• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5898 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۴ آبان

چرا در دنياي ديجيتال هيچ داستاني تمام نمي‌شود؟

بابك نبي

هر روز صبح كه از خواب بيدار مي‌شويم، انگار يك صفحه جديد از كتاب داستان‌ زندگي‌مان باز مي‌شود. اما آيا تا به حال به اين فكر كرده‌ايم كه در دنياي ديجيتال، داستان‌هاي ما بيشتر از هر زماني نيمه‌تمام باقي مي‌مانند؟ انگار اين روزها، هر كدام از ما نويسنده‌اي هستيم كه مدام قلم را كنار مي‌گذاريم و به دنبال ايده‌اي تازه مي‌گرديم، بدون اينكه نقطه پاياني بر داستان خود بزنيم.
يادتان هست وقتي كه اينترنت كند بود و بايد براي باز كردن يك سايت، مثلا دو دقيقه صبر مي‌كرديم؟ نه، نه... شايد نمي‌خواهيد به آن زمان فكر كنيد. اما به هر حال، آن دوران به نظر مي‌رسيد كه وقت بيشتري براي فكر كردن داشتيم. حالا در دنياي ديجيتال، حتي زمان براي كشيدن يك نفس هم كم شده است. به محض اينكه چشم‌هاي‌تان را باز مي‌كنيد، گوشي هوشمند در دست‌تان است و شما مشغول پيمايش در شبكه‌هاي اجتماعي، پيام‌ها و اخبار روز هستيد. درست است، خبري از وقت براي فكر كردن نيست. حالا ديگر حتي نمي‌توانيم يك كتاب را تمام كنيم، چه برسد به يك پروژه بلندمدت يا يك رابطه پايدار.
شايد عجيب باشد، اما اين حس ناتمامي دقيقا مشابه يك كتاب است كه در آن هيچ فصلي به پايان نمي‌رسد. گاهي همين كه فكر مي‌كنيم داريم يك داستان جديد مي‌نويسيم، موبايل‌مان زنگ مي‌خورد و مسير داستان را به كلي تغيير مي‌دهد يا شايد درست زماني كه به فكر نوشتن يك مقاله جديد يا شروع يك پروژه بلندمدت مي‌افتيم، پستي در اينستاگرام مي‌بينيم كه همه‌ چيز را به هم مي‌ريزد. در اين شرايط، همه ‌چيز نصفه و نيمه مي‌ماند.
به ياد داشته باشيد كه اين داستان‌هاي ناتمام تنها به پروژه‌ها و كارهاي روزمره محدود نمي‌شوند. اين موضوع به روابط اجتماعي هم سرايت كرده است. در اين دوران، ارتباطات عميق جاي خود را به پيام‌هاي سريع و سطحي داده است. ما ديگر وقت نمي‌گذاريم كه يك رابطه را به درستي پرورش دهيم. به جاي اينكه يك گفت‌وگوي طولاني و معني‌دار داشته باشيم، سراغ پيام‌هاي كوتاه و سريع مي‌رويم. گاهي همين پيام‌هاي نيمه‌تمام مي‌توانند نشان‌دهنده بي‌توجهي به يكديگر باشند. جالب است بدانيد كه حتي وقتي كسي از شما خواسته باشد كه «حواس‌تان باشد»، شما به سرعت جواب مي‌دهيد «باشه» و اين وسط يك دريا از احساسات و جزييات ناتمام باقي مي‌ماند. اين عصر ديجيتال، به ما اين احساس را مي‌دهد كه در يك فيلم علمي-تخيلي زندگي مي‌كنيم، جايي كه همه ‌چيز بايد سريع و فوري اتفاق بيفتد. در نتيجه يادمان مي‌رود كه گاهي بهتر است براي يك داستان يا پروژه وقت بگذاريم تا آن را به پايان برسانيم. يادمان مي‌رود كه در دنياي واقعي، خط پايان نداريم و همه ‌چيز نياز به صبر و تلاش مداوم دارد. اما اينها همه بد نيست. شايد در نگاه اول به نظر برسد كه ما از مسير درست منحرف شده‌ايم و داستان‌هاي‌مان ناتمام مانده‌اند، اما شايد اين ناتمامي خودش نوعي هنر باشد. شايد اين همان دنياي جديدي است كه در آن نمي‌توانيم به پايان داستان‌ها فكر كنيم، بلكه بايد در هر لحظه به نوشتن ادامه دهيم، حتي اگر داستان‌هاي‌مان نيمه‌تمام باشد. شايد اين همان چيزي باشد كه به آن «زندگي ديجيتال» مي‌گويند: يك رقص بي‌پايان ميان خطوط، يك داستاني كه هيچ‌ وقت تمام نمي‌شود. پس دفعه بعد كه به داستان خود نگاه كرديد و ديديد كه در نيمه‌راه مانده‌ايد، بدانيد كه شايد شما تنها نويسنده‌اي هستيد كه مي‌خواهد كتابش را در عصر ديجيتال با چرخش‌هاي بي‌پايان بنويسد و شايد، فقط شايد، اين همان دنيايي است كه ما به آن نياز داريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون