درباره فيلم مارچلو ميو؛ به كارگرداني كريستف اونوره
اداي احترام به سينماي اروپا
فرزانه متين
فيلم مارچلو ميو Mio Marcello به نويسندگي و كارگرداني كريستف اونوره، نامزد دريافت جايزه نخل طلا، نخستينبار در جشنواره كن ۲۰۲۴ به نمايش درآمد.منتقدان بر اين باور بودند كه اين كارگردان بنام، اينبار فيلمي نه چندان قوي را راهي اكران كرده است با اين حال اين فيلم فرانسوي-ايتاليايي براي كساني كه به سينماي اروپا تسلط دارند، اثري منحصربهفرد به شمار ميآيد و از اين رو در دو كشور فرانسه و ايتاليا مورد استقبال واقع شد.
از آنجا كه ابتداي فيلم گنگ و آشفته است، بهتر است با يكي از خانوادههاي هنري اروپا به نام ماستروياني در اروپا آشنا شويم:
در اوايل دهه ۷۰ ميلادي، مارچلو ماستروياني، ستاره اروپايي با چهره جذاب و اغواگرش به يكي از برازندهترين هنرپيشههاي اروپا تبديل شد.او با چهره و سبك بازياش كه نشان از روحيه صميمي داشت، نماد سينماي اروپاي مدرن به شمار ميرفت و استعدادش بيشتر در نقشهاي كمدي بود از آنجا كه با كارگردانان معروف اروپا به شهرت و محبوبيت رسيد، انتظار ميرفت مانند بسياري از هنرپيشگان اروپايي چون آلن دلون، سوفيا لورن، سيمون سينيوره و… جذب سينماي هاليوود شود، اما او تا آخر عمر به سينماي اروپا وفادار ماند و لذت كار در اروپا را با درگير شدن در فضاي پرزرق و برق هاليوود تاخت نزد و اعتبارش را زير سوال نبرد.وي همچنين برنده جوايز بسياري از جمله جشنواره كن، بفتا و گلدنگلوب شد و در ۱۲۰ فيلم در طول فعاليت سينمايياش نقشآفريني كرد.او با يكي از ستارگان فرانسه كه داراي زيبايي اسرارآميز بود به نام كاترين دنو آشنا شد و چند فيلم سينمايي با يكديگر كار كردند و ماحصل رابطه ۴ ساله آنها، دختري به نام كيارا بود كه او هم بعدها راه هنري پدر و مادرش را پيش گرفت و به بازيگري با استعداد و مورد توجه تبديل شد.
حالا كريستف اونوره، اثري طنزگونه با نگاه به روابط بين خانوادگي ماستروياني ميسازد و در قالب تصوير به نمايش ميگذارد.شباهت كيارا به پدرش و تاثيري كه در تمام طول زندگي بر كيارا داشت، آغاز داستان فيلم است.
جالب اينجاست كه بازيگران اين فيلم همگي در نقش خودشان بازي ميكنند و از اين رو با اثري متمايز و شاخص روبهرو هستيم.
كيارا ماستروياني، كاترين دنو، فابريس لوچيلني، نيكول گارسيا، بنجامين بيولاي از هنرمندان اين اثر هستند.
داستان از اين قرار است كه كيارا ماستروياني كه دختر دو اسطوره اروپايي است تصميم ميگيرد زندگي پدرش را تجربه كند.كيارا به دليل شباهتش به پدرش تصميم ميگيرد به سبك پدرش لباس بپوشد، حرف بزند، نفس بكشد و اين كار را با چنين تسلطي انجام ميدهد كه اطرافيان باورشان ميشود و او را «مارچلو» صدا ميزنند.
كيارا در فرانسه به دنيا آمده، بزرگ شده و هيچ خاطره مستقيمي از زندگي مشترك پدر و مادرش ندارد.او هميشه با مادرش صميمي بوده و حالا ميخواهد با فرو رفتن در نقش پدرش (سي سال پس از مرگ وي) اين تعادل را برقرار كند از اين رو او لباسهايي را بر تن ميكند و كلاهگيسي را بر سر ميگذارد كه مارچلو در فيلم «هشت و نيم» اثر فليني با آن شمايل حاضر شده بود و از ديگران ميخواهد او را مارچلو صدا كنند.
منتقدان اين فيلم را بيشتر يك شوخي سينمايي ميدانند تا يك اثر هنري، اما بايد اذعان داشت اين فيلم تركيبي بين قدم زدن روانكاوانه و مستند درباره خانواده بسيار گستردهاي است كه سينمادوستان، آنها را دهههاست كه ميشناسند، همه هنرمندان خودِ واقعيشان هستند، فيلمي كه تا به امروز شبيه هيچ چيز شناخته شدهاي نيست و همين نقطه قوتش است.
كارگردان به ما نشان ميدهد موضوع فيلم، منحصرا مربوط به شباهت كيارا به پدرش نيست، بلكه ناديده گرفته شدن وي زير سايه دو اسطوره سينمايي است.
در ابتداي فيلم، كيارا با لباس آنا البرگ (همبازي پدرش در فيلم زندگي شيرين) صحنه نمادين در فواره تِرِوي را توسط يك گروه فيلمبرداري، بازسازي ميكند و سرانجام خودش را در آينه حمام به صورت سياه و سفيد به شكل پدرش ميبيند و از همين نقطه است كه مارچلو ميو حالت شوخطبعي و شاعرانه به خود ميگيرد.سفر كيارا به درون مارچلو، يك غم سنگين است، كيارا سلبريتي است كه به سلبريتي ديگر تبديل ميشود و اين يك حركت جسورانه به شمار ميرود.اين تجربه، كيارا را وارد دنياي جديدي ميكند، جايي كه بين نقشهاي مختلف و زندگي واقعي خود گم ميشود و به زندگي پدرش نزديكتر.در اين سفر او با سوالات عميقتري درباره هويت، خانواده و فشارهاي ناشي از شهرت روبهرو ميشود.
وقار و طنز كاترين دنو در نقش خودش و بازي تاثيرگذار كيارا، كشتي نجاتبخش فيلم است.هر دو به شدت ظريف بازي ميكنند.
مخاطبانِ اين اثر يا آن را به شدت دوست دارند يا از آن متنفر ميشوند، حد وسطي وجود ندارد.بينندگان اگر از خانواده ماستروياني و لقب دون ژوان براي مارچلو اطلاع داشته باشند قطعا از تماشاي اين فيلم دو ساعته لذت ميبرند.
عدهاي اين فيلم را بيوگرافي كلاسيك ميدانند، اما در واقع، فيلم اداي احترامي است از سوي دختر به پدرش و همچنين اداي احترام زيبا و ستودني به سينما.
ناگفته نماند كه فيلم در برخي سكانسها بسيار كند پيش ميرود و مخاطب را سردرگم ميكند، اما در مجموع مارچلو ميو، يك فيلم خاص با تركيبي از واقعيت و تخيل، با اجراهاي خوب بازيگران، موسيقي نوستالژي و كارگرداني منسجم است.اين فيلم فرانسوي-ايتاليايي يك اثرِ بديع است.