عاديسازي و بازي پادشاهي
با دو كارت چين و امريكا
عارف دهقاندار
در تاريخ 9 آگوست، وزارت خارجه ايالات متحده اعلام كرد كه ممنوعيت فروش تسليحات تهاجمي به عربستان سعودي را لغو كرده و به اين ترتيب، موضع 3سال اخير دولت بايدن در اين موضوع تغيير ميكند. اين اعلاميه وزارت خارجه امريكا، كمتر از 2ماه پس از سفر شاهزاده خالد بن سلمان، وزير دفاع عربستان به چين منتشر شده و نشان از نگراني امريكا از نفوذ چين در سطح منطقه خاورميانه دارد.
به نظر ميرسد كه دوكشور، در حال نهايي كردن يك پيمان دفاعي جامع هستند. پيماني كه شامل يك توافق دفاعي دوجانبه بوده و بر اساس آن، ايالات متحده ضمانت امنيتي به عربستان سعودي در برابر هرگونه حمله احتمالي به اين كشور، ارايه ميكند. البته اين توافق با موانع زيادي همچون تصويب كنگره امريكا روبهرواست، اما سطح مذاكرات طرفين در اين باره بسيار جدي بوده و دولت امريكا با اين پيمان، به دنبال عاديسازي روابط عربستان و اسراييل يا همان معامله بزرگ در منطقه خاورميانه است و از اين طريق ميخواهد يكي از شروط اصلي عربستان براي عاديسازي را محقق كند. امريكا همچنين چشمداشتي به محدود كردن سطح همكاريهاي نظامي و استراتژيك عربستان با چين و روسيه از طريق اين پيمان دارد.
عربستان به دنبال برقراري توازن در روابط با چين و امريكا
البته به نظر ميرسد كه عربستان مايل نيست تمام تخممرغهايش را در سبد امريكا بگذارد و نميخواهد همچون گذشته در حوزه مسائل نظامي به امريكا متكي باشد. عربستان به دنبال برقراري نوعي توازن در روابط خود با امريكا و چين بوده و ميخواهد كه سبد خريدهاي نظامي خود را متنوع سازد. سفر اخير خالدبنسلمان وزير دفاع عربستان به چين و ديدارش با همتاي چيني درياسالار دونگ جون را نيز بايد در همين راستا تحليل كرد. عربستان سعودي اخيرا پهپادهاي جنگي از چين خريداري كرده و دوطرف مانورهاي مشترك دريايي برگزار كردند. همچنين در نمايشگاه دفاع جهاني كه در اوايل امسال در رياض برگزار شد، چين يكي از بزرگترين غرفهها را برپا كرد و با جنگنده j-10 يكي از جديدترين جنگندههاي خود، در اين نمايشگاه شركت داشت. لازم به ذكر است كه عربستان سعودي با هزينه سالانه نزديك به 70 ميليارد دلار، پنجمين سرمايهگذار بزرگ دفاعي در جهان است و قصد دارد تا سال 2030، در حدود 50 درصد از تسليحات خود را در داخل كشورش توليد كند. جدا از مساله نگراني امريكا از نفوذ فزاينده چين در منطقه، همانطور كه اشاره شده، امريكا به دنبال سرعت بخشيدن به روند عاديسازي روابط عربستان سعودي و اسراييل است. 7 اكتبر و آغاز نبرد غزه تا حد زيادي اين روند را متوقف كرد و اكنون با گذشت نزديك به 10 ماه از اين جنگ و جنايات بيسابقه اسراييليها در غزه، خشم اعراب بيش از پيش نسبت به اسراييليها تشديد شده و مقامات عربستاني و شخص محمد بن سلمان نگران هستند كه در صورت پيگيري روند عاديسازي، مورد غضب مردمشان قرار گيرند. اخيرا نشريه امريكايي پوليتيكو گزارشي منتشر كرد و در آن مدعي شد كه محمد بن سلمان، وليعهد سعودي به يكي از اعضاي كنگره گفته است كه نگران است در صورت پيگيري عاديسازي، جانش به خطر بيفتد. اما به نظر ميرسد كه زمان ميتواند بسياري از مسائل را تغيير داده و در آينده، شرايط براي سرعت بخشيدن به اين روند فراهم شود. هر چند كه نميتوان پيشبيني دقيقي از آينده معادلات منطقه داشت.
روابط ايران و عربستان
و چشمانداز معادلات منطقه
ايالات متحده به دنبال گسترش توافق ابراهيم براي عاديسازي روابط ميان اسراييل و عربستان سعودي و ايجاد يك اتحاد ضد ايراني از طريق ابتكاراتي مانند اتحاد دفاع هوايي خاورميانه است. پروژه كريدور عرب- مديترانه را نيز بايد در چارچوب سياستهاي ايالات متحده در جهت عاديسازي تعريف كرد. اين پروژه عملا ايران را دور زده و خليج فارس را به اسراييل و از آنجا به اروپا متصل ميكند . لغو ممنوعيت فروش تسليحات تهاجمي به عربستان سعودي از سوي دولت بايدن، با هدف محدود كردن نفوذ فزاينده چين در منطقه و مقابله با ايران و متحدين منطقهاي آن صورت ميگيرد.
البته به نظر نميرسد كه عربستان و ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاريهاي خليج فارس همچون امارات و بحرين، به دنبال يك ائتلاف رسمي عليه ايران باشند. حتي اگر ترامپ در انتخابات پيروز شده و به كاخ سفيد بازگردد، به نظر نميرسد كه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس، خاصه عربستان مشتاق بازگشت به دوران خصومتهاي منطقهاي با ايران باشند. مهمتر از همه، هيچ كشوري در منطقه نميخواهد كه سطح تنشها در منطقه افزايش يافته و شاهد بروز يك جنگ فراگير در سطح منطقه باشيم. به نظر ميرسد كه در كنار ايران، عربستان نيز به دنبال شكلگيري آتش بس در غزه باشد و تسريع در روند عاديسازي را مشروط به آن كند، چرا كه بنسلمان معتقد است بدون توجه به مساله فلسطين و ثبات در منطقه، از مزاياي فرضي عاديسازي بهرهاي نخواهد برد.
به نظر ميرسد كه دولت دكتر پزشكيان نيز تلاش خواهد كرد كه سطح روابط با همسايگان عرب ايران، خاصه عربستان را تقويت كرده و از طريق ديپلماسي اقتصادي و همگرايي منطقهاي، مانع از انزواي كشور و شكلگيري اتحاد ضد ايراني در منطقه شود. اما از سوي ديگر، پيشبيني ميشود كه روند عاديسازي روابط عربستان و اسراييل كه با آغاز جنگ غزه كند شده بود، با ايفاي نقش امريكا و گذر زمان سرعت گرفته و اين مساله ميتواند تا حدي چشمانداز روابط ايران و عربستان را تحتالشعاع قرار دهد. براي تحليل دقيقتر اين مساله بايد تا فرجام جنگ غزه صبر كرد. شايد معادلات منطقه طور ديگري رقم بخورد.
پژوهشگر مسائل خاورميانه