دستگيري 247 سارق و مالخر
فرماندهي انتظامي تهران بزرگ از دستگيري ۲۴۷ سارق و مالخر در طرح جديد پليس آگاهي تهران بزرگ خبر داد.
اوايل مهر ماه جاري دستگيري سارقان و خريداران اموال مسروقه در پليس آگاهي تهران بزرگ با حضور عباسعلي محمديان، فرماندهي انتظامي تهران بزرگ اجرا شد. محمديان گفت: «۲۴۷ نفر متهم سارق و مالخر و زاغزن دستگير شدهاند.» او گفت: «اين افراد در قالب ۵۳ باند فعاليت ميكردند و از آنها اموال قابلتوجهي كشف شده است، به عنوان مثال بيش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه، ۲۰ دستگاه انواع خودرو، تعداد زيادي قطعات خودرو و موتوسيكلت از اين افراد كشف شد.» فرمانده انتظامي تهران بزرگ با اشاره به دستور فرماندهي فراجا ادامه داد: «براساس دستور فرمانده انتظامي كل كشور، هر سارقي كه دستگير ميشود بايد اموال سرقتي نيز از آنها كشف شده و مالخر نيز دستگير شود.» محمديان گفت: «اكثر سارقان بلافاصله بعد از سرقت، اموال سرقتي را ميفردشند بنابراين دستگيري مالخران براي ما بسيار اهميت دارد و هر سارق بايد مالخر خود را معرفي كند.» او گفت: «اموال زيادي امروز كشف شده كه به مالكانشان باز ميگردد.» فرماندهي انتظامي تهران بزرگ ادامه داد: «برخي از اين اموال سرقتي از واحدهاي صنفي كشف شده است كه نشان ميدهد حتي افراد با مجوز نيز اموال سرقتي را خريداي ميكنند به همين دليل با هماهنگي با اصناف، دفاتري چاپ و توزيع شد كه بايد در آن اموال معامله شده را ثبت كنند در غير اين صورت، اين اموال سرقتي بوده كه پنهان كرده بودند و كشف شده است. اين افراد مغازههايشان پلمب، مجوز آنها غيرفعال و صفحات آنها در فضاي مجازي نيز غيرفعال ميشود.» يكي از اين سارقان در مورد پروندهاش به سوالات زير پاسخ ميدهد.
اولينبار است دستگير ميشويد؟
بله. من تازهكارم. هرگز فكر نميكردم كه روزي دست به سرقت بزنم.
چه چيزي سرقت ميكرديد؟
كابل برق. اغلب كابلهاي اداره برق را در محدوده بهشتزهرا سرقت ميكرديم. البته بيشتر ترانس سرقت ميكرديم كه ارزش ۴۰ ميليون توماني داشت. كابلهاي برق هم حدود ۸۰۰ هزار تا يك ميليون تومان ميفروختيم.
انگيزهتان از سرقت چه بود؟
پول. اگر سرنوشتم را تعريف كنم تعجب ميكنيد. من يك روز مُردم اما خدا نخواست و مرا از دنياي مردگان به زندگي برگرداند. روزي كه شنيدم دخترم يك بيماري خاص دارد و براي درمان او بايد ماهي ۱۴ ميليون تومان هزينه كنم به آخر خط رسيدم. چون ماهي ۱۰ ميليون تومان حقوقم بود؛ چطور ميتوانستم هزينه زندگي و درمان او را پرداخت كنم. براي همين تصميم گرفتم خودم را خلاص كنم. آن روز رفتم به يك پارك. يك مشت قرص خوردم تا به زندگيام پايان بدهم. كمي بعد از هوش رفتم اما مردي به نام سياوش وقتي مرا بيهوش روي صندلي پارك پيدا كرده بود، به بيمارستان برده و جانم را نجات داد. دو روز در كما بودم اما به زندگي برگشتم. سياوس بالاي سرم آمد و گفت وصيتنامهام را خوانده و فهميده كه خودكشي كرده بودم. او گفت كاري برايم سراغ دارد كه درآمدش خيلي خوب است و از پس هزينههاي زندگي و درمان دخترم برميآيم. پيشنهاد كاري او سرقت بود. باورتان ميشود.
چرا قبول كرديد؟
سياوش ميگفت درآمدش خوب است و چون كابل برق ميدزديدم، به كسي آسيب نميرسد. البته خود او هم سرنوشت عجيبي داشت. مهندس بود اما به خاطر شكست عشقي و خيانتي كه دختر مورد علاقهاش به او كرده بود، معتاد شده و كارش را ازدست داده بود، چون از برق سررشته داشت، سرقت كابل و ترانس را انتخاب كرده بود. خودش از تير برق بالا ميرفت و با قيچيهاي مخصوص سرقت را انجام ميداد و حتي كاري ميكرد كه برق منطقه قطع نشود. من هم با او همراهي ميكردم اما يك شب كه در حال تخليه وسايل سرقتي بوديم، پليس مچمان را گرفت و دستگير شديم.
ماجراي نقشه قتل نافرجام
بدنساز معروف تهراني و نامزدش كه قصد داشتند از يك مديرعامل شركت خصوصي انتقامگيري كنند، دستگير شدند.
چندي قبل، مرد جواني به يكي از كلانتريهاي تهران رفت و هنگامي كه مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: «2 ماه پيش، يك زن جوان را به عنوان منشي استخدام كردم، غافل از اينكه او جاسوسي از شركت رقيب است و با نقشه مديرعامل آنها به اينجا آمده تا به برنامهها و اهداف شركت ما دست پيدا كند!»
شاكي ادامه داد: «هنگامي كه متوجه اين موضوع شدم بلافاصله زن جوان را از شركت اخراج كردم اما چند ساعت بعد، نامزد او كه شرور و بدنساز معروف جنوب تهران است، چند پيامك تهديد به قتل براي من ارسال كرد و حالا حس ميكنم كه مدام در خيابان تعقيب ميشوم.»
پس از ثبت شكايت و تشكيل پرونده، تيم پليسي وارد عمل شدند و با انجام تحقيقات ميداني پي بردند كه زن و مرد جوان قصد دارند خيلي زود با اجراي نقشه از پيش طراحي شده، انتقام خود را از شاكي بگيرند كه همين سرنخ مهم كافي بود متهمان در يكقدمي بازداشت قرار بگيرند. ماموران پليس در گام بعدي با اقدامات گسترده اطلاعاتي، مخفيگاه متهمان را شناسايي كردند و پس از هماهنگيهاي لازم با مرجع قضايي آنها را در عملياتهاي همزمان دستگير و براي تحقيقات ميداني به اداره پليس منتقل كردند.
متهمان در جريان بازجوييهاي اوليه ابتدا منكر تهديد شاكي بودند اما پس از مواجهه با مدارك موجود صراحتا به جرم خود اعتراف و عنوان كردند كه قصد داشتند از مديرعامل شركت انتقامگيري كنند اما توسط پليس دستگير شدند. متهمان جهت سير مراحل قانوني پرونده به دادسرا اعزام شدند و تحقيقات قضايي همچنان ادامه دارد.