علي ولياللهي
ديويد تيلور پنجشنبه شب بعد از شكست دادن آلترناتيو حسن يزداني يعني كامران قاسمپور از دنياي كشتي خداحافظي كرد.
به گزارش روزنامه اعتماد، مسابقات كشتي آزاد جهاني در اوزان غيرالمپيكي بين روزهاي چهارشنبه و پنجشنبه در آلباني برگزار شد. در وزن 92 كيلوگرم كامران قاسمپور، عبدالرشيد سعداللهيف و ديويد تيلور در يك سمت جدول حضور داشتند كه درنهايت اين تانك روس بود كه موفق شد با شكست تيلور در گام نخست و نماينده ايران در نيمه نهايي به فينال برسد و صاحب نشان طلا شود. در ديدار ردهبندي براي كسب نشان برنز ديويد تيلور رقيب سالهاي اخير حسن يزداني، مقابل قاسمپور قرار گرفت و با نتيجه 6 بر 2 به برتري دست پيدا كرد و به مدال برنز رسيد. تيلور كه بعد از جهاني سال پيش و عدم راهيابي به المپيك با شكست مقابل آرون بروكس اعلام خداحافظي كرده بود و بعد از مدتي تصميم گرفت در يك وزن بالاتر هم بار ديگر رقابتهاي جهاني را تجربه كند، اينبار به شكلي جدي با دنياي قهرماني وداع كرد. تيلور وسط تشك نشست، اشك ريخت و دوبنده را از تن درآورد. در سالهاي گذشته نام ديويد تيلور پرتكرارترين نام ميان كشتيگيران بينالمللي بود كه در ايران به گوش ميرسيد؛ حتي بيشتر از جردن باروز يا حتي همين سعداللهيف و حتي لوپز كوبايي برنده 5 طلاي المپيك. دليلش هم تقابل سريالي او با حسن يزداني محبوبترين كشتيگير ايراني بود هم گره خوردگي ناخواسته به وقايع سياسي-اجتماعي ايران از جمله اعتراضات پاييز 1401. تقابل تيلور و يزداني باعث شده بود رسانهها در ايران نام گربه سياه را روي تيلور بگذارند، اما بعد از مدتي همه متوجه شدند كه تيلور نه يك گربه سياه كه الحق ستارهاي درخشان در دنياي كشتي است. وقتي تيلور، يزداني قهرمان المپيك 2016 ريو كه تازه يك وزن بالاتر آمده بود را در جام جهاني2017 كرمانشاه ضربه فني كرد كارشناسان گفتند طبيعي است. همه اين شكست را به آشنا نبودن يزداني با شرايط وزن جديد ربط دادند و هيچكس توجه نكرد تيلور ديگر آن كشتيگير نحيف امريكايي نيست كه احسان لشگري مدتي قبل ضربه فنياش كرده بود.
در جهاني 2018 مجارستان حسن يزداني براي انتقام از تيلور عازم شد. آن زمان تيلور فقط يك مزاحم به حساب ميآمد كه بايد پس زده ميشد. يزداني وقت اول مبارزه را 6 بر 2 برد اما در وقت دوم تيلور 9 امتياز گرفت و 11 بر 6 برنده كشتي شد. آن موقع تيلور از يك مزاحم زيرك به
گربه سياه تبديل شد. همه ميگفتند مشخص است كه يزداني كشتيگير بهتري است اما كشتياش به تيلور نميخورد. ميگفتند باخت يزداني رواني است.
وقتي تيلور در نورسلطان 2019 حاضر نشد كشتيدوستان ايراني گفتند از حسن ترسيده! شايد هم واقعا ترسيده بود اما خودش ميگفت مصدوم هستم. تيلور در جهاني 2019 حاضر نشد تا ديدار انتقامي حسن يزداني از تيلور موكول شود به المپيك 2020 توكيو كه يك سال عقب افتاده بود.
المپيك 2020 توكيو اوج رقابت اين دو كشتيگير بود؛ يك آرماگدون واقعي. هر دو كشتيگير علاوه بر تلاش براي كسب نشان طلا ميخواستند خيلي چيزها را ثابت كنند. يزداني ميخواست گربه رقصاني راه بيندازد و تيلور تلاش داشت ثابت كند او صرفا در تقابل با يزداني تعريف نميشود و كشتيگير قابلتري است. هر دو با بردهاي 10 بر صفر به فينال رسيدند و در ديدار نهايي يكي از حماسيترين كشتيهاي چند سال اخير را به نمايش گذاشتند. حسن يزداني تا چند ثانيه مانده به پايان برنده بود كه ناگهان آقاي شعبدهباز، لقبي كه مدتي قبل از المپيك به او داده بودند جادو كرد و با زمين زدن پادشاه به نشان طلا رسيد. اگر دستگاهي براي اندازهگيري ميزان بهت اختراع شده بود آن زمان ميتوانست نشان دهد كه مردم ايران تا دقايقي بعد از آن كشتي چه حسي داشتند.
ولي حتي آن زمان هم كسي نميخواست باور كند تيلور كشتيگير بهتري است. همه از بدشانسي حرف ميزدند، از به هم خوردن تمركز براي يك آن. حسن يزداني همچنان پادشاهي بود كه صرفا از لحاظ رواني آمادگي لازم را نداشت.
جهاني سال بعد در اسلو نوبت حسن يزداني بود. وقتي شيرشاه در كنار تشك كار تيلور را در فاصله دو، سه ثانيه مانده به پايان ساخت و بالاي سر او غريد همه فهميدند يزداني چه فشاري را در تمام اين سالها تحمل كرده بود. آن زمان فرصت جشن ايرانيها فرا رسيده بود. كسي گوشش بدهكار اين حرفها نبود كه تيلور از پيك آمادگي فاصله داشته و... كليدواژه اظهارات همه كارشناسان و كشتيدوستان اين بود: طلسم تيلور شكست!
ولي نشكسته بود. مسابقات كشتي جهاني بلگراد 2022 كه تبديل به يكي از پيچيدهترين وقايع تاريخ ورزش ايران شد روايت ديگري در سر داشت؛ چيزي شبيه به جام جهاني 2022 قطر. درست در روزهايي كه اعتراضات پاييز 1401 آغاز شده بود تيم ملي كشتي آزاد ايران در مسابقات جهاني حاضر شد. بخشي از مردم، همانطور كه از گذشته تا به امروز از ورزشكاران و مخصوصا كشتيگيران انتظار داشتند و دارند از اعضاي تيم ملي خواستند نسبت به اتفاقات داخل ايران موضعگيري كنند اما اين اتفاق رخ نداد يا لااقل آنطور كه بخشي از معترضين ميخواستند، نشد. وقتي يزداني و تيلور به فينال رسيدند احساسات ضد و نقيض به وضوح مشاهده ميشد. ديگر آن يكپارچگي و حمايت يك دست از حسن يزداني بين علاقهمندان ديده نميشد. براي همين وقتي يزداني با نتيجه 7 بر يك باخت خيليها براي اولينبار جرات كردند اين گزاره را مطرح كنند: تيلور كشتيگير بهتري است. يزداني بعد از باخت عكس پروفايلش را سياه كرد و متني احساسي در استوري اينستاگرامش منتشر كرد كه به وقايع داخل ايران مربوط ميشد اما افاقه نكرد.
در 2023 بلگراد وقتي طبق روال تيلور و يزداني با درو كردن رقبا به فينال رسيدند به شكلي عجيب و باورنكردني عدهاي در داخل علنا از تيلور حمايت ميكردند! اين بخش از كشتيدوستان كه تا دو سال پيش عاشق سينهچاك يزداني بودند از اينكه قهرمان و به قول خودشان پهلوان محبوبشان موضعگيري محكم سياسي نميكند و حتي با دستگاه قدرت نشست و برخاست دارد، دلخور بودند. آنها به شوخي تيلور را جهانپهلوان صدا ميزدند كه بيشتر حرص خيليها كه هنوز عاشقانه حسن يزداني را دوست داشتند در بياورند! در واقع اين گروه برد تيلور را به نوعي تبديل به نماد اعتراضي خود كرده بودند. شرايط واقعا عجيب بود. حسن يزداني در اين كشتي براي دومينبار با ضربه فني به تيلور باخت تا فارغ از مسائل سياسي ديگر شكي باقي نماند كه تيلور نه يك مزاحم، نه يك گربه سياه كه واقعا يك فوقستاره است؛ درست مثل خود يزداني و حتي شايد هم بهتر.
در همين اثنا بود كه گروهي با علم كردن نام كامران قاسمپور مدعي شدند اگر در تمام اين سالها يك بار عوض مجبور كردن كامران به بالاتر بردن وزنش او را در همان 86 كيلوگرم به مسابقات جهاني ميفرستاديم با توجه به زيرگيريهاي نابش ميتوانست تيلور را شكست دهد.
تيلور بعد از آن قهرماني مدتي از مسابقات كناره گرفت و زماني كه براي انتخابي المپيك امريكا با آرون بروكس جوان سرشاخ شد به راحتي شكست خورد و المپيك را از دست داد تا سريال تقابلهاي او با حسن يزداني پاره شود. يزداني در المپيك به فينال رسيد اما به دليل آسيبديدگي كتف حتي بدون حضور تيلور هم به مدال نقره رسيد. تيلور اعلام خداحافظي كرد اما بعد از مدتي تصميم گرفت در يك وزن بالاتر و براي آخرينبار شانس خود را در مسابقات جهاني بيازمايد. تيلور در وزن غيرتخصصي بعد از شكست مقابل سعداللهيف در ردهبندي قاسمپور را 6 بر 2 شكست داد تا ضمن كسب عنوان برنز، توهم احتمال موفقيت آلترناتيو حسن يزداني در اين تقابل را هم دود هوا كند تا همه بفهمند اگر يزداني به تيلور ميباخت مربوط به كيفيت كشتيگير امريكايي بود نه ضعف كشتيگير كشورمان.
تيلور از دايره طلايي خارج شده اما بخش بزرگي از تاريخ كشتي ايران را به خودش اختصاص داده است؛ آميخته به ورزش و سياست و اتفاقات اجتماعي. هيچ كشتيگير خارجي ديگري تاكنون اينچنين با عواطف ما گره نخورده بود.
جدا از اين پيشرفت فني تيلور حيرتانگيز بود. آقاي شعبدهباز از روزي كه مقابل احسان لشگري نابود شد تا روزي كه در المپيك 2020 طلا برد تبديل به يك آدم ديگر شده بود. حسن يزداني در اين پيشرفت نقش داشت؟ حتما و قطعا! اصلا خود تيلور بعد از خداحافظي گفت تلاش ميكرده بتواند از يزداني بهتر باشد. او پادشاه را ميديده و ميخواسته از او عبور كند.
منصورخان برزگر بزرگ كشتي ايران مدتي قبل در يك مصاحبه گفته بود اگر تيلور را شكست ندهيم داغ او بر پيشاني كشتي ايران ميماند. تيلور پنجشنبه شب بعد از شكست دادن قاسمپور براي هميشه از دنياي كشتي خداحافظي كرد و ديگر نه تنها هيچ كشتيگير ايراني كه هيچ مبارز ديگري نميتواند او را شكست دهد. اما با احترام به منصورخان اين داغ نيست. كشتي برد و باخت دارد و درنهايت يك رقابت ورزشي است. آنچه ميتوان از تيلور آموخت مسير پيشرفت ديوانهوار او است. اينكه چطور ميتوان هر روز بهتر شد و قويتر جنگيد. داستان تقابل يزداني-تيلور كه سطح كشتي دنيا را ارتقا داد و برخي آن را به تقابل مسي-رونالدو تشبيه ميكردند براي جامعهشناسان هم مورد مناسبي است. براي اينكه بفهمند چه بر سر بخشي از يك جامعه ميآيد كه به قهرمان محبوبشان، آنهم در رشته كشتي كه ورزش اول كشور ماست پشت كرده و براي رقيب خارجياش آرزوي موفقيت ميكنند!
و در پايان خداحافظ آقاي تيلور! تو يك رقيب قدرتمند، قابل احترام و سختكوش بودي. همانطور كه حسن يزداني برايت نوشت، ما هم به عنوان يك علاقهمند به كشتي براي تو در ادامه مسير زندگي آرزوي موفقيت داريم.