گروه اجتماعي
يك هفته از تشنجآفريني مدعيان دفاع از حقوق سگهاي خياباني در مراسم بزرگداشت حسين آخاني، اكولوژيست ايراني ميگذرد. عصر دوشنبه 16 مهر، مراسمي با همت مجله بخارا براي بزرگداشت اين استادتمام دانشگاه تهران در خانه هنرمندان برگزار شد. در اين مراسم، انديشمندان و كارشناسان علوم انساني و محيط زيست و از جمله حوري سپهري (استاد زيستشناسي و عضو هيات علمي دانشگاه تهران) رضا منصوري (فيزيكدان و استاد دانشگاه صنعتي شريف) محمد فاضلي (جامعهشناس و عضو هيات علمي دانشگاه شهيدبهشتي و اولين استاد اخراجي با حكم وزير علوم دولت سيزدهم) عباس محمدي (مدير گروه ديدبان كوهستان) محمد درويش (عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع و كنشگر محيط زيست) و علي دهباشي (روزنامهنگار، نويسنده و سردبير مجلات بخارا و سمرقند) سخنراني داشتند. حسين آخاني، فارغالتحصيل دكتراي گياهشناسي از دانشگاه مونيخ و استاد گياهشناسي دانشگاه تهران است كه 30 هزار گونه گياهي را جمعآوري كرده و طي سالهاي اخير، در گفتوگوها و نوشتههاي چندي به تخريب محيطزيست كشور معترض بوده و از حقوق اجتماعي هموطنان ايراني دفاع كرده است. حمايت از دوچرخهسواري بانوان و درخواست از دولت براي لغو تعرفه گمركي وسائل دوچرخهسواري با هدف ارزان شدن قيمت اين وسيله ورزشي و فراهم شدن امكان خريد دوچرخه براي تمام اقشار جامعه، انتقاد از تداوم فرهنگ غلط استفاده از كيسه پلاستيكي در برخي شهرهاي كشور، انتقاد از واردات گونههاي خارجي از جمله ماهي مهاجم تيلاپيا و گياه كهور امريكايي به سبب خسارت گونههاي خارجي مهاجم به زيستبومها و خسارتهاي هنگفت براي كشاورزي و محيطزيست كشور و همچنين، اعتراضات چندباره به اقدامات شهرداري تهران و ساير نهادها در تخريب و نابودي درختان پايتخت از جمله موضوعات نوشتههاي اين استاد گياهشناسي ايران است. آخاني از ابتداي سال جاري از رويكرد شهرداري تهران در تخريب درختان پايتخت انتقاد كرد و در يكي از انتقادها نسبت به تخريب فضاي سبز و قطع درختان پارك لاله به «خبرآنلاين» گفت: «اين پارك تنها فضاي سبز مجاور بزرگترين و قديميترين دانشگاه كشور است. اين پارك تنها جايي است كه دانشجويان ميتوانند با دوستان خود در آنجا قدم بزنند و زيباترين خاطرات دوران تحصيل خود را بگذرانند. شك ندارم كه هزاران دانشجو در همين پارك بزرگترين تصميم خود را در فضاي زيباي پارك براي تشكيل زندگي مشترك را گرفتهاند.پارك لاله تنها پارك تهران است كه همه گياهان آن نقشهبرداري شده و در وبسايت سازمان بوستانها تمامي اطلاعات و نقشه پراكنش گياهان آن قابل دسترسي است. پارك لاله تنها پاركي است كه در آن درخت انجيلي (Parrotia persica) بيش از نيم قرن پيش كاشته شده و به همين دليل ارزش و اعتبار حفاظتي بسيار بالايي دارد...» شهريور امسال هم در واكنش به تخريب فضاي سبز و تخريبدرختاندر ضلعجنوبي محوطه دانشگاه تهران، خطاب به محمد مقيمي (رييس معزول دانشگاه تهران در دولت چهاردهم) نوشت: «جنابعالي كه براي امر به معروف در دانشگاه ميچرخيد و اگر دختري را با حجاب ناقص ميديديد به او تذكر ميداديد و كلي حجاببان استخدام كرديد، آيا رعايت قانون، عمل به توصيههاي جدي رهبري در حفظ فضاي سبز و حفظ دانشگاهي كه رييسجمهور را براي مراسم نودمين سال تاسيس آن دعوت ميكنيد، برايتان اهميت نداشت؟» (بعد از توقف تخريب فضاي سبز و درختان ضلع جنوبي محوطه دانشگاه تهران، آخاني در محوطه اين دانشگاه حضور يافت و بر تنه درخت توسكايي كه از مرگ نجات يافته بود بوسه زد.) فروردين امسال اظهارنظر ديگري با قلم آخاني منتشر شد؛ وقتي بعد از 6 سال قصه تلخ محكوميت 9 فعال و حامي محيط زيست مختومه شد آخاني نوشت: «بعد از ۶ سال پرونده ۹ متخصص و حامي محيط زيست بسته شد، البته با قيمت سنگين جانباختن يكي از آنها و معاوضه يكي ديگر در معاملات سياسي- اقتصادي بين ايران و امريكا.