كم شدن مشكلات مردم سم مهلك مخالفان اصلاحات
جعفرگلابي
چند روز پيش يكي از دوستان زنگ زد و ضمن اظهار سخناني كه اين روزها راجع به بيفايده بودن شركت در انتخابات درفضاي مجازي و برخي محافل مطرح است، كنايه ميزد كه حالا چه چيزي به شما ميرسد كه اينچنين به تب وتاب افتادهايد!؟ ابتدا خيلي متاسف شدم كه وي با دانستن سوابق بنده درانتخابات مختلف و اوضاع اقتصادي نابسامان بازهم خيالات كرده بود وازتلاشهاي اميدوارانه پرهيز ميداد! شوربختانه چنان فضاي سوداگري وانتفاع شيوع يافته است كه گويي در شرايط سخت و مملو از نگراني براي كشورهم كوششهاي ميهندوستانه توجيه عقلي ندارد وموجب تعجب و بسياري ازاوقات ناشي ازسادگي تلقي ميشود.البته روشن است كه درهر انتخاباتي عدهاي مترصد جهت بادند تامتاعي كسب كنند يا مقامي به دست آورند. ولي جالب است كه دردمندان بلا حتي در بهترين حالتهايي كه به وجود آمده يا ميآيد نصيبي ندارند وبعضاخسارت هم ميبينند.در دو دولت آقايان خاتمي وروحاني دقيقا اين اتفاق افتاد.دردولت اصلاحات به علت توقيف فلهاي ومتمادي روزنامهها وضعيت بسياري از روزنامهنگاران اصلاحطلب بسيارسخت شد، عدهاي راهي زندان شدند و عده ديگري آواره از اين روزنامه به آن روزنامه گاهي درمخارج يوميه خود ماندند.شاخصين اصلاحطلب هم براي پست گرفتن ممانعتهاي جدي داشتند و مثل هميشه اين تكنوكراتهاي هميشه مدير بودند كه ميداندار دولت شدند والبته تحت زعامت آقاي خاتمي اغلب خوب كار كردند. در دولت آقاي روحاني هم كه بازار توقيف روزنامهها داغ نبود به علت اوجگيري تحريمهاومحدوديتهاي شديدبودجهاي دولت و بيمهري به روزنامهنگاران اصلاحطلب وضع گذشته به نوع ديگري تداوم يافت وفقط رابطهداران وبادسنجان موقعيتشناس و پروژهبگيران حرفهاي بار و بنديل خود را بستند!دراين دوران هم چهرههاي اصلاحطلب ازپستها ومقامها پرهيز داده ميشدند وبرخي ازنزديكان آقاي روحاني دراين جهت اراده آشكار نشان ميدادند. اين توضيحات ازآن رو ضرورت داردكه مردمان شريف، صداقت ايران دوستان را دريابند و تلاش ايشان براي كمترشدن مشكلات كشور و رفع تحريمها و بازشدن راه دموكراسي را به حساب تشنگي قدرت نگذارند كه اينجاخبري از بوي كباب نيست! البته تلاش احزاب و جريانهاي سياسي براي رسيدن به قدرت درهمه جاي جهان امري معمول وپذيرفته شده است وسرزنشي متوجه آنها نيست، منتها فعلا نجات كشور از مشكلات وجهد وكوشش براي بحرانزدايي و بدتر نشدن اوضاع ضرورتي فوري و فوتي است و بر منافع شخصي و گروهي رجحاني اساسي دارد. متاسفانه در اين وانفساي عنيف ودنياي بيبنيان افراد و احزاب مردمگرا بيش ازهركس ديگردرمعرض هجوم وتهمتند چناچه اكنون شخصيت بزرگوار و پاكدستي مثل دكتر پزشكيان ازهمه سو آماج تيرهاي بلاوحملههاي ناجوانمردانهاند و جالب اينكه مخالفان برانداز وافراطيون داخلي دراين جهت گويي ائتلافي نانوشته كردهاند و حتي ازتهمتهاي شدادغلاظ ابايي ندارند.گناه بزرگ آقاي پزشكيان ازطرف چريكهاي جان بركف لسآنجلسنشين! كه همواره بچههاي مردم را تحريك به خيابان وخون دادن ميكنند اين است كه به اميد اصلاح درهمين ساختار قدم در راه سخت وكمرشكني گذاشته واعلام كرده است كه تا پاي جان براي مردم تلاش ميكند. وي با درك درست وتاريخي وهمچنين با توجه به تجربههاي 20 سال اخيرميخواهد با كمترين هزينه وبدون دعوا و دميدن در شيپوراختلافها باري ازدوش مردم بردارد و اتفاقا اين درست نقطه مخالف اهداف ايران ستيزان و سبكباران مرفه نشسته در آنسوي آبهاست.كاش هاتفي بر آسمان ايران ندا دردهد واين حقيقت صريح وروشن وتعيين كننده را به گوش همه ايرانيان برساند كه متوهمان ويرانطلب رسما خواستار تشديد مشكلات مردمند.اگركسي درگوشهاي بتواند كلبهاي براي مستمندي بسازد، بيماري را درمان كند، آبي به روستايي برساند، تورم را 2 درصد كم كند، تحريمي ازتحريمهاي ظالمانه را بردارد و درميادين هنرو ورزش افتخاري براي ايران كسب كند مورد بغض آشكار فارسي زباناني قرار ميگيرد كه مطلوب و آرمانشان تراكم مشكلات مردم است تا انفجار دلخواسته آنان صورت بگيرد و ايشان در معيت سربازان بيگانه براي حكمراني برخرابههاي ايران تشريف بياورند! اولين كسي كه از پيروزي شكوهمند آقاي خاتمي تا مرزانفجارعصباني شد و دوم خرداد را فتنه خاتمي نام نهاد شخص رجوي بود.اوبهتر ازتازه به دوران رسيدههاي متوهم كنوني كه از سياست ومبارزه فقط لجن پراكني به خوبان ملت پشت تريبونها اعطايي بيگانگان را بلدند، فهميد و دانست كه خير وخوبي وسازندگي وآرامش در ايران براي قدرتيابي واستمرار مواجبشان سم مهلك است.اين جماعت آشكاراحتي ازآزادي يك زنداني سياسي ملول ميشوند و خوشحالان را به بادننگ وسرزنش ميگيرند!آقاي پزشكيان آمده است تا حداكثرتوان ملي را درجهت صلح وثبات وتشنج زدايي داخلي وخارجي وساختن ايران وكم كردن مشكلات مردم بهكاربگيرد.درهيچ كجاي دنيا دموكراسي ازراه جنگ و خرابي وانفجاروبراندازي قهرآميزحاصل نشده است وهيچ راهي جز اصلاح تدريجي و استفاده از موقعيتهاي سياسي و اجتماعي وقانوني براي آبادي وآزادي و پيشرفت ايران وجود ندارد.كساني كه با پزجامعه شناسي باد به غبغب ميدهند و تا توهين به آقاي پزشكيان پيش ميرونديا واقعا ازدانش سياست بيبهرهاند يا خواسته وناخواسته همراه ويرانيطلبان دل درگرو كم شدن مشكلات مردم ندارند.