• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5894 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۹ آبان

حسين نوراني‌نژاد در گفت‌وگو با «اعتماد» انتقاد برخي گروه‌ها از انتصابات را تحليل مي‌كند

آش شور انتtقاد از انتصابات دولت

مهدي بيك اوغلي

بحث غالب گعده‌هاي سياسي و حزبي طي روزهاي اخير موضوع انتصابات دولت بوده است. برخي افراد و جريانات نزديك به دولت نسبت به نحوه انتصابات دولتي انتقادات دامنه‌داري را مطرح كرده و معتقدند دولت قدردان اعضاي ستاد و نزديكان خود نبوده است. به همين دليل بيانيه‌هاي رنگارنگ، تيترهاي گوناگون و توييت‌هاي انتقادي بسياري در نقد دولت صادر شد. برخي نزديكان دولت هم تلاش كردند پاسخي به اين نقدها داده و استدلال‌هاي مد‌نظر خود را مطرح كنند. در اين ميان اما به اعتقاد حسن نوراني‌نژاد قائم مقام دبيركل حزب اتحاد ملت و سخنگوي اين حزب، موضوعي كه كمتر به آن توجه شد، مطالبات مردم است. مردمي كه براي آنها تفاوتي نمي‌كند مديري اصولگرا بر سر كار است يا چهره‌اي اصلاح‌طلب؟ براي مردم موضوع مهم‌تر، پاسخ به مطالبات اصلي آنها و ايجاد رفاه و رونق اقتصادي است. پزشكيان اما با درك درست همين گزاره به ظاهر ساده، تلاش مي‌كند از طريق تعامل با حاكميت و طرح مساله وفاق، زمينه‌هاي لازم براي حل معضلاتي چون فيلترينگ، پايان دادن به برخوردهاي سلبي بر سر حجاب، رشد اقتصادي و... را فراهم سازد. نوراني‌نژاد در عين حال زير پوست تحولات سياسي را نيز بررسي كرده و خطاب به منتقدان اعلام مي‌كند اين نوع برخورد با مطالبات مردم بيشتر از اينكه سرمايه اجتماعي دولت را كاهش دهد، باعث كاهش سرمايه اجتماعي آنها مي‌شود. اين فعال سياسي در عين حال اعتراف مي‌كند كه حضور افرادي از جريان راديكال كشور در هرم مديريت اجرايي و افرادي كه اساسا مسائل مردم را مساله خود نمي‌دانند كمكي به تحقق مطالبات مردم نمي‌كند.

 

‌در حالي كه كمتر از 3ماه از تشكيل دولت گذشته، برخي افراد و جريانات انتقادات دامنه‌داري را در مورد وفاق مطرح مي‌كنند. آيا وضعيت انتصابات واقعا اينقدر بد است؟

به نظر مي‌رسد بخش زيادي از نارضايتي‌ها درباره انتصابات از طرف نيروهاي حامي و ستادي دكتر پزشكيان به دلايل مختلف مطرح مي‌شوند. يكي از دلايل اين نارضايتي‌ها محدوديت‌هايي است كه در سيستم براي جذب متقاضيان وجود دارد. از سوي ديگر هرچند دكتر پزشكيان در انتخابات راي آورده‌اند اما تحولي آنچنان بزرگ به لحاظ سياسي رخ نداده كه افراد اثرگذار در ستادهاي دكتر پزشكيان به راحتي از سد موانع امنيتي و حراستي و گزينشي عبور كنند. دكتر پزشكيان كانديداي اختصاصي اصلاح‌طلبان بود اما از همان زمان كارزار انتخاباتي معلوم بود كه امكان يك دولت كاملا اصلاح‌طلب وجود ندارد. نه مقدورات سياسي چنين است و نه ذائقه سياسي دكتر پزشكيان. نكته مهم‌تر آن است كه بحث انتصابات صرفا بين برخي فعالان سياسي و ستادي است. در واقع نيروهايي كه تغييرات واقعي و تحولات تدريجي را دنبال مي‌كنند، به شوري برخي كه سابقه تحرك سياسي حتي از موضع مخالفت با وضع موجود را داشته‌اند، تمركز بر انتصابات نكرده‌اند. عموم جامعه حتي راي‌دهندگان به پزشكيان هم كه واقعا مساله‌شان اين چيزها نيست.

‌چه افراد و جرياناتي هستند كه بيشترين نقدها را درباره انتصابات پزشكيان مطرح مي‌كنند؟

كساني كه خودشان را جدي‌تر از ديگران در معرض انتصابات مي‌ديدند. منتظران شنبه. اتفاقا نيروهايي كه با راي به دكتر پزشكيان، به دنبال تغييرند، سعي مي‌كنند در اين مقطع كمتر فشار آورده و مواضع‌شان بيشتر سمت و سوي رويكردي، سياسي و سياستي داشته باشد. اينها از ورود به مصاديق مشخص در رابطه با انتصابات، دست كم در فضاي رسانه‌اي پرهيز مي‌كنند و مطالباتي از جنس وعده‌هايي كه پزشكيان مطرح كرده را مهم‌تر مي‌دانند. در واقع با دو رويكرد مواجهيم؛ يك جريان بيشترين تمركز خود را روي اسامي گذاشته‌اند و جريان ديگري هم وجود دارد كه دنبال مساله‌يابي، اولويت‌بندي آنها و كمك به دولت براي حل آنهاست.

‌در اين كشاكش‌ها افكار عمومي جامعه به چه مي‌انديشد؟آيا براي مردم انتصاب‌ها تا اين اندازه كه برخي فعالان سياسي دغدغه دارند، داراي اهميت است؟

عرضم همين است كه مساله مردم اين نيست. جامعه دغدغه اين را ندارد كه چه فردي از چه جرياني با چه اسمي و چه قيافه‌اي در حاكميت حضور داشته باشد. مردم دغدغه حل مسائل‌شان را دارند. متاسفانه از بين نيروهاي ستادي و حامي دولت، كمتر يك چنين رويكردي مشاهده مي‌شود. برخلاف آن چيزي كه گفته مي‌شود كه اين انتصابات باعث كاهش سرمايه اجتماعي پزشكيان مي‌شود بايد گفت كه برعكس، باعث كاهش سرمايه اجتماعي نيروهايي مي‌شود كه تنها حرفي كه از آنها شنيده مي‌شود، اعتراض درباره انتصابات است. به خصوص وقتي آدم احساس مي‌كند كه منظور اصلي از اين انتقادات و اعتراضات، سمت و سوي سياسي و سياستي نيست، بلكه منظور اصلي اين است كه چرا من و جريان من حضور ندارد. اغلب هم ادعا مي‌شود كه با اين انتصابات سرمايه اجتماعي دولت بر باد مي‌رود! معتقدم سرمايه اجتماعي دولت با انتصابات بر باد نمي‌رود بلكه با عدم توفيق در حل مسائل و تحقق وعده‌ها بر باد مي‌رود.

‌اما نمي‌توان كتمان كرد كه افراد و جريانات راديكال و مخالفان گفتمان پزشكيان، مسائل و مشكلات را به گونه‌اي متفاوت مي‌بينند. براي افرادي كه طرفدار جريان پايداري هستند، اساسا موضوعاتي چون فيلترينگ، برخوردهاي سلبي بر سر حجاب، توسعه مناسبات با جهان و.... مساله و معادله به شمار نمي‌رود كه بخواهند براي حل آن راهكار ارايه كنند. بخشي از انتقادات ناظر بر اين تفاوت‌هاست.

اگر نگراني‌ها و انتقاداتي كه مطرح مي‌شود، ناظر بر اين باشد كه افرادي غير‌متخصص سكان هدايت ساختارها را به دست بگيرد يا موضوعات را از دريچه‌اي متفاوت با گفتمان دولت ببينند از اين جهت نقدها وارد است. يك چنين ايرادي بر برخي انتصاب‌ها وارد است. اما در مورد بسياري از نقدهاي وارده، اين احساس وجود ندارد كه سمت و سوي حل مساله‌اي دارند. به نظرم از نيروهاي اصلاح‌طلب پيشرو و اصلاح‌طلباني كه تمركز آنها بيشتر بر پيشبرد اصلاحات است و تاثير بر رفتار قدرت را مهم‌تر از كسب قدرت مي‌دانند و واقعيت‌هاي سياسي كشور را در نظر دارند، انتقادات كمتري شنيده مي‌شود. اين دسته از افراد روي مساله تحقق وعده‌هاي دولت و حل مسائل، وسواس و حساسيت‌هايي بيشتر از ساير نيروها دارند. اين نيروها ورود به بررسي عملكرد دولت را در اين مدت زمان كوتاه، زود مي‌دانند. ضمن اينكه آگاهند كه مسائل منطقه‌اي شرايط خاصي را پيش روي دولت قرار داده است.

طبعا نيروهايي كه كمتر به مساله انتصابات مي‌پردازند اما دغدغه‌هاي سياسي دارند در آينده روي مطالبه‌گري سياسي و سياستي تمركز بيشتري مي‌كنند. به‌طور خلاصه 2سطح مطالبه داريم؛ يك سطح برخي فعالاني كه دغدغه كسب قدرت را دارند و سطح دوم سطح مردمي است كه دغدغه حل مسائل‌شان را دارند. براي مردم مهم نيست كه چه كسي مسائل را حل مي‌كند براي آنها حل مسائل داراي اهميت است.

‌اما آقاي رييس‌جمهور چگونه به انتصاب‌ها مي‌نگرد؟ پزشكيان بهتر از هر كسي مي‌داند كه در سال 1407 به نيروهاي ستادي براي ورود به دور دوم انتخابات نياز دارد. با يك چنين پيش‌فرضي چگونه به قيمت دلخوري برخي از نيروهاي ستادي‌اش، چهره‌هاي مخالف و منتقد اصلاحات را در مديريت‌ها به كار مي‌گمارد؟

حقيقتا اطلاع چنداني از ذهن رييس‌جمهور ندارم. معتقدم هنوز يك خط دقيق هدايت شده و فكرشده‌اي كه دولت را با اجزاي مختلفش به پيش ببرد، مشاهده نمي‌شود. اين موضوع است كه جاي پرسش و نگراني دارد؛ نه اينكه آيا من نوعي ،جايي در دولت دارم يا نه؟ اگر وفاقي مد نظر رييس‌جمهور به اين معنا باشد كه سهمي براي اصلاح‌طلبان و سهمي براي اصولگرايان و نيروهاي ميانه تخصيص داده شود، فعالان سياسي پالس آن را مي‌گيرند. اما حتي با چنين معنايي از وفاق، برنامه حساب شده‌اي استنباط نمي‌شود. آنچه كه جاي نگراني دارد اين است كه احزاب يا يك برنامه علمي و كارشناسي دقيق، روند كلي انتصابات را پيش نمي‌برد برخي دلسوزان نگرانند كه نكند در بخش‌هاي برنامه‌اي هم به جاي رويكردهاي تخصصي، علمي، برخي روابط و محافل محور تصميم‌سازي‌ها باشند. درباره اين موضوع بايد رفع نگراني شود . دولت بايد اين پالس را ارسال كند كه يك ايده فكر شده به صورت تدريجي و مرحله‌بندي شده و برنامه‌ريزي شده در حال اجراست. يعني دولت به عنوان يك كل واحد و هماهنگ با گفتمان و رويكرد و اولويت‌بندي‌هاي مشخص بر سر مسائل مشخص تلاش مي‌كند وعده‌هايش را محقق كند. اين ايده بايد به شكل يك پيام درآمده و به جامعه ارسال شود. البته بايد به دولت هم حق داد كه در شرايط فعلي منطقه‌اي و بحران‌هاي بيروني، زمان بيشتري براي تشريح ديدگاه‌هايش زمان طلب كند. درباره رويكرد دولت ترديدها و پرسش‌هايي وجود دارد، ‌اي كاش توجه و تمركز نيروهاي سياسي حول محور اين موضوع قرار گيرد.

‌در اين شرايط مردم و راي‌دهندگان چگونه مي‌انديشند و به چه موضوعاتي فكر مي‌كنند؟

شما خودتان را جاي مردمي بگذاريد كه به رغم تجارب تلخ گذشته با هزاران اميد اعتماد كرده و راي داده است. حالا از همان افراد و جرياناتي كه چند ماه قبل مردم را به حضور در انتخابات دعوت مي‌كردند به جاي طرح موضوعات اصلي مردم، خبر انتصاب فلان فرد و بهمان مدير را بشنوند! در اين بين قبل از اينكه سرمايه اجتماعي دولت آسيب ببيند، سرمايه اجتماعي اين نيروهاي سياسي و حزبي كه فقط به دنبال انتصابات هستند آسيب مي‌بيند. به نظرم آش انتقاد از انتصابات دولت كمي شور شده است.

‌تجربه تاريخ سياسي مي‌گويد، دولت‌هايي كه نتوانسته‌اند با حاكميت ارتباط مناسبي برقرار كنند، عملكرد مناسبي هم از آنها ثبت نشده است. آيا مي‌توان گفت كه دولت از دل وفاق تحقق وعده‌هاي خود را جست‌وجو مي‌كند؟

امروز با نوع رويكرد دولت دكتر پزشكيان، با وضعيت حاكميت دوگانه روبه‌رو نيستيم. همين موضوع در اين شرايط يك توفيق بزرگ است. چند نكته مهم وجود دارد.اول اينكه انتصابات مساله مردم نيست. وفاق هم مساله مردم نيست. وفاق يك ابزار است براي حل مسائل كشور. اگر اين ابزار كار كند و توفيق يابد، مورد استقبال مردم است و اگر كار نكند پس زده مي‌شود. هدف مردم از حضور در انتخابات تحقق وفاق نبوده، همانطور كه اصلاحات هم هدف مردم نبوده است. اصلاحات هم ابزاري است براي تحقق مطالبات مردم. اگر در راستاي اهداف مردم حركت كند مردم از اصلاحات استقبال مي‌كنند در غير اين صورت آن را كنار مي‌زنند. در عين حال بايد توجه داشت قبل از دولت پزشكيان 3دوره وفاق در تاريخ كشور پشت سر گذاشته شده است. اولين موج وفاق در دولت اصلاحات بوده است.برخي براي وارونه كردن تاريخ، چند جمله خاص را از دوره اصلاحات بيرون مي‌كشند و رويكرد اصلاحات را وارونه ارزيابي مي‌كنند. در حالي كه رويكرد مدارا، وفاق و همراهي با حاكميت بود. موج دوم به سال 88 باز مي‌گردد. مير حسين موسوي زماني كه در انتخابات سال 88 به انتخابات ورود كرد، تلاش مي‌كرد بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان تعامل ايجاد كند . حتي سعي مي‌كرد فاصله‌اي با اصلاح‌طلبان پيشرو داشته باشد و با اصولگرايان ميانه ارتباط نزديك‌تري داشته باشد. موسوي با اين معنا از وفاق، كمپين‌هاي خود را ساماندهي كرد. دولت اعتدال حسن روحاني هم با ايده وفاق شكل گرفت، روحاني تلاش داشت ميانه‌روهاي اصولگرا و اصلاح‌طلبان را با هم متحد كند. دولت روحاني نه به افراط گفت.

اين 3موج اما توفيق پيدا نكردند چون نتوانستند بخش ديگر حاكميت را با خود همراه كنند. گزاره‌اي كه مي‌تواند دورنماي اميد بخشي از موج چهارم وفاق در دولت پزشكيان ايجاد كند، همراهي ساير بخش‌هاي حاكميت با ايده وفاق است. موج سوم وفاق در دولت اعتدال شكست خورد چون روحاني ادبيات تند و تيزي نسبت به ساير بخش‌هاي حاكميت داشت و برخي را مي‌چزاند. روحاني بايد سعي مي‌كرد برجام را دستاورد حاكميت معرفي كند تا دولت خود.

‌چرا دورنماي وفاق در اين دولت با دولت‌هاي قبل روشن‌تر است. آيا تغييري در حاكميت هم رخ داده است؟

بله، اين حس نياز در ساير بخش‌هاي حاكميت هم شكل گرفته است. ادبيات پزشكيان هم به گونه‌اي نيست كه حساسيت ايجاد كند. به شرطي كه وفاق به نيروهاي سياسي محدود نشود و به اصلاح‌طلب و اصولگرا ختم نشود و منجر به وفاق ملي با مابه‌ازاي اجتماعي تبديل شود. اگر وفاق ما‌به‌ازاي اجتماعي نداشته باشد و مسائل انباشته شده مردم را در بر نگيرد، شكست مي‌خورد. به همين دليل تاكيد مي‌كنم نه انتصابات مساله مردم است و نه وفاق. مساله مردم اقتصاد، اشتغال، رفع فيلترينگ، مسائل اجتماعي مثل حجاب، حل مسائل سياست خارجي، رفع موانع كسب و كار و... است. اگر اين مطالبات پاسخ داده شود خاطره خوبي از وفاق باقي مي‌ماند و در غير اين صورت از حافظه جمعي جامعه پاك مي‌شود. نبايد فضاي سياسي درگير جمله‌سازي با كليدواژه‌هايي چون وفاق و انتصابات شود، فعالان سياسي، نخبگان و رسانه‌ها بايد افكار عمومي را درگير معادله حل مسائل كنند.


  تاكيد مي‌كنم نه انتصابات مساله مردم است و نه وفاق. مساله مردم اقتصاد، اشتغال، رفع فيلترينگ، مسائل اجتماعي مثل حجاب، حل مسائل سياست خارجي، رفع موانع كسب و كار و... است
 قبل از دولت پزشكيان 3دوره وفاق در تاريخ كشور پشت سر گذاشته شده است. اولين موج وفاق در دولت اصلاحات، سپس با حضور مير حسين موسوي در انتخابات 88 و نهايتا در دولت اعتدال شكل گرفت
 خودتان را جاي مردمي بگذاريد كه با هزاران اميد راي داده‌اند. حالا از همان افراد و جرياناتي كه چند ماه قبل مردم را به حضور در انتخابات دعوت مي‌كردند به جاي طرح موضوعات اصلي مردم، خبر انتصاب فلان فرد و بهمان مدير را بشنوند!
 اگر نگراني‌ها ناظر بر اين باشد كه افرادي غير متخصص سكان هدايت ساختارها را به دست بگيرند و موضوعات را از دريچه‌اي متفاوت با گفتمان دولت ببينند وارد است . اما در مورد بسياري از نقدهاي وارده، اين احساس وجود ندارد
 برخلاف آن چيزي كه گفته مي‌شود كه اين انتصابات باعث كاهش سرمايه اجتماعي پزشكيان مي‌شود بايد گفت كه باعث كاهش سرمايه اجتماعي نيروهايي مي‌شود كه تنها حرفي كه از آنها شنيده مي‌شود، اعتراض در رابطه با انتصابات است
  روشن است كه تحول سياسي عميقي شكل نگرفته كه تصور تشكيل كاملا اصلاح‌طلب به وجود آيد. نكته مهم‌تر آن است كه اين بحث‌ها صرفا بين برخي فعالان سياسي و ستادي است. نه بحث نيروهايي است كه كاملا دنبال تغيير و تحولات تدريجي هستند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون