در شرايطي كه جهان با بحرانهاي پيچيدهاي همچون تنشهاي فزاينده در خاورميانه مواجه است، كارزار انتخاباتي امريكا بيش از گذشته به كانون توجهات تبديل شده است. به باور برخي ناظران اين انتخابات نه تنها سرنوشت سياسي اين كشور را تعيين خواهد كرد، بلكه ميتواند تاثيرات عميقي بر سياستهاي جهاني و روابط بينالمللي داشته باشد. در اين ميان، رويكرد رييسجمهور احتمالي امريكا نسبت به معادلات جديد خاورميانه كه به واسطه رويارويي ايران و اسراييل و ادامه حملات افسارگسيخته تلآويو به لبنان و غزه برجسته شده داراي اهميت بسزايي است. در اين ميان رويكرد رييسجمهور تازه ايالاتمتحده نسبت به ايران نيز ازجمله مسائلي است كه ميتواند اهميت اين كارزار را بهطور فزايندهاي افزايش دهد. از اين رو رويكرد رييسجمهور جديد امريكا فارغ از اينكه دموكرات باشد يا جمهوريخواه در مواجهه با ايران، به ويژه در زمينه سياستهاي منطقهاي اين كشور، ميتواند به شكلگيري يك استراتژي جديد منجر شود. در حالي كه برخي گمانه زنيها حول اين محور ميچرخد كه پيروزي احتمالي دونالد ترامپ رييسجمهور پيشين احتمالا سطح تنشها را به شكل بيسابقهاي افزايش خواهد داد، ديگران نيز بر اين باورند كه برقراري ديالوگ و همكاري با تهران توسط معاون بايدن ميتواند به كاهش تنشها و ايجاد ثبات در منطقه كمك كند. هر يك از اين رويكردها نه تنها بر روابط ايران و امريكا با روي كار آمدن دولت جديد در ايالاتمتحده تاثير خواهد گذاشت، بلكه ميتواند به شكلگيري دور تازهاي از اعمال فشارهاي حداكثري كمك كرده و در مقابل زمينههايي را براي رايزني و ازسرگيري روند تعاملات جديد ميان تهران و واشنگتن فراهم كند. آنچه كه تحليل و ارزيابي را براي تحليلگران كمي پيچيده كرده است شرايط ملتهب خاورميانه، به ويژه در ارتباط با تنشهاي ايران و اسراييل است كه يك چالش بزرگ براي تازه وارد كاخ سفيد خواهد بود. به ادعاي برخي ناظران تهران و تلآويو در حال حاضر درگيربازي خطرناك نظامي و سياسي شدهاند و با وجود روياروييهايي كه طي يك ماه اخير ميان دو بازيگر صورت گرفت اما همچنان گمانهزنيها مبني بر احتمال شكلگيري رويارويي فراگير متاثر از افزايش سطح تنشها ميان ايران و اسراييل وجود دارد. بنابراين هرگونه تغيير در سياستهاي امريكا به عنوان بزرگترين حامي اسراييل ميتواند به تغيير معادلات قدرت در اين منطقه منجر شود. اين گمانهزنيها در شرايطي مطرح شده است كه تلاشهاي بايدن در روزهاي پاياني دولت او و نيز در آستانه برگزاري انتخابات سرنوشتساز ايالاتمتحده در راستاي پايان جنگ در غزه و لبنان از طريق كانالهاي مختلف به سطح بيسابقهاي افزايش يافته است. به باور برخي ناظران آنچه كه در اولويت ايران بعد از حمله محدود اسراييل قرار گرفته است پايان جنگ با تكيه بر برقراري آتش بس البته مشروط به پذيرش شروط آن توسط حماس و حزبالله است. ناظران اين ادعا را نيز مطرح كردهاند كه تاثير مستقيم شرايط ملتهب خاورميانه بر انتخابات امريكا كه مستقيما سبد راي دموكراتها را هدف قرار ميدهد، تحركات مقامات دولت بايدن را بيش از هر زمان ديگري براي برقراري آتشبس افزايش داده است.
