• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5793 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲ تير

مروري بر رخدادهاي هشتمين انتخابات رياست‌جمهوري در جمهوري اسلامي:

افت مشاركت و افزايش رقابت بر محور گفتمان توسعه سياسی

انتخابات هشتمين دوره رياست‌جمهوري در ۱۸ خرداد سال ۱۳۸۰ در شرايطي برگزار شد كه براي نخستين بار ميزان آراي يك رييس‌جمهور پس از چهار سال افزايش يافت

گروه گزارش 

دولت نخست اصلاحات به رياست سيدمحمد خاتمي در شرايطي به اتمام رسيد كه «توسعه سياسي» گفتمان غالب دولت تلقي مي‌شد. مهم‌ترين مساله فضا و اتمسفر برگزاري اين دور از انتخابات است؛ در فضاي پر فراز و نشيب دولت نخست اصطلاحات با حوادث سياسي مختلفي چون قتل‌هاي زنجيره‌اي، حادثه كوي دانشگاه و ترور سعيد حجاريان مواجه شد.

 

ثبت نام نجومي كانديداها

براي حضور در انتخابات هشتمين دوره رياست‌جمهوري، براي نخستين بار تعداد داوطلبان به رقم نجومي رسيد. به‌ طوري كه طي آن 814 نفر به عنوان داوطلب ثبت‌نام كردند. پس از تفكيك اسامي آنان مشخص شد، تعداد قابل توجهي از آنان مدارك و مستندات كافي براي ثبت‌نام ارائه نداده‌اند و ميزان واقعي ثبت‌نام ‌كنندگان 753 نفر بود.

در اين انتخابات ۸۱۴ نفر ثبت نام كردند و ۱۰ نامزد تأييد صلاحيت شدند. واجدين شرايط بيش از ۴۲ ميليون نفر بودند كه حدود ۲۸ ميليون نفر آنها در انتخابات شركت كردند.

محمد خاتمي، احمد توكلي، علي شمخاني، عبدالله جاسبي، حسن غفوري‌فرد، منصور رضوي، شهاب‌الدين صدر، علي فلاحيان، مصطفي هاشمي‌طبا و محمود كاشاني نامزدهاي اين دوره از انتخابات بودند. خاتمي با كسب ۲۱ ميليون و ۶۵۹ هزار و ۵۳ راي از مجموع ۲۸ ميليون و ۸۱ هزار و ۹۳۰ راي مأ‌خوذه براي دومين بار به رياست‌جمهوري انتخاب شد. احمد توكلي با كسب حدود 4 و نيم ميليون راي نفر دوم شد. علي شمخاني با كسب حدود 700 هزار راي نفر سوم شد. هفت نفر ديگر آرايي كمتر از تعداد آراي باطله داشتند.

 

رويكردهاي جناحي؛ عبور از خاتمي؟

طيفي از اصلاح‌طلبان خواستار عبور از خاتمي به دليل عقب ماندن از مطالبات تندتر از اصلاحات بودند. انتقادات مكرر اصلاح‌طلبان به خاتمي تا آنجا بود كه يكي از بحث‌هاي كارشناسان و مطبوعات بحث بر اين سوال بود كه «آيا خاتمي خواهد آمد؟» ايده «عبور از خاتمي» كه پيش از اين توسط طيفي از اصلاح‌طلبان مطرح شده بود نيز در اين دوره مورد بحث بود.

با مرور خاطرات هاشمي رفسنجاني به نظر مي‌رسد بخش‌ها و چهره‌هايي از اصلاح‌طلبان موافق ثبت‌نام دوباره خاتمي نبودند. در كتاب «كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني سال 1379» درباره رخدادهاي اين بازه زماني آمده است: «گزارش‌هايي از مخالفت با نامزدي دوباره خاتمي هم از سوي طيف محافظه‌كار و هم از طيف مقابل به گوش مي‌خورد. به عنوان مثال غلامحسين كرباسچي، دبيركل وقت حزب كارگزاران سازندگي در جلسه شوراي راهبردي دوم خرداد در ۱۳ اسفند ۱۳۷۹، با نامزد شدن دوباره آقاي خاتمي با اين عنوان كه «اين وضع به ضرر انقلاب است» مخالفت كرده بود. حسن خليليان، مشاور وقت وزير كشور به هاشمي رفسنجاني از ملاقات خود با مراجع قم گزارش داد كه در آن به گفته خليليان نظر اكثريت مراجع بر اين بود كه خاتمي بهتر است نامزد نشود و اينكه خليليان نظر مراجع را به خاتمي رسانده است.

علاوه بر اين به گواهي هاشمي رفسنجاني، در اين كتاب قيد شده است كه «در جلسه‌اي با حضور واعظ طبسي، احمد جنتي، ناطق نوري، دري نجف‌آبادي و محمدعلي موحدي كرماني قرار بر اين شد كه اگر خاتمي نامزد نشود، جناح روحانيت مبارز نامزدي براي انتخابات رياست‌جمهوري پيش‌رو داشته باشد.»

در طيف سنتي جريان راست، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، جامعه روحانيت مبارز و تشكل‌هاي همسو با آنها سكوت اختيار كردند. اغلب تشكل‌هاي اصولگرا به دعوت مردم به شركت در انتخابات اكتفا كردند و اعلام حمايت خاصي از كانديداهاي مقابل خاتمي نكردند.

 

شعارهاي انتخاباتي؛ از تكرار «توسعه سياسي» تا «جمهوري دوم»

غالب ستادهاي انتخاباتي خاتمي به حزب جبهه مشاركت ايران اسلامي كه برادرش رضا خاتمي دبيركلي آن را برعهده داشت، واگذار شد. شعارهايي از جمله «عدم كفايت اختيارات رييس‌جمهور» و «تبديل انتخابات به همه‌پرسي» توسط هواداران خاتمي استفاده مي‌شد. برنامه‌هاي تبليغاتي ستاد خاتمي و فعاليت‌هاي رسانه‌اي كمك زيادي به خاتمي كرد.

سيدمحمد خاتمي، متولد 21 مهر ماه سال 1322 و فرزند موسس حوزه علميه اردكان (سيدروح‌الله خاتمي) بود. وي تحصيلات خود را در رشته فلسفه غرب دانشگاه اصفهان آغاز و همزمان با اين دوره، عضو انجمن اسلامي دانشگاه در راستاي مبارزات سياسي عليه حكومت پهلوي شد.

«خاتمي» در اوايل پيروزي انقلاب، در انتخابات مجلس شوراي اسلامي شركت و از سوي مردم اردكان منتخب و وارد مجلس شد. امام خميني (ره) در سال 1360 وي را به عنوان سرپرست موسسه مطبوعاتي كيهان منصوب كرد و همين روند زمينه‌ساز ورود رسمي و جدي «خاتمي» به حوزه رسانه شد و چند سال بعد در دولت «آيت‌الله هاشمي رفسنجاني» اداره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را عهده‌دار شد.

خاتمي در حين ثبت‌نام در برابر خبرنگاران ظاهر شد و اطمينان داد كه بر عهد پيشين خود با مردم پابرجاست. وي در حين صحبت‌هايش چندين بار به خاطر بغض در گلويش و اشك در چشمانش سخنانش قطع شد. وي در پايان بيت شعري خواند: «در عاشقي گريز نباشد زِ سوز و ساز/ استاده‌ام چو شمع، مترسان زِ آتشم...»

بعدها از اين بخش از ثبت‌نامش در تبليغاتش بسيار استفاده شد. برخي معتقدند نحوه حضور وي در روز ثبت‌نام تاثير زيادي بر جلب راي مردم به وي داشت.

فيلم انتخاباتي خاتمي توسط بهروز افخمي با عنوان «استاده‌ام چو شمع» كه از صدا و سيما نيز همچون فيلم تبليغاتي نامزدهاي ديگر در زمان و موعد مقرر پخش شد. در اين برهه ستادهاي انتخاباتي خاتمي فعاليت زيادي داشتند. محسن امين‌زاده، رياست ستاد انتخاباتي خاتمي را بر عهده داشت. رييس ستاد انتخاباتي جبهه دوم خرداد در گزارش عملكرد آن، از «برپايي ۸۴۰۰ ستاد انتخاباتي، سازماندهي ۱۶۰۰ جلسه سخنراني، حدود 6 هزار همايش و انتشار ۷ و نيم ميليون پوستر و تراكت» خبر داد.

تبليغات ديگر ستادهاي تبليغاتي خاتمي ازجمله شامل توزيع اقلامي همچون هزاران نسخه CD فيلم تبليغاتي خاتمي با عنوان «اشك نخل» مي‌شد. در مقابل، روزنامه همبستگي از روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب، با توجه به ردصلاحيت ابراهيم اصغرزاده و عدم پيگيري خاتمي براي تأييد صلاحيت وي، رفتار انتخاباتي اصلاح‌طلبان را بر اساس بهره‌گيري از جنبش‌هاي پوپوليستي توصيف كرد. اين روزنامه از اينكه اصلاح‌طلبان با «ميدان دادن به شور اجتماعي، شعور اجتماعي را تعطيل كردند» از دولت خاتمي انتقاد كرد.

در جناح مقابل، رقيب اصلي خاتمي، احمد توكلي بود كه با تجربه رقابت با هاشمي رفسنجاني حالا در برابر رييس‌جمهور وقت حاضر شده و با نقدهاي تند و تيز به دولت خاتمي در مركز توجه جناح راست قرار داشت. احمد توكلي از مبارزان سياسي پيش از انقلاب بود كه سابقه رييس شهرباني، رييس كميته انقلاب اسلامي و داديار و دادستان انقلاب بهشهر، نمايندگی مجلس، وزير كار و سخنگو را در كارنامه خود داشت. او در ششمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري نيز شركت كرده بود اما راي نياورد و بار ديگر شانس خود را در هشتمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري امتحان كرد.

احمد توكلي با ارائه نظريه‌اي با عنوان «جمهوري دوم» و با شعار «دولت پاك براي ملت پاك» وارد رقابت انتخاباتي شد. او همچنين اركان جمهوري دوم خود را «عقلانيت و عدالت» معرفي مي‌كرد.

شعارهاي توكلي بيشتر بر محورهاي اقتصادي استوار بود. وي در مصاحبه با روزنامه سياست‌روز در بيان علت كانديداتوري خود گفت: «چون اصلاح اقتصاد همت و جرأت لازم دارد.» توكلي اهم برنامه‌هاي خود را چنين توصيف مي‌كرد: «برون‌رفت از معضلات اقتصادي، راه‌اندازي توليد، كاهش نابرابري، كاهش و منطقي‌سازي نقش‌هاي دولت و مقابله با فساد و تبعيض.»

نامزد ديگر اين دوره كه توانست پس از توكلي بيشترين آرا را كسب كند، علي شمخاني بود كه از درون كابينه خاتمي به رقابت وارد شده بود. شعار وي «دولت اقدام ملي» بود. شمخاني در مصاحبه خود در همان ايام با روزنامه سياست روز حركت در مسير جبهه دوم خرداد را بيش از آنكه براي توسعه حيات اجتماعي بداند، در جهت پسروي خواند؛ از سوي ديگر شعار دوم خود را «امنيت و اصلاحات» قرار داد و در كنار آن از پيشبرد اصلاحات نيز سخن مي‌گفت. وي توانست ۷۰۰ هزار رأي كسب كند. بر اساس برخي تحليل‌ها راي اقوام عرب‌زبان به او در اين سبد راي موثر بوده است.

علي شمخاني متولد ۱۳۳۴ خورشيدي در اهواز است. او پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در تشكيل گروه‌هاي مبارز نقش داشت و در جنبش‌هاي مردمي حاضر بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز از فعالان سياسي بوده است و در مسووليت‌هايي چون فرمانده نيروي دريایي سپاه، قائم‌مقام وزير سپاه، فرماندهي مشترك نيروي دريايي ارتش و سپاه، وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و رياست كميته دفاعي - امنيتي شوراي عالي امنيت ملي حاضر بوده است.

