در شرايطي كه آمارهاي رسمي و گمانهزنيها حاكي از افزايش مشاركت در انتخابات است، عبدالناصر همتي، فعال سياسي اصلاحطلب و نامزد انتخابات رياستجمهوري خطاب به رييس دولت آينده اعلام ميكند كه بايد به مطالبات 60درصدي عدم مشاركت كنندگان در انتخابات توجه نشان داده و به آنها بپردازد. او در عين حال با بازخواني مهمترين مشكلات كشور، نقشه راه دولت آينده در 100روز نخست، یک سال ابتدايي و 4سال آينده را ارايه ميكند. همتي تفاهم با امريكا و 3قدرت اروپايي براي كاهش تحريمها و تزريق روحيه اميد را مهمترين دستور كار دولت چهاردهم در 100 روز نخست ميداند و در یک سال ابتدايي كاهش تورم و زمينهسازي براي تزريق اميد و سركوب انتظارات تورمي را مهمترين اولويت ارزيابي ميكند. اين فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است دولت اگر طي 4سال بتواند در هر سال 5درصد رشد اقتصادي غير نفتي داشته باشد كاري كرده كارستان. همتي افزايش 25درصدي مشاركت را باعث توفيق احتمالي گفتمان اصلاحات ارزيابي كرده و ميگويد: « اين افزايش مشاركت، تلاش براي نفي جناح تندرويي است كه مقابل اصلاحطلبان قرار دارد.»
برخي گمانهزنيها حاكي از افزايش مشاركت 25 تا 30 درصدي در دور دوم انتخابات است. چقدر حضور و مشاركت مردم در انتخابات رياستجمهوري داراي اهميت است؟ در واقع ايرانيان طي 3 سال گذشته كه جريان خالصساز بر سر كار بوده چه دستاوردهايي را از دست دادهاند؟
با سلام به مخاطبان روزنامه اعتماد؛ اگر يادتان باشد 3سال پيش، هنگام ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري 1400 گفتم جايگاه سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... كشور و رفاه و آسايش ملت بزرگ ايران همتراز با همت، فداكاري، تلاش و صبوري مردم نيست. با گذشت 3 سال از آن روزها، امروز مردم آن گفتهها را با تمامي وجود درك ميكنند. تورم سرسامآور و افسارگسيخته، كاهش شديد ارزش پول ملي، تشديد ناترازيهاي جدي در شبكه بانكي، صندوقهاي بازنشستگي، حاملهاي انرژي و... مشخص است. ادامه تحريمهاي ظالمانه هم امكان رشد و توسعه اساسي كشور را محدود كرده، سرمايهگذاري خارجي تقريبا وجود خارجي ندارد. آمارهايي را هم كه دولت اعلام ميكند، بيشتر اعلامي است تا اينكه عملياتي شده باشد. در اين سالها سطوح فقر به شدت افزايش يافت و قدرت خريد مردم به كمتر از نصف رسيده است. همزمان رانتها و فساد گسترده، عدهاي را فربهتر و مردم را فقيرتر كرده، توزيع درآمد را نيز به نقطه بحراني رساند. بارها در 3 سال گذشته از طريق مصاحبه، سخنراني و نوشتن در فضاي مجازي، ديدگاههاي خود را در خصوص مسائل اقتصادي اعلام و مطالبهگر خواستههاي مردم بهخصوص 2.5 ميليون نفري كه به من راي داده بودند، شدم. بر انجام امور بر اساس وعدههاي داده شده دولت سيزدهم تاكيد داشتم. تاكيد من اين است كه مسوولان بدون شعارزدگي و بازي با الفاظ امورات اقتصادي و معيشتي مردم را ساماندهي كنند. ولي متاسفانه در دولت سيزدهم توجهي نشد. امروز تنها راه اصلاح امور مشاركت فعال در انتخابات و راي قاطع به توقف روندهايي است كه اوضاع اقتصادي و راهبردي كشور را به مرزهاي بحراني رسانده است. طي سه سال گذشته ديديم از نظر اجتماعي، برخوردهاي سلبي با زنان و ساير تجربيات تلخ ثبت شده (بهخصوص رخدادهاي تلخ سال 1401) شكل گرفتند، اما ميشد اين موارد را به گونهاي مديريت كرد تا اساسا ايجاد نشوند. فضايي كه امروز بين زنان و جوانان و حاكميت شكل گرفته باعث شده 60 درصد مردم در انتخابات شركت نكنند. در حوزه فرهنگي و هنري رفتارهايي شده كه بسياري از علاقهمندان فرهنگ و هنر ترك كار را به كار ترجيح بدهند يا جلاي وطن كنند. فضاي خوبي وجود ندارد، اميدوارم انتخابات 15 تيرماه 1403 باعث تحول شود.
يكي از موضوعات مهم، ميزان اثرگذاري رييسجمهور است؛ برخي معتقدند رييسجمهور هيچكاره است و اين حاكميت است كه تصميمساز است. جماعتي هم رييسجمهور را داراي عصاي موسي و حل كننده مجموعه مشكلات معرفي ميكنند. مردم از رييس دولت چهاردهم در چه حدي بايد توقع داشته باشند؟
ما قانون اساسي داريم و در آن وظايف رييسجمهور مشخص شده است. به نظرم نه بيشتر و نه كمتر از اين محدوده قانوني نبايد توقع داشت. بستگي به توانايي رييسجمهور، بينش رييسجمهور، نحوه تعامل رييسجمهور با بخشهاي مختلف حاكميتي و جهان دارد كه دستاورد كسب كند. 3 سال پيش از من درباره عدم اختيار رييسجمهورها پرسيدند، گفتم اختيار دارد و بايد با تعامل از اختيارات خود استفاده كند. در اين ساعت كه با شما صحبت ميكنم عصر روز جمعه15تير است و نتيجه انتخابات، هنوز روشن نشده است. ولي رشد 25 درصدي مشاركت نسبت به دور اول اعلام شده. اگر اين رشد مشاركت تا ساعاتي پاياني روز جمعه تداوم يابد، احتمال انتخاب دكتر پزشكيان بسيار بيشتر خواهد بود.
محتواي اين دو گفتمان كه رو در روي يكديگر ايستادهاند، شامل چه مواردي است؟
دو ديدگاه كاملا متضاد در مقابل هم هستند. يك ديدگاه به دنبال توافق با جهان، برقراري روابط متوازن با غرب و شرق، تعديل تحريمها، ارتباط مالي شفاف با جهان، استفاده از شبكه بانكداري بينالملل، گذر از محدوديتهاي FATF، دوري از اقتصاد دستوري، تعامل بيشتر حاكميت با مردم، برقراري فضاي آرام و تفاهم با سليقههاي گوناگون خصوصا زنان و جوانان، بازكردن فضاي فرهنگي، اجتماعي، آزاد كردن فضاي رسانهاي و مجازي كه تحت فشار فيلترينگ قرار دارد، است. در طرف ديگر كاملا مقابل اين ديدگاههاست. طبيعي است كه براي مردم و كشور فرق دارد چه كسي رييسجمهور باشد. همين كه امروز مشاركت 25 درصد بالا رفته، نشان ميدهد كه مردم نميخواهند ديدگاههاي افراطی حاكم شوند. رييسجمهور به نظرم داراي اختيارات بسياري است. نحوه تعاملش با ساير نهادهاي حاكميتي و جناحهاي سياسي ميتواند كمك خوبي به رييسجمهور جهت قرار دادن كشور در مسير توسعه باشد. بنابراين نبايد افراطي فكر كنيم، اينكه گفته شود رييسجمهور هيچ اختياري ندارد يا گفته شود همه مشكلات را ميتواند حل و فصل كند، غلط است. طبق قانون اساسي، رييسجمهور اختياراتي دارد، دومين مقام كشور است، مسوول اجرايي است. حافظ قانون اساسي و... است. من دو سال در بانك مركزي و كابينه حضور داشتم، ديدم رييسجمهور تا چه اندازه ميتواند اثرگذار باشد. اگر بهبود و تحول مثبتي از سوي رييسجمهوري شكل نگرفته، ناشي از ضعف تيم مديريتي آن رييسجمهور است.
