برخي پروندههاي جنايي در نقاط مختلف جهان باوجود پيشرفت در تحقيقات پليسي هنوز هم حل نشده و به نوعي اين پروندهها باز ماندهاند. «اعتماد» در اين گزارش به برخي از آنها پرداخته است.
مادلين مك كان
بيش از ۱۵ سال از ناپديد شدن مادلين مك كان ميگذرد و سرنوشت اين كودك ناپديد شده هنوز مشخص نيست. مادلين، ۳ ساله در ۳ مه ۲۰۰۷ زماني كه روي تختخواب داخل ويلاي خانوادهاش خوابيده بود، ربوده شد. در اواسط سال ۲۰۲۰، مقامات آلماني كريستين بروكنر، مردي حدودا چهل ساله را به عنوان مظنون اصلي خود در اين پرونده معرفي كردند. بروكنر، به عنوان يك پدوفيل شناخته ميشد كه در سال ۲۰۰۷ در اين منطقه زندگي ميكرد. او ظاهرا به معشوقه آن زمان خود گفته بود: من ميدانم چه اتفاقي براي مدي كوچولو افتاده است. درنهايت، عليرغم نظر دادستانها مبني بر اينكه بروكنر دختربچه را به قتل رسانده است به دليل كمبود شواهد قانون نتوانست او را در مورد ناپديد شدن مادلين تحت پيگرد قانوني قرار دهد.
بلك داهيليا
قتل اليزابت شورت 22 ساله در سال 1947 خبرساز شد و روزنامهها بعدا به دليل موهاي تيره خيرهكننده و علاقه ظاهرياش به لباس مشكي، او را
Black Dahlia ناميدند. شورت قبل از اينكه در يك زمين خالي در يك محله مسكوني لسآنجلس انداخته شود، از شدت خونريزي خشك شد. طبق اسناد FBI، بدن او به طرز ماهرانهاي تشريح شده بود كه بعدها چندين نفر مسووليت اين قتل را برعهده گرفتند. ماجراي قتل او هم حل نشده باقي مانده است و به نظر ميرسد با گذشت چندين دهه، حالا قاتل او هم مرده باشد.
دي پي كوپر
يكي از بزرگترين جنايات حل نشده در تاريخ FBI در بعدازظهر 24 نوامبر 1971 آغاز شد، زماني كه مردي به نام دن كوپر پرواز 305 خطوط هوايي نورث وست را ربود. دن كوپر حين پرواز ادعا كرد كه بمب خطرناكي را حمل ميكند و 200000 دلار باج ميخواهد. پس از فرود در فرودگاه سياتل، دي بيكوپر پول را دريافت كرد و مسافران آزاد شدند. كمي بعد از ساعت ۸ شب جايي بين سياتل و رنو، او با چتر نجات و پول باج از هواپيما بيرون پريد و در تاريكي ناپديد شد. حتي با وجود اينكه مقداري از اين پول در سال ۱۹۸۰ پيدا شد، هيچ چيز جديدي در مورد هويت يا محل اختفاي هواپيماربا فاش نشد.
جك د ريپر
هيچ فهرستي از جنايات حل نشده بدون ذكر جك قاتل، كه به خاطر قتلهايش در محله فقيرنشين وايتچپل لندن در سال ۱۸۸۸ مشهور است، كامل نميشود. قربانيان او معمولا زنان تنفروشي بودند كه گردنشان قبل از اينكه مورد قطعه قطعه شدن قرار گيرند، بريده ميشد. به دليل برداشتن اندامهاي خاصي از قربانيانش، در طول سالها تصور ميشد كه جك قاتل نوعي آزمايش تشريحي، به عنوان قصاب يا يك پزشك روي قربانيانش داشته است. تئوريهاي زيادي در مورد هويت او در طول سالها وجود داشته است، اما هيچ كدام را نميتوان فراتر از يك شك معقول اثبات كرد. با گذشت زمان، احتمال آشكار شدن هويت واقعي او كمتر و كمتر ميشود. به نظر ميرسد او نه تنها در كالبدشكافي و قطع عضو ماهر بوده، بلكه در پاكسازي نشانهها و مدارك عليه خود به خوبي عمل كرده است.
زنان سيوداد خوارس
به نظر ميرسد كه شخصي زنان جوان در خوارس؛ شهري در مكزيك را مورد آزار جنسي قرار ميداده و درنهايت آنها را به قتل ميرسانده است. بدن قربانيان اين قاتل درنهايت در بيابان رها ميشده است. از سال ۱۹۹۳، صدها زن جوان از شهر مرزي خوارس مكزيك ناپديد شدند كه بسياري از آنها نوجواناني بودند كه براي كار در كارخانههاي اين شهر به نام ماكيلادوراس آمده بودند. آمار رسمي تلفات زنان از سال ۱۹۹۳ تاكنون ۲۶۰ نفر است، اما گروهي از زنان محلي ميگويند اين رقم به ۴۰۰ نفر نزديكتر است. به نظر ميرسد حداقل ۷۶ نفر از قربانيان توسط همين فرد به قتل رسيدهاند. اين فرد بدن بسياري از قربانيانش را تكهتكه كرده بود. احتمالا قاتل يا قاتلان به دنبال نوع خاصي از زنان بودند، زيرا همه قربانيان لاغراندام، با موهاي بلند قهوهاي و چشمان قهوهاي بودند. تقريبا همه قربانيان در راه بازگشت از محل كار مورد حمله قرار گرفتند.
قاتل زودياك
بين دهههاي 1960 و 1970، قاتل زودياك با پنج قتل و دو اقدام به قتل مرتبط بود، با اين حال او حداقل 37 قتل را مدعي شد و نامههاي رمزگذاري شدهاي را براي روزنامهها ارسال كرد كه شرح ميداد چگونه قربانيانش را كشته است. فيلمهاي زيادي درباره قاتل زودياك ساخته شده است، ازجمله Zodiac و Dirty Harry كه از تحقيقات در حال انجام الهام گرفته شده است. گروهي از كارآگاهان مستقل ادعا كردند كه هويت زودياك را در سال 2021 كشف كردهاند. با اين حال، طبق گفته اداره پليس سانفرانسيسكو، تحقيقات هنوز ادامه دارد.
جان بنت رمزي
جان بنت رمزي يك ملكه زيبايي شش ساله بود كه در سال ۱۹۹۶ در خانه خود در بولدر، كلرادو به قتل رسيد. او به سرش ضربه خورده بود و مورد آزار جنسي قرار گرفته و خفه شده بود. رايجترين نظريه در زمان قتل او اين بود كه برادر يا والدينش مضنونان اصلي هستند. با اين حال، شواهد دياناي رسما آنها را در سال ۲۰۰۸ تبرئه كرد. در دسامبر 2003، دياناي ديگري از خوني كه روي لباس جان بنت رمزي يافت شد، اما مشخصات دياناي مهاجم او پيدا شد. نمايه به CODIS (سيستم فهرست دياناي در FBI) وارد شد تا سابقه آن را حفظ كند. تا به امروز، بازديدهايي از آن صورت گرفته است. از زمان قتل جان بنت، پليس بيش از 21000 نامه و ايميل را پيگيري كرده است و آنها به 19 ايالت فرستاده شدهاند تا از بيش از 1000 نفر سوال كنند يا با آنها صحبت كنند، اما قتل او همچنان يك راز باقي مانده است.
قتلهاي هينتركايفك
در سال ۱۹۲۲، قتل هينتركايفك در آلمان اتفاق افتاد. هر شش عضو خانواده در مزرعه بر اثر ضربه شديد به سر جان خود را از دست دادند. سر و صورت آنها مكررا با كلنگ ضربه خورده بود. پس از آن، قاتل آنها را روي هم در زير كوهي از يونجه در انبار قرار داد. خدمتكار و نوزاد دو ساله نيز به همين سرنوشت دچار شدند اما بقاياي آنها در داخل خانه پيدا شد. پس از كشف بقاياي مقتولها، مشخص شد كه فردي چند روز پس از قتل در خانه آنها بوده است. با وجود بيش از صد مصاحبه، كه شامل فروشندگان دورهگرد و مردم شهرهاي همسايه ميشد، هيچ كس هرگز متهم به قتل نشد.
آقاي بيرحم
از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰، يك متجاوز، فرزندان خانوادههاي جوان را در ملبورن استراليا عذاب ميداد. اين مرد با ورود به خانه دختران ۱۰ تا ۱۳ ساله، بستگان آنها را بسته و درحالي كه كلاهي وحشتناك به سر داشت، آنها را ميربود. دختران پس از تجربه سختيهاي وحشتناك آزاد ميشدند و مجبور بودند به خاطر آسيبهاي روحي شديد سالها تحت درمان روانپزشك قرار بگيرند. در سال ۱۹۹۱، جسد چهارمين قرباني كشف شد. متهم هيچ مدركي در صحنههاي جنايت باقي نميگذاشت و قربانيان خود را از هر نشانه و مدركي پاكسازي ميكرد. قتلهاي او در دوراني رخ دادند كه علم پزشكي قانوني هنوز به اندازه امروز پيشرفته نبود. او خانوادهها را با چاقو و اسلحه تهديد ميكرد و از اقدامات خود با دوربين فيلمبرداري، فيلم ميگرفت. با وجود تلاشهاي چندين گروه امنيتي، اين قاتل در رسانههاي استراليايي با نام آقاي بيرحم شناخته شده است.
قاتل شيكاگو
بنا به دلايلي، قاتل شيكاگو عليرغم بهجا گذاشتن چندين جسد، يك قاتل سريالي نسبتا ناشناخته باقي مانده است. در ۲۰ سال گذشته، از سال ۲۰۰۱، زنان خفه شده در كوچهها، پاركينگها و ساختمانهاي متروكه در سراسر شيكاگو كشف شدهاند. قاتل شيكاگو تا به امروز حداقل ۵۱ زن را به قتل رسانده است. اكثريت زنان از قوميت آفريقايي-امريكايي و كارگران جنسي بودند. در يك حادثه فجيع در سال ۲۰۰۷، قاتل دو زن را در يك روز به قتل رسانده بود و هنوز اهالي آن محله با كابوس اين قاتل سريالي ميخوابند.
والتر كالينز
يك مادر در مارس 1928 مفقودي پسر 9 سالهاش والتر را گزارش كرد كه در خانهشان در لسآنجلس مفقود شده است. چندين ماه بعد، پليس والتر را به كريستين بازگرداند، اما مادر مدعي بود كه اين پسر واقعي او نيست. با اين حال، اعتراضات كريستين توسط LAPD رد شد و او را به مادري كه واجد شرايط روحي و ذهني مساعدي نيست متهم كرد و كريستين را در يك مركز رواني بستري كرد. جسد والتر كالينز هرگز كشف نشد و هيچ كس حقيقت را كشف نكرد. پليس آنقدر متعهد به پنهان كردن ماجراي ربوده شدن پسر بود كه كودكي متفاوت را به كريستين ارايه كرد و سعي كرد او و بقيه جهان را متقاعد كند كه آن پسر غريبه پسر او است.
پاهاي بريده شده
در سال ۲۰۱۷ پاي بريده انساني به طور غيرقابل توضيحي در سواحل درياي ساليش در شمال غربي اقيانوس آرام مشاهده شد. كلانتر شهر اسنووميش در سال ۲۰۱۷ ادعا كرد كه پاي آنتونيو نيل كه در ۲۲ سالگي در سال ۲۰۱۶ مفقود شده، پانزدهمين پاي انساني بود كه در يك دهه در ساحل مشاهده شده بود. برخي معتقدند اين پاها متعلق به قربانيان يك قاتل سريالي ناشناس است، درحالي كه برخي ديگر معتقدند متعلق به قربانيان قاچاق انسان است. آنها معمولا متعلق به مردان هستند و در بسياري از موارد، هيچ راهي براي شناسايي اين پاهاي بريده نيست؛ چون جسد اين افراد هيچوقت پيدا نشده است.
كايرون هورمن
در ۴ ژوئن ۲۰۱۰، تري هورمن، نامادري كايرون، او را به مدرسه ابتدايي اسكاي لاين برد. او حوالي ساعت ۸ و ۴۵ صبح مدرسه را ترك كرد و آخرينبار كايرون را ديد كه از راهرو به سمت كلاس اول خود ميرفت. با اين حال، جدا از عكسي كه تري در آن روز صبح در مقابل مدرسه گرفته بود، كايرون ديگر هرگز ديده نشد. اظهارات تري به پليس حاكي از آن بود كه او آن روز قبل از رفتن به باشگاه، چندين كار را انجام داده است. عليرغم انكار قاطعانه او از هرگونه نقشي در ناپديد شدن او، نامادري كايرون هميشه مظنون شماره يك بوده و بسياري معتقدند كه او ميداند كجاست يا چه اتفاقي براي او افتاده است. تحقيقات اين پرونده جنايي همچنان باز است. افرادي كه در مدرسه حضور داشتند معتقدند كه شايد خود تري كايرون را سر به نيست كرده باشد.
هيولاي فلورانس
در دهههاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، يك قاتل زنجيرهاي مظنون به قتل دستكم ۱۶ نفر در خيابانهاي فلورانس ايتاليا بدون هيچ ترسي از دستگير شدن پرسه ميزد. تقريبا همه قربانيان او عاشقاني بودند كه با چاقو زخمي شدند يا با تپانچه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. به نظر ميرسيد كه او ضربه روحي مهلكي از معشوقه خود خورده يا آسيب روحي ديگري در دوره كودكي يا نوجواني ديده كه او را تا به اين حد به جنون رسانده كه تحمل ديدن هيچ عاشق و معشوقي را نداشته است. شش نفر از اين زوجها در اتومبيل خود به قتل رسيدند و اكثر قتلها حين يا بعد از رابطه زوجها اتفاق افتاد. اندام بسياري از قربانيان برداشته شد و اندام نادين موريو، يكي از آخرين قربانيان شناخته شده، همراه با نامهاي تمسخرآميز به دادستان ايالت فرستاده شد. پنج مرد مظنون در ارتباط با اين پرونده دستگير شدند. حتي يكي اعتراف كرد كه قاتل بوده است، اما زماني كه هر يك در زندان بودند، قتل ديگري رخ داد و پرونده اين قاتل زنجيرهاي حل نشده باقي ماند. اين قاتل حالا به عنوان بدنامترين قاتل فلورانس ايتاليا شناخته ميشود.