نگاهي به فيلم «مفت بر» به كارگرداني عادل تبريزي
حیف از این بازیگران
فرزانه متين
فيلم سينمايي «مفت بر» كه از اواسط شهريور ماه در سينماهاي كشور اكران شده، دومين تجربه كارگرداني عادل تبريزي بعد از فيلم گيجگاه است.تهيهكننده اين فيلم مشتركا بر عهده عبدالله عليهاني و حسين فرحبخش است.
متاسفانه بدنه سينماي ايران آنقدر ضعيف شده كه فقط روي پاشنه فيلمهاي كمدي ميچرخد، فيلمهايي سخيف و نازل.
چندي پيش كمال تبريزي در برنامه تاكشو ۳۵ ميليمتري در مصاحبه با فريدون جيراني گفت: «سينماي ما مماس شده با ابتذال. من كه خود از سازندگان فيلم كمدي هستم، امروزه با اين دست از فيلمهاي كمدي خجالت ميكشم. با خود ميگويم اي كاش، در اين حوزه و ژانر وارد نشده بودم.» واقعا با سينما چه كردهايد كه كارگردان مارمولك بايد اين جمله را بگويد؟ شرمآور است كه سينماي ايران اين روزها تجارتش را مديون فيلمهاي كمدي است تا حدي كه به فيلم نازل و آبكي چون مفتبر پروانه ساخت و نمايش ميدهند و چطور ميشود بازيگران بنام و پرآوازهاي چون حامد بهداد و سحر دولتشاهي در اين فيلم بازي ميكنند؟
وقتي سينماي ما آسيبپذير ميشود برخي فرصتي پيدا ميكنند كه دست به كار شوند و فيلمهاي بدون محتواي خود را راهي نمايش كنند و از اعتبار هنرپيشگان براي جذب مخاطب استفاده ميكنند.مشخص است سينمايي كه فقط روي سرمايه و پول ميچرخد به تنها چيزي كه اهميت نميدهد، شعور مخاطب است.
مفت بر در ابتدا با معرفي حامد بهداد و سحر دولتشاهي و تبليغات گسترده، بيننده را جذب كرده، اما مخاطب بعد از تماشا متوجه ميشود گول خورده است.
مگر ميشود وزنه سنگين سينماي اجتماعي، حامد بهداد در اين فيلم آنقدر تصنعي و لوده بازي كند؟ او يادش رفته از سعادتآباد تا قصرشيرين چه راههايي طي كرده و در مقابل سحر دولتشاهي كه مهره اصلي سريالهاي نمايش خانگي است، با بازيهاي تاثيرگذارش از چهارشنبهسوري تا داريوش اينگونه ضعيف به ايفاي نقش بپردازد؟ مگر آنها فيلمنامه را نخوانده بودند كه خود را در چنين تلهاي انداختند؟
هر دو در سطح بازي ميكنند و نقشهايشان عمق ندارد فقط يكسري ديالوگهاي فيلمفارسي و آبگوشتي رد و بدل ميكنند.
مفتبر حتي داستاني ندارد كه بخواهد روايت شود مخلوطي از چند فيلمفارسي بدون داشتن خط روايي.
اين فيلم حتي يك نكته مثبت ندارد كه بخواهيم روي آن مانور بدهيم. از يك طرف به سخره گرفتن مردم جنوب كشور و نشان دادن يك مشت هجويات در مورد سنتهاي مردم قشم و از طرفي ديگر پخش موسيقيهاي لسآنجلسي به همراه رقص و آواز.
اگر ژانر فيلم مفتبر، كمدي است پس ژانر فيلمهايي چون فسيل، تمساح خوني، سال گربه، تگزاس ۳، ملاقات با جادوگر و... چيست؟
مفت بر را در هيچ دستهاي نميتوان گنجاند نه كمدي، نه درام، نه اجتماعي و نه سرگرمكننده. شايد بهتر است گفت يك كپي نازل از عاشقانههاي آبگوشتي دهه ۴۰ و ۵۰ كه حتي در نوستالژي هم ضعيف عمل كرده است.
داستان عاشقانهاي كه در بستر يك شركت صادرات چاي كه از قضا نامش هم شبيه پرونده اقتصادي چاي دبش كه بزرگترين اختلاسي كه در ايران بيسابقه بوده است، شكل ميگيرد.
اين فيلم ضعيف بيش از آنكه بخواهد خنده بر لب مخاطب بياورد باعث بيحوصلگي و ترك سالن سينما ميشود. اصلا اين چيزي كه ما در سينما به اسم مفتبر ميبينيم، فيلم نيست؛ بلكه يكسري پلانهايي با ديالوگهاي سخيف و بچگانه است كه به بدترين شكل تدوين شده و به خورد تماشاگر داده ميشود.
در پايان بايد گفت مشخص نيست مسوولاني كه شعار سينماي انقلابي ميدادند، چطور به اين فيلم پروانه ساخت دادهاند؟