سیما پروانهگهر
مجری برنامه جنجالی «جهانآرا» این روزها در بهارستان هم جنجالی شده است. یک تنه شمایل سعید جلیلی در مخالفت با وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان شده است. برخلاف مرادش که کمحرف است و بیشتر در خفا جلسه میگذارد، امیرحسین ثابتی صدای بلند و قدرت سخنوری بیشتری دارد. میتواند دیدگاههایش را با تندترین ادبیات به کار بگیرد و مخالفانش را بکوبد. استاد جملات قصارنویسی در تويیتر است. میگوید افتخار میکند که افکارش به سعید جلیلی نزدیک است. افتخار میکند که برای ایستادن پای «حکم خدا» تندرو توصیف شود. به مرزهای ایران لعنت میفرستد که او را با عراقچی و ظریف هموطن کردند.
امیرحسین ثابتی در بیان دیدگاهش هیچ تعارفی ندارد. او این روزها در مجلس در همان مختصاتی است که در دو سال گذشته بوده است؛ در میان نزاع با دو جریان. از یک طرف با جریان اصلاحات و دولت روحانی به خصوص در موضوعات سیاست خارجی که گویی در قاموسش سوگند دشمنی با آنها را خورده است و از طرف دیگر در جبهه مخالفت و ضدیت با محمدباقر قالیباف. بیتعارف بودنش البته تنها محدود به مسائل سیاسی نیست. در برخورد با موضوعات اجتماعی نیز گوی سبقت را از همه اعضاي جبهه پایداری ربوده است. وقتی در تويیتی در اسفند سال 1396 نوشت که «کسی که پول میگیرد؛ تن فروشی میکند و یک نفر دیگر را با خودش در لجنزار فرو میبرد، شرف دارد به کسی كه پول میگیرد، روسریاش را برمیدارد و یک جامعه را به لجن میکشد و بعد هم تعبیر «فاحشه» را برای این دو «مشترک لفظی» خواند و تاکید کرد که «کیست که نداند دومی مصداق دقیقتری است.» معلوم شد که در ادبیات تند و بیمرز و بیان دیدگاه نسبت به موضوعات اجتماعی نیز در چند پله بالاتر از نیروهای همطیف خود ایستاده است.
ادبیات و اصرارش به بیان هر چه فکر میکند حالا در مجلس بروز و ظهور بیشتری دارد. همه او را نماینده جلیلی میدانند اما ثابتی در حال تعریف مختصات خاص خودش است. با دو شمشیر در دست در حال نزاع با رقبای سیاسیاش؛ با یک دست برای وزرای پزشکیان خط و نشان میکشد و با دست دیگر بالای سر قالیباف در صحن علنی او را استنطاق میکند. سن و سالش دستمایه کنایه چهرههای نخست انقلاب قرار میگیرد اما ثابتی ابایی از این نقدها ندارد. برخلاف رهبر فکریاش سعید جلیلی توجه و جنجال را دوست دارد و میخواهد شوالیه سعید جلیلی در میدان بهارستان باشد.
احتمالا سعید جلیلی نیز از او رضایت کامل دارد. وقتی دولت سیزدهم تشکیل شد همه تصور میکردند علی باقری، که او هم آن زمان دست راست سعید جلیلی تلقی میشد، قرار است دیدگاههای او را در تیم مذاکرهکننده پیاده کند. میانه علی باقری و سعید جلیلی اما خیلی زود از فضای مرید و مرادی فاصله گرفت و علی باقری وقتی پای میز مذاکره نشست گویی با دنیای واقعی خارج از ذهن سعید جلیلی مواجه شد.
ثابتی اما قرار نیست رفیق نیمه راه سعید جلیلی باشد. مجلس و بررسی رای اعتماد به وزرای پزشکیان که جای خود را دارد، با این دست به فرمان به نظر میرسد ثابتی اگر پشت میز مذاکره هم بنشیند نه تنها تجربه «علی باقری» را برای سعید جلیلی تکرار نمیکند که احتمالا به دیدگاههای خود سعید جلیلی هم انتقاد کرده و او را منفعل میخواند.
