گروه گزارش
بسياري سابقه و كارنامه به دور از حواشي سياسي و اقتصادي و اخلاقي را برگ برنده مسعود پزشكيان در اين دور از انتخابات ميدانند؛ او پنج دوره در مجلس رويكردي اصلاحطلبانه داشت و وجدان بيدار بهارستان بود
گروه گزارش- مسعود پزشكيان كه تا يك ماه پيش تنها به عنوان نماينده مجلس شناخته ميشد و قديميترها دوران وزارت او را در دولت اصلاحات به ياد داشتند، به يكباره به منتخب مردم براي جايگاه رياستجمهوري تبديل شد. بسياري سابقه و كارنامه به دور از حواشي سياسي و اقتصادي و اخلاقي را برگ برندهاش خواندند، برخي لحن او را در مناظرات با صداقت دانستند و عدهاي ديگر حمايت اصلاحطلبان را در پيروزي او موثر خواندند. ترديد نيست كه همه اين موارد در پازل پيروزي پزشكيان موثر است اما مرور زندگي سياسي و فعاليتهاي او در سالهاي گذشته و موضعگيريهايش در برهههاي خاص و رخدادهاي مهم نشان ميدهد بيش از هر چيري اين صداي بيصدايان بودن پزشكيان است كه او را منتخب ملت كرده، نمايندهاي كه برخي از او به عنوان وجدان بيدار بهارستان ياد ميكردند و صراحت لهجهاش در نقد ساختارهاي قدرت همواره رسانهها را به سمت او جذب ميكرد.
زاده مهاباد و بزرگ شده اروميه
پزشكيان متولد ماه مهر است، سال 1333. از پدري ترك آذري و مادري كرد. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش مهاباد طي كرد و سپس به اروميه رفت و در هنرستان كشاورزي اروميه، ديپلم صنايع غذايي گرفت. پس از اخذ ديپلم، در سال ۱۳۵۲ جهت انجام خدمت سربازي به شهر زابل در استان سيستان و بلوچستان منتقل شد و در همين دوره بود كه به پزشكي علاقه پيدا كرد و در نتيجه در سال ۱۳۵۴ و پس از اتمام خدمت سربازي، ديپلم دوم خود را در رشته علوم تجربي اخذ كرد و در سال ۱۳۵۵ در رشته پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تبريز پذيرفته شد؛ رشته و دانشگاهي كه سرنوشت زندگي شخصي و سياسياش را رقم زد.
او دوره پزشكي عمومي خود را در سال ۱۳۶۴ به پايان رساند و در سمت مربي فيزيولوژي شروع به تدريس در دانشكده پزشكي نمود. در سال ۱۳۶۹ تخصص خود در رشته جراحي عمومي را از دانشگاه علوم پزشكي تبريز اخذ كرد و سپس در سال ۱۳۷۲ فوقتخصص جراحي قلب را از دانشگاه علوم پزشكي ايران دريافت نمود و در بيمارستان قلب شهيد مدني تبريز استخدام شد كه بعدها رييس اين بيمارستان شد.
پزشكيان استاد جراحي قلب و عروق دانشگاه علوم پزشكي تبريز شد و طي سالهاي ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۹، رياست اين دانشگاه را عهدهدار بود. او از سال ۱۳۸۹ عضو فرهنگستان علوم پزشكي ايران است.
دوست، همكلاسي و همرزم مهدي باكري
در دوران جنگ ايران و عراق، مسوول اعزام اكيپهاي پزشكي به جبههها بود و همزمان به عنوان رزمنده و پزشك خدمت ميكرد. همان دوران و البته قبل از آن بود كه نام پزشكيان را با نام مهدي باكري پيوند زد. او در گفتوگويي با صداوسيما نيز روايت كرده است كه «يكي از همكلاسيهاي دانشگاه من كه هم خيلي رفيق و بچه محل بوديم فرمانده لشکر 31 عاشورا آقا مهدي باكري بود».
نام پزشكيان و مهدي باكري البته در انتخابات رياستجمهوري اخير دوباره بر سرزبانها افتاد. وقتي پزشكيان به عنوان نماد باكري در اين رقابت حاضر شد و سعيد جليلي به عنوان نماد صادق محصولي. اين درگيري صادق محصولي با باكريها به خصوص برادر كوچکتر- حميد باكري- در دوران جنگ بود كه شمايل و نماد دو تفكر از دهه 60 تا امروز شد.
