صدور کیفرخواست متهم به قتل خیابان گاندی
طبق گزارشات پلیس، مقتول با ۱۹ ضربه چاقو به قتل رسیده است
تحقیقات در پرونده مردی جوان که در خیابان گاندی، زن مورد علاقهاش را به قتل رسانده بود، تکمیل شده و با صدور کیفرخواست این متهم به زودی در دادگاه کیفری محاکمه خواهد شد.
۱۱ ظهر ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ اهالی یکی از خیابانهای محله گاندی صدای مشاجره زن و مرد جوانی را میشنوند. در جریان این درگیری، مرد جوان با چاقو ضربات متعدد به زن وارد میکند و بعد از آنجا فرار میکند. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس میگیرند، اما زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست میدهد. گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت میشود. بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که مقتول، ۳۷ساله هدف ۱۹ ضربه چاقو قرار گرفته بود. ماموران در تحقیقات بیشتر از رهگذران متوجه میشوند؛ مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشته و زن جوان با اصرار از او میخواسته گوشیاش را پس بدهد، اما در یک لحظه مرد عصبانی شده و با بیرون آوردن یک چاقو از جیب خود ضربات متعددی به زن جوان زده و پا به فرار گذاشته است. بعد از این حادثه شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس میگیرند و زن جوان به بیمارستان منتقل میشود، اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ میکشاند. به دنبال این حادثه، جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل و تلاش برای بازداشت عامل جنایت از سوی کارآگاهان جنایی آغاز میشود. در نهایت متهم اوایل اردیبهشت ماه توسط ماموران آگاهی در شهر گرگان دستگیر میشود.
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص میشود محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است.
یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: «زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد، اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند، به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.»
یکی دیگر از شاهدان عینی که مردی میانسال بود به بازپرس جنایی گفت: «نزدیک ساعت 11 در حال عبور از خیابان گاندی بودم که صدای فریادهای زن و مرد جوانی نظرم را جلب کرد. مقداری با من فاصله داشتند، اما مشاجره آنها به حدی شدید بود که من و چند نفر دیگر ناخودآگاه ایستاده بودیم و به آنها نگاه میکردیم. هر لحظه صدای جیغهای زن بالاتر میرفت و انگار میخواست چیزی را از دست مرد بگیرد. دقیقا نمیدانم چه بود شاید گوشی یا کیفی بود، اما مرد حاضر نبود آن را به خانم پس بدهد و دست خود را میکشید و میخواست دور شود که زن مانع او میشد.»