هيچ كس نميتواند درد و رنجي كه اين عزيزان در اين مدت تحمل كردند را درك كند.ما هرگز نفهميديم، گناه آنها چه بود و احيانا كجا خطا رفته بودند.محققان هميشه انسانهاي وطندوست و باشرافتي هستند، آنها شناسنامه دارند و هيچكس باور نميكند كسي كه عمرش را صرف شناخت محيطزيست كشورش كرده، بخواهد به مملكت آسيب برساند.» آخاني همچنين از مدافعان استادان اخراجي و محروم از تدريس در دولت سيزدهم بود و شهريور امسال و بعد از روي كار آمدن دولت چهاردهم و پس از انتشار اخباري درباره دستور رييسجمهور براي بازگشت استادان اخراجي نوشت: «خبر مسرتبخش بازگشت علي شريفي زارچي به دانشگاه شريف همزمان با بركناري رييس دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه، در كنار استعفاي فرهاد دانشجو رييس دانشگاه تربيت مدرس از سلسله خبرهاي خوب جامعه دانشگاهي است. انشاءالله تكتك روساي دانشگاههايي كه در اين سالهاي اخير دانشگاه را با پادگان اشتباه گرفته بودند از كار بركنار شوند تا دانشجو و استاد احساس امنيت كرده و با عشق به كار علمي و پژوهشي بپردازند... اخراج محمد فاضلي از دانشگاه شهيد بهشتي، يكي از بيرحمانهترين اخراجها بود.... دانشگاه بايد محمد فاضلي را محكم به دانشگاه برگرداند، حقوق از دست رفتهاش را به او بدهد و از او دلجويي كند. فاضلي حق دارد از رييس وقت دانشگاه شهيد بهشتي به خاطر بيعدالتي و ظلمي كه به او و دانشگاه شد شكايت كند. دانشگاه بايد استقلال خود را بازيابد. ناترازي در دانشگاه در اثر گزينشها و باندبازيها حتي فاجعهبارتر از ناترازي انرژي در كشور است. ما با بحران تخليه استعدادها مواجه شدهايم. در دو دهه گذشته هر چه تربيت كرديم از ايران رفتند. معدود افراد مستقلي هم كه ماندند يا از دانشگاه اخراج شدند يا بهشدت منزوي شدند.» اين اكولوژيست ايراني البته در چند نوبت هم با زبان هشدار و گاهي با لحني تند در نقد افزايش انفجاري جمعيت سگ و گربههاي خياباني و تبعات اين اتفاق براي محيطزيست و جمعيت شهري و روستايي نوشت كه يكي از اين متنها، پاييز پارسال منتشر شد و آخاني در اين متن گفته بود: «السان كوچولوي ۳ساله يكي از آخرين قربانيان كودككشي سگهاي ولگرد است كه در سوم آبان در شهرك شاهد اروميه پرپر شد. او قطعا آخرين قرباني نخواهد بود. اوايل مرداد در همين استان در روستايي در مهاباد مهسا بهمني، دختر بچه ۷ ساله جانش را در اثر هاري ناشي از سگ گزيدگي (بهرغم زدن واكسن به موقع) از دست داد. هر روز در گوشه و كنار ميهن اين حوادث خونبار رخ ميدهد و جامعه و گروههاي مدعي حقوق بشر و حقوق كودكان در مقابل آن هيچ واكنشي نشان نميدهند. حتي پوشش خبري اين حوادث بسيار كمرنگ است.در كشوري كه طبق آمار در سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار سگگزيدگي را ثبت كرده، نشان از يك فاجعه رو به گسترش و تهديد جدي است كه زخميهايش با تصادفات رانندگي رقابت ميكند.»
در شب تجليل از مقام علمي
حسين آخاني چه گذشت ؟
برخي مهمانان حاضر در مراسم بزرگداشت حسين آخاني، علاوه بر ارسال تصاويري از لحظات تشنج و تنشآفريني مدعيان دفاع از حقوق سگهاي خياباني براي «اعتماد»پيش خبر دعوت براي برهم زدن نظم اين مراسم را هم ارسال كردهاند؛ پيش خبري در فضاي مجازي با اين جملات: «حاميان عزيز، سخنراني براي كشتار سگها توسط ليدرهاي كشتار سگهاي بيپناه در ايران. حاميان عزيز لطفا سالن رو پر كنين.» متن ديگري كه توسط برخي مهمانان اين مراسم براي « اعتماد » ارسال شده، حاوی پیام در ساعات بعد از پايان مراسم و جملاتي با الفاظ ركيك و غيرمودبانه با مضمون ابراز خوشحالي از برهم خوردن اين مراسم است. شنيدههاي «اعتماد» حاكي از آن است كه برخي دستاندركاران وارادات قاچاق غذاي سگ كه محصولات بدون مجوز را با قيمتي چند برابر به صاحبان سگهاي خانگي ميفروختهاند، از برگزاري اين مراسم احساس خطر كردهاند و در تلاش براي ايجاد تشنج و تنش در اين مراسم برآمدهاند. محمد درويش، عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع و كنشگر محيط زيست و يكي از سخنرانان مراسم بزرگداشت استاد گياهشناسي ايران، به «اعتماد» ميگويد كه تلاش اين افراد البته براي برهم زدن نظم اين مراسم بيفايده بود چرا كه اين افراد، لحظاتي بعد از آغاز درگيري لفظي و فيزيكي، با كمك نيروي انتظامي از سالن اخراج شدند و مراسم به روال قبل ادامه داشت. تنشآفريني در مراسم بزرگداشت حسين آخاني، بهانهاي بود تا با محمد درويش درباره دلايل علمي مخالفت فعالان و دوستداران محيط زيست با غذا دادن به سگها و گربههاي خياباني صحبت كنيم.
طي دو دهه اخير شنيدهايم كه شهرداريها با مجوز وزارت كشور، بودجهاي براي كشتار سگهاي ولگرد در اختيار دارند چنانكه در سالهاي 1390 و 1391 گفته ميشد كه افراد براي كشتن سگهاي ولگرد در سطح شهر تهران به كار گرفته شدهاند و بابت تحويل هر لاشه سگ 50 هزار تومان دريافت ميكنند. در سوي مقابل، در همين سالها دولتها به مردم مجوز دادهاند كه پناهگاههايي براي سگهاي ولگرد معاينه شده و سالم ايجاد كنند تا هم خيابانها از وجود سگ خياباني پاكسازي شود و هم، سگ خياباني در يك مكان امن بماند تا زماني كه افرادي براي حفاظت از باغ يا گلهشان، اين سگها را تحويل بگيرند. با اين حال، همچنان در سطح خيابانها شاهد حضور سگ و گربه خياباني هستيم و البته مردم هم به اين حيوانات غذا ميدهند. غذا دادن به اين حيوانات با توجه به شمار بالاي موافقان و مخالفان، آيا از نظر كارشناسان و علم محيطزيست ايرادي دارد؟
در كانادا، ايالاتمتحده امريكا، اتحاديه اروپا، ژاپن، سنگاپور، كرهجنوبي و تمام كشورهاي توسعه يافته، شما هيچ حيوان بدون صاحبي در معابر عمومي نميبينيد. در اين كشورها، سگ و گربهها بايد حتما صاحب داشته باشند و اين صاحبان، در مجوزي كه براي سرپرستي از اين حيوانات ميگيرند، نسبت به رعايت موازين اخلاقي متعهد ميشوند و مثلا موظفند كه بعد از گرداندن حيوان در سطح شهر و خيابان، حتما مدفوع حيوان را جمع كرده و در سطح شهر و پاركها و معابر رها نكنند. در سوي مقابل، در اين كشورها، شهرداريها هم موظفند با ايجاد پناهگاههايي، سگ و گربههاي بدون صاحب يا سگ و گربههايي كه صاحبانشان، توانايي نگهداري از حيوان را ندارند، جمعآوري كرده و بعد از انجام آزمايشهاي پزشكي و سلامت حيوان بابت بيماري هاري، در اين پناهگاهها نگهداري كنند تا زماني كه متقاضي جديد براي نگهداري سگ و گربه درخواست بدهد. در مقابل اين كشورها، ايران و چند كشور توسعه نيافته با معضل سگ و گربه بدون صاحب روبهرو هستند. مديريت افتضاح جمعآوري زباله در ايران به دليل وجود لندفيلها و دهها مركز فاقد حفاظ براي جمعآوري زباله و همچنين، شيوه جمعآوري زباله در سطح شهر و دسترسي آسان سگ و گربه و حيوانات موذي مثل موش به اين زبالهها، سبب شده تا غذاي فراواني براي اين حيوانات موجود باشد كه همين وفور غذا هم متاسفانه باعث ازدياد خيلي خيلي زياد اين حيوانات شده و در اين ميان، سازمان حفاظت محيط هم در قبال مديريت پراشكال جمعآوري زباله سكوت كرده است. علاوه بر اين در ايران با يك فرهنگ گلهداري سنتي مواجهيم كه از ايام قديم در اين فرهنگ براي سگ گله توله كشي ميكردند و از بين تولههاي متولد شده، يكي دو تاي بهتر از بقيه را براي نگهداري، انتخاب كرده و باقي تولهها را رها ميكردند. اين فرهنگ، هنوز هم رواج دارد و سبب افزايش شمار سگهاي بدون سرپرست شده است. 11 سال قبل، قرار بود قانوني با عنوان قانون حمايت از حقوق حيوانات وضع شود كه در اين 11 سال، اين قانون در حال رفت و برگشت بين دولت و وزارت اطلاعات و قوه قضاييه و مجلس است و هنوز به تصويب و اجرا نرسيده و البته نتيجهاش، همين وضع موجود است. اگر شاهديم كه شهروندان موافق و مخالف حمايت از سگ و گربه خياباني به جان هم افتادهاند، اين وضع تقصير سازمان شهرداريهاست. سازمان شهرداريها وقتي به افراد بابت تحويل لاشه يك سگ خياباني پول ميدهد، در واقع چراغ سبز براي توله كشي و كسب درآمد از محل تحويل لاشه سگ خياباني نشان داده است. سالها قبل، وقتي در شهر دهلي در هندوستان، مار كبرا زياد شد، فرماندار اعظم هندوستان كه از طرف ملكه مسووليت داشت، نامهاي به ملكه نوشت و درخواست كرد كه به هر فردي كه يك لاشه مار كبرا تحويل بدهد، يك روپيه از محل درآمدهاي ملكه اهدا شود تا به اين شيوه، مارها ريشهكن شوند. به دنبال موافقت ملكه، پرداخت پول بابت لاشه مار كبرا شروع شد ولي تحويل لاشهها تمامي نداشت. فرماندار متوجه شد كه به دنبال اين روند، باندهايي براي توله كشي از مار كبرا و متعاقب آن، تحويل لاشه و دريافت روپيه اهدايي ايجاد شده است. بنابراين، پرداخت روپيه را متوقف كرد ولي به دنبال آن، شهر دهلي پر شد از مار كبرا و اين تصميم و اتفاقات بعد از آن، به اثر كبرا معروف شد. نمونه بيتوجهي به تخريب طبيعت را البته در باقي سازمانها هم شاهديم. سازمان منابع طبيعي و سازمان حفاظت محيطزيست موظف به حفاظت از درختان هستند ولي در طول 100 سال اخير 8 ميليون هكتار از جنگلهاي ما از بين رفته است. سازمان شهرداريها هم با وجود آنكه موظف به مديريت جمعيت سگ و گربههاي خياباني است اما شاهد افزايش چشمگير جمعيت سگ و گربههاي خياباني هستيم آن هم به اين دليل كه شهرداريها در اين زمينه كمكاري ميكنند. در مقابل اين كمكاريها و البته به دليل ضعف اطلاعرساني، مردم نيكوكار هم با تصور يك كار مفيد، به حيوانات خياباني غذا ميدهند كه البته غذا دادن مردم در برابر 35 تن دور ريز سالانه مواد غذايي در سطلهاي زباله، عددي نيست. متاسفانه امروز، حاميان سگ و گربههاي خياباني و فعالان محيطزيست و افراد نگران از افزايش جمعيت سگ و گربههاي خياباني و نگران از بين رفتن تراز اكولوِژيكي، با هم درگير شدهاند در حالي كه امروز، گزارشهاي متعددي از حملات سگهاي خياباني در طبيعت داريم. امروز در منطقه حفاظت شده سرخه حصار و جاجرود، شاهد كشتار ميش برهها توسط سگهاي ولگرد هستيم چون تعداد اين سگها به اندازهاي زياد شده كه ديگر غذاي كافي ندارند و به دنبال توسعه قلمروشان هستند. البته اين هشدارها، براي حاميان حقوق سگ و گربههاي خياباني قابل درك نيست.