امیرحسین ثابتی کیست؟
امیرحسین ثابتی منفرد متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۷ است. در کنکور سراسری سال 1385 در رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه تهران شده است. در این دوره از فعالان بسیج دانشجویی بوده است. سالهایی که بسیج دانشجویی خروجیهای خاصی داشته و دیدگاههای سعید جلیلی چهرهساز بوده است؛ مثل وحید اشتری و امیرحسین ثابتی.
پایگاه خبری رجانیوز نزدیک به جریان پایداری درباره این برهه از زندگی ثابتی نوشته است: «وی از فعالان شناختهشده جنبش دانشجویی در نیمه دوم دهه ۸۰ بود و به همین خاطر در بطن بسیاری از تحولات مهم آن سالها قرار داشت. از انتخابات سال ۸۸ و رخدادهای پس از آن تا حضور فعال در بسیاری از تحولات و مناظرات دانشجویی متعددی که یک پای ثابت آن بود.» وی در سال ۱۳۹۰ وارد مقطع کارشناسی ارشد با گرایش مسائل ایران شد و دو سال بعد از پایاننامهاش با موضوع جنبش دانشجویی و انتخابات دفاع کرد و از مهر سال ۱۳۹۲ وارد مقطع دکتری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شد.
در همان ایام بود که یک محکومیت قضایی هم گرفت. براساس اخبار منتشر شده در خبرنامه دانشجویان ایران، در تیر ۱۳۹۱ او به خاطر اعتراض به اقدام مجلس هشتم و علی لاریجانی درخصوص وقف دانشگاه آزاد از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به ۹۱ روز حبس تعزیری محکوم شد. او از همان دوران دانشجویی علاوهبر وبلاگ شخصی، در سایتها و خبرگزاریهای مختلف مطالب مختلفی منتشر میکرد.
دوران تحصیل ثابتی در رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تجربه همزمان دبیری سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که تمام شد، او در سایه جلیلی وارد عرصه فعالیت شد. از سال 1394 تا 1397 در دفتر سعید جلیلی، مشغول به کار شد و در کارگروههای دولت سایه جلیلی حضور یافت.
1397 نقطه آغاز چهرهسازی ثابتی بود. وقتی مجری برنامه اینترنتی رودررو شد. در این برنامه با شخصیتهایی چون سید محمدرضا خاتمی، فائزه هاشمی، علی باقری، علی مطهری، بهروز افخمی، سعید قاسمی و علیرضا زاکانی مصاحبه کرد که آن را به پربازدیدترین برنامه سیاسی آپارات تبدیل کرد.
یک سال بعد هم روی صندلی مجریگری برنامه پرحاشیه «جهانآرا» به جای وحید یامینپور نشست.
ثابتی مجری طولانیمدت برنامه جهانآرا بود. قسمتهای مختلف این برنامه با جنجالهای زیادی همراه شد. آش برخی برنامهها آنقدر شور بود که صدای رسانههای اصولگرا را نیز در آورد. پس از یکی از این برنامهها، روزنامه فرهیختگان در انتقاد به امیرحسین ثابتی نوشت: این فقط لات و لوتهای شیکوپیک کرده ایراناینترنشنال که از قطبی شدن جامعه نفع میبرند. اگر آنالیز ذینفعان را درمورد کسانی که به سر قطب دیگر ماجرا چسبیدهاند هم انجام بدهیم، به کسانی برمیخوریم که ذیل عناوین مقدس و محترمی مثل مقاومت و ولایتپذیری، روی دیگر سکه ایراناینترنشنال و همه لات و لوتهای این قبیله هستند. برنامه دیگر جهانآرا که سروصدای زیادی در فضای مجازی بهپا کرد برنامهای با محوریت زنان با حضور شهیندخت مولاوردی و زهرا شجاعی بود؛ برنامهای که آنها روی آنتن زنده برنامه را به نشانه اعتراض ترک کردند.
ثابتی سابقه تدریس درس عمومی «انقلاب اسلامی» در دانشگاه سوره و دانشکده رسانه را دارد. او همچنین از شهریور ۱۴۰۲ مشغول به تدریس همین درس در دانشگاه صنعتی شریف است. اعلام خبر تدریس او در این دانشگاه و همزمانی آن با اخراج برخی دانشگاهیان از دانشگاههای ایران، انتقاداتی را نسبت به مدارج تحصیلی و عدم تجربه تدریس او برانگیخت. ثابتی در رد این انتقادات گفت: «چرا نباید در دانشگاه تدریس کنم؟ مگر قرار است با ۱۵ سال تحصیل در رشته علوم سیاسی بروم فیزیک کوانتوم درس بدهم!» با این وجود همزمانی اخراج شریفي زارچی از دانشگاه شریف و انتشار خبر تدریس ثابتی در دانشگاه با بازتابهای زیادی همراه بود. او همچنین سابقه سخنرانی در نشستهای قرارگاه عمار را دارد.