چهارمين نامزد عبدالله جاسبي بود. جاسبي از سال ۱۳۶۱ رياست دانشگاه آزاد بر عهده داشت. او نسبت به ۸ سال پيش، بيش از يك ميليون و ۲۰۰ هزار ريزش رأي داشت. شعار جاسبي «دانايي، توانايي» بود. وي از عملكرد خود در دانشگاه آزاد به عنوان قسمتي از تبليغات خود استفاده كرد. بسياري از عوامل ستادهاي انتخاباتي وي اساتيد و كارمندان دانشگاه آزاد بودند.

محمود كاشاني، عضو شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي، استاد حقوق دانشگاه شهيد بهشتي و رييس گروه داوران ايراني در دادگاه بين المللي لاهه (سال‌هاي ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ خورشيدي) در بررسي دعاوي ايران نسبت به امريكا بود كه پس از اختلاف با دولت وقت از اين مسووليت بركنار و به ايران فراخوانده شد.

كاشاني به عنوان يكي از نامزدهاي چهارمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري شانس خود را براي اين مقام امتحان كرد اما نتوانست راي لازم را به دست آورد و در هشتمين دوره انتخابات بار ديگر به عنوان يكي از نامزدهاي ثبت نام كننده تاييد صلاحيت شد.

حسن غفوري‌فرد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي استاد دانشگاه پلي‌تكنيك و استاندار خراسان بود و در انتخابات ميان دوره‌اي در ۱۳۶۰ خورشيدي مجلس به نمايندگي مردم مشهد انتخاب شد. غفوري‌فرد در كابينه شهيد باهنر و مهدوي كني وزير نيرو بود و براي انتخابات سومين دوره رياست‌جمهوري نامزد شد كه نتوانست آرای لازم براي اين مقام را به دست آورد. غفوري فرد در سال ۱۳۸۰ خورشيدي بار ديگر به عنوان يكي از نامزدهاي تاييد صلاحيت شده پا در ميدان رقابت انتخابات گذاشت.

سيدمنصور رضوي متولد ۱۳۳۱ خورشيدي و داراي تحصيلات مهندسي راه و ساختمان بود. وي از مبارزان قبل از انقلاب بود كه مسووليت شاخه مهندسين حزب جمهوري اسلامي ايران در زمان دبيركلي آيت‌الله بهشتي را برعهده داشت و معاون رياست‌جمهوري در زمان آيت‌الله هاشمي رفسنجاني بود و در نخستين دوره شوراي اسلامي شهر تهران به عنوان يكي از اعضا انتخاب شد. رضوي در هشتمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري به عنوان يكي از نامزدهاي تاييد صلاحيت شده به رقابت براي به دست آوردن اين منصب پرداخت.

سيدشهاب‌الدين صدر متولد ۱۳۴۰ خورشيدي در تهران كانديداي ديگر در اين دوره از انتخابات بود. او يك سال بعد از انقلاب اسلامي وارد دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران شد. وي در دوران دانشجويي به عضويت انجمن اسلامي دانشگاه علوم پزشكي تهران درآمد و مسوول جهاد دانشگاهي دانشكده پزشكي (۶۴- ۱۳۵۹)، عضو شوراي مديريت دانشكده پزشكي (۶۴ -۱۳۶۰) و سپس عضو كميسيون مشورتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي شد .صدر در ۱۳۶۶ خورشيدي دوره دكتري پزشكي را به پايان رساند و در همين سال معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي شد و تا ۱۳۷۱ خورشيدي در اين منصب باقي ماند. او در ۱۳۶۹ خورشيدي دوره تخصصي فيزيولوژي پزشكي را به پايان رساند و يك سال بعد در دوره چهارم و پنجم به عنوان نماينده تهران انتخاب شد .صدر نيز يكي از ۱۰ نامزد تاييد صلاحيت شده در هشتمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري بود كه با ديگر رقبا به رقابت پرداخت.

علي فلاحيان متولد ۱۳۲۸ خورشيدي در روستاي جلال‌آباد از توابع نجف‌آباد است. وي عضويت در مجلس خبرگان رهبري و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ خورشيدي وزير اطلاعات بود. او نيز در اين دور از انتخابات توفيقي براي پيروزي نداشت.

