درحالي كه تبادل آتش ميان اسراييل با مقاومت لبنان، انصارالله يمن و حماس در نوار غزه ادامه دارد و هراس از وقوع رويارويي تمام عيار ميان تهران و تلآويو افزايش يافته، رسانههاي بينالملل به بهانه اولين سالگرد حمله هفت اكتبر حماس به اسراييل، تلاش داشتند تا از زواياي متفاوتي چشمانداز معادلات خاورميانه را بررسي كنند.
الجزيره: جنگ يكساله، آينده تيرهاي را براي اسراييل رقم زده است
الجزيره در يادداشتي به قلم ايلان پاپ، مدير مركز اروپايي مطالعات فلسطين در دانشگاه اكستر مدعي است پيشبيني اينكه در اسراييل چه اتفاقي خواهد افتاد دشوار است، اما تاريخ ممكن است درباره آينده اين رژيم در جنگ پيش رو سرنخي ارايه بدهد. پاپ مينويسد يك سال پس از 7 اكتبر 2023 بايد به بررسي اين موضوع بپردازيم آيا اكنون درك بهتري از اين رويداد و همه مواردي كه پس از آن به وجود آمده است، داريم يا خير. اين تحليلگر معتقد است با رجوع به تاريخ ميتوان در باب تحولات در رژيم اسراييل و سرنوشت منطقه تفاسيري ارايه كرد. پاپ برنامه اسراييل را برنامهاي استعماري ميداند كه نقطه مقابل آن استعمارزدايي قرار دارد. به باورش اقدامات اسراييل چه در نوار غزه و چه در كرانه باختري اشغالي در سال گذشته اعتبار جديدي به استفاده از اين اصطلاحات دوگانه بخشيده است. اين دو عبارت از واژگان مرسوم ميان فعالان و دانشگاهيان جنبش حامي فلسطين به عبارات حقوقي عليه اين رژيم در دادگاههاي بينالمللي مانند ديوان بينالمللي دادگستري بدل شدهاند. از نظر پاپ، دانشگاهها و رسانههاي جريان اصلي هنوز از تعريف پروژه صهيونيستي به عنوان يك پروژه استعماري يا به طور دقيقتر به عنوان پروژه شهركنشين-استعماري خودداري ميكنند. با اين حال، با تشديد استعمار فلسطين از سوي اسراييل در سال آينده، اين امر ممكن است افراد و نهادهاي بيشتري را برانگيزد تا واقعيت در فلسطين را استعماري و مبارزه فلسطينيها را ضداستعماري قلمداد كنند. در واقع، زمان آن فرا رسيده كه از زبان گمراهكننده رسانههاي امريكايي و غربي دستبرداريم و در عوض از «مقاومت فلسطين» و «استعمارزدايي از فلسطين» صحبت كنيم.
از نگاه اين تحليلگر، دومين مورد، روندي كه در سال گذشته با قدرت تمام ظاهر شد: تجزيه و فروپاشي احتمالي پروژه صهيونيستي است. ايده اوليه صهيونيسم مبني بر ايجاد رژيم اروپايي يهودي در قلب جهان عرب از طريق خلع يد از فلسطينيان، از همان ابتدا غيرمنطقي، غيراخلاقي و غيرعملي بود. اين رژيم براي سالهاي متمادي پابرجا بوده تنها به اين دليل كه در خدمت اتحاد بسيار قدرتمند غرب بوده كه با توسل به علايق مذهبي، امپرياليستي و اقتصادي، رژيم اسراييل را در تحقق اهداف ايدئولوژيك يا استراتژيك خود ياري كرده است. اين در حالي است كه گاهي اين علايق با يكديگر در تضاد هستند. از نگاه مدير مركز اروپايي مطالعات فلسطين، پروژه اتحاد از طريق استعمار و امپرياليسم در جهان عرب در حال ورود به لحظه حقيقت خود است.
چشمانداز اسراييل نيز براي سران اين رژيم نگرانكننده است. از نظر اقتصادي، اسراييلي كه مانند گذشته درگير جنگي كوتاهمدت نيست، بلكه درگير جنگي طولاني با دورنماي مبهم براي پيروزي قرار دارد، براي سرمايهگذاري بينالمللي و سود اقتصادي ديگر جاي مناسبي نيست. از نظر سياسي، اسراييلي كه مرتكب نسلكشي ميشود، ديگر براي يهوديان جاي جذابي براي زندگي نخواهد بود، بهويژه براي آنهايي كه معتقدند آيندهشان به عنوان يك گروه ديني يا يك گروه فرهنگي به چنين رژيمي منوط نيست و در واقع بدون آن ممكن است زندگي و آينده امنتري داشته باشند. بنابراين، 12 ماه آينده در صورت تداوم سياستهاي نسل كشي اسراييل، تشديد خشونت در منطقه و حمايت مستمر دولتهاي غربي با حمايت رسانههاي اين گروه از بازيگران از آن ميتواند تيرهتر از سال گذشته باشد. اين نويسنده درنهايت نوشت: تاريخ به ما ميگويد كه فصول مخرب و مضري در گاهشماري رژيم اسراييل رقم خواهد خورد.
