شوراي راهبردي دولت پزشكيان بدون انرژي!
علي آهنگر
گزارشهاي خبري حكايت از آن داشت كه به فاصله سه روز از پيروزي دكتر مسعود پزشكيان، پنج كارگروه براي انتخاب وزيران و تعيين راهبردهاي دولت تشكيل شد. توجه كنيم: اين كارگروهها فقط براي انتخاب وزيران نيستند، بلكه براي امري بسا مهمتر يعني تعيين راهبردهاي دولت آينده هم هستند كه اقدامي بسيار پسنديده و ارجمند است. اين پنج كارگروه شامل كارگروههاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و گارگروه زيربنايي است. همچنين سخن از تشكيل شوراي راهبردي ۹ نفرهاي ميرود كه لابد اين كارگروهها را تشكيل دادهاند. در اين ميان به طرز عجيب و رنجآوري جاي راهبرددان و استراتژيست انرژي در ميان شوراي راهبردي و كارگروه انرژي در ميان كارگروهها خالي است. نبودن راهبرددان و كارگروه انرژي نشان از نوع نگاه دولت پزشكيان به مقوله انرژي آن هم در عصر گذار و پرتلاطم و انقلاب انرژي دارد. شوراي راهبردي لابد انرژي را در مقوله اقتصاد ميداند و نصب يك شخص اقتصاددان را در كفايت تمام ميپندارد. اما متاسفيم كه بگوييم اينگونه نيست. انرژي، سياست و زندگي است؛ انرژي، اقتصاد و فرهنگ و اجتماع است؛ انرژي زيربناي ساختمان كشور، دولت، مردم و مجموعه هر نظام حكومتي در جهان است. انرژي مادر سياست، ژئوپليتيك، جنگهاي منطقهاي و جهاني و مادر اقتصاد است. اينكه امروز و در عصر انقلاب و جنگها و تلاطم جهاني براي گذار انرژي، شوراي راهبردي، انرژي را زيرمجموعه اقتصاد بپندارد، با كمال احترام نشان از عدم درك محوريت انرژي در جهان معاصر دارد. اينكه در شوراي راهبردي و در كارگروهها، صاحبنظر و كارگروه انرژي نيست، بيشتر از آن روي نااميدكننده و خطرناك است كه نگاه قرن بيستمي را در افكار و انديشههاي شوراي راهبردي نمايان ميسازد. اينكه به تغييرات در دنياي نوين كه عصر گذار انرژي و هوش مصنوعي است، آگاهي ندارند. آقايان و بزرگواران شوراي راهبردي بايد به آشكاري و وضوح دريابند كه امروزه سياست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ همه و همه در تاثير از فضاي جهاني گذار انرژي قرار دارند. خوب است ديد تازهاي از انرژي ارايه دهيم. تا پيش از سال ۲۰۲۱ واژه انرژي شامل همه انواع منابع فسيلي ميشد كه با سوختن و احتراق خود گرما، سرما و حركت ميآفريدند. آب هم براي توليد برق در همين مقوله ميگنجيد. اما از سال ۲۱ كه بايد پيمان آب و هوايي ۲۰۱۵ پاريس به اجرا در ميآمد و پشتيباني بيحد و حساب سازمان ملل متحد از اين موضوع، واژه انرژي توسع يا تغيير معنا داد. انرژي ديگر به سوختهاي فسيلي اطلاق نميشود، بلكه منظور از انرژي در سطح بينالملل صرفا انرژيهاي فراگير، پاك و بدون كربن است. براي انرژيهاي سابق همان واژه فسيلي يا سوخت را به كار ميبرند. اينكه ما در عصر گذار انرژي و پيامدهاي خطرناك بيتوجهي به آن به سر ميبريم، شوخي نيست. اينكه همه كشورهاي نفتخيز جنوب خليج فارس محور برنامهها و چشمانداز ۲۰۳۰ خود را در موضوع گذار انرژي و در امان ماندن از پيامدهاي شوم آن قرار دادهاند، شوخي ندارد. اينكه ما در اين هشت سال واپسين فرصت را براي جذب سرمايه و محور قرار دادن انرژي داريم به هيچ روي سخني گزاف نيست. اينكه توليد گازمان تا هشت سال ديگر به حدود نصف كاهش مييابد، واقعيت است. اينكه در برنامه هفتم توسعه بايد به توليد ۱.۵ ميليارد مترمكعب گاز، نزديك به ۵ ميليون بشكه نفت و ۱۲۹ ميليون ليتر در روز توليد بنزين برسيم، اينكه براي نگهداشت و توسعه نفت و گاز به ۲۷۵ ميليارد دلار سرمايه نياز داريم، حقايقي ترسناك است كه با قرار دادن انرژي در زيرمجموعه اقتصاد و طلبيدن راهبرد انرژي دولت از بخش اقتصاد حاصل نخواهد شد. نفت و انرژي خودش راهبرددان، كارشناس، صاحبنظر، مورخ و استراتژيست دارد. چرا به مقوله انرژي از دنياي كارشناسي و تخصصي خود انرژي نمينگريد؟!