تئاتر «هُلپ» در اهواز براي شصتمين و آخرين اجرا به روي صحنه رفت كه به موضوع زندگي دهه شصتيها و مشكلات آن دوره ميپردازد. نمايشنامهاي قدرتمند و تاثيرگذار است كه عمق محروميتها و سختيهاي اين نسل را بهتصوير ميكشد.
اين تئاتر با پرداختن به مشكلاتي چون محروميت در مناطق اهواز، تبعات جنگ، كمبود امكانات، نبود سرگرميها و سيستمهاي آموزشي ناكارآمد توانسته است بازتابدهنده واقعيتهاي تلخ زندگي دهه شصتيها باشد.
مرگِ كودك در فاضلاب
داستان تئاتر حول محور پنج جوان دهه شصتي از منطقه كوت عبدالله ميچرخد. اين جوانان در محيطي بهشدت محروم و با مشكلات عديدهاي بزرگ ميشوند. در يكي از تاثيرگذارترين صحنههاي نمايش، غرق شدن يك كودك در فاضلاب به تصوير كشيده ميشود كه باعث توقف يك دقيقهاي نمايش به احترام آن كودك شد و نواي لالايي عربيه «دللول يالولد يبني»پخش شد. اين صحنه نه تنها احساسات مخاطبان را برانگيخت، بلكه نشاندهنده واقعيت تلخ زندگي در اين مناطق محروم بود.
آسيه آباد و خاطرات محرم
نمايش به خاطرات جوانان در ماه محرم در منطقه آسيهآباد نيز پرداخته است. نواي سنج و دادم و سينهزني بوشهري به خوبي فضاي سنتي و مذهبي اين منطقه را به تصوير كشيده و به نوعي هويت فرهنگي و اجتماعي اين جوانان را نشان ميدهد. همچنين، داستان آسيه كه زمينهاي منطقه را به مردم وقف كرد و نام منطقه به آسيهآباد تغيير يافت، به تاريخچه و ارزشهاي فرهنگي اين منطقه اشاره دارد. اين بخش از نمايش به نوعي تجليل از گذشتگان و بيان اهميت همبستگي اجتماعي است.
نقد اجتماعي
اين تئاتر به وضوح سيستمهاي غلط آموزشي و نبود امكانات سرگرمي در دهه شصت را نقد ميكند. جوانان دهه شصتي در محيطي رشد كردند كه فرصتها و امكانات لازم براي رشد و شكوفايي استعدادهايشان وجود نداشت. نمايش، اين جوانان را نشان ميدهد كه در زندان پير ميشوند و به تعبيرِ بازيگران، در نهايت لابهلاي نخلستانها ميلوليدند كه اين تصويرنمادي از سرگرداني و بيهدفي آنان است.
تعامل با تماشاگران
يكي از جذابترين بخشهاي اين تئاتر، استفاده از تماشاگران به عنوان مشاركتكنندگان در نمايش است. اين رويكرد تعاملي به مخاطبان اين پيام را ميدهد كه آنها تنها بيننده نيستند، بلكه بخشي از اين داستان و واقعيتهاي اجتماعي هستند. اين تكنيك نه تنها جذابيت نمايش را افزايش ميدهد، بلكه باعث ميشود تماشاگران بهطور عميقتري با مشكلات مطرح شده ارتباط برقرار كنند.
تئاتر زندگي دهه شصتيها در اهواز، با پرداختن به مسائل و مشكلات واقعي اين نسل و استفاده از تكنيكهاي نمايشي تعاملي، توانسته است يك اثر هنري تاثيرگذار و بهيادماندني خلق كند. اين نمايش نهتنها بازگوكننده داستانهاي تلخ و شيرين زندگي جوانان دهه شصتي است، بلكه به نقد اجتماعي شرايط آن دوره ميپردازد و با ايجاد حس همبستگي و مشاركت، تماشاگران را به تفكر وادار ميكند. از اين رو، ميتوان گفت اين تئاتر گامي مهم در جهت آگاهيبخشي و انعكاس واقعيتهاي اجتماعي به شمار ميآيد.
امكانات ابتدايي
نبود سالنهاي استاندارد براي نمايش تئاتر در اهواز و گرماي بالاي سالن، از مشكلات جدي است كه تاثير منفي بر تجربه تماشاگران دارد. در تئاترِ «هُلپ» كه به تازگي در اهواز برگزار شد، اين معضل به وضوح ديده شد. سالن نمايش فاقد تهويه مناسب بود و دماي بالا باعث رنجش و ناراحتي بينندگان شد.
اين شرايط نامناسب نه تنها تمركز و لذت بردن از تئاتر را براي مخاطبان دشوار ميكند، بلكه به كيفيت كلي اجرا نيز لطمه ميزند. بازيگران و عوامل اجرايي نيز در چنين شرايطي نميتوانند بهترين عملكرد خود را ارايه دهند. نبود زيرساختهاي مناسب براي هنر تئاتر در شهري مثل اهواز، نشاندهنده بيتوجهي به نيازهاي فرهنگي و هنري جامعه است و ضرورت اقداماتي براي بهبود اين وضعيت را دوچندان ميكند.
بهبود زيرساختهاي تئاتري و تامين سالنهاي استاندارد با تهويه مناسب و امكانات مطلوب ميتواند تجربه تماشاگران را بهبود بخشد و به ارتقاي سطح فرهنگي و هنري شهر كمك كند. مسوولان فرهنگي بايد اين مساله را جدي بگيرند و با سرمايهگذاري در اين بخش، شرايط بهتري براي نمايش و تماشاي تئاتر فراهم آورند.
گفتني است، نمايش هُلپ تازهترين اثر از مجتبي رستميفر و گروه تئاتر «آماتور » است. مجتبي رستميفر كه پيش از اين آثاري چون «تاكسيدرمي»، «مرثيهاي بر قتل ژوليوس سزار و چند مرغ از سيمرغ» و «همه فرزندان مكبث» را به صحنه برده اينبار با اجراي تازهترين اثر خود پذيراي تماشاگران اهوازي و خوزستاني خواهد بود.
عوامل اين نمايش شامل نويسنده و كارگردان، مجتبي رستميفر و بازيگران شامل، حسين كيان، رضا چهرازي، آرمين تدين، مهدي رباني، پارسا اميني، محمدامين سراجپور، محمد عنايتزاده و مهديار رستميفر هستند.