در آستانه ليگ نخبگان
پرسپوليس و استقلال نگران بازيكن و كادر فني!
به گزارش «اعتماد»، در حالي كه زمان زيادي تا شروع ليگ نخبگان آسيا باقي نمانده است و تيم‌هاي آسيايي حاضر در اين رقابت‌ها از مدت‌ها قبل نفرات مورد نظر كادر فني خود را جذب كردند و با تمام قوا در مهم‌ترين بازي سطح باشگاهي در آسيا آماده مي‌شوند دو نماينده پرهوادار كشورمان هنوز اندرخم يك كوچه هستند.
از آخرين قهرماني يك تيم ايراني در آسيا بيش از سه دهه مي‌گذرد و با فرمت جديدي كه در فصل جديد تحت عنوان ليگ نخبگان برگزار خواهد شد كار براي نمايندگان ايران دشوارتر هم مي‌شود، اما در دست اندازهاي موجود در مسير سرخابي‌ها شاهد هستيم كه روياي كسب موفقيت در اين دوره را هم بايد خيلي زود از ذهن‌مان پاك كنيم!
اخبار غيرهمگون و در دو مسير جداگانه از تيم‌هاي كشورهاي عربي و ژاپني و كره‌اي در مقابل تيم‌هاي ايراني هرروز بيشتر از قبل شنيده مي‌شود. در واقع هر قدر رقبا قوي‌تر مي‌شوند ما با سرعت نور رو به پسرفت هستيم! از امكانات ضعيف در حوزه سخت‌افزاري كه تقريبا بحث روزانه فوتبال كشورمان است كه عبور كنيم مي‌رسيم به وضعيت سرخابي‌هاي پايتخت به لحاظ فني. عجيب است اما واقعيت دارد كه اسكواد پرسپوليس هنوز تكميل نشده و شايد دو، سه روز ديگر نهايت زمان دارند تا فهرست‌شان را براي AFC ارسال كنند، اما جذب يك مهاجم قابل براي اين باشگاه به يك رويا تبديل شده است! هر روز اسامي جديدي به باشگاه پرسپوليس لينك مي‌شوند و مدتي سر هواداران را گرم مي‌كنند ولي بعد يا سر از جاي ديگري در مي‌آورند يا معلوم مي‌شود اصلا گزينه باشگاه نبوده‌اند. اخبار رنگارنگي كه از كشورهاي عربي در بازار نقل و انتقالات مي‌شنويم بيشتر دل‌مان براي پرسپوليس مي‌سوزد، اما در اين بلاتكليفي سرخ‌ها، آبي‌ها هم پا به پاي رقيب سنتي در شرايط غير استيبل پيش مي‌روند و وضعيت كادر فني اين تيم هنوز مشخص نيست! يعني استقلالي‌ها هنوز نمي‌دانند مربي اين تيم در ليگ نخبگان جواد نكونام است يا مربي ديگري قرار است روي نيمكت فني اين تيم بنشيند. در 48 ساعت گذشته انواع و اقسام مربيان داخلي و خارجي به عنوان جانشين نكونام در رسانه‌ها منتشر شده است و معلوم هم نيست در نهايت چه بلايي قرار است سر آبي‌ها بيايد. اگر نكونام بماند با اين وضعيتي كه برايش ساخته‌اند آيا مي‌تواند كار كند؟ و اگر برود آيا مربي خارجي جديد مي‌تواند ظرف يك هفته تيم را آماده مسابقات كند؟
در حالي كه امروزه در فوتبال برنامه‌ريزي هدفمند در زمان مناسب يك استراتژي تثبيت شده مديريتي محسوب مي‌شود در فوتبال ما با اين همه هزينه‌هاي كلان روزها و هفته‌ها و ماه‌ها مي‌گذرد تا نزديك به بازي‌هاي حساس كه مي‌رسيم مديران تازه يادشان مي‌آيد كه بايد چاره‌اي براي پيش پا افتاده‌ترين كارهاي خود بينديشند!
حاصل همين سوءمديريت‌هاي تكراري مديراني كه عمدتا با ورزش بيگانه هستند را تقريبا در تمامي رشته‌هاي ورزشي كشورمان مي‌بينيم، اما مديريت در دو باشگاه پرهوادار فوتبال كه ويترين وضعيت تصميم‌گيرندگان ورزشي ما به حساب مي‌آيند، نوبر است! آيا براي درويش و سميعي نگراني‌هاي هواداران تيم‌هاي‌شان اهميت دارد؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا تا اين حد وقت تلف كردند و جان مردم را به لب رساندند؟ هر چه باشد پشت اين دلواپسي‌هاي مردم فوتبالدوست آبروي فوتبال مملكت ما هم هست كه در كشوي ميز مديران دو باشگاه فعلا قفل شده است.
كليد دست آنهاست يا مقام‌هاي بالاتر؟ جوابش را علاقه‌مندان به فوتبال مي‌دانند كه نمي‌خواهند اين رشته جذاب بيش از اين در سياست غوطه‌ور شود.