آخرين كانديداي اين دوره از انتخابات سيدمصطفي هاشمي‌طبا بود متولد ۱۳۲۵ خورشيدي در اصفهان. او مدرك كارشناسي ارشد خود را از دانشگاه اميركبير دريافت كرد و متخصص سيستم آناليز از سازمان مديريت صنعتي كشور است. هاشمي‌طبا در دولت‌هاي شهيد رجايي و آيت‌الله خامنه‌اي وزير صنايع بود و در فاصله سال‌هاي ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰ خورشيدي به عنوان معاون رييس‌جمهور و در دولت دوم آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و نيز دولت اول سيدمحمد خاتمي رياست سازمان تربيت‌بدني را برعهده داشت.

هاشمي طبا از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و از سال ۱۳۷۵ خورشيدي رييس كميته ملي المپيك ايران بود كه به عنوان نامزد ديگر انتخابات رياست‌جمهوري از كابينه خاتمي وارد رقابت شد.

 

تحليل نتايج آرا

در انتخابات رياست‌جمهوري هشتم، براي نخستين بار تعداد واجدان شرايط رأي دادن از مرز ۴۰ ميليون نفر گذشت و به عدد ۴۲ ميليون و ۱۷۰ هزار و ۲۳۰ نفر رسيد. پيش از آن در انتخابات هفتم (۱۳۷۶) تعداد واجدان شرايط رأي دادن ۳۶ ميليون و ۵۲۵ هزار و ۵۷۴ نفر بودند. به بيان ديگر بر تعداد واجدان شرايط راي دادن بيش از ۵ ميليون و ۶۰۰ هزار نفر افزوده شده بود. اين اتفاق نشان‌دهنده انتقال موج مواليد دهه ۱۳۶۰، به سن حق رأي بود.

با اين حال تعداد رأي‌دهندگان در انتخابات رياست‌جمهوري هشتم، به نسبت انتخابات هفتم (۱۳۷۶) كاهش محسوسي داشت. در حالي كه در انتخابات هفتم ۲۹ ميليون و ۸۶ هزار و ۶۵۸ نفر رأي (بيش از ۷۹ درصد واجدان شرايط) داده بودند، در انتخابات هشتم (۱۳۸۰) اين رقم به ۲۸ ميليون و ۱۵۵ هزار و ۱۹ رأي (كمتر از ۶۷ درصد واجدان شرايط) رسيده بود. به بيان ديگر مشاركت از انتخابات هفتم تا هشتم ۱۳ درصد كاهش يافته بود.

از منظر گستره و شدت رقابت نيز در اين انتخابات، اتفاق شگفتي افتاد. در اين انتخابات براي نخستين بار پس از اولين انتخابات رياست‌جمهوري (۱۳۵۸)، تعداد داوطلبان به ۱۰ نفر رسيد. نكته قابل توجه آنكه سه نفر از رقبا (خاتمي؛ رييس‌جمهور، شمخاني؛ وزير دفاع، هاشمي‌طبا؛ رييس سازمان تربيت‌بدني) عضو هيأت دولت بودند.

بررسي آمار به نظر مي‌رسد خاتمي پس از يك دوره رياست‌جمهوري توانست درصد محبوبيت خود را بالاتر نشان بدهد. زيرا در انتخابات هفتم (۱۳۷۶) حدود ۶۹ درصد آرا را كسب كرده بود. اما در انتخابات هشتم (۱۳۸۰) نزديك به ۷۷ درصد آرا را از آن خود كرد. با اين حال، رقابت اصلي بين آقايان خاتمي و توكلي برقرار بود. آقاي توكلي با كسب ۴ ميليون و ۶۳۶ هزار و ۳۷۲ رأي (۱۶ درصد آرا) مانند انتخابات ششم كه رقيب اصلي آقاي هاشمي بود، همچنان خود را در باشگاه آراي ۴ ميليون حفظ كرد. آخرين رقيب خاتمي، معاون او هاشمي‌طبا بود كه با كسب ۷۲ هزار رأي نفر آخر شد.

 

آرای نامزدهاي انتخابات به اين شرح بود.

۱ - سيدمحمد خاتمي با ۲۱ ميليون و ۶۵۹ هزار و ۵۳ راي

۲- احمد توكلي با ۴ ميليون و ۳۹۳ هزار و ۵۴۴ راي

۳- علي شمخاني با ۷۳۷ هزار و ۹۶۲ راي

۴- عبدالله جاسبي با ۲۶۰ هزار و ۸۲ راي

۵ - محمود كاشاني با ۲۳۵ هزار و ۳۶۳ راي

۶- حسن غفوري فرد با ۱۲۹ هزار و ۲۲۲ راي

۷- سيدمنصور رضوي با ۱۱۴ هزار و ۳۲۷ راي

۸- شهاب‌الدين صدر با ۵۹ هزار و ۶۴۶ راي

۹- علي فلاحيان با ۵۵ هزار و ۱۷۶ راي

۱۰- سيدمصطفي هاشمي‌طبا با ۲۸ هزار و ۹۰ راي

 

تنفيذ حكم رياست‌جمهوري

تنفيذ حكم رياست‌جمهوري سيدمحمد خاتمي در ۱۲ مرداد ۸۰ در حسينيه امام خميني توسط آيت‌الله خامنه‌اي انجام شد. رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفيذ خاتمي در ۱۱ مرداد تاكيد كردند: «رييس‌جمهور محترم را به ياد خدا و اغتنام فرصت زودگذر و اخلاص در عمل توصيه مي‌كنم و قدرداني از ملت، و مراقبت از منافع ملي، و اولويت دادن به نياز قشرهاي مستضعف، و گرامي شمردن ارزش‌هاي والاي دين و انقلاب را به ايشان متذكر مي‌گردم.»

علاوه بر اين رهبري در مراسم تنفيذ حكم دومين دوره رياست‌جمهوري خاتمي، ضمن نقد «توسعه سياسي» بر مبناي «ليبرال دموكراسي» تاكيد كردند: «در منطق اسلام، اداره امور مردم و جامعه، با هدايت انوار قرآني و احكام الهي است. در قوانين آسماني و الهي قرآن، براي مردم شأن و ارج معين شده است؛ مردم هستند كه انتخاب مي‌كنند و سرنوشت اداره كشور را به دست مي‌گيرند. اين مردم‌سالاري، راقي‌ترين نوع مردم‌سالاري‌اي است كه امروز دنيا شاهد آن است؛ زيرا مردم‌سالاري در چارچوب احكام و هدايت الهي است... در نظام اسلامي - يعني مردم‌سالاري ديني - مردم انتخاب مي‌كنند، تصميم مي‌گيرند و سرنوشت اداره كشور را به وسيله منتخبان خودشان در اختيار دارند؛ اما اين خواست و انتخاب و اراده در سايه هدايت الهي، هرگز به بيرون جاده صلاح و فلاح راه نمي‌‌برد و از صراط مستقيم خارج نمي‌شود. نكته اصلي در مردم‌سالاري ديني اين است. اين هديه انقلاب اسلامي به ملت ايران است. اين تجربه جديد و جواني است؛ اما تجربه قابل تأمل و پيگيري و قابل تقليدي است براي همه كساني كه دلشان براي فضيلت‌ها و جامعه پاك و پاكيزه‌ انساني مي‌تپد...»

ايشان همچنين توصيه كردند: «... رييس‌جمهور و يكايك اعضاي تصميم‌گير در اين نظام، مسوولند. اعتبار آنها عبارت از اين است كه به وظيفه خود در مقابل خدا، مردم و قانون اساسي عمل كنند. در نظام اسلامي، اعتبار همه مسوولان به اين است كه خود را كمر بسته دين خدا و مجري قوانين و متعهد به قانون اساسي بدانند. مردم اين را مي‌خواهند و انتخاب كرده‌اند. اگر كسي قدم را كج بگذارد و از اين راه منحرف شود - چه رهبري باشد، چه رييس‌جمهور باشد و چه ديگر مسوولان - قبل از آنكه ساز و كار اجرايي براي كنار گذاشتن آنها به كار بيفتد؛ چون فاقد شرط مي‌شوند، خودشان منعزل و كنار رفته‌اند. بنابراين مسووليت، سنگين است.»

