فرشاد مومني:
شغل ۷۰ تا ۹۰ درصد مردم ارتباطي به رشته تحصيلي شان ندارد
فرشاد مومني با بيان اينكه اقتصادمان روز به روز در خلق فرصتهاي شغلي مولد ناتوانتر ميشود، گفت: كه هيچ اولويتي براي فهم واقعيتهاي اين سيستم، جديتر از اولويت شكافتن شفاف و كارشناسي متغير سيستمي بازار كار نيست. اين مساله را در معرض يك گفتوگوي ملي بگذاريد تا ابعاد آن و قباحت آنچه بر سر اين جامعه آمده آشكار و روشن شود تا راه برونرفت آن را بيابيد. راهحل اين است كه بستر نهادي را براي خلق فرصتهاي شغلي از يك سو و گرفتن مالياتهاي حقه جامعه از ثروتهاي انباشته شده غيرمولد آماده كرد. بسيار متاسفم كه ميگويم نظام مالياتستاني ما دقيقا عكس اين مساله عمل ميكند. به گزارش جماران، فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه و رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، كه در سلسله نشستهاي سخني با رييسجمهور، با موضوع «اقتضائات اشتغال مولد و آينده كاري شاغلان در سياستگذاري يك دهه آينده» در اين موسسه سخن ميگفت، با بيان اينكه تلاش ميكنيم برفراز منافع كوته نگرانه گروههاي پرنفوذ ذينفع، ذهن مردم و نظام سياستگذاري كشور را به حياتيترين و بنياديترين مسائل مبتلابه توسعه ملي درگير كنيم، خاطرنشان كرد: بالاترين سطح جهل و ناداني در نظام تصميمگيريهاي اساسي ايران، به ابعاد اهميت اشتغال برميگردد. به آنها كه متولي امور ديني هستند ميتوان گفت شما، شأن اين روايت كه ميگويد «الكاد علي عياله من حلال، كالمجاهد في سبيلالله» را رعايت نكرديد و كار را به جايي رسانديد كه در ربع اول قرن 21، توليد كننده صنعتي ما ترجيح ميدهد به جاي صنعتگري، مسافركشي كند و اين چقدر فاجعه ايجاد ميكند. وي با اشاره به تاثير اشتغال بي كيفيت و غيرمولد بر مرگهاي از سرنااميدي، ادامه داد: در مقدمهاي بر كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايه داري» براساس مجموعه ذخيره دانايي موجود در ادبيات اشتغال و توسعه، 45 بُعدِ اهميت براي اشتغال مولد را شرح كردم، ضمن اينكه متن كتاب هم تاكيد دارد وقتي در كشوري، كيفيت اشتغال متنزل ميشود، سه نوع مرگ، يعني مرگ از فرط اعتياد به مواد الكلي، مواد مخدر و خودكشي رواج پيدا ميكند. ميگويد پيامدهايي در سقوط كيفيت اشتغال وجود دارد كه اين مرگها نسبت به آن پيامدها شرافت دارد، براي نمونه در كشورهاي پيشرفته صنعتي، يعني جايي كه بيش از ۱۵۰ سال است كه از مرحله توليد انبوه عبور كرده، به موازات كاهش كيفيت اشتغال، با رشد فراگير تولد كودكان خارج از عقد ازدواج روبرو هستند. اهل فن ميدانند كه اين چه معنايي دارد و چگونه امروز را و ۱۰ برابر آن، آينده يك جامعه را به آتش ميكشد. وي ادامه داد: بعضي از عزيزان در ايران فكر ميكنند اگر آمارهاي اين واقعيتها را منتشر نكنند، مساله حل ميشود. اين هم سطحي از فهم براي اداره كشور است، بنابراين اينجا فرض ما اين است كه با مخاطباني روبرو هستيم كه ارتباط شغل با عزت نفس، احساس تعلق به جامعه و چگونه رعايت كردن هنجارهاي جامعه و چگونه مواجه شدن با ناهنجاريهايي مانند جرم، جنايت و سرقت را ميدانند. اينكه با صراحت ميگويم نظام اساسي ما با جهل مركب در اين زمينه روبرو است به اين دليل است كه هر ۴۵ آسيبي كه از ناحيه بياعتنايي به كيفيت اشتغال گريبان يك كشور در حال توسعه را ميگيرد، به طرز وحشتناكي در ايران جريان دارد، اما حتي همين اكنون هم به اين مساله بيتفاوتي ميشود.
مومني تاكيد كرد: تاريخ اقتصادي ميگويد هرگاه امكان انتخاب ميان بيكاري و تورم وجود داشته، تمام كشورهايي كه توسعه پيدا كردهاند، اولويت را به رفع بيكاري دادهاند؛ چرا كه وقتي بيكاري گسترش پيدا ميكند بحران كميابي شدت ميگيرد. مناسبات به جاي اينكه مبتني بر تشويق، خلاقيت، نوآوري، توليد و رفاه باشد، مبتني بر حذف، ستيز و فريبكاري ميشود، يعني كل نظام حيات جمعي را زير و رو ميكند. در جريان انتخاب اعضاي كابينه، شاهد بوديم كه هزاران شيفته خدمت براي يك صندلي خالي يورش ميبرند! اين مناسبات نرمالي نيست و اگر كسي بخواهد آينده كشورش را مديريت كند، نبايد از اين علائم متوجه خشونتي كه در حذف وجود دارد شود!؟ مومني با تاكيد بر اينكه بحران كميابي، بحران هنجاري ايجاد ميكند، گفت: هزاران ناهنجاري در اين كشور وجود دارد. نظام تصميمگيري و تبليغات رسمي بخش اعظم آن را سرپوش ميگذارد، وقتي شرم ميكنند از اينكه آمار طلاق را علني كنند، ميخواهيد دسترسي به ديگر اطلاعات وجود داشته باشد!؟ طنز تلخش اين است كه شما اين ميزان كارشناس تربيت كردهايد كه اين مشكلات را حل كنند، اما مشكلات را از آنها پنهان ميكنيد! اينگونه ميشود كه دانشگاه و موسسات پژوهشي را از كاركرد مياندازند. هزينههاي آنها منتفي نميشود، اما دستاوردهايش براي جامعه منتفي ميشود. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با تاكيد بر اينكه نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور بايد حداقل به بخشي از ابعاد اهميت اشتغال واقف شود، خاطرنشان كرد: آنچنان با داراييهاي بين نسلي و بيتالمال كشور برخورد ميكنند كه با ارث پدرشان برخورد نميكنند، اين ميزان سهلانگاري در ساختار هزينهها در كشور شرمآور است! به روي خود نميآورند و طلبكاري هم ميكنند! مومني با بيان اينكه اشتغال، يك متغير سيستمي است، گفت: در ساختار بازار كار در واقع آينهوار كل سيستم را نگاه ميكنيم. در حالي كه گزارش رسمي مركز آمار ميگويد ساختار اشتغال به گونهاي است كه بيش از ۷۰ درصد افراد، شغلشان ارتباطي با رشته تحصيليشان ندارد، شما كه اسراف ميفهميد، ببينيد اين چه ميزان اسراف را منعكس ميكند!؟ در بخشي از مشاغل، اين نامربوطي رشته تحصيلي و شغل انتخاب شده به بالاي ۹۰ درصد ميرسد. نامربوطي بين شغل و رشته تحصيلي در بخشهاي مولد كشور بيشتر بيداد ميكند. به خوبي روشن است كه ميخواهيد مناسباتتان مافيايي باشد و خلاقيت و توليد مبناي اداره اين جامعه نباشد. در عمل مافيا گستري ميكنيد ولو اينكه نيتتان چيز ديگري باشد. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، اضافه كرد: بالاترين سطوح بيكاري مربوط به آنها است كه تحصيلات بيشتري دارند. يعني هر كسي را كه بيشتر خرجش ميكنيد بيشتر او را در بازار كار پس ميزنيد. گزارش ۱۴۰۲ از آمارگيري نيروي كار ميگويد سهم زنان دانشآموخته بيكار، به بالغ بر ۷۱ درصد رسيده است! ميانگين نرخ مشاركت در زنان ايران حدود يك سوم ميانگين جهاني است، كه اين خود يك فاجعه بزرگ و بزرگترين اتلاف نعمت براي اداره كشور است. در اقتصاد سياسي توسعه به آن از ريخت افتادگي ميگويند، كاش حكومت ما مقداري به توليد و اشتغال مولد آگاهي و غيرت پيدا كند، اگر غيرت نداشته باشد نسبت به بساطي كه در كشور ايجاد شده تعصبي ندارد و به آن بر نميخورد.