رومانوفها چگونه به آرامگاه خود آورده شدند؟
مرجان يشايايي
روسيه، همسايه شمالي ما تاريخ پرفراز و نشيبي داشته. اين كشور با بيش از 17ميليون مترمربع مساحت، عنوان پهناورترين كشور جهان را به خود اختصاص داده به گونهاي كه اختلاف زماني غربيترين منطقه تا شرقيترين نقطه روسيه در حدود ۹ ساعت است. كشور كانادا كه به عنوان دومين كشور پهناور جهان شناخته ميشود، تنها مساحتي در حدود ۵۸ درصد مساحت روسيه را داراست. سرزميني است با اقوام و ملتهاي مختلف، منابع معدني و نفتي و خاكي غني و زمستانهايي سرد و نفسبر كه همراه مردمي جنگاور و ميهنپرست هم لشكر ناپلئون را به عقب رانده و هم لشكر هيتلر را. روسيه در سال 1917 يكي از عجيبترين و بنياديترين انقلابات تاريخ را از سر گذراند، خاندان سلطنتي تزارها سرنگون شدند و كمونيستها با آرزوهاي بسيار براي برابري و رفاه اقتصادي حاكميت را به دست گرفتند. قصدم از اين مقدمه كوتاه نه بررسي تاريخ انقلاب روسيه يا حتي تاثير آن بر اتفاقات اجتماعي و سياسي ايران كه صدها جلد كتاب براي آن نوشته شده، بلكه بازگويي گوشهاي از وقايع اين انقلاب است كه تا سال فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991 در هالهاي از ابهام پوشيده بود. همه ميدانستند خانواده رومانوفها، آخرين تزار روسيه، در جريان انقلاب 1917 اعدام شدهاند، اما تا زمان فروپاشي اتحاد جماهير شوروي كسي از جزييات و محل دفن آخرين تزار روسيه خبر نداشت.
اين روزها براي بازديد از محل دفن آخرين خانواده سلطنتي روسيه بايد به سنپطرزبورگ برويد. از جاهاي ديدني در قلعه پترهوف جزيره زايچي در سنپطرزبورگ، مدفن تزارهاي روسيه است كه نسل اندر نسل در كليسايي در اين جزيره به خاك سپرده شدهاند. هر كدام از قبرها بسته به صاحب آن، نشاني مخصوص از سلسله مراتب سلطنتي دارد و هر كدام براي خود داستاني. معمولا زن و شوهر كنار هم دفن شدهاند. تازهترين گور اين مجموعه متعلق به خانواده نيكلاي دوم، آخرين تزار روسيه بوده كه بعد از انقلاب 1917 به دست بلشويكها اعدام شدند. بعد از سقوط دولت شوروي بقاياي اجساد را باستانشناسان آماتور و كنجكاو در سال 1991 در سيبري شناسايي كردند و بعد از شناسايي متخصصان ژنتيك، اجساد توسط دولت روسيه براي دفن به آرامگاه خانوادگي رومانوفها به اين جزيره آورده شدند. جالب اينكه شناسايي اجساد از طريق آزمايشهاي ژنتيكي ممكن شده است. كاترين، آخرين ملكه روسيه، خويشاوند مستقيم شاهزاده فيليپ، شوهر ملكه اليزابت دوم، ملكه درگذشته انگلستان بوده و به وسيله خوني كه وي اهدا كرده و سپس از طريق شناسايي ژنهاي شوهر ملكه بريتانيا و انطباق آن با ژنهايي كه از استخوان جسد ملكه تزار استخراج شده، توانستهاند استخوانهاي خويشاوند نزديك وي در خاندان رومانوف و سپس بقيه افراد خانواده را شناسايي كنند. اين شناسايي در چند مرحله انجام شده، اما نكته جالب اينكه علم ژنتيك به كمك تاريخ آمده و يك راز بزرگ در تاريخ اين سرزمين را حل كرده.