هشداري درباره برهم خوردن تراز اكولوژيكي به دنبال افزايش جمعيت سگ و گربه خياباني داشتيد. ازدياد جمعيت اين حيوانات در سطح خيابانها و شهرهاي ما چه خطري براي محيط زيست دارد؟
وقتي به يك گربه خياباني غذا ميدهيد، باعث تغيير رفتار اكولوژيكي گربه ميشويد. وقتي غذا در دسترس گربه خياباني باشد؛ چه غذايي كه مردم به او ميدهند و چه غذايي كه در سطل زباله خيابان پيدا ميشود، اين گربه انگيزهاي براي يافتن غذا و تحرك جستوجوي غذا نخواهد داشت. چرا جمعيت موشها در شهرهاي ما زياد شده؟ چون گربهها غذاي كافي دارند. چند نفر از دوستان دامپزشك من از موارد متعدد گربههاي خياباني ميگويند كه دچار بيتحركي و ديابت شدهاند. آمارها ميگويد تعداد سگهاي خياباني در كل كشور، نسبت به دهه 1350 حدود 300 تا 400 درصد افزايش يافته و امروز به بيش از سه ميليون قلاده رسيده در حالي كه اخبار حمله سگهاي ولگرد به روستاها و موارد
سگ گزيدگي هم رو به افزايش است. حتي افزايش جمعيت انسانها هم اگر بيش از ظرفيت زيستي باشد، براي انسانها خطرناك ميشود. سازمان ملل و كشورهاي پيشرفته سالهاست كه به دنبال سياستهاي انقباضي هستند چون معتقدند ظرفيت زيستي كره زمين ثابت است و ازدياد جمعيت، باعث تنگ شدن فضا براي بقيه انسانهاي روي كره زمين ميشود. اين خطر در مورد حيوانات هم صادق است. جمعيت هر حيواني كه يكباره و به صورت غيرعادي زياد شود هم براي باقي زيستمندان و هم براي نسل خودش خطرناك است.
چند سال است كه در بسياري شهرها و از جمله در كرج و در نقاط مختلف استان تهران، مردم پناهگاههايي براي سگها و گربههاي خياباني ايجاد كردهاند. آيا چنين اقدامي را تاييد ميكنيد؟
ايجاد اين پناهگاهها، وظيفه سازمان شهرداريها و وظيفه دولت است و دولت نبايد از زير اين مسووليت شانه خالي كند درحالي كه به دفعات ميشنويم كه دولت پول ندارد و بنابراين، مردم بايد اقدام كنند. شانه خالي كردن دولت از زير بار اين مسووليت مثل اين ميماند كه دولت بگويد من براي مديريت غسالخانهها پول ندارم و نميتوانم خاكسپاري متوفيان را مديريت كنم. دولت از مردم بابت همين وظايف ماليات ميگيرد. دولت وقتي ميتواند با صرف 350 هزار ميليارد تومان، آب درياي عمان را به مشهد برساند، براي ايجاد پناهگاه حيوانات خياباني هم بايد به وظيفهاش عمل كند. ايجاد و نظارت و استانداردسازي اين پناهگاهها، وظيفه دولت است اما مردم هم ميتوانند در اين زمينه كمك كنند.
تاكيد شما به مردم اين است كه به سگ و گربه خياباني غذا ندهند چون دورريز مواد غذايي در سطلهاي زباله باعث ميشود اين حيوانات از گرسنگي نميرند؟
اين يك آدرس خطاست. مردم فكر ميكنند دليل ازدياد جمعيت سگ و گربه خياباني، غذا دادن به آنهاست درحالي كه دليل اصلي، مديريت نادرست جمعآوري زباله و فرهنگ گلهداري است. اگر اين دو مورد را دولت و حكومتها اصلاح كنند، غذا دادن مردم به سگ و گربه خياباني، قابل چشمپوشي است.
غذا دادن به حيوانات خياباني خوب است يا بد؟
اصل علمي اين است كه اجازه بدهيم حياتوحش، حياتوحش بماند. اصل علمي اين است كه در زندگي حيوانات دخالت نكنيم. اگر ميخواهيم در زندگي يك سگ يا گربه خياباني دخالت كنيم، بايد سرپرستياش را به عهده بگيريم و او را به خانهمان بياوريم تا در منزل ما و كنار ما و با رعايت همه هنجارهاي اخلاقي و بهداشتي زندگي كند ولي اگر حيواني در خانه ما نيست و در كوچه و خيابان زندگي ميكند، به هيچ عنوان نبايد در زندگي اين حيوان دخالت كنيم. غذا دادن به پرنده و سگ و گربه خياباني، دوستي كاذب است و دنيا سالهاست كه به شدت با اين دوستيهاي كاذب مقابله ميكند.