ميثم كريمي فرزند شهيد كريمي نيز در ايام رقابتها با انتشار توييتي خبر حمايت فرزندان شهيدان تندگويان، جهانآرا، بروجردي، باكري از مسعود پزشكيان را داد. او در اين تویيت نوشت: همراه برادرانم محمد مهدي تندگويان، سيد حمزه جهان آرا، حسين بروجردي، احسان باكري به مسعودپزشكيان راي ميدهم وانشاالله اين راي به نيابت از شهيدان محمد جواد تندگويان، سيد محمد جهان آرا، محمد بروجردي، حميد باكري و داود كريمي باشد.
ماجراي ازدواج و حادثه تلخ رانندگي
ازدواج مسعود پزشكيان در همان سالهاي انقلاب فرهنگي رخ داد. مسعود پزشكيان و همسرش در رشته پزشكي هم دانشگاهي بودند در دانشگاه آشنا و در نهايت ازدواج كردند. حاصل اين ازدواج 4 فرزند بود كه اكنون سه نفر از آنها در قيد حيات هستند. همسر پزشكيان در يك سانحه تصادف همراه با يكي از فرزندان كشته شدند و پس از آن مسعود پزشكيان هرگز ازدواج نكرده است.
پزشكيان در سالهاي اخير در چند نوبت درباره اين موضوع صحبت كرده و هربار حزن و بعضا بغض و گريه با او همراه شده است. او در مصاحبه با يادآوري اين خاطره گريه ميكند. او ميگويد كه پس از فوت همسرش ازدواج نكرده و خود نگهداري از فرزندانش را عهدهدار شده است. در گفتوگوي ديگري گفت كه همه زندگي و عشقش همسرش بوده و بعد از درگذشت او ديگر هيچ چيز حتي مقام و پست براي او در اين زندگي ارزشي ندارد.
دو پسرش نيز در گفتوگوهايي تاكيد كردند وقتي مادرشان زنده بوده هم پزشكيان آشپزي ميكرده و كارهاي خانه را انجام ميداده است. پزشكيان و همسرش پزشك بودهاند و پس از ازدواج و با وجود داشتن چهار بچه در امتحانات تخصصي شركت كردهاند. بر اساس گفتههاي پزشكيان او نفر دوم كشور شده و همسرش نفر اول؛ پزشكيان جراح عمومي شده و همسرش جراح زنان.
بهمن سال 1393 پزشكيان به همراه خانوادهاش مهمان برنامه « فيروزه» بود، او در اين برنامه درباره نحوه آشنايي با همسرش گفت: «با همسرم هم دانشگاهي و هر دو عضو انجمن اسلامي بوديم، آن زمان فقط دو نفر از دانشجويان دختر در دانشگاه چادري بودند و يكي از آنها همسرم بود. وقتي با انقلاب فرهنگي دانشگاهها تعطيل شد، از او خواستگاري كردم و خيلي راحت و ساده با مهريه يك جلد قرآن مجيد، يك جلد مفاتيحالجنان و يک شاخه نبات ازدواج كرديم و زندگي دانشجويي خود را ادامه داديم. پزشكيان در اين برنامه با اشاره به مرگ زودهنگام همسرش گفت: براي من كه يك دختر و دو پسر داشتم، خيلي سخت بود ادامه زندگي پس از مرگ همسرم، اما به خاطر بچهها تصميم گرفتم تنها بمانم.
در ايام رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري نيز در كليپي تاكيد كرد كه بعد از مرگ همسرش و پسر كوچكش ترجيح داده تا پاي بچه هايش بماند.
ورود به سياست از دريچه دولت اصلاحات
زندگي سياسي مسعود پزشكيان بعد از تشكيل كابينه دوم محمد خاتمي شروع شد. البته او در دولت نخست اصلاحات معاون وزير بود اما كمتر در ديد دوربينها و رسانهها قرار داشت.
گفته ميشود كه پيش از تشكيل كابينه دوم در ميان اعضاي دفتر تحكيم وحدت كه آن زمان قويترين گروه دانشجويي در دانشگاه بود، زمزمه افتاد كه برخي از اعضاي اين گروه يكي از معاونان وزارت بهداشت را براي تصدي وزارت مد نظر دارند كه به لحاظ ظاهر و رفتار فردي شباهتي به وزراي فعلي ندارد و بيشتر شبيه وزراي كابينه ميرحسين موسوي است، از جمله اينكه با كت و شلوار ميانهاي ندارد و پیراهنش را روي شلوارش مياندازد.
در محافل سياسي هم شنيده ميشد كه محمدرضا خاتمي مدافع جدي وزارت مسعود پزشكيان بود. در نهايت با راي اعتماد مجلس پزشكيان راهي دولت اصلاحات شد.
پرونده مرگ زهرا كاظمي و دستور پزشكيان
در ۲ تير ۱۳۸۲ زهرا كاظمي، عكاس- خبرنگار ايراني-كانادايي كه در حال تهيه گزارش از تجمع خانوادههاي بازداشتشدگان ناآرامي خرداد ۱۳۸۲ تهران در برابر زندان اوين بود؛ بازداشت شد و پس از ۱۸ روز در زندان درگذشت. دادستاني وقت تهران، سعيد مرتضوي تاكيد ميكرد كه كاظمي بر اثر سكته در بازداشت درگذشته است.
پزشكيان به عنوان وزير بهداشت اما دستور رسيدگي به اين پرونده را داد و به عنوان وزير بهداشت وقت، اين نظر را كه كاظمي خود مسبب اين جراحت بوده، رد كرد. او گفت شكستگي جمجمه او نميتوانسته در اثر «برخورد تصادفي سر با شيء سخت ايجاد شده باشد.»
عبدالله رمضانزاده، سخنگوي دولت اصلاحات در سالهاي بعد در گفتوگويي با روزنامه شرق نقل كرد كه «پزشكيان در جلسه دولت گفت مطمئن است مرگ كاظمي عمدي بوده و اگر كاظمي بهموقع درمان ميشد، زنده ميماند.» او خونريزي درونجمجمهاي را دليل مرگ كاظمي دانست ولي گفت پيكر كاظمي را شخصا معاينه كرده و اثري از كبودي يا بريدگي روي صورت او نديده است.
پزشكيان همچنين در پاسخ به درخواست كانادا براي بررسي دليل مرگ كاظمي گفت ايران دانش كافي براي معاينه پيكر را دارد و اجازه تحقيق به تيمهاي خارجي را نميدهد. در نهايت اما كميته كارشناسي هيات تحقيق رياستجمهوري در خصوص فوت زهرا كاظمي زير نظر پزشكيان گزارشي تهيه كرد كه بر اساس آن مرگ كاظمي «بر اثر ضربه به جمجمه و خونريزي حاصل از آن به وقوع پيوسته و اين ضربه موجب ايجاد شكستگي خطي در جمجمه شده است.»
استيضاح و دفاع بهزاد نبوي
مجلس ششم مسعود پزشكيان را به دليل مواردي چون انتصابات، مشكلات دارو، تعرفههاي پزشكي و سفرهاي خارجي استيضاح كرد. بهزاد نبوي، نايبرييس مجلس ششم و از چهرههاي برجسته سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه كمتر در دفاع از وزرا سخن ميگفت، در دفاع از پزشكيان به ميدان آمد و گفت كه بخشي از انتقادات استيضاحكنندگان مربوط به مسائلي است كه در گذشتههاي وزارت بهداشت ريشه دارد و مربوط به دوره وزارت او نيست.
استيضاح پزشكيان همزمان با حمله گروههاي فشار به خوابگاه دانشگاه علامه و ناآراميها در تهران بود.