 

حاشيه‌هاي خواندني از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1380

پايگاه خبري پارسينه در مهرماه سال 1389 به بازنشر مطالبي از بلاگر «محرمانه» كه با نام «اميرعباس» وبلاگ پرداخته است. در اين مطلب آمده است كه در يكي از مطالب خود به بررسي حال و هواي ستاد انتخاباتي حجت‌الاسلام علي فلاحيان، نامزد انتخابات هشتمين دوره رياست‌جمهوري بعد از مشخص شدن نتايج اوليه آرا و شكست وي در انتخابات پرداخته و نوشته است:

هشتمين انتخابات رياست‌جمهوري، روز جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ برگزار شد. در اين يادداشت حال و هواي ستاد انتخاباتي علي فلاحيان، در روز شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۰، از نظرتان خواهد گذشت. ساعت ۱۲ ظهر حاج آقا فلاحيان (وزير اطلاعات دولت هاشمي رفسنجاني) با لبخند و با غمي مرموز نهفته در چهره و صدايي پر از حزن به ستاد انتخاباتي‏اش وارد مي‏شود. در كل متفكر است و با چشماني پرسشگر اعضاي ستاد را مي‏نگرد. فرزند هفت - هشت ساله‌اش اميرحسين، با دستي در گچ به همراه اوست. اميرحسين نيز متفكر و كپي مينيمم پدر است. نخستين جمله‏اي كه وزير اسبق اطلاعات مي‏گويد، چنين است: «پس نظرسنجي‏ها درست بوده، ما گفتيم الكي است!» و بعد با همان لبخند و همان حزن مي‏گويد: «رأي حزب‌اللهي‌ها رفت به طرف آقاي توكلي؟!» آن گاه در يكي از اتاق‏هاي بزرگ ستاد روي زمين مي‏نشيند و اعضاي ستاد به صورت هياتي دورش حلقه مي‏زنند.

صادقي (وكيل پايه يك و مسوول امور حقوقي ستاد) از تخلف‏هايي كه ثبت كرده و از پيگيري‏هايش خبر مي‌دهد. فلاحيان نگاهي با محبت به او مي‏اندازد و محترمانه مي‏گويد: «آنهايي كه شكست مي‏خورند، مي‏گويند تقلب كرده‏اند!» اين جمله‏ كوتاه و قصارگونه پيام زيبايي دارد؛ فلاحيان اگر چه از شكست ناراحت و مغموم است، ولي خردمندانه آن را پذيرفته و آرام و باوقار با اعضاي ستادش سخن مي‏گويد. اما اغلب حاضران اين پيام را نمي‏فهمند و يا خود را به نفهمي مي‏زنند. حاج آقا صحيفه كه در ستاد رفت و آمدي داشته، تصنعي ابراز ناراحتي مي‌كند. قمي‏ها حاج آقا صحيفه را مي‏شناسند. با لباس روحانيت و چفيه در نماز جمعه و مراسم گوناگون حاضر است و يك جورهايي «حاج بخشي» قم است!

حاج آقا فلاحيان مي‏گويد: «گاهي پيروزي در شكست است، فكر نكنيد هميشه پيروزي در پيروزي است!» بعد براي اينكه جلو آه و ناله‏ اطرافيان را بگيرد و وقتي مسوول ستادش (اميني) را در ميان جمع نمي‏بيند، به طنز مي‏گويد: «... رييس ستاد فرار كرده؟!» اميني از راه مي‏رسد؛ مي‏گويد: «ما را راه نمي‌دهند به وزارت كشور. قبل از آن گفتيم كه يك نماينده باشد گفتند نه!» حاج آقا فلاحيان بدون جديت هميشگي و به نرمي مي‏گويد: «با ستادهاي ديگر تماس بگير ببين آنها چه وضعيتي دارند.» و اميني تأملي مي‌كند، شايد مي‏انديشد چرا به فكر خودم نرسيده بود! و با موبايل شماره مي‌گيرد. صحيفه دوباره شلوغ مي‌كند. حاج آقا فلاحيان مي‏گويد: «شما حالا فعلا آرام باشيد يك مقداري، ما هدف‌مان پيروزي حتمي نبود.»

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها