صندوق با درب باز
عباس عبدي
چند روز پيش آقاي دكتر محمد رهبري كارشناس دادههاي فضاي مجازي- تحليلي از فراواني توييتهاي مخالف و موافق با آقاي پزشكيان در بازه ۲۷ تير تا ۶ مرداد ماه را ارايه داده بود كه بر اساس آن بيش از ۱۶۷هزار توييت و ريتوييت راجع به مسعود پزشكيان منتشر شده است. دادهها نشان ميدهد كه كاربران انقلابي و اصولگرا (منتقدان داخلي پزشكيان و از حاميان سعيد جليلي) در اين مدت عليه او فعال بودهاند و ۴۰ درصد از شبكه را بهخود اختصاص دادهاند. از فشردگي اين دسته از كاربران در نمودارهاي استخراجي مشخص استكه فعاليت اين گروه بيانگر سطحي از سازمانيافتگي نيز هست. كاربران برانداز و مخالف جمهوري اسلامي (مخالفان خارجي پزشكيان) نيز در اين مدت ۳۶درصد از شبكه را به خود اختصاص دادهاند ولي حاميان پزشكيان (كاربران ميانهرو و اصلاحطلب) فقط ۲۴ درصد از شبكه را بهخود اختصاص دادهاند. مساله اين است كه چرا اكنون كه انتخابات تمام شده همچنان دشمني و كينهورزي عليه او از جانب تندروها ادامه دارد؟ در حالي كه رهبري نظام نيز به صراحت در اين مورد موضعگيري و توصيه كردهاند و طبعا مخاطب اصلي اين توصيهها همين نيروها هستند. جمله مقام رهبري روشن است. «بايد همه به رييسجمهور منتخب در اداي وظايف كمك كنيم و از بُن دندان باور كنيم كه موفقيت ايشان، پيروزي همه ماست». معناي ديگر اين جمله بر اساس يك قاعده منطقي اين است كه؛ «شكست او نيز شكست همه ماست»، چون نميشود در پيروزي شريك بود ولي در شكست نبود. پس بايد در راه پيروزي او مشاركت كرد.
از اين نظر بايد ذهنيت علاقهمندان و حاميان آقاي پزشكيان را به اين نكته جلب كرد كه نگران برخورد تندروها نباشند آنها به راحتي جمع خواهند شد. خيلي راحتتر از آنكه پهن شدند. وظيفه مقابله با اين نيروها و جمع كردن آنها به عهده طرفداران پزشكيان نيست بلكه اين وظيفه به عهده كساني است كه آنها را پهن كردند.
مساله عجيب اين است كه چرا اين مجموعه مخالف پزشكيان، هنوز متوجه عمق ماجرا نشدهاند و نميدانند كه اين انتخابات به صورت شانسي و بر حسب تصادف به وجود نيامده است. بلكه محصول وجود ارادهاي معطوف به عبور از گذشته است. در واقع بايد گفت پزشكيان آخرين شانس براي حكومت است كه از وضعيت موجود خارج شود و در مسيري قرار بگيرد كه دوباره شاهد انتخابات ۸۰ درصدي باشد. شكست پزشكيان ساختار را به چند پله عقبتر از ۳۰ ارديبهشت امسال باز ميگرداند و بهطور قطع هيچ گام رو به جلويي محسوب نخواهد شد؛ چون هيچ چشمانداز و حتي خيال و تصور مثبتي از پيشرو نيست. سراب يكدستي بودن ثابت شد و به همين علت تغيير مسير داده شد و بالاتر از يكدستي رنگ ديگري وجود ندارد كه بخواهيد به آن متوسل بشويد؟
بنابر اين تغيير خط مشي سياسي در سطح بالا بايد به سطوح پايين نيز سرايت كند به ويژه ضرورت مشاهده اين تغيير رفتار در حوزه رسانهاي امري جدي است. چون نيروهاي رسانهاي تندروها هنوز متوجه ابعاد و اهميت تغييرات موجود نشدهاند و رفتار گذشته برايشان تبديل به عادت و جزو هويت آنان شده است و از آنجا كه ترك عادت موجب مرض ميشود برايشان سخت است كه دست از آن رفتار بردارند. برخي از آنان در همين چند روز نيز بهرغم تذكرات جدي، همچنان بر همان روال سابق رفتار كردهاند و اين كار را در موضوع و تحليل ترور اسماعيل هنيه نيز ادامه دادند.
اين ماجرا ممكن است هنگام ارائه فهرست كابينه به مجلس نيز تكرار شود گرچه اطمينان دارم كه يا شاهد چنين رويدادي نخواهيم بود و يا خيلي محدود خواهد بود. ولي لازم است كه نمايندگان مجلس توجه كنند كه كابينه كنوني محصول همان سياست يكدستسازي است و اگر قرار بود كه مشكلي را حل كند حتما كار به اين مراحل نميرسيد. ما نيازمند تحولي متعارف در هيات دولت هستيم كه مردم را به آينده اميدوار كند. اگر قرار باشد كه در بر همان پاشنه سابق بگردد اطمينان داشته باشيد كه همين حدود ۵۰ درصد مشاركت هم آب خواهند رفت؛ بدون اينكه نيازي به انتخابات دوباره باشد. انتخابات هر روز ادامه دارد. زيرا هر لحظه صندوقهاي راي با درهاي باز در ميدانهاي همه شهرها و روستاهاي كشور وجود دارد، هر كسي كه راي داده ميتواند بيايد و راي خود را بردارد و كساني هم كه راي ندادهاند ميتوانند بيایند و راي خود را در صندوق بريزند. راي معادل يك برگه كاغذي نيست؛ بلكه اراده تكتك مردم است. اين سياستهاي رسمي است كه مردم را به يكي از اين دو كار تشويق ميكند. خود دانيد.