• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5851 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۸ شهريور

بهزاد نبوي در گفت‌وگو با «اعتماد» از مفهوم آشتي ملي، اولويت‌هاي دولت چهاردهم و تحولات راديكال‌ها مي‌گويد

وفاق درمنافع ملي

رفع حصر براي بسياري از طيف‌ها و جناح‌هاي سياسي يك اولويت جدي است. اولويت نخست دولت پزشكيان بايد حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم باشد

مهدي بيك اوغلي

«برداشت پزشكيان از وفاق ملي يعني آشتي افراد و جريانات سياسي حول محور منافع ملي.» اين عباراتي است كه بهزاد نبوي، فعال سياسي اصلاح‌طلب و چهره برجسته عرصه سياست ايران‌زمين با استفاده از آن تلاش مي‌كند تفسير خاص خود از مفهوم وفاق را ارايه كند.

وفاق در واقع مهم‌ترين كليدواژه‌اي است كه پس از پايان انتخابات 1403 همراه با واژه‌هايي چون عدالت، رفع تبعيض، توسعه با جهان و... در فضاي سياسي و عمومي كشورمان طنين‌انداز شد؛ عبارتي برآمده از راهبرد كلي مسعود پزشكيان كه ظاهرا ماحصل سال‌ها سياست‌ورزي در عرصه سياسي كشور است. به اعتقاد مسعود پزشكيان، هيچ دولتي در ايران بدون همراهي و مساعدت نهادهاي حاكميتي و طيف‌هاي مختلف سياسي قادر نخواهد بود از مشكلات اساسي كشور گره‌گشايي كرده و فاصله ايرانيان را با كرانه‌هاي توسعه كاهش دهد، اما اين ضرورت تنها يك روي سكه است، روي دوم سكه توسعه در ايران، فربه‌سازي نهادهاي مدني، افزايش مشاركت‌هاي عمومي، انسجام اجتماعي و در كل اعتماد مردم به دولت است. مبتني بر اين ضرورت است كه پزشكيان از يك طرف به دنبال پاسخگويي به مطالبات مردم در پرونده‌هايي چون احياي برجام، رفع فيلترينگ، حل معادله حجاب اجباري و حتي رفع حصر است و ازسوي ديگر با طرح موضوع دولت وفاق ملي تلاش مي‌كند توجه ساير جناح‌ها و نهادهاي بالادستي را جلب كند. بهزاد نبوي هر چند گره‌گشايي از پرونده‌هايي چون فيلترينگ، حصر، حجاب اجباري و... را داراي اهميت بنيادين مي‌داند، اما در عين حال معتقد است مهم‌ترين اولويت پيش روي دولت چهاردهم، بهبود شاخص‌هاي اقتصادي و معيشتي و رفع تنگناهاي اقتصادي است.

او با تكيه بر رفتار مجلس با كليت كابينه چهاردهم و راي اعتماد به آن، معتقد است كه زمينه براي حل معضلات وجود دارد. نبوي حمايت رهبري در تاييد صلاحيت دكتر پزشكيان در انتخابات رياست‌جمهوري 1403 را معنادار ارزيابي كرده و معتقد است، اين حمايت باعث شد، سيطره طيف‌هاي تندرو در عرصه سياسي و تداوم پروژه خالص‌سازي فعلا متوقف شود. هر چند به اعتقاد اين فعال سياسي، جايگاه رهبري در معادلات قدرت در ايران به گونه‌اي است كه هرگز منتج به حذف يك جريان سياسي (حتي تندروها) نمي‌شود.

 

‌اين روزها ديدگاه‌هاي متفاوت و بعضا متضادي درباره مفهوم دولت وفاق ملي در رسانه‌ها و محافل سياسي مطرح مي‌شود. شما به عنوان يك چهره باسابقه سياسي چه تعريفي از وفاق ملي داريد؟