بهزاد نبوي هم به اين ناآراميها تلويحا اشارهاي كرد و گفت كه مباحث مطرح شده در گفتههاي استيضاحكنندگان مسائل مهم كشور نبوده و براي ديدن مسائل مهم كشور، نمايندگان بايد سر به كوچه و خيابان بزنند. درنهايت پزشكيان دوباره راي اعتماد گرفت. در دوره وزارت او همچنين تعدادي نمايندگان طرحي را براي واگذاري دانشگاههاي علوم پزشكي به وزارت علوم پيگيري ميكردند كه در نهايت به نتيجه نرسيد. او در دولت محمود احمدينژاد سمتي نداشت و بعدها درمصاحبهاي با خبرگزاري رسمي مجلس به كنايه گفت تنها به ازاي دو روز كار در هفته، طي ۴ سال دولت احمدينژاد به اندازه ۳۰ سال گذشته درآمد داشته؛ به گونهاي كه با آن هم خانه خريده، هم باغ و هم به اقوام خود كمك كرده است.
پزشكيان بعدها يكي از دلايل نامزد شدنش در انتخابات مجلس هشتم را هم همين موضوع اعلام كرد و گفت: «با اين شرايط يك مقدار به من برخورد، براي اينكه باورم اين بود كه ما آفريده نشديم برويم پول دربياوريم و همينطور ولخرجي كنيم، ما تصور ميكرديم علم و مهارت را براي حل مشكلات و گرفتاريهاي مردم ميآموزيم.»
آغاز دوران نمايندگي
پزشكيان دو سال بعد از پايان دوران خاتمي، در انتخابات مجلس هشتم نامزد شد. او موفق شد با ۱۰۸ هزار و ۶۳۹ راي به عنوان تنها نماينده حوزه انتخابيه تبريز، آذرشهر و اسكو در همان دور اول راهي بهارستان شود و تكليف 5 نماينده ديگر اين حوزه به دور دوم كشيده شد. در اين دوره بر اساس اطلاعات مندرج در سايت مركز پژوهشهاي مجلس، امضا كننده ۴۱ طرح و لايحه در اين دوره بوده است. از جمله طرحهايي كه امضاي پزشكيان در مجلس هشتم پاي آنها است ميتوان به طرح اصلاح قانون هدفمند كردن يارانهها، طرح اصلاح تعطيلات رسمي و تغيير ساعت كار اداري، طرح نظارت مجلس بر امور نمايندگان، طرح تامين وسايل كمك توانبخشي مورد نياز جانبازان و معلولان، طرح امر به معروف و نهي از منكر، طرح اختصاص يك درصد از درآمد حاصل از توليد نفت خام، گاز طبيعي، سنگ آهن، مس، سرب، روي و طلا به مناطق توليدكننده و مناطق محروم كشور، طرح مجازات استفاده غيرمجاز از عناوين علمي، طرح مقررات امور پزشكي، دارويي و مواد خوردني، آشاميدني، آرايشي و بهداشتي، طرح الزام دولت به حمايت همهجانبه از مردم مظلوم فلسطين و طرح حمايت از بازسازي بافتهاي فرسوده اشاره كرد. او در دورههاي نهم، دهم، يازدهم و دوازدهم نيز از تبريز نماينده مجلس شد.
صداي بيصدايان در بهارستان و گوينده نطقهاي جنجالي
پس از انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۸۸ نطق آتشين پزشكيان در انتقاد از رفتارها با معترضان به نتيجه انتخابات دقايقي جلسه مجلس را ناآرام كرد.
پزشكيان در نطق خود گفتههاي امام علي (ع) را تكرار كرد كه به مالك اشتر نگارش شده بود: «مانند يك حيوان وحشي به جان مردم نيفت.» او همچنين با اشاره به اين سخنان گفت: «وقتي ميتواني مداخله تند نكني، نزني، نزن، نگو من اميرم، امر ميكنم هر كسي صدايش دربيايد پدرش را در ميآورم.»
پس از اين نطق، مهدي كوچكزاده، نماينده تهران فرياد زد كه «كلمه الحق يراد بها الباطل» به اين معنا كه سخن حقي را گفته اما نتيجه نادرستي از آن گرفته است. تعدادي از اصولگرايان نيز به دور پزشكيان حلقه زدند و غلامعلي حدادعادل به او گفت كه بايد جانب «انصاف» را رعايت ميكرده و در محكوميت معترضان به انتخابات هم سخن ميگفته است.
پس از مرگ رامين پوراندرجاني، پزشك بازداشتگاه كهريزك كه معترضان پس از انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۸۸ در آن محبوس بودند، پزشكيان در ۲۶ آبان ۱۳۸۸ از پزشكي قانوني خواست علت مرگ او را اعلام كند و مرگ بر اثر سكته قلبي را متناسب با سن و سال پوراندرجاني ندانست. در جريان اعتراضات آبان و دي ۱۳۹۸ نيز پزشكيان همواره در دفاع از حقوق بازداشتشدگان و معترضان در مجلس صحبت كرد. او در مصاحبهاي با روزنامه خراسان روش مديريتي اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ايران را از نظر علمي و عقلي غلط دانست و گفت نميشود كه مردم يك طرف باشند و دولت با قاطعيت دستور بدهد؛ هر كسي هم خواست حرفي بزند، بزنيم و از بين ببريمش؛ اين با هيچ عقل و منطقي همخواني ندارد.
پزشكيان در مصاحبهاي ديگر در خصوص اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ايران اذعان كرد به عنوان عضو هيات رييسه مجلس دهم، پيگيرياي در خصوص اين حوادث انجام نداده و حتي اگر پيگيرياي هم صورت ميگرفت، نهادهاي مسوول به مجلس پاسخگو نبودند. او با اشاره به اينكه عدهاي در اعتراضات آبان قصد اسقاط جمهوري اسلامي را داشتند و بايد دقت كرد كه چه گروه و جرياني افراد را به حضور در خيابان تحريك ميكرد؛ در نهايت مديريت كشور را در مجموع اتفاقات مقصر دانست و گفت: «ما بايد بهتر عمل ميكرديم.»
پزشكيان همچنين درباره اعتراضات دي ۱۳۹۸ در نطقي در مجلس از برخورد آمرانه با مردم در پي چنين حوادثي انتقاد کرد و با اشاره به نامه امام علي (ع) به مالك اشتر گفت ما بايد با انصاف با مردم برخورد كنيم و برخورد خشن با مردم نداشته باشيم و بايد از آمرانه عمل كردن و جبارانه برخورد كردن با مردم اجتناب كنيم. او با انتقاد از ادبيات آمرانه اين روش را مورد نقد قرار داد و گفت: «قلبها را سياه ميكند، دين را تضعيف ميكند و انقلاب و دگرگونيها را نزديك ميكند.»
در جلسه استيضاح علي ربيعي، وزير كار و رفاه و تعاون، در تابستان ۹۷ در دفاع از او با اشاره به فضاي اتهامزني به مسوولان دولتي و اعضاي خانوادههاي آنها گفته بود: «بنده وقتي وزير بودم ميگفتند كه بچههاي من در خارج هستند و دخترم بيامو سوار ميشود. حال كه بچههاي من روي خارج نديده و آن زمان نه ماشين داشتند و نه از ماشين وزارتخانه استفاده ميكردند.» در همين جلسه محمدرضا پورابراهيمي اتهاماتي را نسبت به دختر پزشكيان مطرح كرد و مدعي شد به دليل استخدام دخترش در پتروشيمي جم از ربيعي دفاع ميكند. روز بعد خبرگزاري رسمي مجلس ويدیويي از زندگي دختر پزشكيان منتشر كرد كه هنوز هم در فضاي مجازي و رسانهاي بازنشر ميشود. او با دعوت از رسانهها براي بررسي زندگي شخصي خود و فرزندانش نشان داد كه خانوادهاش تاكنون كارنامه شفافي در مسائل اقتصادي داشتهاند و از فساد و رانت فاميلي كه دامن بسياري از چهرههاي را در برگرفته در امان ماندهاند.
پاييز 1401 و باز كردن باب نقد در صدا و سيما توسط پزشكيان
با رخ دادن اعتراضات در پاييز 1401 پزشكيان در سخنرانياي به مناسبت اربعين حسيني با اشاره به اتفاق رخ داده اعلام كرد، نميداند علت و نوع مرگ مهسا اميني چيست؛ اما اگر بابت اين اتفاق «زمين دهان باز كند و آدم خودش بميرد جا دارد.»
او در ادامه با حضور در صداوسيما اعلام كرد از نظر علمي نميشود گفت كه مهسا اميني بيدليل فوت كرده. او خواستار ايجاد يك تيم ارزياب و شفافسازي در خصوص اين واقعه شد.
با تشديد اعتراضات پزشكيان با صدور بيانيهاي ضمن محكوم كردن حركتهاي تند، آنچه «دميدن در آتش خشم و كينه و افتادن كشور در التهاب و آشوب» خواند را به نفع مردم ندانست و آن را به سود منافقان و دشمنان ايران ارزيابي كرد و نسبت به «كشتن برادران نيروي انتظامي و بسيجي و تخريب اماكن و اموال عمومي» ابراز نگراني كرد. همچنين در اين بيانيه تسريع در شفاف نمودن علت مرگ مهسا اميني توسط تيمي كارشناسي و بيطرف و ارزيابي عملكرد و ميزان كارايي يا عدم كارايي گشت موسوم به امنيت اخلاقي و تأكيد بر برخورد عزتمندانه توأم با دلسوزي و خيرخواهي و به دور از اجبار و امر و نهي با مردم را به عنوان راههاي برونرفت از وضعيت پيشآمده، پيشنهاد كرد.
او در آن ايام بارها در گفتوگوهاي خود نحوه برخورد با معترضان دستگير شده و محاكمه آنها را مغاير قانون اساسي دانست و خواستار فراهم شدن امكان دسترسي به وكيل براي متهمان شد. او التهاب جامعه را ناشي از عدم اجراي قانون به نحوي كه نوشته شده دانست. او گفت: «اگر بخواهيم باز هم تندروي كنيم و خارج از چارچوبهاي قانون برخورد كنيم، بازداشت كنيم و اطلاع ندهيم، خلاف قانون كاري كنيم يا مثلا اضافهتر از زمان قانوني در بازداشت نگه داريم؛ اگر چنين كارهايي انجام بدهيم وضعيت را بدتر خواهيم كرد كه بهتر نميشود.»
پزشكيان به همراه علياكبر ولايتي، به عنوان دو پزشك، براي جلب رضايت خانواده روحالله عجميان و جلوگيري از حكم اعدام براي حميد قرهحسنلو، پزشك راديولوژي و از متهمان آن پرونده، ديدار و رايزني كردند. بعدها خانواده عجميان كه اصرار به اعدام قرهحسنلو داشتند و ولايتي و پزشكيان را مسبب لغو حكم اعدام خواندند.
موضوع حجاب؛ از حضور در انقلاب فرهنگي تا سختترين منتقد طرح نور
پزشكيان در گفتوگويي در برنامه دستخط در صداوسيما روايت كرده است كه در ابتداي انقلاب قانون پوشش زنان را پيش از نهايي شدن قانون حجاب اجباري در دانشگاه علومپزشكي اجرا كرده. او در اين گفتوگو در آذر سال 1393 در اين باره گفته است كه «اول انقلاب مسوول پاكسازي بودم هنوز بحث حجاب نشده بود حجاب را در بيمارستانها و دانشگاهها اجباري كردم. با دادگاه انقلاب هماهنگ كردم بخشنامه كردم كه همه بايد روسري و مانتو و لباس آستين بلند بپوشيد.» با اين وجود او در همين گفتوگو تاكيد ميكند كه برخورد تندي با كسي انجام نشده و با صحبت افراد را براي اين پوشش قانع كرده است. چهار دهه بعد اما پزشكيان يكي از سرسختترين منتقدان شيوه كنترل حجاب و گشت ارشاد و طرح حجاب مجلس يازدهم شد.
او بارها با تاكيد بر اينكه «نبايد برخورد حكومت در زمينه پوشش زنان اجباري باشد» در ايام رقابتهاي انتخاباتي گفت: «نميتواند قول غيرعملي بدهد و ناچار است متصديان و متوليان گشت ارشاد را قانع كند كه از برخورد با زناني كه حجاب اجباري را برنميتابند، خودداري ورزند.»
پزشكيان چه در زمان نمايندگي مجلس و چه در ايام كانديداتوري انتخابات بارها تصريح كرد كه معتقد به كار فرهنگي و تربيتي در اين زمينه است و استفاده از زور و اجبار را منجر به عناد مردم با مذهب و حكومت ارزيابي ميكند. با بازگشت دوباره گشت ارشاد در سال ۱۴۰۲ به خيابانها، پزشكيان اين روش را براي نظام مشكلزا دانست.
در سال ۱۳۹۰، ۷۹ نماينده منتقد دولت از محمود احمدينژاد سوال پرسيدند كه يكي از اين سوالات به سخنان او در مورد نقش دولت در «مبارزه با بدحجابي» اختصاص داشت. نام مسعود پزشكيان يكي از نمايندگان امضاكننده اين سوالات بود. ستاد رسمي مسعود پزشكيان در فرآيند چهاردهمين انتخابات رياستجمهوري اعلام كرد پزشكيان به هيچ وجه موافق اين بند از سوالات طرح شده از رييس دولت دهم نبوده است و توضيح داد چون طرح سوال از رييسجمهور نيازمند درخواست حداقل يك چهارم نمايندگان مجلس است، سوالات مختلف نمايندگان، تجميع شده و به صورت يكجا ارسال شد و امضاي پزشكيان در فرآيند سوال از احمدينژاد ناظر به اين بند نبوده و بندهاي ديگر سوالات مطرح شده، مدنظر او بوده است. اين ستاد توضيح داد براي عملياتي شدن طرح سوال از رييسجمهور نياز به تجميع سوالات بود تا هم از تكرار اين فرآيند جلوگيري شود و در عين حال نمايندگان بيشتري بتوانند سوالات خود را از رييسجمهور بپرسند.
پزشكيان در جريان مبارزات چهاردهمين انتخابات رياستجمهوري، طرح نور براي برقراري مجدد گشت ارشاد را به سياهي تشبيه كرد. موضوعي كه در فضاي مجازي نيز ترند شد.
او در ايام مبارزات انتخاباتي بيان كرد كه نوع برخورد ما با زنان و دختراني كه نوع پوشش آنها با آنچه ما ميخواهيم فرق كند، بايد متفاوت باشد و نبايد اجبار و زور باشد. آيا ما ميخواهيم به زور با كساني كه مانند آنچه ما ميخواهيم زندگي نميكنند، برخورد كنيم. اگر خدا چنين ميخواست، خود همه را به يك جهت و شكل قرار ميداد.
او با تاكيد بر اينكه « گشت ارشاد و جريمه و توبيخ، قطعا در اين راستا نيست» گفت كه «ما بايد با زبان خوش با زنان و دختران برخورد كنيم. نبايد رفتار ما باعث شود كه وقتي كسي از بيرون به ما نگاه كند، به عنوان مردم از ما نپذيرند. تعداد دختران [بيحجاب] كم نيست؛ از مردم بپرسيد رفتارهاي شما را با اين قشر چقدر قبول دارند؟»
او همچنين گفت كه در حوزه هنر و سينما نيز كار با كاردانان بايد باشد و دولت نظارت كند. كار بايد به امثال خانه سينما و... سپرده شود. چرا بايد كارگردانان و هنرمندان ما به جايي برسند كه از كشور بروند و ممنوع الخروج شوند؟ ما فرهنگ را امنيتي كرديم. اين باعث شده نسل جوان ما نسبت به رفتارهاي ما زده شوند.
تكصداهاي مجلس در مخالفت با فيلترينگ
پزشكيان از مخالفان طرح صيانت در مجلس يازدهم بوده است. او همراه با غلامرضا نوري قزلجه و رشيدي كوچي تندترين گفتوگوها را در نقد اين طرح داشت. او در جريان چهاردهمين انتخابات رياستجمهوري، وي از محدوديتهاي اينترنتي و فيلترينگ انتقاد كرد و آن را عامل ساقط كردن كسب وكارهاي مجازي دانست.
سياست خارجي؛ مدافع برجام
و موافق شفافيت و افايتياف
پزشكيان از اعضاي كميسيون بررسي برجام در دوره دهم مجلس بوده است و به طور كلي از مفاد آن حمايت كرده است. وي مخالفان برجام را از «كاسبان تحريم» خواند.
او همچنين همواره از پيوستن ايران به FATF حمايت كرده و معتقد است كه پيوستن به اين معاهده براي شفافيت اقتصادي ايران ضروري است. پزشكيان استدلال ميكند كه حتي چين هم بدون رفع مشكل FATF در ايران سرمايهگذاري نخواهد كرد. او بارها تاكيد كرده كه وقتي مخالفان افايتياف ميگويند براي كمك به گروههاي منطقهاي نميتوان اين معاهده را پذيرفت بايد مشابه و نمونه داخلي FATF راهاندازي شود تا مشخص باشد پولهاي كشور كجا ميرود.
او درباره برجام و پذيرش FATF و تغيير ادبيات دولت سيزدهم نسبت به اين موضوعات گفته است: «كليت موضوع بسيار روشن است، يكسري مجامع بينالمللي براي برخي كارها وجود دارد مثلا فيفا (فدراسيون جهاني) در فوتبال، در فيفا اگر شما قواعدش را نپذيريد شما را بازي نميدهد. بانكها هم يك مجموعهاي ايجاد كردند كه يك سري مقررات دارد، اگر آنهايي كه در آنجا عضو هستند، مقررات اين مجموعه را نپذيرند در آن بانكها نميتوانند تراكنش و نقل و انتقال مالي داشته باشند كه در نتيجه در مبادلات بينبانكي به شدت دچار مشكل ميشود. همين چين و روسيه كه ما ميگوييم ارز مشترك ايجاد ميكنند يا ارزي در حوزه كشورهاي همپيمان ايجاد خواهند كرد، همگي عضو FATF هستند و كار خودشان را پيش ميبرند. اينها خودشان دارند كارهاي خودشان را ميكنند، ولي به ما كه ميرسد ما ميگوييم: «خير، قرار است پول منطقهاي يا پول مشترك ايجاد كنند»؛ خب آنها ايجاد كنند و از FATF هم خارج شوند و با قواعد آن معامله نكنند، چرا اين كار را نميكنند؟»
چند دوره ثبتنام
در انتخابات رياستجمهوري
پزشكيان در آخرين روز انتخابات ۱۳۹۲ خود را نامزد رياستجمهوري كرد اما بعدا به علت ثبتنام اكبر هاشمي رفسنجاني انصراف داد. سال گذشته، صلاحيت اين وزير سابق براي انتخابات مجلس، ابتدا از سوي هيات اجرايي وزارت كشور رد شد كه بعدا با اعتراض او از سوي شوراي نگهبان تاييد شد. هيات اجرايي انتخابات، صلاحيت او را بر اساس بند «عدم التزام به جمهوري اسلامي» رد كرده بود.
او براي انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۰ هم نام نويسي كرد كه شوراي نگهبان صلاحيت او را تاييد نكرد. اما در انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ صلاحيت او تاييد شد.
اصولگرا يا اصلاحطلب؟
مسعود پزشكيان در آستانه انتخابات اخير مجلس گفته بود: «من از جزیيات تصميمات جبهه اصلاحات خبر ندارم، ولي بارها اين مساله را گفتهام كه وقتي بازيكنان اصلي يك تيم در ميدان حضور دارند، ولي حتي بازيكنان ذخيره تيم ديگر در ميدان نيستند، آيا اصلا امكان رقابت بين اين دو تيم وجود دارد؟ يك عده اصلا در انتخابات اين دوره شركت نكردند، چون اين پيشبيني را داشتند كه هيچ شانسي براي تأييد صلاحيت آنها وجود ندارد.»
جبهه اصلاحات براي انتخابات رياستجمهوري عباس آخوندي، مسعود پزشكيان و اسحاق جهانگيري را نامزدهاي مورد قبول اصلاحطلبان خوانده بود كه با حذف آن دو، پزشكيان تنها گزينه اصلاحطلبان براي انتخابات شد. پزشكيان در سخنراني در جبهه اصلاحات خود را يك اصولگراي اصلاحطلب خواند و گفت: «من اصولگرايم و اين اصولي است كه به خاطرش ميخواهيم اصلاح كنيم.»
او پيش از اين نيز گفته است: «من همان آدمي هستم كه قبل از انقلاب بودم نه چپ شدم نه راست.» كما اينكه در يك نشست خبري در جريان انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۳ گفت: «اينكه درجلسه مجمع عمومي جبهه اصلاحات ايران گفتهام من اصولگرا هستم، به اين دليل است كه اصولي دارم و آن هم حق و عدالت است. براي رسيدن به اين دو اصل بايد اصلاحات كرد. نميتوان بدون اصلاحات به حق و عدالت رسيد.