سيانان: بازدارندگي منطقهاي اسراييل در هم شكست/ عربستان تن به فرآيند عاديسازي نميدهد
سيانان نيز در تحليلي به قلم نيك روبرتسون به آينده منطقه در سالگرد شروع جنگ در خاورميانه ميپردازد. روبرتسون مدعي است شرايط منطقه و به ويژه اسراييل در قياس با وقايع پيش از 7 اكتبر متفاوت است. به نوشته اين نويسنده، اسراييل و متحدانش را ميتوان عامل شكلگيري شرايط دردناك منطقه دانست؛ شرايطي كه در قابش بازسازي معماري ديپلماتيك و سياسي آينده پرهزينه و ميراثي تيره قلمداد ميشود. سيانان در ادامه آورد، حجم خرابيها و تلفات در مقايسه با حجم خرابيهاي به وجود آمده در جنگ اعراب و اسراييل در نيم قرن گذشته، بسيار بالا و قابل تامل است. از نگاه اين تحليلگر سيانان، تغييرات پس از 7 اكتبر هم اجتنابناپذير است و هم حداقل در شكل آشفته كنونياش قابل پيشگيري، چراكه هزينه تحميل شده به افراد غيرنظامي زماني افزايش مييابد كه ديپلماسي نتواند جان انسانها را نجات دهد. پس از نگاه روبرتسون، تنها راه مديريت تغييرات به شيوهاي مسالمتآميز ديپلماسي است.
يك سال پيش به نظر ميرسيد كه معماري سياسي منطقه در آستانه تغيير قابلتوجهي قرار دارد. عربستانسعودي و اسراييل با مشوقهاي ايالاتمتحده بيش از هر زمان ديگري به عاديسازي تاريخي روابط خود نزديك بودند و ديپلماسي موردنياز براي پيوند چنين معامله پيچيدهاي
در دسترس بود. اما چشمانداز نزديك شدن به اين معامله، كه با آرمان فلسطين در تضاد قرار داشت، به واسطه عمليات توفانالاقصي بر باد رفت. يحيي سينوار، رهبر حماس توانست با هوشياري عاديسازي روابط رياض و تلآويو را بر هم بزند و آرمان فلسطين را بر صدر اولويتهاي منطقهاي قرار دهد. از آن زمان بود كه براي اولينبار، بسياري از اسراييليها متوجه شدند كه رژيم آنها ديگر پناهگاه امن يهوديان نيست كه هميشه به آن باور داشتند و اين ايده كه در سرزمينهاي اشغالي پناهگاهي دارند، نابود شد. آنچه در هفته اول جنگ به بهانه تلاش اسراييل براي بستن مرزهاي غزه و تعقيب و ترور اعضاي حماس رقم خوره بود، به زودي در قالب انتقام كور از مردم بيگناه ظاهر شد و اكنون در نقطهاي هستيم كه رهبران موثر حماس هستههاي اوليه را بازسازي كرده و همچنان در حال مقاومت در برابر اسراييل هستند.
از نگاه تحليلگر سيانان، اكنون نيز احساس آسيبپذيري اسراييليها از بين نرفته است، و خشم داخلي به منطق «بازدارندگي منطقهاي» بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم اسراييل نيز خدشهدار شده است. از طرفي، اكنون اسراييل علاوه بر حماس و ساير گروههاي فلسطيني، با دشمنان بالقوه و بالفعل ديگري نيز مواجه است. انصارالله يمن كه تا پيش از اين دشمني بالقوه براي منابع اسراييل بود، اكنون به دشمن بالفعل اين رژيم بدل شده است. از سوي ديگر، حزبالله لبنان نيز كه همواره تهديدي جدي عليه موجوديت اسراييل محسوب ميشد، اكنون با اين رژيم وارد جنگ شده است.
روبرتسون در ادامه ميافزايد: جنگ چندجانبه عليه اسراييل از سوي محور مقاومت جريان دارد و به نظر در حال سرريز به ساير نقاط منطقه است. اكنون اسراييل با بيش از يك سال درگيري در جنگ، امن به نظر نميرسد، بلكه آژير خطر شليك موشك به مركز اسراييل به بخشي از زندگي روزمره اسراييليها بدل شده است. در اين شرايط، برخي بازيگران نيز نگران تشديد تنش هستند. مثلا، عربستانسعودي كه زماني خواستار تندتر شدن روند ديپلماتيك براي عاديسازي روابط رياض و تلآويو بود اكنون «مسير برگشتناپذير» به سوي تشكيل كشور فلسطيني را مطرح كرده است كه براي نتانياهو، كابينه افراطي او، و حتي براي بسياري از اسراييليها غيرقابل قبول است. چند روز پيش از سالگرد هفتم اكتبر، انور قرقاش، سياستمدار كهنهكار ديپلماسي فعال در امارات متحده عربي، مسير سفر اين كشور تاثيرگذار خليجفارس را پيشبيني كرد و گفت با توجه به تحولات يك سال گذشته و مسير آينده در منطقه، تشكيل كشور فلسطيني اجتناب ناپذير است.
ريسپانسبل استيت كرافت: اسراييل به دنبال ورود امريكا به رويارويي پرهزينه است/ گزينههاي ديپلماتيك دولت بايدن شكست خورد
پل پيلار، همكار ارشد غير مقيم در مركز مطالعات امنيتي دانشگاه جورج تاون در تحليلي در وبگاه ريسپانسبل استيت كرافت نوشت: بايدن به اسراييل چراغ سبز نشان داده تا با گسترش جنگ در منطقه، امريكا را رودررو با ايران قرار دهد. از نگاه پيلار، دولت بايدن نه تنها اين مساله را تلويحا تاييد ميكند، بلكه در آستانه كمك فعالانه به حمله تلافيجويانه ادعايي احتمالي اسراييل به ايران است. جيك ساليوان مشاور امنيت ملي ميگويد كه ايالاتمتحده مستقيما با اسراييل دراين رابطه همكار ميكند. از نگاه اين تحليلگر مسائل منطقه، حمله ادعا شده اسراييل به هيچوجه در خدمت منافع ايالاتمتحده نيست. اين حمله الگوي گستردهتري از تشديد خشونت در خاورميانه را تداوم ميبخشد؛ گزارهاي كه در تقابل با منافع ايالاتمتحده قرار دارد، چراكه موشكهاي ايراني كه ممكن است در پاسخ به اسراييل شليك شوند، ميتواند اهداف و منافع امريكا را نيز هدف قرار دهند بالاخص به اين دليل كه امريكا متحد اصلي اين رژيم در منطقه است. بهزعم پيلار، تلافي براي انتقام، نسخهاي براي چرخه بيپايان خشونت در منطقه را رقم ميزند، چراكه ايالاتمتحده در حال تسهيل ماجراجوييهاي اسراييل است. تهران براي اولينبار زماني روياروي اسراييل قرار گرفت كه اين بازيگر مجتمع ديپلماتيك ايران در دمشق را هدف قرار داد. به ادعاي پيلار حتي در آن زمان، پاسخ ايران، در قالب موشك و پهپادها، به گونهاي طراحي شد كه تنشها تشديد نشده و صرفا به اسراييل هشداري داده شود.
ايالاتمتحده هم صدا با اسراييل به رژيمي كمك ميكند كه مسوول اصلي گسترش تنشها و مرگها و ويرانيها در خاورميانه در حداقل يك سال گذشته است. اين رژيم در حال گسترش تنش است و ايالاتمتحده نيز عمدتا با كمك تسليحاتي به اسراييل، به اين امر كمك كرده است. اخيرا نيز اقدامات تهاجمي اسراييل كه ممكن است به رويارويي با ايران منجر شود، نيز تشديد شده است. بهزعم پلار، به نظر ميرسد كه اين عمليات با هدف آغاز رويارويي فراگير طراحي شده؛ رويارويي كه در جريانش پاي ايالاتمتحده نيز به ميدان باز خواهد شد.
از سويي، انتخابات رياستجمهوري امريكا انگيزه ديگري براي رژيم اسراييل براي تشديد جنگ منطقهاي فراهم ميكند. نتانياهو مطمئنا مايل است بار ديگر دونالد ترامپ را در كاخ سفيد ببيند. پس نتانياهو به احتمال زياد با گسترش درگيري در منطقه، ميتواند اين امتياز را براي ترامپ در رقابت انتخاباتي فراهم كند. اما از نظر پيلار، جنگ منطقهاي اسراييل -و به طور خاص حمله (ادعايي) با حمايت ايالاتمتحده به ايران- به طرق مختلف به منافع ايالاتمتحده آسيب ميرساند. ارتباط نزديكتر با عملياتهاي مرگبار اسراييل، احتمال انتقامجويي از سوي ايران را افزايش ميدهد و ميتواند متحدين منطقهاي ايران را عليه امريكا بشوراند. همچنين، حمايت يا مشاركت در اين ماجراجويي، ادعاهاي ايالاتمتحده مبني بر طرفداري از صلح و رعايت نظم بينالمللي مبتني بر قوانين را بيشتر تضعيف ميكند. به علاوه، حمله به ايران بازار نفت را متلاطم كرده و باعث نابسامانيهاي اقتصادي در ايالاتمتحده ميشود. از سوي ديگر، حمله هرگونه فرصتي را براي ديپلماسي ثمربخش با مشاركت ايران در موضوعاتي مانند امنيت در منطقه خليجفارس از بين ميبرد.