در مورد مقوله وفاق ملي، 2بحث كلي در اذهان عمومي وجود دارد؛ نخست افراد و گروه‌هايي كه با ديدگاه‌ها و گفتمان دكتر پزشكيان چندان موافقتي ندارند، معتقدند وفاق ملي به معناي همدلی حاكميت با اكثريت مردم است. البته حرف خوبي است. اينكه حاكميت با مردم همراهي و همدلي داشته باشد، بحث خوبی است و حتی ضروری است، اما معتقدم نكته‌اي كه دكتر پزشكيان طرح كرده؛ برداشت ديگري از «وفاق» است. به نظر مي‌رسد كه هدف دكتر پزشكيان از طرح شعار وفاق ملي، در واقع آشتي و نزديكي طيف‌هاي مختلف سياسي حول منافع ملي باشد. اين برداشت من از معنا و مفهوم وفاق در اين برهه است. یک مثال برای شما می‌زنم تا بحث شفاف‌تر شود، دكتر پزشكيان در مصاحبه‌ها و مناظره‌هاي قبل و پس از انتخابات، مرتب تاكيد داشت كه«نبايد با هم دعوا كنيم.» اين عبارت به زبان ساده تعريف وفاق ملي است. يعني طيف‌ها، گروه‌ها و جريانات مختلف سياسي به جاي اينكه در مقابل هم قرار بگيرند، براي حفظ منافع ملي به مشتركات توجه كرده و در كنار هم قرار بگيرند. اين مفهومي است كه رييس‌جمهور منتخب مدنظر دارد و معناي آشتي و نزديكي گروه‌ها و جناح‌هاي سياسي حول منافع ملي از آن متبادر مي‌شود. برداشت من هم از شعار وفاق ملي، برداشت دوم است. نه اينكه مخالف برداشت نخست باشم يا برداشت نخست اشتباه باشد، اما گزاره‌اي كه دكتر پزشكيان مطرح كرده و براي تحقق آن تلاش مي‌كند، برداشت دوم است.

‌چرا مهم است كه افراد و جريانات مختلف سياسي حول محور يك هدف مشخص تلاش كنند؟

معتقدم شرايط فعلي كشور به گونه‌اي است كه طيف‌هاي سياسي مختلف حتما باید به نقاط اشتراك خود بيشتر توجه كنند، چرا که كشور، شرايط خوبي ندارد. مساله این است اگر همه طيف‌ها و جناح‌ها كنار هم قرار گرفته و به منافع ملي فكر كنند، امکان پشت سر گذاشتن مشکلات وجود خواهد داشت. متاسفانه جناح‌هاي سياسي و فكري ايران به گونه‌اي تربيت نشده‌اند كه در عين رقابت بتوانند از منافع ملي صيانت كنند. وقتی از حزب دموكرات و جمهوري‌خواه امريكا صحبت مي‌كنيم، آنها200الي 300 سال است با هم رقابت كرده، روش‌هاي رقابت را مي‌دانند و همگي حول محور منافع ملي با هم اشتراك نظر دارند. اما بايد بدانيم وضعيت متفاوتي در عرصه سياسي و جناحي ایران حاكم است. لذا ايران امروز بيشتر از هر زمان ديگري به وفاق نياز دارد. مثال دیگری برای روشن شدن بحث می‌زنم، حتما خاطرتان هست، در زمان دولت حسن روحاني برخي افراد و جريانات با برجام مخالفت‌های جدی مي‌كردند. اغلب این مخالفت‌ها تخصصی نبودند و رويكردي ضد منافع ملي داشتند. مسعود پزشكيان مي‌خواهد اين شرايط دوباره تكرار نشود. زماني كه تصميمي در راستاي منافع ملي اتخاذ مي‌شود، ضروری است همه جناح‌ها، مصالح عمومي را درك كرده و از آن حمايت كنند. نه اینكه به خاطر رقابت‌هاي سياسي و جناحي هر طيفي، طيف ديگر را خنثي كرده و از رسيدن به هدف بازدارند.

‌به عنوان چهره‌اي كه سال‌ها در فضاي سياسي كشور حضور داشته‌ايد، فكر مي‌كنيد ظرفيت دستيابي به يك چنين هماهنگي يا هارموني يا وفاقي امروز در فضاي سياسي كشور وجود دارد؟ برخي تحركات از سوي طيف‌هاي تندرو نمايان شده كه نشان مي‌دهد، مانع‌تراشي‌ها و سنگ‌اندازي‌ها ممكن است ادامه داشته باشند.

برخوردي كه اكثريت مجلس دوازدهم با كابينه دكتر پزشكيان داشت، نشانه وجود ظرفيت‌هاي مناسبي در اين زمينه است. البته نقش رهبري را هم بسيار تعيين‌كننده می‌دانم. وقتي ايشان نظر می‌دهند كه خوب است به كابينه پزشكيان راي اعتماد داده شود و کلیت کابینه رای می آورد، ايده وفاق ملي بيشتر به عينيت نزديك مي‌شود. پس از اين تاييد و تاكيد است که نمایندگان مجلس، به خاطر منافع ملي به كليت كابينه چهاردهم راي اعتماد می‌دهند. از اين منظر و با تكيه بر اين نشانه‌هاي ملموس، شعار وفاق ملي را قابل تحقق مي‌دانم. اگر گروه‌ها و افراد الزاما منافع جناحي و گروهي را مد نظر قرار ندهند، تحقق ايده وفاق ملي ممكن است.

‌اگر فرض بگيريم كه افراد و جناح‌هاي سياسي به ضرورت تحقق منافع ملي تن دهند، دولت بايد كدام اولويت‌ها را مد نظر قرار دهد؟آيا در زمينه اولويت‌ها هم اشتراك نظر ميان طيف‌هاي مختلف وجود دارد؟

معتقدم مسائل بسيار مهمي در كشور وجود دارند. مثلا براي برخي طيف‌هاي سياسي، آزادي و دموكراسي اهميت بسيار زيادي دارد. در نقطه مقابل ممكن است برخي طيف‌هاي ديگر به اين گزاره‌ها، اهميتي ندهند. همچنین مسائلی چون حجاب اجباري، موضوع فيلترينگ وبرخی موارد دیگر هم موافقان و مخالفانی دارند! اما اولويتي كه بايد به عنوان مهم‌ترين اولويت و هدف مسعود پزشكيان مد نظر باشد، حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم است. همه طيف‌ها هم روي اين ضرورت توافق دارند. هيچ جناحي وجود ندارد كه مخالف حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم باشد. حتي بخش عمده‌اي از مردم و طيف‌هايي كه از وضع موجود ناراضي‌اند، در صورت حل مشكلات اقتصادي و معيشتي، نسبت به حل معضلات ديگر انعطاف بيشتري از خود نشان خواهند داد.

‌اين اظهارنظر شما آيا به اين معنا است كه دولت بايد موضوعاتي چون دموكراسي و آزادي، رفع فيلتر و مقوله حجاب و... را از اولويت‌هايش كنار بگذارد؟

من نمي‌گويم دولت بايد اين پرونده‌هاي مهم را كنار بگذارد. اتفاقا دكتر پزشكيان در ايام انتخابات براي رفع اين مشكلات وعده‌هايي داده و بايد حل اين معضلات را نيز دنبال كند. اما گزاره‌اي كه مي‌تواند به عنوان هدف اصلي در راس برنامه‌هاي دولت چهاردهم قرار بگيرد، حل معضلات اقتصادي و معيشتي و رفاهي است. در اينكه مشكل اقتصاد و معيشت مهم‌ترين اولويت هر دولتي از جمله دولت آقاي پزشكيان است ترديدي وجود ندارد.

‌اما قبول داريد حتي در بحث حل مشكلات اقتصادي، جريانات مختلف، ديدگاه‌هاي متفاوتي را دارند. يعني طيف‌هاي سياسي گوناگون، اصل موضوع حل مشكلات اقتصادي را مي‌پذيرند اما راه‌حل‌هاي متفاوتي براي آن ارايه مي‌كنند. مثلا اصلاح‌طلبان، ميانه‌روها و حتي اصولگرايان معتدل و مردم به بهبود مناسبات ارتباطي با قدرت‌هاي جهاني اعتقاد دارند، الزامات بازار را مي‌پذيرند و معتقد به پويايي بخش خصوصي هستند، اما طيف‌هاي اقليتي هستند كه اصل مذاكره را زير سوال برده و معتقد به سيطره دولت در بازارها و...هستند.

درست مي‌گویيد، هرچند جناح‌ها همگي موافق حل معضلات اقتصادي و معيشتي هستند، اما در اينكه با استفاده از چه روش‌هايي و چگونه مي‌توان اين مشكلات را حل كرد، بين افراد و جريانات گوناگون، اختلاف نظرهايي وجود دارد. بسياري از طيف‌هاي سياسي و عموم مردم تصور مي‌كنند مهم‌ترين راه براي حل مشكل اقتصاد و معيشت، تجديد نظر در حوزه سياست خارجي است. يعني همگي معتقدند حوزه سياست خارجي كشور بايد به گونه‌اي تغيير كند كه بتوان موانع رشد و توسعه اقتصادي و موانع حل مشكلات معيشتي را از سر راه برداشت. اساسا خود دكتر پزشكيان هم در بسياري از بحث‌هاي قبل و پس از انتخابات اشاره داشتند كه نمي‌توانيم با همه دنيا دعوا كنيم. اين عبارت به زبان ساده، معناي تجديد نظر در حوزه سياست خارجي را به ذهن متبادر مي‌كند. اكثريت قريب به اتفاق طيف‌هاي سياسي اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب اين ضرورت را قبول دارند. تنها اقليت كوچكي هستند كه ديدگاه متفاوتي دارند. البته اين طيف خاص، ممكن است در عمل نتايج تجديد نظر در سياست خارجي را بپذيرد، هرچند در تئوري مخالف باشد. بنابراين معتقدم مهم‌ترين كاري كه دكتر پزشكيان بايد انجام دهد، تجديد نظر در حوزه سياست خارجي با هدف ساماندهي اقتصاد و معيشت ايرانيان است.

‌درباره طيف‌هاي اقليت راديكال صحبت كرديد. به نظر مي‌رسد پس از انتخابات، تحولاتي در كنشگري طيف‌هاي راديكال جناح راست رخ داده است. نماد بارز اين تحولات در راي اعتماد مجلس به كليت كابينه پزشكيان علي‌رغم تلاش طيف‌هاي تندرو براي افتادن برخي وزرا نمايان شد. در واقع برخي معتقدند كنشگري طيف‌هاي تندرو محدودتر شده است. به نظر شما آيا تغييري در اين زمينه رخ داده است؟

من كه خبر و اطلاع موثقي در اين خصوص ندارم. اما حمايت رهبري در تاييد صلاحيت دكتر پزشكيان در انتخابات رياست‌جمهوري 1403 بسيار معنا‌دار است. فراموش نكنيد، مسعود پزشكيان براي انتخابات مجلس دوازدهم هم رد صلاحيت شده بود. از سوي ديگر تاكيد بر دستگاه‌هاي اجرايي كه سعي كنند، انتخابات را بدون تخلف در سطوح بالا اجرايي كنند، بسيار گره‌گشا بود. همه معتقدند در انتخابات اخير تقلب و تخلف خاصي در سطوح بالا رخ نداده است. البته در سطوح پايين‌تر مانند بخش‌ها و شهرها و... ممكن است تخلفاتي رخ داده باشد، همانطور كه در هر دوره انتخابات ممكن است يك چنين تخلفاتي رخ دهد، اما در سطوح كلان به نظر من، شاهد تقلب سازمان يافته نبوديم. اين روند جز با خواست و مطالبه رهبري مبني بر برگزاري انتخاباتي سالم، شفاف و رقابتي قابل تحقق نبوده است. چرا كه بحث وفاق ملي در اين زمينه هم وجود دارد. نبايد فراموش كرد براي رهبري حفظ همه طيف‌ها اعم از ميانه‌روها، تندروها و مستقلين و... اولويت است. بعيد است كه رهبري بخواهد طيف خاصي را به‌طور كامل از صحنه سياسي خارج كند. اما رويكردها و مواضع رهبري مي‌تواند براي جهت دادن به طيف‌هاي مختلف راهگشا باشد تا آنها بدانند درباره مسائل كشور چگونه مي‌بايست برخورد كنند. وفاق ملي، حول منافع ملي امكان تحقق دارد، چون رهبري هم به دنبال همين موضوع است.

‌در اين ميان برخي تحليلگران معتقدند تحقق وفاق ملي و متعاقب آن آشتي ملي نيازمند پيش‌زمينه‌هايي چون پايان حصر، آزادسازي زندانيان سياسي، تحقق حقوق شهروندي و...است. فعالان سياسي معتقدند، سيستم در ادامه بايد به سمت گره‌گشايي از اين معادلات هم برود. طي روزهاي اخير اخباري از پايان حصر و تعديل در برخورد با زندانيان سياسي منتشر مي‌شود. شما اين قطعات را چگونه كنار هم قرار مي‌دهيد؟

اين موضوع بحث جديدي است كه شخصا هنوز به جمع‌بندي كاملي درباره آن نرسيده‌ام. مع‌الوصف به نظرم مي‌رسد كه اين موارد هم ذيل اولويت‌هاي دولت قرار دارد. رفع حصر براي بسياري از طيف‌ها و جناح‌هاي سياسي يك اولويت جدي است كه بايد به آن توجه شود. اما من چون حل مشكل اقتصاد و معيشت مردم، همچنين تغيير در حوزه سياست خارجي را به عنوان اولويتي كه همه طيف‌ها روي آن اشتراك نظر دارند، مي‌دانم به آنها بيشتر اشاره كردم. البته كه دولت بايد به مساله حجاب توجه ويژه‌اي داشته باشد. همچنين رفع فيلترينگ يك اولويت جدي است كه نمي‌توان بي‌تفاوت از كنار آن عبور كرد. رفع حصر هم مطالبه و خواسته بسياري از ايرانيان است. منتها من كماكان اولويت بنيادين و فراگير كشور را تجديد نظر در حوزه سياست خارجي براي حل مسائل اقتصادي و معيشتي مي‌دانم.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون