• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5799 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير

«فرزندان من» روايتي از روسيه دهه 20 ميلادي

معلم مهاجر، ‌بازيچه دست قدرت‌هاي بزرگ

رمان «فرزندان من» نوشته گوزل ياخينا با ترجمه زينب يونسي منتشر شد. اين دومين رمان گوزل ياخينا نويسنده روس است كه با همين ترجمه از سوي انتشارات نيلوفر در ايران منتشر شد. ايلنا در خبر انتشار اين رمان آورده است كه «فرزندان من» برخلاف «زليخا چشم‌هايش را باز مي‌كند»، رمان تاريخي نيست، اما در بسترِ وقايعِ تاريخي دورانِ اوليه شوروي اتفاق مي‌افتد. پيش از اين، رمان «زليخا چشم‌هايش را باز مي‌كند» كه براي نويسنده جايزه كتاب بزرگ روسيه و جايزه ياستا پوليانا را به ارمغان آورده بود، توسط همين مترجم به فارسي برگردانده شده بود. اين كتاب برنده جايزه ابوالحسن نجفي براي بهترين ترجمه سال ۱۳۹۷ شد.

رمان «فرزندان من» در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسيد و در همان سال برنده جايزه «ايوو آندريچ»، جايزه كتاب بزرگ روسيه و كتاب برگزيده مردمي شد. در سال ۲۰۲۱ نيز اين رمان جايزه بهترين كتاب خارجي فرانسه را دريافت كرد. داستانِ «فرزندان من» در شوروي سال‌هاي ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ ميلادي مي‌گذرد. قهرمان رمان، ياكوب باخ معلمي آلماني‌تبار، در يكي از روستاهاي سواحل ولگاست كه زندگي‌اش با نظمي يكنواخت و ساده جريان دارد تا اينكه روزي نامه‌اي از آن‌سوي رودخانه ولگا به دستش مي‌رسد. از او خواسته شده تا به كلاراي جوان آلماني درس بدهد.

«فرزندان من» همراه با داستان زندگي ياكوب باخ، شاهدِ جنگ‌هاي داخلي، قحطي بزرگ ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ و سرگذشت آلماني‌هاي وُلگانشين هستيم. آلماني‌هايي كه سال‌ها پيش با دعوت كاترين كبير به اميد سعادتي پايدار به روسيه تزاري كوچيده بودند و حالا سرنوشت‌شان بازيچه دستِ قدرت‌هاي بزرگ آلمان و شوروي است. در بخشي از كتاب مي‌خوانيم:  «باخ به باغ رفت. درخت‌هاي سيب در هواي غليظ صبحگاه به سختي پيدا بودند. آهسته ميان‌شان چرخيد و به تن‌شان دست كشيد و با تك‌تك‌شان خداحافظي كرد. دستش رطوبت و زبري آنها را حس كرد، عرقي سرد بر تنه‌ها نشسته بود. از درخت‌ها خواست هواي كلارا را داشته باشند. وقتي به كلارا سر زد كه ديگر از آسمان خاكستري نور كم‌رمق نوامبر بر زمين مي‌باريد. با سر كج‌كرده ايستاد كنار مزار و گوش سپرد به آوازِ گاه‌گاهِ پرنده‌هاي بالا، غازها امسال گولِ گرماي كاذب پاييز را خورده و دير جنيده بودند. دست كشيد به سنگ: ببخش كلارا كه آنچايمان را به دنياي بزرگ مي‌برم...» رمان «فرزندان من» نوشته گوزل ياخينا در ۴۶۶ صفحه به تازگي راهي كتابفروشي‌هاي كشور شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون