افسانههاي گهواره تمدن
محسن آزموده
عباس مخبر سالهاست كه در حوزه اسطورهشناسي كار ميكند و آثار ارزشمند و خواندني زيادي در اين زمينه تاليف و ترجمه كرده است. به تازگي نيز كتاب خوب و مفصل او با عنوان اساطير خاورميانه (درسگفتارها) به همت نشر مركز منتشر شده است. كتاب چنانكه از عنوانش بر ميآيد، به بررسي اساطير يكي از پرحادثهترين و قديميترين مناطق مسكوني كرهزمين ميپردازد، خاورميانه و هسته اصلي آن بينالنهرين، حوزه تمدني و فرهنگي بسيار كهن و شايد كهنترين حوزه فرهنگي در جهان. منطقهاي بين رودهاي دجله و فرات كه تا خليجفارس امتداد مييابد.
بينالنهرين سرزمين اولينهاست و از قديميترين كانونهاي استقرار بشر، «از حدود 14 هزار سال پيش مردماني در آن ساكن بودهاند، از حدود 10 هزار سال پيش اجتماعات روستايي در آن تشكيل شده، كشاورزي براي اولينبار در بينالنهرين و جنوب شرق آسيا پا گرفته.» خاستگاه فرهنگهاي كهن سومري و اكدي و بابلي و آشوري و ايراني. گهواره تمدن بشر. سرزميني حاصلخيز براي تولد و نشو و نماي اساطير. البته خود مخبر تاكيد ميكند كه در اين كتاب به اساطير ايراني نپرداخته، اولا به دليل اهميت و گستردگي پرداختن به آن در مجلدي مستقل را ميطلبد و ثانيا به علت ساختار متمايز و هندواروپايي اساطير ايراني.
مخبر چنانكه در مقدمه نوشته در نگارش اين درسگفتارها از كتاب ارزشمند اساطير خاورميانه نوشته ساموئل هنري هوك (با ترجمه علياصغر بهرامي و فرنگيس مزداپور) بهره برده و به رويكرد كلي هوك كه اسطوره را همبسته كلامي آيين ميداند، اشاره ميكند. از ديد هوك، در اساطير خاور نزديك و باستان به خصوص مصر و بينالنهرين دلمشغولي اصلي نه پرسشهاي كلي و اصطلاحا فلسفي كه مسائل و دغدغههاي روزمره بوده. مخبر اما ضمن تاييد ارتباط اساطير با زندگي هر روزه آدميان، بر ارتباط اساطير با دغدغهها و پرسشهاي بنيادي بشري تاكيد ميكند و با نقل قولي از متون كهن اوستا و ريگ ودا نشان ميدهد كه اين اساطير بازگوكننده مسائل و موضوعات هستيشناختي بشري نيز هستند. او البته با هوك موافق است اسطوره به تاريخ ربطي ندارد و بيشتر در حوزه قوه تخيل بشر است.
كتاب با مروري مختصر بر تاريخ بينالنهرين و كشف رمز خط ميخي و خواندن زبان سومري آغاز ميشود و در ادامه به ترتيب اساطير سومري، بابلي، كنعاني، يهودي، هيتي و مصري به تفصيل و با جزييات معرفي ميشوند. نشان دادن ارتباط و نزديكيهاي ميان اين اساطير، نشانگر نقاط اشتراك دغدغههاي انسان خاورميانهاي است، آدميزادي كه در اين تاريخ و جغرافيا زيسته و با توجه به اقتضائات جغرافيايي و زيست محيطي خود زندگي و مرگ خود را در اين منطقه بلاخيز از كره خاكي سامان داده است.