ثابتی در سالهای اخیر از اصلیترین چهرههای اظهارنظر در حوزه سیاست خارجی بوده است. رجانیوز درباره میزان تخصص او در این حوزه نوشته است: «وی از سال ۹۷ که مشغول نگارش رساله دکترایش درباره برجام بود، تدریس در دانشگاه را به صورت پارهوقت آغاز کرد و تا امروز در دانشگاههای مختلف از دانشکده رسانه تا صنعتی شریف، سوره و... مشغول به تدریس بوده است. وی همچنین در حوزه تخصصی و تحصیلیاش یعنی مساله سیاست خارجی و برجام نیز پژوهشهای مفصلی داشته و به همین خاطر دورههای آموزشی مختلفی در این باره با حضور دانشجویان و علاقهمندان به حوزه دیپلماسی برگزار کرده است.
براساس گزارشهای منتشر شده درباره ثابتی او از سال ۱۴۰۰ نیز تولید برنامه اینترنتی «حافظه تاریخی ایرانی» را شروع کرد و همچنین در یک سال گذشته اقدام به تاسیس فروشگاه کتاب «حافظه تاریخی» کرده است.
خاستگاه سیاسی؛ مرید و مرادی با سعید جلیلی و تقابل با قالیباف و اصلاحات
در مورد ارتباط امیرحسین ثابتی و سعید جلیلی آنقدر ارتباط وجود دارد که ثابتی را دست راست سعید جلیلی میخوانند. این ارتباط آنقدر نزدیک و عمیق بود که وقتی هر کدام از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری یکی از اعضاي خانوادهشان و عموما دخترانشان را برای حضور در برنامه گفتوگوی ویژه صداوسیما به ساختمان جامجم فرستادند، امیرحسین ثابتی به عنوان نماینده سعید جلیلی در این برنامه حاضر شد. او البته پیش از این نیز گفته بود که نزدیکی دیدگاه و افکارش به چهرهای همچون سعید جلیلی باعث افتخار است.
به نظر میرسد موعد ظهور و بروز چهرههایی همچون امیرحسین ثابتی از زمانی است که درون جبهه اصولگرایان شکافی حول محور با قالیباف یا علیه قالیباف شکل گرفت. بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 نخستين گسلهای سیاسی و گفتمانی بین طیف سعید جلیلی که با جبهه پایداری همپوشانی جدی داشتند و طیف قالیباف شکل گرفت و از همان زمان بود که نیروهایی همچون امیرحسین ثابتی از طیف سعید جلیلی و جبهه پایداری وارد میدان شدند؛ جوان، جویای نام، تحصیلکرده در رشتههای علوم انسانی و سیاسی در دانشگاههای برتر کشور، دارای سابقه بسیج دانشجویی با خط قرمزهای روشن و مورد تاکید درباره انتخابات سال 1388 و سیاست خارجی و برجام.
بعد از انتخابات مجلس یازدهم این تقسیمبندیها شفافتر شد و صدای اختلاف در ایام مجلس یازدهم از همان سال اول آنقدر بلند شد که دو طرف شروع به لقبسازی برای هم کردند. سال نخست مجلس یازدهم که به سر آمد فصل انتقادات طیف جلیلی-پایداری از قالیباف شدت گرفت. همان زمان بود که یاران قالیباف نام ثابتی را با صدای بلند بر زبان آوردند. نخستین جرقه در ایامی بود که موضوع پروندههای موسوم به شهرداری به سوژه نقد قالیباف تبدیل شده بود.
مجتبی توانگر مدعی شد که عدهای دست به برچسبزنی و اتهامافکنی علیه قالیباف زدند و لیستی هم از اسامی آنها منتشر کرد. همان زمان که قالیباف به کنایه سوابق سیاسی و انقلابی این افراد را زیر سوال برده و گفته بود: «بعضیها را نگاه میکنیم، هر چه نگاه میاندازیم که چه کرده؟ هیچ نکرده، ولی از همه هم طلبکار است. هر کسی هم که یک دیکتهای نوشته، ممکن است غلطی هم نوشته، ایراد میگیرد که «آقا چرا یک غلط داری؟» خب، تو که هیچ غلطی نکردهای و عمر خودت را تباه کردهای! حداقل تو حق نداری به اسم انقلاب حرف بزنی.»
در همان ایام، مجتبی توانگر، نماینده تهران و از نزدیکان محمدباقر قالیباف در مجلس در یادداشتی که در «ایسنا» منتشر شده است از افرادی، چون محمدصادق کوشکی و امیرحسین ثابتی به عنوان چهرههای این جریان نوظهور نام برده که به گفتهاش در حوادث اخیر کشور نقش برجستهای داشتهاند.
او در بخشی از یادداشتش به سعید جلیلی هم اشارهای کرده و گفته است: «امیرحسین ثابتی، محمدصادق کوشکی و سایر همفکرانشان در این جریان که دیگران را متهم به سکوت میکنند، خوب است به سایت رسمی آقای سعید جلیلی مراجعه کنند و از او سوال کنند که چرا تنها موضعگیری رسمیاش مربوط به ۲۷ مهر یعنی یک ماه پس از شروع آشوبهاست.»
با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس دوازدهم امیرحسین ثابتی دیگر نخواست پیاده نظام رسانهای سعید جلیلی باشد. او ایده حضور سعید جلیلی در بهارستان را با کاندیداتوری خودش طراحی کرد. گفت که اصراری برای رفتن به مجلس به هر قیمتی ندارد. بعد از ثبتنام در انتخابات مجلس دوازدهم از حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، پردیس و شمیرانات نیز رسما اعلام کرد که وامدار هیچ حزب و گروهی نیست و اگر هم هر جریان و حزبی او را در لیستش قرار دهد، تعهدی به آنها نخواهد داشت، زیرا یک نماینده باید به مردمی که او را انتخاب میکنند تعهد دهد نه یک حزب و گروه خاص!
در ایام تبلیغات همگام و همصدا با حمید رسایی و علیاکبر رائفیپور از هیچ کوششی برای نقد قالیباف فروگذار نکرد اما شاید خودش هم تصور نمیکرد که در میان آراي تهران در جایگاه بالاتری از محمدباقر قالیباف قرار بگیرد. حالا اعتماد به نفس صدبرابر شده ثابتی در مقابل طیف قالیباف در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری 1403 به کار آمد.
اگرچه جلیلی از رفتن به پاستور بازماند و رقابت با پزشکیان تمام شده بود اما ثابتی حتی اندکی در ابراز تقابل و بیان نقد به قالیباف تعلل نکرد. از ساعات بعد از اعلام نتایج پیروزی پزشکیان در انتخابات، نزدیکان قالیباف زبان به نقد گشودند که این نتیجه حاصل کنار نرفتن جلیلی به نفع قالیباف در دور نخست انتخابات است. موضوعی که ثابتی باز هم جلوی آن کوتاه نیامد و در کانال تلگرامی خود نوشت: «بعد از شمارش آرا، بعضی از هواداران آقای قالیباف، مدعی شدند اگر دور اول جلیلی به نفع قالیباف کنار میرفت، در دور دوم او میتوانست پزشکیان را شکست دهد، اما این تحلیل از چند جهت غلط است؛ اول اینکه براساس شاخص مقبولیت، جلیلی رای بیشتری داشت و طبیعتا باید در صحنه باقی میماند و بعد از پایان دور اول نیز معلوم شد که رای او حدود سه برابر قالیباف بوده و از این جهت، شاید اگر برعکس بود و ایشان به نفع جلیلی کنار میرفت جلیلی میتوانست همان دور اول کار را تمام کند. در دوگانه قالیباف و پزشکیان نیز پزشکیان پیروز بود با این تفاوت که حتما رای قالیباف به اندازه جلیلی نیز نبود.»
حدود 10 روز بعد از برگزاری دور دوم انتخابات یک فایل صوتی در فضای مجازی منتشر شد که در آن سه چهره نزدیک به سعید جلیلی، دلایل شکست او را تحلیل میکنند و با بدنه حامی جلیلی درباره آینده سیاسی او بحث میکنند. جلسهای با حضور مسعود براتی، امیرحسین ثابتی و صادق شهبازی که جزيیات انتخابات و علل شکست جلیلی را بررسی میکنند. این جلسه که دو ساعت به طول انجامید، با پرسش و پاسخ مخاطبان هم همراه بود که در مواردی به تنش کلامی نیز کشیده شد.
ثابتی در این فایل صوتی میگوید که «فاصله رای آقای پزشکیان و جلیلی رکود کمفاصلهترین رای دو کاندیداست. سال ۱۴۰۰ که آقای ريیسی بود ۱۴ میلیون رای با نفر بعدی فاصله داشت. ۸۴ احمدینژاد و هاشمی ۷ میلیون فاصله داشتند. سال ۷۲، آقای توکلی و هاشمی ۵ میلیون فاصله داشت اما در این انتخابات فاصله 2 فرد ۳ میلیون بود. روز رایگیری از ساعت ۹ معلوم بود که ما انتخابات را نمیبریم. براساس یکسری از شواهد و قرائن و فهمی که از مجموعه معادلات سیاسی کشور دارم، حس ناامیدی ندارم و من بهشدت خوشبین و امیدوارم.»
ثابتی اما در این فایل صوتی که بسیار قبلتر از معرفی وزرای کابینه پزشکیان است دقت و توجه حضار را به این امکان و برهه زمانی مغتنم برای جریان جلیلی جلب کرده و میگوید: «از سه هفته دیگر وزرایی که ما باید به آنها رای دهیم یک چالش است.»
چوب لای چرخ کابینه پزشکیان
ثابتی صدای خالص سعید جلیلی در مجلس شده است. حتی وقتی بین چهرههای مختلف طیف جلیلی درباره برخی وزرا اختلافنظر وجود داشت او دقیقا همان را میگوید که جلیلی فکر میکند.
در روزهایی که ثابتی در توییتر و تلگرام و هر شبکه اجتماعی که دستش میرسید، برای رای ندادن به ظفرقندی، گزینه پیشنهادی وزارت بهداشت تبلیغ میکرد، سخنگوی ستاد جلیلی از ظفرقندی حمایت کرد.
دفتر جلیلی اما مواضع شهرام یزدانی را گردن نگرفته و از آن اعلام برائت کرده بود. همین شد که برای همه روشن شد نظر دفتر جلیلی و خود او به نظر ثابتی که نزدیکتر بوده است. جلیلی طبق بیانیهای که منتشر شده بود، نظر یزدانی را شخصی خوانده و از بررسی صلاحیت وزرا در مجموعه تحت مدیریت خود یعنی همان دولت سایه گفته بود. نتیجه این بررسیها را نیز باید در آنچه امیرحسین ثابتی منتشر کرده، دید. او نوشته: «یکی از کسانی که قطعا به او رای اعتماد نخواهم داد دکتر ظفرقندی وزیر پیشنهادی برای وزارت بهداشت است. جدای از مواضع سیاسی افراطی و رادیکالش که نشان میدهد چندان ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و احتمالا این وزارتخانه تخصصی را به یک پایگاه سیاسی برای تندروهای اصلاحطلب تبدیل خواهد کرد، سپردن این وزارتخانه به «یک پزشک» که در حوزه نظام سلامت به صورت کلان ایده و تخصصی ندارد تکرار اشتباهات قبل و مصداق تعارض منافع است.»
سرشاخ با عراقچی
موضوع معرفی عباس عراقچی برای تصدی وزارت امور خارجه از همان ساعات نخستین حساسیت امیرحسین ثابتی را برانگیخت. تويیت پرحاشیه او درباره لعنت فرستادن بر مرزهایی که او را با عراقچی و ظریف هموطن کرده بود پیش از جلسه بررسی رای اعتماد به عراقچی منتشر شد و واکنشهای زیادی را در پی داشت.
در نطق مخالفت با عراقچی هم ادعاهایی را در مورد برجام و سیاست خارجی دولت روحانی مطرح کرد و هم کار را به لایه های بالاتر نظام کشاند. ادبیات او مبنی بر اینکه «میگویند «یک نفر» گفته به عراقچی رای بدهید» با واکنش خبرگزاری اصولگرای تسنیم مواجه شد که نوشت: «ثابتی میگوید در مجلس عدهای میگویند که «یک نفر» گفته است که به عراقچی رای بدهید. او این موضوع را نقد و اشاره میکند که رهبر معظم انقلاب نسبت به وزرای پیشنهادی چنین نظری نمیدهند. این جمله هم درست است و هم غلط؛ اینکه در تعیین برخی وزرا مانند وزارت اطلاعات (و نه همه وزرا) از قدیم با رهبر معظم انقلاب مشورتی انجام میشود، مسالهاي پنهانی نیست.»
مجموعه این سخنان و نوشتهها موجی از اعتراضات علیه او را به همراه داشت. هادی محمدی، فعال رسانهای در حوزه سیاست خارجی، نوشت: «همان دروغها و خلافگوییهای ۸ سال اخیر در مورد برجام را ادامه میدهند. همچون نواری که هر بار به بهانهای از اول میگذارند و فقط خودشان باور میکنند. حتی دوستان قدیمیشان هم از این دروغها عبور کردهاند، اما تندروها بعد از شکست اخیر متوهمانه ادامه میدهند.»
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی نیز نوشت: «جهت اطلاع آقای ثابتی: به گزارش ایرنا، علی باقری در نشست سهشنبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک گفت: برجام به عنوان یک ابتکار موفق چندجانبه توانست یکی از موضوعات غیرضروری و یک نگرانی ساختگی از سوی کشورهای غربی درخصوص برنامه صلحآمیز هستهای ایران را مورد توجه قرار دهد...»
احسان بداغی، روزنامهنگار اصلاحطلب نیز بخشی از نطق ثابتی را منتشر کرد و نوشت: «در همین یک دقیقه ۴ دروغ بزرگ میگوید: «نابودی راکتور اراک»، «از بین رفتن تلاش دانشمندان هستهای»، «مکانیسم ماشه» و «امضا کری تضمین است.»
او در ادامه نوشت: «دروغ بودن سیمان ریختن در قلب راکتور اراک بعد از برجام نشانههای زیادی دارد، ازجمله اینکه هماکنون طبق آمار سازمان انرژی اتمی، راندمان تولید آب سنگین ایران در خنداب ۲۰% است، درحالی که در اروپا بین ۱۳ تا ۱۵% است. اگر راکتور اراک نابود شده، پس اینها چیست؟ همچنین ادعای بر باد رفتن تلاش دانشمندان هستهای در برجام اگر صحیح است چطور ایران حد فاصل پاييز ۹۹ تا بهار ۱۴۰۰ ظرف کمتر از ۵ ماه توانست به غنیسازی ۶۰% برسد؟ پس یا ادعای از بین رفتن صنعت هستهای کشور دروغ بوده یا ادعای رسیدن به این غنیسازی در ۵ ماه. منتقدان برجام مکانیسم ماشه را اینگونه خلاصه میکنند: این بند اجازه میدهد تمامی تحریمها به صورت خودکار بازگردند، بدون آنکه اعضای شورا در این خصوص حق وتو داشته باشند. الان ۶ سال از خروج امریکا از برجام گذشته. با همین تعریف چند قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بازگشته؟ برخلاف ادعای دلواپسان، عبارت «امضا کری تضمین است» نه به برجام بلکه به اجرای قانون لغو روادید امریکا برمیگردد. عراقچی حتی در همان سخنان تاکید کرده بود امضاي آن نامه توسط کری متضمن رفتار دولتهای بعدی امریکا نیست، اما دلواپسان این بخشها را تحریف میکنند.»
جواد دلیری، روزنامهنگار اصلاحطلب نیز همزمانی نطق تند ثابتی علیه یک دیپلمات را با سالگرد کوتادی ۲۸ مرداد مورد توجه قرار داد.همه این موارد اما تازه ابتدای راه امیرحسین است. او در شبکهای متشکل از محمود نبویان، حمید رسایی، مهدی کوچکزاده و چهرههای دیگر نزدیک به طیف فکری پایداری و جلیلی در مجلس فعال است. فعالتر از آنها. ثابتی خود را سخنگوی سعید جلیلی در مجلس میداند. مسیر پیش چشم روی او یک هدف دارد که البته به نظر میرسد براساس گفتههایش به آن نیز مفتخر است؛ جلیلیتر از جلیلی.