبتديان و كساني كه قصد آشنايي با نهجالبلاغه يا مضامين آن را دارند، نميآيد؛ اين كتاب بيشتر مناسب كساني است كه به صورت تخصصي به كار تصحيح يا نسخهشناسي يا پژوهش در اسناد و مآخذ نهجالبلاغه علاقه دارند يا مطالعاتي پيشين در اين زمينه داشتهاند. چنين كساني ميتوانند در اين كتاب شاهد تلاش نويسنده براي بررسي نسخههاي نهجالبلاغه و امكان دست يافتن به چند نسخه مادر از آن باشند، نسخههايي كه رحمتي آنها را شامل نسخه نيشابوري به روايت يعقوب بن احمد قاري و فرزندش حسن، نسخههاي يمني - زيدي (نسخه مهاجر) و نسخههاي وابسته به ابوالرضا راوندي ميداند. انتشارات دانشگاه مذاهب اسلامي متن مهمترين نسخههاي خطي نهجالبلاغه را نيز در قالب يك ديويدي ضميمه كتاب كرده است.