به اين بهانه روزنامه اعتماد با اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا و رحمان قهرمانپور كارشناس مسائل سياست خارجي گفتوگو كرده است.
امیر علی ابوالفتح:
تنشزدایی در اولویت دولت امریکا قرار ندارد؛ مدیریت تنشها میتواند راهگشا باشد
اميرعلي ابوالفتح در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه با لحاظ گرفتن نتايج نظرسنجيهاي مختلفي كه ميان رايدهندگان امريكايي انجام شده، شانس كدام نامزد براي پيروزي در اين ماراتن محتمل است، گفت: نكته اول در اين مورد اين است كه كارزار انتخابات رياستجمهوري امريكا در سال 2024 بهشدت رقابتي شده است بهگونهاي كه فاصله آرا ميان نامزدها در نظرسنجيها به كمترين ميزان ممكن رسيده است. به واقع برتري ايجاده شده براي يكي از نامزدها در مقابل ديگري در حد يك يا 1.5درصد و حتي زير يك درصد است. نكته مهم اين است كه اين اختلاف بسيار كمتر از خطاي محاسباتي در آمارگيري است كه معمولا بين 3 تا 5 درصد ميباشد. نكته دوم اينكه اصولا نتايج انتخابات امريكا قابل پيشبيني نيست به اين دليل كه نظرسنجيها زماني كارايي دارند كه بتوانند تشخيص دهند كدام نامزد در ميان رايدهندگان محبوبتر است و شانس بيشتري براي پيروزي دارد. اين درحالي است كه در امريكا امكان پيروزي فردي با راي مردمي كمتر نيز وجود دارد. اين مورد نيز در سال 2016 و در سال 2000 اتفاق افتاد و نامزدي با راي مردمي كمتر پيروز انتخابات شد. البته كه براي حل اين مشكل ادعا شده است كه رقابت اصلي ميان دو نامزد درچند ايالت حساس مورد توجه است؛ ايالتهايي كه از آنها تحت عنوان ميدان نبرد ياد ميشود و از همين رو بايد نظرسنجيها در اين ايالات مهم را براي پيشبيني بررسي نمود. اما همچنان اعلام نتيجه محتمل قابل پيشبيني نيست به اين دليل كه ممكن است در اين ايالتهاي حساس نيز نامزدي پيش افتاده باشد؛ اما اين امكان وجود دارد كه دادگاهها انتخابات را به چالش بكشند و با صدور احكامي سرنوشت انتخابات را تغيير دهند؛ مانند انتخابات سال 2020. بنابراين اصولا نميتوان اين پيشبيني را داشت كه چه كسي وارد كاخ سفيد خواهد شد. اگر اين انتخابات با همين اعداد و ارقام با اين فاصله كم در هر كشور ديگري به جز ايالاتمتحده در جريان بود هم امكان پيشبيني برنده وجود نداشت.
ابوالفتح در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در اين باب كه اقدامات غيرمتعارف دونالد ترامپ چقدر توانسته ورق را به نفع او برگرداند بالاخص آنكه نظرسنجيها طي روزهاي پاياني اين كارزار وارد مراحل پيچيدهاي شده است، گفت: معمولا به اين صورت است كه طي دو هفته پاياني مانده به پايان انتخابات در تمام جهان اينگونه هست كه نامزدها تلاش ميكنند آراي رايدهندگان مردد را به سمت خود جلب كنند، چراكه شهرونداني كه قصد دارند براساس تعلقات حزبي راي بدهند از مدتها قبل در اين زمينه تصميمگيري كردهاند. بنابراين طي روزهاي پاياني نامزدها تلاش ميكنند با دست گذاشتن روي نقاط ضعف ديگر نامزد و خطاهاي سهوي رقيب جنجالهاي جديدي بهپا كنند و از اين طريق آراي مرددين را كسب كنند. اساسا اقدام جنجالي ترامپ درباره پوشيدن لباس رفتگرها هم به اين دليل بود كه اول يك كمدين در كمپين ترامپ ادعايي را عليه پرتوريكو مطرح كرد و بعد از آن جو بايدن ادعاي ديگري عليه هواداران ترامپ را مطرح كرد. دونالد ترامپ نيز براي اينكه از اين توهين بايدن به هواداران خود نهايت بهرهبرداري را براي كمپين خود داشته باشد لباس رفتگران را به تن كرد. اين موضوع در فضاي انتخاباتي ايالاتمتحده مرسوم است. اما با اين وجود همچنان برنده اين كارزار قابل پيش بيني نيست. هم ترامپ شانس پيروزي دارد و هم هريس. هرچند برتري نسبي براي خانم معاون بعد از كنارهگيري بايدن از كارزار انتخابات ايجاد شد؛ اما مقبوليت او در ميان رايدهندگان مردد با گذشت زمان كاهش يافته است و به نظر ميرسد اين روند ادامه دارد. اما همچنان نميتوان گفت كه كدام يك از نامزدها قطعا وارد كاخ سفيد خواهند شد.
اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» در اين باب كه با توجه به رويكرد قاطع دولت پزشكيان مبني بر ورود به مسير تنشزدايي با غرب گمانهزنيهاي مختلفي در اين خصوص مطرح شده است؛ در صورت روي كار آمدن هريك از نامزدها دونالد ترامپ يا كامالا هريس روند اين تنشزدايي چگونه هموار خواهد شد، به عبارتي ديگر اساسا اين گزاره در صورت پيروزي كدام يك از نامزدها احتمال تحقق دارد، گفت: در شرايط كنوني كه فضاي انتخابات بر ايالاتمتحده حاكم شده طبيعي است كه هريك از نامزدها اظهارات خاصي را درباره موضوعات گوناگون با اين هدف كه شانس پيروزي خود را بالا ببرند مطرح كنند. اما به روشني مشخص نيست زماني كه پيروز شدند به وعدههاي خود پايبند بمانند يا خير؛ اين مورد را نيز گذشت زمان نشان خواهد داد. در شرايط كنوني همچنان خيلي زود است كه به اين سوال پاسخ داد، چراكه اولا بايد مشخص شود كه چه كسي پيروز اين كارزار خواهد شد. دوم اينكه تركيب و تيم امنيت ملي و سياست خارجي هريك از نامزدها در جاي خود اهميت دارد. اينكه چه كسي وزير خارجه و همچنين چه كسي وزير دفاع ميشود با اهميت است. يا اين مقوله كه مشاور امنيت ملي چه كسي خواهد بود و جامعه اطلاعاتي به چه كسي سپرده خواهد شد، ميبايست مورد توجه قرار بگيرد. حتي معاونهاي آنها بايد مشخص شود. اين پروسه تا 20 ژانويه سال آينده يعني اول بهمن كه دولت جديد رسما شروع به كار ميكند زمان خواهد برد. پس از آن نيز موضوعات و مشكلات مهمتري در عرصه داخلي وجود دارد كه حل و فصل آنها براي دولت جديد در اولويت خواهد بود. بعد از آن به موضوع ايران پرداخته خواهد شد. بنابراين همچنان نياز به زمان است تا پيشبيني كنيم رويكرد دولت جديد ايالاتمتحده در قبال ايران چه خواهد بود. البته كه در آن صورت هم عملكرد آنها مهم است؛ اين گزاره و استناد به اينكه ترامپ هم در دولت اول خود اقداماتي را عليه ايران انجام داده است بنابراين، اين رويكرد در دولت دوم او نيز ادامه خواهد داشت تحليل درستي نيست. بايد همچنان صبر داشته باشيم و بعد از گذشت زمان متوجه تفاوتهاي دولت اول در 2016 با دولت دوم احتمالي او در ايالاتمتحده خواهيم شد. درمورد كامالا هريس نيز اين متغير وجود دارد، اگر او برنده اين كارزار باشد قطعا سياستهايش در جايگاه معاونت جو بايدن با سياستهايش به عنوان مهمان تازه كاخ سفيد متفاوت خواهد بود. بنابراين اكنون شرايط براي ارزيابي اين موضوع وجود ندارد. بايد پروسه تشكيل دولت طي شود و بعد از آن اولويتها تعيين شود و سپس اقدامي عملي از سمت دولت جديد امريكا را شاهد باشيم تا بتوان تحليلي درست ارايه داد.