اگر بخواهيم مهمترين اولويتهاي دولت آينده در 100 روز نخست، يك سال ابتدايي و 4 سال اول دولت چهاردهم را دسته بندي كنيم، اين اولويتها در اين بازههاي زماني چگونه بايد باشند؟
اگر بخواهم 100 روز اول دولت را در نظر بگيرم، تعيين مشي تفاهم با امريكا و 3 كشور اروپايي در اين 100 روز مهم است من مانند سعيد جليلي فكر نميكنم اين 4 كشور (امريكا و 3 قدرت اروپايي) مهم نباشند و 200 كشور ديگر مهم باشند! 200 كشور جهاني به اين 4 قدرت وصل هستند. اگر نتوان با اين 4 كشور اثرگذار تفاهم كرد با 200 كشور بعدي هم نميتوان روابطي را تعريف كرد. بنابراين در 100 روز نخست دولت چهاردهم، تعيين مشي تفاهم با امريكا و 3 قدرت اروپايي براي كاهش تحريمها و لذا كاستن از انتظارات تورمي داراي اهميت است. دولت در اولين گام بايد انتظارات تورمي را سركوب كند. دوم اعلام سياست اصلي اقتصادي مبني بر دوري از اقتصاد دستوري و اجراي سياستهاي اوليه مبتني بر سياستهاي رقابتي براي همراهي و همگرايي بخش خصوصي با اقتصاد دولتي مهم است. در 100 روز نخست، دولت بايد نشان بدهد كه مسير اشتباه قبلي را نميخواهد ادامه بدهد. سوم، اصلاح تصميمات اشتباه براي كنترل كسري بودجه و كنترل متغيرهايي كه منجر به تشديد تورم ميشود. هر متغيري كه موجب تورم شود، (انتظارات تورمي، ثبات نرخ ارز، كلونيهاي پولي كه رشد آنها بايد كنترل شود و از همه مهمتر كسري بودجه) بايد مهار شوند. در كنار اين موارد گزارهاي كه بسيار مهم است و ديدگاه مردم را نسبت به دولت تغيير ميدهد، نشان دادن جهتگيري در نحوه مداخلات امور اجتماعي و فرهنگي است. لذا دادن اطمينان به مردم خصوصا زنان و جوانان در اين باره كه دولت رويكردهاي سلبي در اين حوزهها را قبول نداشته و قصد ندارد (خارج از اخلاق و رفتار اسلامي و عرفي) برخورد سلبي با زنان و جوانان داشته باشد، اثرگذار است. به نظرم اگر همين 4 مورد را در 100 روز ابتدايي دولت انجام شوند، قدم بزرگي براي اصلاح امور برداشته شده است. اما درطول یک سال ابتدايي دولت تا 1404، به نتيجه رساندن توافق برجام مهم است. اقدام جدي براي مهار تورم، تكنرخي كردن ارز، توازن در بودجه، تصميمگيري در خصوص حاملهاي انرژي، مشخص كردن نحوه پرداخت يارانهها و زمينهسازي براي سياستگذاريهاي 3 سال بعد تا پايان عمر دولت و جريان سازي براي ايجاد يك فضاي اميد بخش در كشور در سال اول عمر دولت داراي اهميت است. يعني رييسجمهور آينده بايد بتواند كشور را در مسيري وارد كند كه مهاجرتهاي نخبگان و ظرفيتهاي انساني متوقف شده و معكوس شود. اين موارد از دولت اصلاحگر و شايستهسالار بر ميآيد و ميتواند در سال نخست نحوه اداره كشور را به گونهاي نشان بدهد كه اميد مردم تقويت شود. اما دولت چهاردهم در 4 سال ابتدايي زمامدارياش اگر بتواند روند شتابان تورم را كنترل كند، كار شاقي كرده است. مهار تورم بسيار مهم است. بدون توقف تورم، سرمايهگذاري اتفاق نميافتد، قدرت خريد مردم كاهش و فقر توسعه مييابد. حل اين مشكلات در گروي كنترل تورم است. در كنار مهار تورم تا پايان هر سال، دولت بايد بتواند 5 درصد رشد اقتصادي غيرنفتي داشته باشد. تاكيد دارم كه رشد اقتصادي غيرنفتي مهم است. اگر دولت بتواند رشد اقتصادي 5 درصدي غيرنفتي را در هر سال ايجاد كند، كاري كارستان كرده است. نبايد وعدههاي بزرگتري به مردم داد، چرا كه مشكلات ساختاري در مديريت و سياستگذاريهاي ايران جدي است و براي بهبود آنها به زمان نياز است. تعيين تكليف حاملهاي انرژي، مساله بودجه، پرداخت يارانهها، كنترل رشد پايه پولي و... در اقتصاد مهم هستند. در حوزه جامعه و سياست هم دولت بايد نشان بدهد، نميخواهد رفتارهاي سلبي عليه زنان و جوانان داشته باشد و با رأفت اسلامي و با گفتوگو قصد دارد، مردم را در سياستگذاريها مشاركت بدهد.
بحث عدم مشاركت 60 درصد ايرانيان نشان داد شكاف عميقي ميان حاكميت و ملت وجود دارد. دولت چهاردهم در كاهش اين ميزان نارضايتي و تعديل اين عدد چه نقشي خواهد داشت؟
اينك كه من و شما با هم در روز جمعه 15 تيرماه، حول و حوش ساعت 30 : 18 عصر با هم گفتوگو ميكنيم، بين 25 تا 30 درصد افزايش مشاركت وجود دارد. اين افزايش مشاركت، تلاش براي نفي جناح تندروي مقابل است. جناحي كه مقابل اصلاحطلبان قرار دارد.
يعني معتقديد، مردم با افزايش مشاركت خود راي سلبي ميدهند؟
بله، بله، بله دقيقا؛ امروز در صف رايگيري بسيار شلوغ بود. مردم ميگفتند از ترس جليلي به پزشكيان راي ميدهند. مردم ما نشان دادهاند هنگامي كه احساس خطر كنند، حضور به هم ميرسانند. عدم حضور در سال 1400 و دور اول 1403 به اين دليل بود كه مردم نتيجه را از قبل تعيين شده ميديدند. آن زمان همه ميگفتند، رييسي، تعيين شده و رييسجمهور است و چرا بايد راي بدهند؟ اين بار هم فكر ميكردند، قاليباف از سوي حاكميت تعيين شده است. اين روند باعث كاهش مشاركت شد. امروز اما مردم متوجه شدهاند كه ميتوانند نتيجه را تغيير بدهند. لذا با انگيره وارد شدهاند، چون اكثريت مردم به نظرم تداوم وضع موجود را دوست ندارند. اما درباره 60 درصد عدم مشاركت بايد بگويم، اين 60 درصد در واقع اكثريت مردم هستند. برخي افراد و جريانات به گونهاي صحبت ميكنند انگار 40 درصد اصلياند و 60 درصد فرعي! اين در حالي است كه 60 درصد اكثريت مردم ايران و 40درصد اقليت هستند. اگر دنبال تقويت كشور هستيم و به دنبال اين هستيم كه جهان روي قدرت مردمي نظام حساب كند، وارد كردن اكثريت مردم به صحنه تصميمسازهاي كشور مهم است. اين پشتوانه مردمي مولفه مهم قدرت جمهوري اسلامي است كه در كنار مولفه نظامي، ميتواند ايران را در برابر توطئهها بيمه كند. دولتي چهاردهم بايد به دنبال حل مشكلات و آشتي دادن اين 60 درصد با حاكميت باشد. دولت آينده بايد به مطالبه اين اكثريت 60 درصدي توجه كند. آنها را در روند سياستگذاريها، مشاركت بدهد. آنها بايد احساس كنند شهروند درجه 2 دنيستند، چرا كه اين 60 درصد (حتي بيشتر از 40 درصد رايدهنده) هم دلشان براي كشور ميسوزد. بايد آنها را در سياستگذاريهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... مشاركت داد. در اين زمينه در آينده بيشتر ميتوان صحبت كرد. بايد ابتدا در روز شنبه نتيجهها رسما اعلام شوند و دولت مستقر شود. با ديدگاهها و رهنمودهاي رهبر انقلاب بسيار خوشبينم كه شاهد تحولات، خوشبيني بيشتر و بازگشت روحيه تفاهم و آرامش بين مردم گرامي ايران باشيم. اما انتخاب پزشكيان، تنها آغاز راه خواهد بود.