تحليلي بر مخالفت با كنسرت از مشهد تا بابل!
حتي اگر خط قرمزتان امنيت باشد، نبايد بگذاريد يك جامعه يا بخشي از جامعه نگران شوند. اين خطرناك است و به عنوان كسي كه جامعهشناسي خوانده است نميتوانم اين آسيب خاموش را نبينم يا نگويم. حال در نظر بگيريد كه كنسرت با اقتصاد نيز گره خورده است و برگزاري يك كنسرت به صورت مستقيم ميتواند براي شهري مثل بابل آورده اقتصادي داشته باشد و مهمتر از همه اگر شما به عنوان يك سرمايهگذار كلان در گوگل نام شهري را سرچ كنيد و متوجه شويد اين شهر سالانه با چنين رخدادهاي مهم فرهنگي در تكاپوست و آزاديهاي اجتماعي مانعي ندارد، بيشتر براي سرمايهگذاري ترغيب ميشويد يا اينكه متوجه شويد مردم يك منطقه به دليل ممنوعيت نانوشته كنسرت در شهرشان مجبورند به شهرهاي اطراف بروند؟ آيا سرمايهگذار دارايياش را به همان شهرهاي اطراف نميبرد؟ به نظر من بنيان مخالفت با آزاديهاي مشروع، خودحق پنداري الزام آور يك اقليت كوچك است. كساني كه برداشت خود را حق ميدانند و در كنار آن بر خود تكليف ميدانند برداشت فكري و تفسير قانوني خود را بر ديگران تحميل كنند. بهانهاش را نيز آماده ميكنند كما اينكه ديديد كه مشهد و بابل از نظر تاريخي، جغرافيايي و فرهنگي با يكديگر زمين تا آسمان تفاوت دارند ولي در هر دو جا كنسرت ممنوع است. ولي پازل ممنوعيت براي تكميل شدن احتياج به يك تكه ديگري دارد و آن وجود برخي مديران عافيتطلب در بدنه اجرايي دولت است كه حتي خودشان ممكن است موافق آن آزادي باشند ولي به خاطر حفظ ميز يا ملاحظات ديگر سعي ميكنند منفعل عمل كرده و در تحقير جامعه سهيم شوند. من دست كساني كه مخالف كنسرت بوده و به تماشاي آن نميروند اما به سليقه ديگران احترام گذاشته و مانع برگزاري آن نميشوند را ميبوسم، ولي اگر كساني فكر ميكنند كنسرت چيز خوبي نيست و معتقدند نبايد ديگران هم به تماشاي كنسرت بروند بايد به اندازهاي استدلال قوي داشته باشند كه در آن منطقه بليت كنسرت فروش نرود و به دليل نداشتن مخاطب، برگزاري كنسرت امكانپذير نباشد. نه اينكه براي مثال بخش مهمي از بليت كنسرت در شهرهاي مازندران را بابليها تهيه كنند و شهرشان با اقدامات فراقانوني از كنسرت قانوني بيبهره باشد. اگر در يك شهر فقط يك نفر بخواهد به كنسرت برود و برگزاركننده كنسرت بپذيرد تنها براي همان يك نفر اجرا كند باز هم كسي نميتواند يا نبايد مانع اين آزادي مشروع شود. از دولت مسعود پزشكيان انتظار ميرود با تعيين مديراني شجاع در دفاع از آزاديهاي مشروع، مانع برتري سليقه بر قانون شود.
جامعهشناس