ابوالفتح در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درخصوص اينكه هر يك از نامزدها چگونه از رويارويي احتمالي تهران و تلآويو در شرايط فعلي متاثر خواهند شد نيز گفت: دموكراتها و جمهوريخواهان و مشخصا كامالا هريس و دونالد ترامپ اختلافنظرهاي بسياري در حوزههاي مختلفي دارند؛ از مسائل داخلي گرفته تا مباحث مربوط به سياست خارجي، اما در موضوع حمايت از اسراييل، تعهد به تامين امنيت اين رژيم و تامين نيازهاي تسليحاتي تلآويو هيچ تفاوتي ميان دو حزب و حتي در شرايط فعلي دو نامزد وجود ندارد. نميتوانيم اين ادعا را داشته باشيم كه با فرض پيروزي يكي از نامزدها مشخصا دموكراتها ممكن است اسراييل را در برابر ايران تنها بگذارند. بنابراين باتوجه به درگيريهاي پينگپنگي فعلي كه ميان تهران و تلآويو در جريان است، با فرض بر اينكه تهران بخواهد به اقدام تهاجمي و تجاوزكارانه اسراييل به خاك ايران پاسخ دهد، چه اين اقدام قبل از انتخابات يا حتي بعد از پايان اين كارزار و در شرايطي كه رييسجمهور جديد امريكا مشخص شده باشد انجام شود؛ همچنان هر دو نامزد تحت هر شرايطي از اسراييل حمايت خواهند كرد. اين حمايتها در اول بهمن (20 ژانويه 2025) يعني زماني كه دولت رسما انتقال داده شد نيز همچنان ادامه دارد. اما آنچه كه اهميت دارد اين است كه دموكراتها و جمهوريخواهان در موضوع فلسطين، ديدگاههاي متفاوتي دارند كه بحث اصلي راهكار دو دولتي است. در اين زمينه دموكراتها رويكرد تحت فشار گذاشتن اسراييل را براي تحقق اين راهكار دنبال ميكنند اما جمهوريخواهان راهحل دو كشوري راهكار مناسبي ميدانند اما بدون اعمال فشار بر تلآويو.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به اين سوال كه باتوجه به تشديد فشارها از سوي دولت فعلي امريكا به منظور دستيابي به توافق آتشبس اين امكان وجود دارد كه شاهد اتفاق خاصي در اين زمينه به منظور جلوگيري از وقوع جنگي فراگير كه قطعا انتخابات امريكا را تحتتاثير قرار ميدهد، باشيم، گفت: اينكه تصور كنيم آتشبس تا قبل از پايان انتخابات امريكا برقرار شود خيلي بعيد به نظر ميرسد. حتي اين احتمال وجود دارد كه نه طرف امريكايي مايل به پايان درگيريها باشد نه طرف اسراييلي؛ به اين دليل چنين شرايطي ميتواند روي نتايج انتخابات اثرگذار باشد. بنابراين به نظر ميرسد فقط يك معجزه ميتواند منجر به شكلگيري توافقي تحت عنوان آتشبس شود حال در جبهه غزه يا در جبهه لبنان. در اين زمينه به اعتقاد من ترديدهايي وجود دارد كه حتي تا زمان انتقال قدرت در امريكا در بهمن ماه نيز اين جنگ به پايان برسد. البته برخي رسانهها مدعي شدند كه ترامپ به نتانياهو فشار آورده است كه بايد تا قبل از اينكه او وارد كاخ سفيد شود جنگ را به پايان برساند. اما نه نتانياهو در اين زمينه خيلي از ترامپ تبعيت ميكند و از طرفي ديگر بحران در منطقه آنقدر سطحي نيست كه طي يكي، دو ماه پايان يابد. حداقل من در ارتباط با تحولات نگاه بدبينانهاي دارم. البته ممكن است بعد از انتخابات اتفاقاتي رخ دهد و شرايطي مهيا شود اما رويكردي كه اسراييل طي يك سال اخير در پيش گرفته است، هرگونه اميد را تضعيف ميكند. در هر صورت اميدواريم كه اين آتشبس حداقل بعد از انتخابات اجرا شود، هرچند كه خيلي نميتوان روي اين گزاره حساب كرد.
اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» درخصوص اينكه در صورت پيروزي ترامپ رويكرد او با لحاظ كردن گزاره احتمال تداوم رويارويي تهران و تلآويو چه خواهد بود و اينكه سياست اعمال فشارهاي حداكثري عليه ايران مجددا تكرار خواهد شد يا گزاره رايزنيها نيز ميتواند محتمل باشد، گفت: اگر ترامپ مجددا به كاخ سفيد بازگردد خواه جنگ غزه در جريان باشد يا به پايان رسيده باشد قطعا به دنبال تشديد فشار حداكثري عليه ايران هست؛ حتي اين احتمال قوي وجود دارد كه ترامپ ميزان فشارهاي حداكثري كه در دولت اول خود اعمال كرد را نيز افزايش دهد. اما اينكه اين توانايي در او وجود داشته باشد يا خير، محل ترديد است. برخي معتقدند كه بايدن نميخواست يا نميخواهد بر ايران فشار وارد كند. اما من معتقدم بايدن نميتوانست و همچنان نميتواند بر ايران از آن ميزاني كه مدنظر او بود يا هست فشار بيشتري وارد كند، به اين دليل كه فشارهاي بيشتر قطعا عواقب بيشتري را به دنبال خواهد داشت. فارغ از آن فشار حداكثري صرفا تنشها ميان تهران و واشنگتن را افزايش ميدهد و همچنين اعمال فشارهاي بيشتر ميتواند اثرات وضعي نيز روي قيمت نفت و همچنين تورم داخلي امريكا و نيز مشكلاتي كه بر اثر جنگ اوكراين به وجود آمده، داشته باشد. به عبارتي ديگر فارغ از اينكه ترامپ روي كار باشد، يا هريس معذوريتها و محدوديتهايي براي دولت امريكا وجود دارد كه نميتوانند فشارها را از حد معيني بيشتر كنند. بنابراين دولت ترامپ به تشديد فشارهاي حداكثري علاقه دارد اما اينكه ميتواند يا خير، بحث ديگري است.
درمورد بحث تنشزدايي نيز اساسا هيچ نشانهاي در باب تمايل واشنگتن براي گام برداشتن در اين مسير وجود ندارد. اگر ايران و امريكا بخواهند در روندي عاقلانه و همچنين باتدبير و مصلحتسنجي عمل كنند، مديريت تنشها براي دو طرف دستاورد تلقي خواهد شد. به عبارتي ديگر انتظاري از دو طرف نميرود كه وارد روند تنشزدايي شوند؛ اينكه تنشها از ميزاني كه وجود دارد بالاتر نرود، كفايت ميكند.
در مورد تقابل تهران و تلآويو نيز اين واقعيت وجود دارد كه ترامپ كاملا و علنا حامي نتانياهو خواهد بود اما نكتهاي كه قابل توجه است اين است كه شرايط به گونهاي نيست كه در صورت پيروزي ترامپ، نتانياهو به صورت حداكثري و كاملا تابع اقدامات و اوامر او باشد. سقف مطالبات نتانياهو يا انتظارات او نسبت به تحولات منطقه و نظام بينالملل به قدري زياد و بلندپروازانه و توسعهطلبانه است كه حتي امريكا نيز در برخي موارد حاضر به پذيرفتن آنها نيست؛ به عنوان مثال اينكه واشنگتن حاكميت اسراييل بر بلنديهاي جولان را به رسميت بشناسد يا حتي حاكميت اسراييل بر كرانه باختري و حتي بر غزه را به رسميت بشناسد، يك مساله است و اينكه آن گروهِ فوقِافراطي راستگراي متعصبِ مذهبي جنگطلب در داخل اسراييل كه داعيه گسترش سرزميني در لبنان و اردن و سوريه را دارند، مهار كند مسائل ديگري است. امريكاييها به راحتي اين موارد را نميپذيرند.
رحمان قهرمانپور:
در صورت بازگشت ترامپ به كاخ سفيد شرايط براي ايران سختتر خواهد شد
رحمان قهرمانپور در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» در باب ادعاي مطرح شده درخصوص تصميم ايران براي پاسخ به تجاوز اخير اسراييل و تاثير اين رويارويي احتمالي بر كارزار انتخاباتي امريكا گفت: ذكر اين نكته اهميت دارد كه بخش قابلتوجهي از رايدهندگان امريكايي تا امروز كه 3 نوامبر است راي خود را به روشهاي قانوني اعلام كردهاند و احتمالا تعداد رايدهندگان از 70 ميليون عبور كرده است و عملا تغيير راي اكثريت امريكاييها در صورت اقدام ايران ممكن نخواهد بود. از آن گذشته 95درصد افرادي نيز كه همچنان راي خود را اعلام نكردهاند، نامزد موردنظر خود را انتخاب كردهاند. فارغ از تصميم رايدهندگان مساله اول شهروندان امريكايي اقتصاد است. بعد از مساله اقتصاد سقط جنين و سپس مهاجرت، قرار دارد و سياست خارجي در اولويت چهارم تعريف شده است. ذيل اولويت چهارم يعني سياست خارجي نيز مساله اول چين و رقابت امريكا با اين كشور و همچنين جنگهاي تجاري ميان دو كشور است. هرچند شرايط ملتهب خاورميانه بخشي از دغدغه رايدهندگان ميباشد. درخصوص ارزيابي تاثير پاسخ ايران بر كارزار انتخاباتي امريكا طي يكي دو روز آينده بايد گفت كه اين به ابعاد پاسخ و احتمال كنترل آن منوط است. اگر پاسخ احتمالي ايران در سطحي كنترل شده باشد، به اعتقاد من تاثير زيادي بر نتايج كارزار پيشرو در امريكا نخواهد داشت، چراكه پنتاگون نيز اعلام كرده تعدادي جنگنده و تانكرهاي سوخت را در منطقه مستقر كرده است؛ اين به معناي آن است كه احتمالا امريكا همچنان به دنبال كنترل شرايط و رهگيري موشكهاي ايران است، اما در صورتي كه اين حمله احتمالي منجر به كشته شدن تعداد زيادي از شهروندان شود يا سربازان امريكايي در منطقه را هدف قرار دهد، اثرات آن به مراتب بيشتر از ميزاني خواهد بود كه در سناريوي اول ارزيابي شد. به عبارتي ديگر كشته شدن سربازان امريكايي در خاورميانه يا حمله به تجهيزات نظامي اين كشور در منطقه خط قرمز واشنگتن محسوب ميشود. در صورت تحقق اين سناريو ترامپ ميتواند از اين مساله براي حمله به هريس بهرهبرداري كند و از طرفي شانس پيروزي او نيز بالاتر ميرود. در اين مورد كه اگر شهروندان اسراييلي به واسطه حمله احتمالي ايران كشته شوند چه خواهد شد ارزيابي روشني وجود ندارد. البته كه جمهوري اسلامي ايران تمايلي به هدف قرار دادن غيرنظاميان ندارد. ذكر اين نكته اهميت دارد احتمال تحقق سناريوي دوم يعني وقوع درگيري غيرقابل كنترل اندك است. اگر ايران مواضع تلآويو را هدف قرار دهد و حتي اگر در جريان اين حمله احتمالي تعداد بالايي نيز موشك پرتاب شود، بعيد به نظر ميرسد نتايج انتخابات در امريكا تحتتاثير قرار بگيرد. اما اگر اقدام احتمالي ايران منجر به مرگ سربازان امريكايي و همچنين شهروندان اين كشور شود طبيعتا منجر به افزايش شانس پيروزي ترامپ خواهد شد.
اين كارشناس سياست خارجي در ادامه خاطرنشان كرد: در باب اينكه پاسخ به اسراييل بر چه مبنايي اتخاذ شده بايد گفت اين موضوع حساسي است كه در سياست به آن جعبه سياه تصميمگيري گفته ميشود. اول اينكه ادعايي كه درخصوص تصميم ايران مطرح شده، قطعي نيست. دوم اينكه با فرض بر اينكه آن را قطعي بدانيم، نميتوان به صورت دقيق ارزيابي كرد چه محاسباتي براي اين تصميم احتمالي مدنظر قرار گرفته شده است. اين سوالات تا زماني كه در رسانههاي داخلي به صورت علني مطرح شود به قوت خود باقي است. ضمن اينكه به اعتقاد من پاسخ احتمالي ايران به نفع ترامپ خواهد بود. اين گزاره از اين جهت با اهميت است كه تهران تمايلي به بازگشت ترامپ ندارد.
قهرمانپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در اين باب كه گمانهزنيهاي مطرح شده درخصوص رويكردهاي احتمالي ترامپ و هريس در قبال رويارويي احتمالي ايران چقدر محتمل است و آيا عملكرد دولت دوم ترامپ دقيقا مانند دولت اول او در 2016 خواهد بود، گفت: در حال حاضر به اين دليل كه همچنان مشخص نيست ترامپ پيروز اين انتخابات خواهد بود يا هريس بايد با احتياط اين موضوع را تحليل كرد. اگر فرض كنيم ترامپ مجوز ورود به كاخ سفيد را بگيرد به واقع نميدانيم كه تركيب كابينه او مانند گذشته است يا چهرههاي تازهاي در كابينه تعريف ميشوند. برخي تاكيد ميكنند دولت ترامپ متفاوت از نومحافظهكاران جمهوريخواهي كه در دولت بوش بودند، ميباشد. اين موضوع همچنان محل ابهام است. برخي معتقدند رييسجمهوري پيشين چهرههايي چون ونس يا اسكات را در كابينه خود تعريف ميكند كه به مراتب از ترامپ نيز تندروتر هستند. برخي معتقدند افراد جديدي منصوب ميشوند؛ چهرههايي كه مانند بولتون و پمپئو نخواهند بود و ميانهروتر هستند. به اعتقاد من فارغ از اينكه ترامپ چه كسي را براي اعضاي كابينه خود انتخاب ميكند، براساس تجربه چهار ساله رياستجمهوري او ميتوان اين ادعا را داشت كه موضع ترامپ در قبال ايران سختگيرانهتر و تندتر و با فشار بيشتري همراه خواهد بود. البته اين به معناي اين نيست كه اگر هريس پيروز اين انتخابات باشد با او به توافق خواهيم رسيد. هر چند ميتوان گفت خطر هريس براي ايران كمتر خواهد بود، چراكه ترامپ به لحاظ شخصيتي بهشدت ريسكپذير است. او در دولت اول خود در ماجراي ترور شهيد سردار قاسم سليماني و همچنين انتقال پايتخت تلآويو به بيتالمقدس ريسكهاي بزرگي را متقبل شده و اگر بتواند وارد كاخ سفيد شود احتمالا مجددا در ارتباط با ايران ريسك بزرگي خواهد كرد. اين درحالي است كه برخي معتقدند فضاي بيشتري براي اعمال فشارهاي گستردهتر از سوي ايالاتمتحده باقي نمانده است و تحريمها به سقف خود رسيده است. اما به اعتقاد من ترامپ شخصيتي غيرقابل پيشبيني است، از همين رو اگر بار ديگر به كاخ سفيد بازگردد ممكن است از اقدامات تند تلآويو نيز حمايت كند. اما بايد توجه داشت كه ترامپ مدعي است مخالف جنگ است، از همين رو به احتمال خيلي زياد از ورود مستقيم به درگيري ايران اجتناب خواهد كرد. اين به معناي آن است كه او مستقيما وارد درگيري تهران و تلآويو نخواهد شد اما مانع رويارويي ايران و اسراييل نيز نميشود، چراكه اگر احساس كند اين درگيري به نفع اسراييل است از اين بازيگر بيش از بايدن دفاع خواهد كرد. در مقابل كامالا هريس فشارهاي بيشتري را به تلآويو وارد خواهد كرد بالاخص درباره موضوعاتي مانند ايده دو دولتي و كمكهاي بشردوستانه در غزه، در واقع تفاوت عمده دو نامزد در اين موضوع است. آنچه كه قطعي است هيچ كدام از دو نامزد در اين منازعه به نفع ايران وارد نميشوند و اگر احساس كنند كه اسراييل دست برتر را در قبال ايران دارد مانع گستردهتر شدن رويارويي نخواهند شد و اين وجه مشترك هر دو نامزد است. طبيعتا فشار دموكراتها و دولت احتمالي هريس بر نتانياهو جهت جلوگيري از وقوع جنگ منطقهاي و رعايت مسائل حقوق بشري و ايده دو دولتي بيشتر از ترامپ خواهد بود.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درخصوص اين ادعا كه آيا آنگونه كه رسانهها از گفتوگوهاي محرمانه رهبران اسراييل و امريكا فاش كردند، ترامپ نتانياهو را براي پايان درگيريها در جبهه غزه و جنوب لبنان زير فشار قرار خواهد داد يا نه، گفت: اين ادعا از اين زاويه ميتواند صحيح تلقي شود كه شخص ترامپ براي اينكه به كمپين هواداران خود اقتدارش را نشان دهد احتمالا به اين گزينه روي آورده است؛ اما با فرض درستي اين ادعا، تحقق چنين گزارهاي همچنان به معناي فشار بر نتانياهو نخواهدبود، چراكه نتانياهو به خوبي از شخصيت ترامپ شناخت دارد. ممكن است نتانياهو در ديماه قبل از ورود رسمي ترامپ به كاخسفيد درباره آتشبس توافق كند اما قطعا امتيازات بزرگي با هدف اعمال فشار بر ايران از رييس كاخ سفيد خواهد گرفت. نتانياهو در دولت اول ترامپ نيز چنين اقدام مشابهي را انجام داد. حداقل يكي از دلايلي كه منجر به خروج ترامپ از برجام شد فشارهاي نتانياهو بود. اما مساله اين است كه از زمان پيروزي احتمالي ترامپ در 6 نوامبر تا زماني كه رسما وارد كاخ سفيد شود بدترين شرايط ممكن حاكم خواهد شد. اين دوره انتقال بسيار سخت خواهد بود، چراكه بايدن در حال ترك كاخ سفيد است، هريس يك نامزد شكستخورده و بيانگيزه است. ترامپ رسما شروع به كار نكرده است؛ بنابراين نتانياهو از اين خلأ قدرت و از اين وضعيت بيدولتي امريكا براي تنشزايي بيشتر در قبال ايران بهرهبرداري خواهد كرد. در اين صورت ممكن است وارد جبهه جديد جنگي با ايران يا محور مقاومت شود؛ از شخص نتانياهو اين قبيل اقدامات بعيد نيست.
قهرمانپور در پاسخ به سوال پاياني «اعتماد» در اين باب كه رويكرد ترامپ و هريس در قبال ايده دودولتي و نيز پيمان امنيتي واشنگتن با رياض چگونه خواهد بود، گفت: اول اينكه بايد گفت مذاكرات عاديسازي متوقف نشده است. دو مانع در اين زمينه وجود داشت كه برطرف شدند؛ اول بحث جزاير صنافير و تيران و دوم مساله تضمين دفاعي امريكا و عربستان. مذاكرات عاديسازي در مراحل پاياني خود بود كه عمليات 7 اكتبر انجام شد. دولت بايدن و شخص بلينكن وزير خارجه او به صراحت مدعي شدند كه متعهد به عاديسازي روابط تلآويو و رياض هستند. اما تفاوت بايدن و ترامپ در اين مورد به خصوص اين است كه ترامپ صرفا به دنبال عاديسازي است و ايده دو دولتي را پيگيري نميكند اما دولت بايدن عاديسازي را زمينهاي براي راهحل دودولتي ميداند و معتقد است كه اين گزاره به تحقق اين ايده كمك خواهد كرد. به اعتقاد من در صورت روي كار آمدن هريس دولت او هر متغير را به صورت همزمان پيش خواهد برد. به عبارتي هم عاديسازي را پيگيري خواهد و هم به دنبال تحقق ايده دو دولتي خواهد بود.